شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

انسان و خدا از دید دانشمندان


رابطه انسانها و خداوند ، رابطه یك جانبه نیست . او نمی تواند از انسانها انتظار داشته باشد كه در تمام دوران حیات خود به دنبال عدالت باشند ، ولی در عوض ، انسانها از او انتظار عدالت نداشته باشند...
اگر قرار بود من به جای ابراهیم پیامبر با خدا صحبت كنم ، چنین می گفتم :خدایا ، من نمی توان بفهمم كه چرا اجازه می دهی این گونه اتفاقات دردناك برای انسانهایی اتفاق بیفتند كه مقرر كرده ای دوستشان بداری. شاید در كار های تو نكته ای نهفته است كه من از درك آن عاجزم. اما من خواهان آنم كه از تو در زمینه آنچه كه انجام داده ای سوال كنم و از تو پاسخ بخواهم. من نمی توانم صرفا به این پاسخ بسنده كنم كه این كارها "بخشی از خواست و اراده خداوندی است" ، یا اینكه كارها " همگی در جهت دستیابی به یك خیر نهایی است". خدایا تو را به چالش نمی كشم ولی از تو پاسخ می خواهم...
( كنث اس كندلر – استاد برجسته روانپزشكی و مولف ۳۰۰ مقاله و چندین كتاب )
آنچه دارای اهمیت است این است كه فرد بتواند قبول كند كه چیزی را نمی داند و بتواند با آن "ندانستن" به زندگی ادامه دهد ، زیرا زندگی كردن با پرسشهای حل نشده ، بخشی از حیات ماست.من در زمینه تطابق و وفق دادن تصویر خدایی كه قادر مطلق است و تصویر خدایی كه دوست می دارد با مشكلاتی مواجه هستم. اگر از من در مورد الكترون سوال كنید من می توانم هم در مورد نوع موجی و هم در مورد نوع ذره ای آن صحبت كنم و می توانم با این دو گانگی كنار آیم. ولی در نظر من تصویر خدایی كه دوست دارد و تصویر خدایی كه جهان را اداره می كند جدا ، متفادت و متناقض است. ممكن است دلیل این امر این باشد كه درك من از این دو گانگی دینی به اندازه دركم از بحث الكترون نباشد. ( خانم جوسلین بل برنل - اخترشناس تبیینهایی برای "مسئله رنج" وجود دارند كه به طور سنتی از سوی كلیسا ها به آنها پرداخته اند ؛ اما باید بگویم كه من هیچ یك از آن دلایل را قانع كننده نیافته ام:
۱- علت رنجهایی كه ما متحمل می شویم بد بودن ماست.- این تفسیر به نظر غیر اخلاقی می آید ، زیرا جرمی را شكل می دهد و از افرادی كه رنج می برند می خواهد كه خود را ملامت كنند تا شهرت خداوند محفوظ بماند... این تفسیر مشخص نمی دارد كه چرا یك طفل باید رنج ببرد و در نهایت با مرگ روبرو شود...
۲- دلایل غیر قابل دركی بر تحمیل نمودن درد و رنج وجود دارد كه درك آن توسط انسان امكانپذیر نیست.- اما آن دسته از افرادی كه ایمان ندارند در تلاشند كه دلایل این امر را درك كنند . این تفسیر و تعبیر ، در حقیقت ، تفسیر نیست و خداوند و اعتبار او را با جدا و دور نگه داشتن وی از فرد و ایجاد حائل ، حفظ می كند.
۳- الگوی مصیبت و آزمایش. براساس این الگو ، مصیبت جهت منزلت بخشیدن انسان بر وی نازل می شود. – اگر چنین تفسیری را بپذیریم ، پس باید قبول كنیم كه خداوند در اغلب موارد به درستی عمل نمی كند ، زیرا افرادی وجود دارند كه در زیر بار مصائب خرد و شكسته می شوند. نكته حائز اهمیت در هریك از این تفسیر ها آنست كه در نظر خداوند ، هدف وسیله را توجیه می كند.
۴- تفسیر "مربا در فردا" – نامی كه براسا س تجارب ناشی از جیره بندی مواد غذایی در زمان جنگ برگزیده ام. در آن زمان ، مادران انگلیسی به بچه های خود وعده می دادند كه اگر امروز فلان غذای بدمزه را بخورند ، فردا به آنها مرا خواهند داد و به این ترتیب كودكان خود را ترغیب به خوردن آن غذا می كردند.تفسیر "مربا در فردا" در مورد رنجها و مصائب ، بشارت آمدن جهانی را می دهد كه در آن دردهایی را كه در این دنیا تحمل كرده ایم جبران خواهد كرد. این تصویر ، خدای قادری را به ما نشان می دهد كه به خاطر وفاداری ، پاداش می بخشد نه خدایی كه دوست می دارد و مهربان است.
( خانم جوسلین بل برنل - اخترشناس)
خود شكنانه ترین عمل‌ ‌[انسان] تاكنون این بوده است كه بستاید و بپرستد و بداند چگونه از خویشتن پنهان كند كه اوست كه آفرید آنچه را ستود ... (نیچه- اراده قدرت – كتاب دوم
من یك كیهان شناس هستم . كار من مطالعه تكامل جهان است و به مدت چهل سال به انجام این كار مبادرت ورزیده ام. به نظر من حادثه خلقت ، اثبات وجود خداوند نیست. من معتقدم كه امكان ارائه هیچ اثباتی وجود ندارد. به گمان من انسان می تواند ایمان خود را با گفتن اینكه رخداد خلقت ، روی داده است تقویت كند اما نظریه انفجار بزرگ اذعان نمیدارد كه این رخداد ، خلقت جهان است. این رویداد یك فاجعه است ، با این همه ، معمای خلقت جهان از "هیچ چیز" همچنان به عنوان یك راز باقی می ماند.اینكه اعتقاد داشته باشیم در خلقت جهان یك قدرت سازمان دهنده به عنوان "علت اولی" ضرورت دارد ، یك چیز است و معرفی كردن این قدرت به عنوان خدایی كه در كتاب مقدس آمده است ، چیز دیگری است.
(آلن سانداژ- اختر شناس)
در نظر من یهودیت ، نماد حس قدرتمندی از استمرار و تداوم است. هنگامی كه متون آنرا پیش روی خود می گشایم و به مطالعه آنها می پردازم- متونی كه نه تنها پدر بزرگ و مادر بزرگ من ، بلكه اجداد آنها و گذشتگان آنان تا ۲۵ قرن پیش ، آنها را مطالعه كرده و سعی در درك و فهم آنها داشته اند- یك حس قوی در من ایجاد می شود ، حسی كه به من می گوید به چیزی تعلق دارم كه جهت دهنده است. با این حال من برای فرزندان خود بیمناكم. آنان چگونه می توانند بیاموزند كه چطور خود را جمع و جور نمایند. به نظر من ما قصد نداشتیم چنین زندگی كنیم . قصد ما این بود كه در جوامعی كوچك تر ، اما با معنای قوی تری از ساختار و استمرار ، رشد كنیم.
( كنث اس كندلر – استاد برجسته روانپزشكی و مولف ۳۰۰ مقاله و چندین كتاب )
من در روسیه بزرگ شده ام ، در كشوری كه همه ما در ابتدا فكر می كردیم لنین فرد بزرگی بوده است كه همه مردمان را آزاد كرد. بعد ها نسل دیگری از مردمان روسیه ، استالین را فرد بزرگی تلقی می كردند و معتقد بودند او همه ما را به آزادی رسانده است. در حال حاضر ادیان توحیدی بر این نكته اصرار دارند كه تنها یك خداوند وجود دارد و هم اوست كه همه ما را آزاد كرده است. من معتقدم كه استالین كوچك تین نیتی در اعطای آزادی به مردم نداشت. وقتی در این اندیشه تعمق می كنم كه فردی وجود دارد كه با همه بزرگی و خوبی و حلاوتش برای آزادی تمام ما خواهد آمد، همواره به خاطر خواهم آورد كه چنین عقیده ای تا چه اندازه می تواند خطرناك باشد. وقتی مشاهده می كنم برخی افراد در روسیه از كمونیسم به دین روی می آورند ، با خود می اندیشم كه آیا این افراد به دنبال آزادی هستند یا آنكه نوع متفاوتی از بردگی را جستجو می كنند.(آندره لیند- كیهان شناس – یكی از بنیانگذاران نظریه جهان تورمی كه نشان می دهد جهان احتمالا در خلال مراحل اولیه تكامل ، وارد مرحله خود باز آفرینی شده است.در این مرحله جهان به تعداد بسیار زیادی از مناطق عظیم نمایی تقسیم می شود كه در هر منطقه از آن قوانین فیزیكی متفاوتی حاكم است. دارای ۱۷۵ مقاله Andei Linde )

منبع: آرمان و اندیشه