پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

آیینه صلح


آیینه صلح
دین مبین اسلام به مسأله صلح با ظرافت و عمق زیبایی نگاه می كند و به همین دلیل اسلام را می توان دین صلح و آرامش نامید. قرآن كتاب آسمانی مسلمانان بزرگترین پشتوانه استدلالی و اعتقادی این دین مقدس است و پیامبر عظیم الشأن حضرت محمد مصطفی (ص) و ائمه معصوم (ع) به عنوان راویان و پرچمداران آن با دو طریق كتاب و سنت آمیزه های انسان ساز و سعادت بخش آن را به جهانیان عرضه كردند. بدین سبب با نگرش اجمالی در این دو می توان بدرستی دریافت كه اسلام نه تنها برخلاف برخی جوسازی های مخالفان و استكبار جهانی دین خشونت نیست، بلكه روح صلح و دوستی و صفا و صمیمیت محصول واقعی آن است. در قرآن كریم نمی توان حتی یك آیه را پیدا كرد كه زور و جنگ و خشونت را وسیله ای برای گرویدن دیگران به اسلام برگزیده باشد.
مسأله صلح یك قاعده همیشگی و جنگ یك حالت استثنایی است. شعار اصلی اسلام در باب جنگ دوری و جلوگیری از وقوع آن است و همیشه اعلام می نماید كه از جنگ و خونریزی باید جلوگیری كرد و مردم بی گناه و مظلوم نباید فدای قدرت طلبی و جاه طلبی حكمرانان شوند. آیات شریفه قرآن كریم حكایت از دوری گزیدن از جنگ و خونریزی دارد و فزون طلبی و تعدی و تجاوز را بشدت محكوم می كند و هر عملی را كه به موجب آن ساختارهای اجتماعی لطمه ببینند و اخلاق روبه تباهی برود عمل نادرست و ناشایست می داند.
امر به صلح، دوستی، برادری و برابری و نهی از جنگ و خونریزی و فساد و تباهی یكی از بزرگترین شعائر دین مبین اسلام است و همانگونه كه در قسمتی از آیه ۱۲۸ سوره نساء نیز آمده است صلح را بهتر از جنگ می داند و همگان را به برتری جویی صلح بر جنگ دعوت می كند. حضرت محمد (ص) نیز قبل از وقوع جنگ همیشه دیگران را به توحید و یكتاپرستی دعوت می كرد و از آنان می خواست با صلح و آرامش در باب مسائل بیندیشند . در هیچ جنگی سپاه اسلام آغازگر نبرد نبود و اگر در هر شرایطی تقاضای صلح مطرح می شد بی درنگ ایشان می پذیرفت، كه نمونه بارز آن در سال ششم هجری و در صلح حدیبیه اتفاق افتاد. بدین صورت كه پیامبر اكرم (ص) و جمع كثیری از مسلمانان از مدینه برای زیارت به سوی مكه حركت كردند.
قریش با اطلاع از این حركت گروهی را برای جنگ با پیامبر (ص) و اصحابش روانه داد. رسول الله (ص) در مكانی به نام حدیبیه به یاران خود چنین گفت: اگر امروز قریش از من چیزی بخواهند كه باعث تحكیم روابط خویشاوندی شود من خواهم داد و راه مسالمت پیش خواهم گرفت. سرانجام سهیل بن عمرو به نمایندگی از قریش برای مذاكره و اتحاد قرارداد به نزد رسول الله (ص) آمد. پیامبر اكرم (ص) نیز دستور داد تا حضرت علی (ع) برای نوشتن پیمان صلح حضور یابند و ایشان این چنین نوشت:به نام خداوند بخشنده مهربان، پس سهیل گفت من با این جمله آشنایی ندارم و رحمان و رحیم را نمی شناسم بنویس باسمك الهم یعنی به نام تو ای خداوند. پیغمبر موافقت كرد و بعد به حضرت علی (ع) گفت بنویس هذا ما صالح علیه محمدرسول الله (ص) یعنی این پیمانی است میان محمد رسول خدا (ص)و سهیل نماینده قریش، بار دیگر سهیل اعتراض كرد و گفت ما رسالت تو را قبول نداریم پس لقب رسول الله (ص) را حذف و بنویس محمد ابن عبدالله، حضرت محمد (ص) نیز از حضرت علی (ع) خواست تا این چنین كند. مورخان آورده اند كه در اینجا حضرت علی (ع) گفت یا رسول الله (ص) من اجازه چنین جسارتی را به خود نمی دهم تا لقب رسول الله (ص)را حذف كنم، پیامبر (ص) نیز لحظه ای درنگ كرد و خود انگشت مبارك را در مركب زد و بر روی كلمه رسول الله (ص) گذاشت و ... آنچه در این روایت آمده است خود گویای تفكر صلح جویانه رسول مكرم اسلام است. رهبر عالیقدر اسلام با این گذشت و مسالمتی كه از خود نشان داد به زیبایی پیام صلح طلبی دین اسلام را به جهانیان عرضه كرد. رسول الله (ص) در اندیشه افكار مادی و در گرو احساسات نفسانی نبود و خوب می دانست كه واقعیات و حقایق با نوشتن و پاك كردن عوض نمی شوند. از این جهت برای برقراری صلح و جلوگیری از جنگ و خونریزی در برابر تمام سختگیری های طرف مقابل مسالمت به خرج داد و با آرامش از كنار بسیاری از مسائل و حقوق اساسی خود گذشت.
نمونه ای دیگر از صلح طلبی و انسان دوستی پیامبر اكرم (ص) در فتح مكه به چشم می خورد چرا كه بعد از فتح مكه و در هنگامی كه رسول الله (ص) به همراه سپاهیان اسلام (ص) در حال ورود به مسجدالحرام بودند ترس و دلهره عجیبی در دل مشركان بود و همه می گفتند كه در مقابل تمام بدی های صورت گرفته علیه رسول الله (ص) بی شك ایشان ما را به تیغ خواهد سپرد و زنان و طفلان ما را به اسارت و بردگی خواهد گرفت. اما ایشان با جمله ای آنان را آرام و دلهره شان را فرو ریخت. پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) فرمودند: چه می گویید و درباره من چگونه فكر می كنید؟ من همان جمله ای را كه برادرم یوسف به برادران ستمگر گفت برایتان تكرار می كنم. یعنی امروز بر شما ملامتی نیست.
خدا گناهان شما را می آمرزد. او ارحم الراحمین است، همچنین هنگامی كه یكی از سرداران سپاه اسلام هنگام ورود به مكه شعار می داد الیوم یوم الملحمه الیوم تستحل الحرمه یعنی امروز روز نبرد است امروز جان و مال شما حلال شمرده می شود، پیامبر اكرم (ص) سخت ناراحت شد و او را از مسند فرماندهی عزل كرد. این رفتار ملاطفت بار و صلح جویانه پیامبر (ص) گواهی روشن بر مهرورزی و صلح محوری دین مبین اسلام است اما با وجود این روایات مستند و چندین آیه و حدیث كه هركدام امر به صلح و دوستی و نهی از جنگ و خونریزی را در لوح خود محفوظ می كنند ولی باز جهان غرب و استكبار جهانی بارها بخصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی كوشیده است تا دین پاك محمدی(ص) را دینی خشونت آمیز معرفی كند. جالب آنجاست كه همین مستكبران و زورگویان كه تا دیروز سناریوهای جنگ جهانی اول و دوم و چند صد جنگ دیگر را می ساختند امروز مدعیان صلح و دوستی هستند. حال آنكه تا دیروز همگان را به جنگ و خونریزی فرا می خواندند.
به هر حال با یك مقایسه سرانگشتی به راحتی می توان دریافت كه در جهان غرب دموكراسی یك مسأله مصلحتی است و كمتر اصل آن را در ساختاری بینایی و شنوایی قابل درك می شود مشاهده كرد. امروزه صلح دستاویز سیاست های جهانخوارانه و جاه طلبانه استكبار جهانی شده است و با نام برقراری صلح و آرامش چند صد هزار نفر در عراق و افغانستان و فلسطین و ... به خاك و خون كشیده می شوند و عاملان این فجایع مبانی معرفت شناسانه و انسان دوستانه را در اصل قانون اساسی خود به رخ همگان می كشند، حال آنكه این قانون اساسی به اصطلاح دموكراتیك و مدرن در پایه با یك تناقض اجرایی در ساختار سیاسی و اجتماعی و مبانی معرفتی همان قانون اساسی روبرو است. امروزه جهان غرب كوشیده است تا اسلام را خشن و خشونت گرا معرفی كند حال آنكه آغازین كلام ما مسلمانان به نام خدای بخشنده و مهربان است.
در جهان مسابقه محور به رقابت پیشرفت و توسعه به هر قیمتی می پردازند و رسیدن به این مقصود جز در سایه یكه سالاری مستبدانه میسر نیست به عبارت واضح تر در جوامع مستبد و زورگو رسیدن به حد اعلا و شكوفایی مادی یك نكته مهم و اساسی است و در این مسابقه بنیان های همان كشور مدنظر و در اصل قرار می گیرند و در این مبارزه قلع و قمع كردن دیگران، ایجاد جنگ و خونریزی با ملل و اندیشه های دیگر فقط اندكی از سیاست توسعه طلبانه آنها را تشكیل می دهد. از آنجا كه دین مبین اسلام و كتاب آسمانی مسلمانان بر اندیشه برادری و برابری مستحكم است و از منظر آن خدا یكی است و تمام مؤمنان امت واحدی هستند و همه از یك پدر و مادر به امر خدای عزوجل آفریده شده اند و نژاد و قبیله و رنگ و پوست هیچ تأثیری بر حقوق شهروندی افراد ندارد و همه باید با صلح و آرامش در كنار همدیگر زندگی كنند. (سوره حجرات آیه ۱۳) و به عبارتی ساده تر اساس صلح بر پایه ایمان و اخوت استوار شده است.
حامیان بلوك شرق و غرب كه مكاتب كمونیستی و كاپیتالیسمی را پرورش و تبلیغ می كردند كوشیدند با مهار كردن اسلام این مكتب مانا و ارزشمند را دور از اندیشه های بیدار قرار دهند و با انحراف اندیشه ها از آن از طریق مكاتب دنیوی خود راهی برای سبقت گرفتن از دیگری در مسابقه قدرت طلبی باز كنند. اما تحقیقات نشان داده است دین اسلام نه تنها برخلاف دیگر ادیان در حال انزوا نیست بلكه روز به روز بر حامیان و پیروان آن افزوده شده است و مكتب سبز محمدی(ص) روز به روز در حال جهانی شدن است.
بی شك به كارگیری برخی ترفندها همچون انتشار كاریكاتورها وساخت فیلم ها و نوشتن آیات شیطانی ها از یك طرف نه تنها موجب تخریب این رسالت ماندگار نمی شود بلكه موجب ایجاد سؤال های متعدد برای تحقیق و آشنایی بیشتر با آن می شود و در این شرایط كه استكبار جهانی می كوشد تا رنگ این دین شریف را كمرنگ تر كند همگان باید از بهترین و پیشرفته ترین امكانات و تجهیزات اطلاع رسانی به منظور آگاه سازی افكار و اذهان عمومی جهانیان بهره درست بگیرند و به عبارتی واضح تراز هر تهدیدی كه توسط دیگران برای تخریب استفاده می شود به عنوان وسیله ای برای تبلیغ و گسترش استفاده كنند.پذیرفتن این نكته كه امروزه اذهان جهانیان از پذیرش سؤال های بی جواب معذور است خود راهكاری اساسی برای رسیدن به اهداف است و شفاف تر ساختن این نكته كه آنانی كه تا دیروز سلاح های پیشرفته كشتار جمعی می ساختند و با در اختیار داشتن كامل ترین و جدیدترین ابزارآلات جنگی شیوه های مدرن همچون جنگ های الكترونیكی و جنگ ستارگان را برای توسعه طلبی خود با بهانه صلح مطرح می كردند و فجایع بزرگ بشر را در اقصی نقاط جهان از كوزوو تا هیروشیما به وجود آوردند صلاحیت ایجاد صلح جهانی را ندارند و با مكتب سعادت بخش و انسان ساز اسلام اصلی بنیادین در تعریف تئوری های صلح طلبانه جهان قرار گیرد.
حامد احمدی
منابع:
تاریخ تمدن اسلام و عرب‎/ فروغ ابدیت‎/ محمد(ص) و زمامداران
تفسیرالمیزان، ج ،۲ ص‎/۵۲۳ جنگ از دیدگاه قرآن و سنت
منبع : روزنامه ایران