شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


هالیوود، انیمیشن در جستجوی گرگها و فرزندان ما


هالیوود، انیمیشن در جستجوی گرگها و فرزندان ما
داستان فیلم انیمیشنی «در جستجوی گرگ‌ها» بوضوح از اسطوره‌ها، داستانواره‌ها و جهان‌بینی آمریکای لاتین و بخصوص نگاه سرخپوستی به دنیا متاثر است.
این فیلم تاکنون حداقل ۲ بار از شبکه‌های سیمای جمهوری اسلامی پخش شده است. آنچه می‌خوانید، تحلیلی است از این فیلم.
۱) درباره فیلم:
فیلم کارتونی «در جستجوی گرگ‌ها» را می‌توان روایت شوق آدمی برای رهایی از جهل و گمگشتگی و داستان رشد و تکامل دانست. این موضوع در قالب تولد توله‌های دورگه یک سگ و گرگ طرح می‌شود. یکی از توله‌ها به دلیل اختلاف فیزیکی با دیگر توله‌ها و شباهت زیاد به گرگ‌ها، به نوعی از جامعه سگ‌ها رانده شده و تنها تحت حمایت مادر و پدر است. این وضعیت نوعی بی‌هویتی را برای توله دورگه به دنبال داشته و نهایتا به فرار او از خانه و پای گذاشتن در یک سفر پرراز و رمز منجر می‌شود.
به نظر می‌رسد اصل قرار گرفتن پدر و البته فرزند وی در سفر برای کمال و هدایت و رشد آنها و در یک کلام در جهت رسیدن به مقامی از آگاهی بوده است. به بیان دیگر، چنانچه خواهیم دید، در جریان سفر برای پدر و توله آن، فرآیند کسب معرفت و آگاهی حادث می‌شود. در این میان، توله‌ گرگ پس از مسافت زیادی در جنگل و کوه وارد غاری می‌شود و در آنجا موشی را می‌بیند. در این غار طی گفتگویی طولانی، گرگ با نوعی مشاهده که توسط موش انجام می‌شود، هندسه هدایت کیهانی خود را دریافت می‌‌کند. سپس پدر را می‌بیند و طی جریاناتی، خود و پدر را به وسیله الهاماتی که به او می‌رسد، نجات می‌دهد. در حقیقت هم پدر و هم دخترش با پا گذاشتن در مسیر سفر، مدام با خطر و مخاطره روبه‌رو ‌شدند؛ خطراتی که در واقع ظرفیت‌ها و نواقص وجودی آنها را به آنها می‌نماید. به هر حال این دو گرگ پس از طی مسیری طولانی، به گله گرگ‌ها هدایت می‌شوند. گرگ‌ها مثل گوسفندان، انسان‌ها و... به طور طبیعی دسته‌جمعی زندگی می‌کنند که معمولا رهبری هم دارند. در فیلم، رهبر این دسته از گرگ‌ها، «پیر» آنها و «دانا»ی آنهاست؛ گرگی است که به مقام آگاهی و وحدت با طبیعت رسیده و این موضوع را می‌توان در عبارات پایانی فیلم مشاهده کرد. گرگ دانا با شهود می‌دانست گرگی جوان و مستعد در راه است که باید هدایت جمع را به عهده گیرد. پس از اتفاقاتی معلوم می‌شود مقدر است توله ‌گرگ شایسته این مسوولیت باشد. گرگ دانا در سخنان خود به موضوعات مهمی اشاره کرد که نمایانگر گرایش متافیزیکی فیلم است.
در بخشی از فیلم، گرگ دانا با درخت یکی می‌شود و به بیان دیگر نشان می‌دهد که به مقام وحدت با طبیعت رسیده است. این موضوع وقتی واضح‌تر می‌شود که او می‌گوید من با طبیعت سخن می‌گویم. در مجادلاتی که بر سر موضوع رفتن یا ماندن بین گرگ‌ها درمی‌گیرد، گرگ دانا به موضوع حفظ تعادل در طبیعت به عنوان یک وظیفه همگانی برای همه حیوانات اشاره می‌کند. یعنی گرگ‌ها هم حق ندارند برای حفظ حیات خود، نظم طبیعت را به هم زنند. در پایان گله گرگ‌ها به رهبری توله‌گرگ دختر، در پی تقدیر و وضعیت جدید خود حرکت می‌کنند. پدر او با درک حقایق طبیعت به زادگاه خود، نزد انسان‌ها بازمی‌گردد و گرگ دانا نیز در موطن خود می‌ماند.
۲) در جستجوی گرگ‌ها نه‌تنها مفاهیم خرد مهمی از سیر عرفانی را مورد توجه قرار می‌دهد؛ بلکه موضوعات قابل بحثی را نیز طی داستان مطرح و پیگیری می‌کند که از آن جمله می‌توان به این موارد اشاره کرد:
۱) اصل پرداختن به حوزه دین و به بیان غربی متافیزیک در فیلم کارتونی محل توجه و بررسی است. به بیان دیگر بررسی علل انتخاب قالب انیمیشن برای موضوعات عرفانی یا بالعکس، انتخاب موضوعات عرفانی برای قالب انیمیشن، موضوعی است که از جهات مختلف قابل مباحثه است. آیا نویسنده و کارگردان فیلم خواسته است تا برای مخاطبان کودک و نوجوان برنامه‌ای تفریحی بسازد؟ آیا خواسته با انتخاب این قالب و این موضوع، با سطح بیشتری از مخاطبان ارتباط برقرار کند؟ به هر حال با توجه به وضعیت رسانه‌های امروز و سیاستگذاری‌های پشت پرده و احتمالات مختلفی که در این زمینه می‌توان داد، لازم است از آثار اینچنینی بدون تامل و توجه نگذشت.
۲) تاکید بر حقایق رازگونه:
با توجه به مبانی اندیشه غربی که متاثر از اندیشه‌های دکارت، کانت و اصحاب پوزیتیویسم است، قاعدتا استدلال و حجت عقلی بر وجود امور متافیزیکی اعتبار خود را از دست می‌دهد. چنانچه در غرب امروز بسیاری بر این عقیده‌اند. به این ترتیب با به وجود آمدن نوعی خلا معنوی در بطن جامعه غربی، اقبال جدیدی به موضوعات فرامادی در بسیاری از حوزه‌ها به وجود آمد. چنانچه در روان‌شناسی فراروان‌شناسی پدید آمد؛ در دانشکده‌ها هیپنوتیزم و اموری شبیه آن به صورت آکادمیک مورد بررسی قرار گرفت و... در سینما نیز گرایشی با عنوان سینمای معناگرا مورد توجه سیاستگذاران این حوزه از سویی و نویسندگان و کارگردانان از سوی دیگر به وجود آمد. غرب امروز تحقیقات بسیاری را در باب حقایق رمزی عالم در پیش گرفته و برنامه‌های مستندی را نیز در این زمینه تولید کرده است که شاید مستند تحقیقی «راز‌» (The Secret) را بتوان نمونه‌ای از آن دانست.
به هر تقدیر می‌توان یکی از شاخص‌های انیمیشن در جستجوی گرگ‌ها را تاکید بر وجود حقایق رازگونه عالم به عنوان هادیان بشر قلمداد کرد.
۳) تاکید بر سمبلیسم (نمادگرایی) به عنوان آیینه حقیقت:
بحران معنویت و ذهن تشنه حقیقت بشر و برخی عوامل دیگر باعث شده است تا در کنار معنویت‌گرایی جدید غربی نوعی اسطوره‌گرایی و نمادگرایی رشد سریعی داشته باشد. این موضوع را می‌توان با سمبل‌های مختلف قبایل سنتی آمریکای لاتین، آفریقا، هند و چین که در کشورهای غربی مورد توجه قرار گرفته، تطبیق داد. در حقیقت توجه به اسطوره‌ها و نمادها از جنبه‌های مختلفی برای جامعه غربی جالب و ارزش عملی دارد که نوعی تخدیر، امنیت و آرامش معنوی را می‌توان از ثمرات استفاده از آنها دانست.
نکته مهم اینجاست که جایگاه دین و مفاهیم دینی در محافل علمی غربی به مثابه اسطوره و نماد قلمداد می‌شود. چنانچه در فیلم مشاهده می‌شود نمادها «هم هستند» و «هم نیستند.» در فیلم اساسا به خدایی اشاره نمی‌شود. همه چیز به صورت طبیعی و نمادین در کنترل یا تحت اشراف کلی طبیعت است؛ طبیعتی که خود منشأ وحی، هدایت و الهام است. اساسا مبنای معرفتی نمادگرایی در قضاوت ما نسبت به این حوزه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
۴) تاکید بر وجود سرگروه:
فیلم با اشاره به زیست گرگ‌ها به صورت گله‌ای و تاکید بر وجود سرگروهی برای این گله، نشان می‌دهد که سیر هدایت طبیعت، تقدیرا برای حیواناتی که به صورت گله زندگی می‌کنند، سرکرده‌ای را معرفی می‌کند. این موضوع با توجه به طبیعت اجتماعی انسان و دیگر مفاهیم مطرح در فیلم قابل تعمیم به زیست انسانی نیز است. جالب این است که رهبری این گله گرگ را توله‌ گرگ دختر به دست می‌گیرد که این موضوع با توجه به مخاطبان اصلی فیلم (کودک و نوجوان) و تاثیرات روان‌شناختی این موضوع، محل تامل است.
۵) یکی از نکات دیگر، اشاره به مساله سفر و مهاجرت از موطن (دل کندن از حب وطن) برای حفظ حیات و حفظ تعادل طبیعت است. به نظر می‌رسد این موضوع می‌تواند ابعاد مهمی را دربرگیرد.
اگر طی تحلیل‌های مستندی که سال‌ها پس از ساخت کارتون «تام و جری» ارائه و ثابت شد که آن را ساختند تا نفرت مردم اروپا را از یهودیان که در آن زمان آنها را با نماد موش می‌شناختند از بین برند، بعید به نظر نمی‌رسد که چنین فیلمی با اشاره به هدایت یک گرگ که می‌تواند نماینده انسان گمشده امروز باشد به وسیله یک موش، بخواهد تهاجم یهودیان به فلسطین را در قالب مهاجرت گله گرگ برای ادامه حیات و حفظ تعادل زمین توجیه کند. این فرضیه البته نیازمند تحقیق و تامل بیشتر است؛ اما به اجمال باید گفت طرح موضوع سفر و هجرت در مباحث عرفانی سابقه طولانی داشته و دارد.
۳) درباره نمادگرایی و سمبلیسم:
واژه سمبلیسم به عنوان یک اسم عام، مفهوم بسیار وسیعی دارد. این اصطلاح را به طور کلی می‌توان برای توصیف هر شیوه بیانی به کار برد که به جای اشاره مستقیم به موضوعی، آن را غیرمستقیم و به واسطه موضوع دیگری بیان کند.
در تعریف کامل‌تر، سمبلیسم را می‌توان هنر بیان افکار و عواطف، نه از راه شرح مستقیم و تشبیه آشکار آنها، بلکه از طریق اشاره به چگونگی آنها و استفاده از نمادهایی برای ایجاد آن عواطف و افکار در ذهن خواننده دانست. اما این که چیزی را که برای دیگران شناخته شده است، به صورت غیرمستقیم برایشان توصیف کنیم، یکی از جنبه‌های سمبلیسم است که به «سمبلیسم انسانی» معروف است. جنبه دوم سمبلیسم «سمبلیسم فرارونده» نام دارد که در آن تلاش می‌شود با استفاده از تصاویر عینی قابل شناخت برای مخاطب، یک مفهوم فراطبیعی و آرمانی و عام که جهان موجود، تنها نمایشی ناقص از آن است، انتقال داده شود. به عبارت دیگر، هدف سمبلیسم فرارونده، رسیدن به فراسوی واقعیت است و به خاطر همین هدف عبور از واقعیت به «آرمان» است که تصویر‌پردازی‌ها در این مکتب، اغلب گنگ یا آشفته می‌نماید.( »مکاتب هنری حمید عابدی)‌
۴) بیش از یک دهه از ترجمه و انتشار آثار و آموزه‌های سرخپوستی و آمریکای لاتین در ایران می‌گذرد. آثار «کارلوس کاستاندا» به عنوان یکی از محوری‌ترین نویسندگان این حوزه که این آموزه‌ها را مکتوب نموده، در ایران منتشر شد. پس از آن آثار شاگرد وی «دون خوان» مورد توجه قرار گرفت و تیراژ بالایی از کتاب‌های وی به فروش رسید. در این رابطه باید به آثار افرادی چون «دون میگوئل»، «تد اندروز» و «پل برانتون» نیز اشاره کرد؛ تد اندروز که یکی از چهره‌های مشهور این حوزه به شمار می‌آید، اثری با عنوان «حیوانات و تاثیر آنها بر سرنوشت ما» را در ۳ جلد نگاشته است. ملاحظه معرفی نویسنده در پشت جلد کتاب مفید است: «تد اندروز، نویسنده، قصه‌گو، مدرس و عارفی است که در سطح بین‌المللی شناخته شده است. او که از پیشگامان عرصه‌های مطرح ساختن توانایی‌های بالقوه انسان، قابلیت‌های فراروانی و ماوراء‌الطبیعی است، متجاوز از ۲۰ کتاب نوشته که به زبان‌های بسیاری ترجمه شده‌اند. اندروز بیش از ۳۰ سال در زمینه‌های باطنی و علوم اسراری مطالعه جدی داشته و آموزش‌های رسمی و غیررسمی فراوانی در این عرصه‌ها، عرضه کرده است. اندروز را مرد رنسانس واقعی لقب داده‌اند. وی در زمینه موسیقی، هیپنوتیزم درمانی و سایر روش‌های درمانی تعلیم دیده و ۱۰ نوار موسیقی عرضه کرده که خود، کار تصنیف و اجرای آنها را به عهده داشته است و همچنان به آموختن باله و کونگ‌فو ادامه می‌دهد. او سال‌های متمادی دست‌اندرکار احیای آموزش حیوانات و برنامه‌های قصه‌گویی بوده و سمینارهای مربوط به ماوراء‌الطبیعه را برگزار می‌کند.» در همین حین و البته باسابقه‌ای بیشتر، آثار و آموزه‌های مربوط به ادیان شرقی به رسانه‌های مکتوب راه یافتند، چنان‌که آثار این حضور را در جامعه فرهنگی و دینی مشاهده می‌کنیم.
به طور کلی اندیشه عرفانی در حوزه‌های ادیان غیرتوحیدی، همان‌طور که از غیرتوحیدی بودنشان مشخص است، با مبانی، آثار و تبعات مختلفی قابل مطالعه و تامل‌اند. با گذشت زمان و طرح موضوعات خرد و کلان مربوط به ادیان و عرفان‌های غیرتوحیدی در حوزه‌های مختلف فرهنگی ایران اسلامی، حساسیت‌های دینی جامعه علمی و فرهنگی برانگیخته شد تا آنجا که می‌توان جریانی انتقادی و اصولی نسبت به هجمه فرهنگی از این ناحیه را از حدود ۲ سال پیش مشاهده کرد. رشد محافل معتقد به خرافات و باورهای التقاطی و به وجود آمدن نوعی نهضت ترجمه ناخواسته و مدگرایانه مربوط به آموزه‌های عرفانی آمریکای لاتین و ادیان شرقی و رشد برخی شاخص‌های فرهنگی دیگر، همه نشاندهنده وضعیت مخاطره‌آمیزی است که مسوولان و فعالان حوزه فرهنگ را بر آن داشت تا ضمن سیاستگذاری پیرامون رفع این معضل از پیشرفت آن جلوگیری و آسیب‌های به وجود آمده را مرتفع کنند. اقبال به آموزه‌های عرفانی دینی غیرتوحیدی و اسلامی متاثر از علل مختلفی است که به طور مثال می‌توان به این موارد اشاره کرد:
الف) سیاستگذاری تهاجمی فرهنگی غرب در جهت استیلای فرهنگی بر دنیا: بسیاری از تولیدات فرهنگی جهان امروز تحت‌تاثیر صنایع فرهنگی آمریکایی، صهیونیستی و به طور کلی مربوط به حوزه‌هایی غیر از فرهنگ اسلامی ایرانی و با شاخص تهاجمی تولید می‌شوند، چنانچه فیلم کارتونی «در جستجوی گرگ‌ها» نیز مرتبط با کمپانی هالیوودی کلمبیاست و به صورتی آرام و خزنده اندیشه عرفانی سرخپوستی را تبلیغ و بسط می‌دهد.
ب) رشد روزافزون تکنولوژی در حوزه صنایع فرهنگی: با توجه به این‌که صاحبان تکنولوژی حوزه‌هایی مثل رسانه (و در اینجا انیمیشن) کشورهای غربی هستند، طبیعتا روند تولیدات جهانی متمایل به سیاستگذاری‌های غربی خواهد بود.
ج) وجود ضعف در سیاستگذاری و پویایی فرهنگی فعالان فرهنگی کشور: درباره مسائل مطرح در نظام فرهنگی کشور سخن بسیار است، اما به نظر می‌رسد نحوه تعامل میان توده مردم و حوزه‌های فرهنگی کشور نقش موثری در ارتقای آگاهی فرهنگی و دینی مردم داشته و در نهایت منجر به از دست دادن پایگاه‌های احتمالی ایجاد شده حول محور عرفان‌های غیردینی و التقاطی خواهد شد. به بیان دیگر، این تعامل از سویی زیبایی‌های فرهنگ خودی را نمایان‌تر می‌کند و از سوی دیگر با از بین بردن جهل، واقعیت آموزه‌های شرقی، سرخپوستی و... را نمایان می‌سازد.
۵)) برخی شبهات مربوط عرفان‌های التقاطی عبارتند از:
۱-۵ ) تعریف خداوند به صورت ناقص
۲-۵ ) تعریف و تبیین وحی و الهام در عصر جدید به صورت انحراف
۳-۵ ) تبلیغ پلورالیسم دینی و ادعای این‌که ممکن است افرادی غیر از پیامبران صاحب دین (آموزه دینی) شوند.
۴-۵) تبیین و شرح بشدت منحرف از مذهب
۵-۵) ارائه پیش‌شرط‌های شبهه‌ناک برای عبادت و پرستش
۶ -۵ ) ارائه تعریف و تبیین ناقص و دارای شبهه درباره اصل نیازمندی انسان به پیامبر
۷-۵ ) اشاره‌ و تعریفی ناقص از لزوم داشتن استاد طری
۸ -۵ ) تایید عدم تقید به مذهب
۹-۵ ) تایید نسبیت اخلاق
۱۰-۵ ) تایید اعتقاد به تناسخ
۱۱-۵ ) معرفی استاد عرفان به عنوان خدای درون
۱۲-۵ ) اشاره به سخنان استاد به مثابه وحی الهی
۱۳-۵ ) افراط در تشبیه خالق و مخلوق به هم
۱۴-۵ ) ایجاد انحراف در روابط جنسی و خانوادگی
۶) کارتون اصولا مختص کودک و نوجوان است. به این ترتیب بررسی تاثیرگذاری کارتون‌ها از جنبه‌های مختلف از اهمیت برخوردار است. کودکان و نوجوانان سرمایه‌های آینده کشورند و رسانه‌های تصویری و در اینجا کارتون‌ها به عنوان حوزه مهمی از سرگرمی‌ها از تاثیرگذاری عمیق و ماندگاری برخوردارند؛ به طوری‌که آموزه‌های نهان و آشکار کارتون‌ها گاه تا میانسالی و پیری همراه ذهن خواهد بود. تکنولوژی ساخت فیلم‌های کارتونی به عنوان یکی از شاخص‌ترین اقلام صنایع تصویری حوزه فرهنگ فعلا غربی است و تولیدات غربی و... بیشترین مورد استفاده ماست. همین ۲ دلیل کافی است تا ما در انتخاب فیلم‌های کارتونی گاه بیشتر از فیلم‌های سینمایی حساسیت داشته باشیم.
۷) نتیجه‌گیری:
پیوند دین و سینما، فلسفه و سینما و به طور کلی پیوند ایده‌های متافیزیکی و سینما سال‌هاست موضوع بحث تحلیلگران قرار گرفته است و با پیشرفت تکنولوژی ساخت انیمیشن، شاهد پیشرفت این حوزه از دنیای تصویر نیز بوده‌ایم. این پیشرفت تا بدانجا مورد توجه و تاکید است که به دلیل برخی محدودیت‌های تصویری در حوزه سینما که البته روزبه‌روز کمتر می‌شود، فضای انیمیشن کارگردانان و نویسندگان را به خود جلب می‌کند. بویژه این‌که جذابیت کارتون‌ها در بسیاری از موارد محدودیت‌های سنی نداشته و گاه تا سالمندان را نیز شامل می‌شود. به این ترتیب حوزه انیمیشن و سینمای کارتونی از جنبه‌های مختلفی، رقیب بی‌چون و چرای هنر هفتم محسوب می‌شود. اهمیت این موضوع وقتی روشن می‌شود که می‌بینیم کمپانی‌های بزرگ هالیوودی دست‌اندرکار تولید بسیاری از کارتون‌ها هستند. نکته مهم این است که با توجه به تغییرات و تحولات ایجاد شده در حوزه رسانه‌های تصویری، نوع نگاه به فیلم‌های کارتونی تغییر یافته و سیاستگذاران، تهیه‌کنندگان و دست‌اندرکاران این حوزه با اهدافی کلان و جدید به بهره‌گیری از این وسیله موثر می‌پردازند. به تعبیر دیگر، همان‌طور که سینمای جهان امروز صرفا کارکرد سرگرمی و تفریح را دنبال نمی‌کند، انیمیشن نیز به صورتی جدید مورد توجه قرار می‌گیرد.
حامد خاکی
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید