یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


نگاهی به کتاب «سفر به سلامت» نوشته رضا رسولی به سمت ساحل اجتماع


نگاهی به کتاب «سفر به سلامت» نوشته رضا رسولی به سمت ساحل اجتماع
۳۳ سفر به تمام استان های کشور و سرکشی به شهرستان ها و حتی روستاهایشان توسط شخص اول اجرایی مملکت و هیئت دولت مطمئناً خیلی بیشتر از اینها حرف برای گفتن و اتفاق برای روایت کردن دارد. آن قدر که به غیراز اخبار کلیشه وار و متداول که خبر از رئوس سخنرانی ها و تعداد مصوبه ها و آمار بودجه های اختصاص داده شده نقل می شود و یادداشت هایی بیشتر با رنگ و بوی سیاسی در رد یا تایید توفیق آنها نوشته می شود، چندین کتاب را با این موضوع در دسترس مردم قرار گیرد.
اما با به پایان رسیدن دور اول این سفرها درخصوص آن، تنها یک عنوان کتاب در قالب سفرنامه، آن هم با تاخیر یک ساله توسط ناشری خصوصی منتشر شده است.
تنها همین یک نکته کافی است که خواندن «سفر به سلامت» را ا ز دست ندهیم. عبارت کوتاه «خراسان رضوی، در یادداشت هایی از همراهی با رئیس جمهور» بهترین توصیف برای این سفرنامه یک زائر علی بن موسی الرضا است که از خوش حادثه در کسوت هیئت همراه رئیس جمهور آن هم بعداز بیست و چند سال دوری به این زیارت مشرف می شود و از قضای روزگار کتابش در آستانه میلاد حضرت امام رضا(علیه السلام) وارد چرخه توزیع شده است.
تکلیف خواننده در ابتدای امر با کتاب روشن شده: «باور کنید اصلا بنا نیست این یادداشت ها، به مجموعه ای عرفانی روحانی که در فضای لاهوت و ملکوت سیر می کند، تبدیل شود. چرا که نه این قلم معرفت این معنا را دارد و نه، این نوشتار، مجال چنین جولانی را فقط قرار است شرح ماوقع داده شود. همین!»
جذابیت ذاتی رخ داده ها وقتی با قلم روان نویسنده همراه می شود از همان ابتدا هر خواننده ای را همراه خود می کند. اما بزرگترین ایراد کتاب از همین جا رخ می نماید؛ روایت سفر بعد زمانی خود را از دست داده. تنها می توان فهمید بستر زمانی آن سال ۸۵ است. نه خبری از تاریخ ها است و نه ذکر ایام هفته، حتی اثری از فصل یا ماه، در بعضی جاها موقع روز را هم تنها باید از قر ینه ها حدس زد.
«بد ادایی آقایان حفاظتی شروع شد!» با این جمله بازهم داستان خنده دار و بعضا اعصاب خرد کن برخورد خبرنگارها و محافظ ها کلید می خورد. تا آخر نمونه های زیادی از این برخورد برمی خوریم که حکم چاشنی کار را دارد مثل: «بعداز غذا بر می گردیم به سالن. نه کسی چکمان می کند و نه خنثایمان، تا مبادا چیز خطرناکی با خود آورده باشیم... عکاس و خبرنگاری از ناهماهنگی و کم لطفی تیم حفاظت می نالد. بهش می گویم حوصله کن. تلخ می شود. می گوید: «ای بابا، دوازده سال کارمان همین است. دوازده سال است داریم حوصله می کنیم.»
خبر تکمیل چرخه سوخت هسته ای. خبر خوشی بود که طی مراسمی در آن سفر توسط رئیس جمهور به مردم داده شد اما نگارنده کتاب به دلیلی از آن جلسه باز می ماند و حواشی بسیاری از قلم می افتد.
نویسنده در یاد کردن از شخصیت ها و مقامات تنها به نام بسنده نمی کند. او علاوه بر توضیح سمت و نحوه برخورد این افراد در شرایط مختلف سفر، اطلاعات خوبی از سابقه کاری و اینکه وی قبلا کجا مسئولیت داشته ارائه می دهد که ا کثر پیشینه کلان و بلند بالایی نیست که شاید این توضیحات در بعضی مواقع اضافه به نظر برسد. اما زمینه سازی بسیار خوبی است برای طرح چالشی که خود او هم در اواخر کتاب با آن درگیر می شود: «با وجود این عدم تناسب بین سمت های قبل و حال و این رشد تصاعدی(!) اگر دولتمردان فعلی با این حجم فعالیت، آنقدر استخوان خرد کرده سیاسیت بودند که دستی نداشتند برای رسیدگی به دیگران و پایی برای دویدن پی کار، اوضاع چگونه بود؟»
در چنین روایت هایی حاشیه پردازی ها و توصیف ها و عمق نگاه مشاهده گر نسبت مستقیم دارد با جذابیت، به این معنی که هرچه این سه عامل دقیق تر و جزیی تر و عمیق تر باشد مخاطب را بیشتر با خود همراه می کند. «سفر به سلامت» دراین مسیر مدام در نوسان است. هرچند قلم روان او این فراز و فرود را در خود حل کرده ولی جاهایی که قلم او از این حواشی دور شده باز به چشم می آید.
صراحت قلم رسولی در بیان واقعیت ها و ایرادات، موجود در روال کار و سؤالاتی که بعضا در خلال آن مطرح می کند نشان می دهد که او درگیر رودربایستی ها و ملاحظات نیست.
● با تمام این احوال همه می دانیم
سفرنامه ها همیشه خواندنی هستند. صداقت نویسنده در روایت و مستند بودن این نوع نوشته موجب می شود که حتی با گذر زمان ارزش بیشتری نیز پیدا کنند. مگر نه اینکه در روزگار کنونی یکی مهمترین منابع برای بررسی وضعیت جوامع و شهرها در پرده های مختلف تاریخی همین سفرنامه ها هستند.
▪ سخن آخر اینکه:
«سفر به سلامت» هرچه باشد، روایت یک سفر است. سفر یک نویسنده در کسوت هیئت همراه رئیس جمهور به خراسان رضوی، سفر یک نویسنده روزگار ما به میانه مردان سیاست و باز سفر همان نویسنده، از روی موج های سیاست و فرهنگ، به سمت ساحل اجتماع.
سفر به سلامت، حکایت یک سفر است؛ پراز نشیب و فراز و آن قدر آزادانه که هرکس می تواند آن را خوش داشته باشد، یا نداشته باشد.»
محمد مهدی شیخ صراف
منبع : روزنامه کیهان