پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا


سمیعی - احمد


سمیعی - احمد
احمد سمیعی ، متولد ۱۲۹۹ تهران
اخذ مدرك كارشناسی در رشته زبان و ادبیات فارسی با احراز رتبه اول از دانشگاه تهران ۱۳۲۱
اخذ مدرك كارشناسی ارشد زبان شناسی همگانی از دانشگاه تهران
سردبیری مجموعه سخن پارسی
اخذ مدرك فوق لیسانس زبان شناسی همگانی از دانشگاه تهران ۱۳۵۸
بهمن امسال احمد سمیعی گیلانی هشتاد و چهارسالگی را پشت سرخواهدگذاشت. مردی كه شاید اصلاً معنی خستگی را نمی داند و نمی شناسد. مطالعه، تدریس، تحقیق، ترجمه، ویرایش، شركت درجلسات مربوط به زبان فارسی در فرهنگستان و... دیگر كارهای روزمره اوست و این همه البته روحیه ای نستوه می طلبد. روحیه ای كه تنها دروجود كسانی چون او می توان سراغ گرفت و یافت.خیلی ها اذعان دارند كه این پیر درد كش عرصه ادب و فرهنگ این سرزمین، مردی است آرام، متین، مبادی آداب و دقیق، كه نگاهی عمیق و بیانی مهربان و مستدل دارد. همه آن صفت هایی كه درخور یك ویراستار برجسته است.اینكه ویرایش در ایران با نام احمد سمیعی گره خورده سالهاست كه ورد زبان دست اندركاران ادب و فرهنگ پارسی است و شاید هیچ ویراستار آموزش یافته ای را نتوان یافت كه شاگرد او نبوده باشد.احمدسمیعی (گیلانی) متولد بهمن ماه ۱۲۹۹ تهران است و آدرس دقیق محل تولد او محله قدیمی سنگلج تهران كوچه افشارهاست. گرچه خانواده سمیعی چندماه پس از تولد او روانه شمال و شهر رشت شدند.او تحصیلات ابتدایی و متوسطه اش را دررشت گذراند و درخرداد ۱۳۱۸ دوره دبیرستان را با احراز رتبه اول در گیلان و اخذ مدال درجه۲ علمی به پایان رساند.او در شهریور همان سال، برای ادامه تحصیلات به تهران آمد و درامتحانات ورودی دانشكده فنی دانشگاه تهران با احراز رتبه اول پذیرفته شد ولی پس از یكی دوماه، آن دانشگاه را ترك گفت و با موفقیت درامتحان ورودی دانشكده ادبیات دانشگاه تهران، در رشته زبان و ادبیات فارسی مشغول تحصیل شد و درحوزه درسی استادانی، چون ملك الشعرای بهار، بدیع الزمان فروزانفر، احمد بهمنیار، كاظم عصار، فاضل تونی، دكتر علی اكبر سیاسی، دكتر یحیی مهدوی و... شركت جست و درسال ۱۳۲۱ با رتبه اول و اخذ مدال درجه یك علمی، دوره لیسانس خود را به پایان رساند. البته سمیعی ضمن تحصیل در دانشگاه دوره درسی انستیتوی روزنامه نگاری را نیز با استادانی چون رشید یاسمی، مطیع الدوله حجازی، خان بابا بیانی و عبدالرحمن فرامرزی گذراند.سمیعی در سال ۱۳۲۱ به تشویق استاد فروزانفر، وارد دوره دكترای زبان و ادبیات فارسی شد ولی به دلیل مشكلات شدید مالی، درهمان دوران، در راه آهن مشغول به كار شد و درپی آن، داوطلبانه وارد خدمت سربازی می شود و همین مسأله باعث می شود تا او به فعالیت های سیاسی روی بیاورد و همین فعالیت سیاسی موجب گرفتاری و زندانش برای مدت سه سال و چهارماه می شود و حتی مجبور می شود تا یك سال و نیم از عمرش را دركشورهای اروپایی بگذراند. اما بالاخره درسال ۱۳۳۴ از فعالیت های سیاسی دست برمی دارد و به تحصیل و فعالیتهای فرهنگی بازمی گردد و پس ازحدود چهارده سال دوری ازمحیط دانشگاه، باردیگر دردوره دكترای ادبیات فارسی نام نویسی می كند و طی مدت دو سال، هشت شهادت نامه از ده شهادت نامه این دوره را می گذراند. ضمناً با مجلات سپیده فردا و سازمان لغت نامه دهخدا همكاری می كند.سمیعی در بهمن ماه سال ۱۳۳۶ مجدداً به خدمت راه آهن بازمی گردد و در سال ۱۳۴۱ به معرفی راه آهن، در دوره پنج هفته ای سمینار آموزشی مدیریت در زیباكنار (گیلان) و همچنین دوره یك هفته ای بازآموزی تابستان ۱۳۴۲ درهمدان شركت می كند و در سال ،۱۳۴۲ دستگاه حكومت براثر وقایع ۱۵خرداد ،۱۳۴۲ فشار به فعالان سیاسی را شدت بخشیده بود، به اتهام فعالیت های سیاسی سابق، او را به سه سال زندان محكوم می كند كه شش ماه از آن را گذرانده بود و تا پایان ۱۳۴۵ به مدت دو سال و نیم دیگر در زندان سیاسی به سرمی برد. با این همه در دوره زندان بیكار نمی نشیند و كتاب های «دلدار و دلباخته» اثر ژرژ ساند، «خیال پروری ها» اثر روسو سالامبواثر فلوبر را ترجمه می كند و پس از آزادی بار دیگر در پایان سال ۱۳۴۵ به خدمت راه آهن فراخوانده می شود. اما براساس توصیه مؤكد ساواك، حكم آماده به خدمتش را در سال ۱۳۴۶ دریافت می كند و برای گذران زندگی مجبور به انجام امور ویراستاری درمؤسسه انتشارات فرانكلین می شود و كتاب های فراوانی را دراین دوره ویرایش می كند و همزمان سردبیری مجموعه سخن پارسی را نیز به عهده می گیرد و یازده عنوان آن را كه به صورت كتاب درسی دانشگاهی درآمدند، سرپرستی می كند و ضمن خدمات ویرایشی، با مجلات كتاب امروز، پیك جوانان، ماهنامه آموزش و پرورش همكاری مستمر می كند و درمجلات فرهنگ و زندگی، رودكی، الفبا، ققنوس، پویه، پیام یونسكو مقالاتی را تألیف و ترجمه می كند.احمد سمیعی همچنین در دوره های كتابداری كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان، دروس زیباشناسی، مكاتب ادبی و آیین نگارش تدریس می كرد و در این دوره «برادرزاده رامو» و «هنرپیشه كیست؟» اثر ریدرو، «چیزها» اثر ژرژ پرك را به فارسی برگرداند.او پس از انحلال مؤسسه انتشارات فرانكلین در سازمان ویرایش و تولید فنی، كه درخدمت دانشگاه آزاد ایران بود، به سمت مسؤول بخش ویرایش و عضو هیأت مدیره، مشغول به كار می شود و دراین دوره ادبیات ساسانی را تألیف می كند. در سال ۱۳۵۵ دركنكور فوق لیسانس زبان شناسی همگانی دانشگاه تهران با رتبه اول پذیرفته می شود و در سال ۱۳۵۸ مدرك فوق لیسانس خود را دریافت می كند. از كارهای این دوره احمدسمیعی می توان به ترجمه «چومسكی» اثر جان لاینز، «ساخت های نحوی» اثر چومسكی و «كنفوسیوس» اثر كارل یاسپوس اشاره كرد.احمد سمیعی پس از انحلال سازمان ویرایش در سالهای آغازین انقلاب به خدمات ویرایشی خود در بنگاه ترجمه و نشر كتاب، مركز انتشارات علمی و فرهنگی، بنیاد دایرهٔ المعارف اسلام، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، مركز نشر دانشگاهی، انتشارات سروش ادامه می دهد و درعین حال به مدت هفت سال در دانشكده ادبیات و علوم سیاسی دانشگاه تهران، تربیت معلم و تربیت مدرس (تهران) و دانشكده ادبیات و دانشگاه آزاد اسلامی گیلان تدریس می كند.احمد سمیعی درباره آثاری كه ویرایش كرده است، می گوید: «من در بیشتر كتاب هایی كه ویرایش كرده ام با مؤلفان آن كتاب ها دوستی و الفت پیدا كردم و به هرحال مجبور بودم كه كتاب بخوانم و استفاده كنم وگرچه ویراستار وقتی كه به كار ویرایش مشغول است زیاد نمی تواند از محتوای كتاب بهره ای كه لازم است بگیرد.از یك جهت هم راضی نیستم . چون كار خیلی پرزحمت و شاق و شاید هم كم اجری است و باعث می شود كه انسان از كارهای خودش باز داشته شود. گو این كه همین طور هم شد و من حالا ترجمه های نیمه كاره ای دارم كه شاید مثلاً چهار پنجم آنها انجام شده و یك پنجمشان مانده و همین طوری روی دستم مانده و نتوانسته ام تمام كنم. شاید اگر این شغل را اختیار نمی كردم كارهایی كه خودم انجام داده بودم بیش از آن بود كه حالا هست ؛ ولی به هرحال راضی هستم . برای اینكه این كار خدمت فرهنگی لازمی در كشور ماست و من معتقدم كه كتابهایی كه براساس ضوابط كار ویرایشی ویراسته شود و به بازار بیاید هم خواندنش راحت است هم ارزشش بالاتر می رود ، دقت و اطمینانش بیشتر است وخوانندگان را راضی تر می كند. خدمت فرهنگی لازم است كه حتماًباید در صنعت نشر گنجانده شود و گنجانده شده و حالا البته نهادینه هم شده است.» او درباره ویراستار زبانی می گوید : «كسی می تواند ویراستار زبانی خوبی باشد كه خودش اهل قلم باشد و كسی كه می خواهد اهل قلم باشد درست است كه باید به زبان زنده امروز بنویسد، ولی او باید حتماً متون گذشته را خوانده باشد . نمی شود كه انسان اهل قلم و نویسنده باشد ولی متون قدیم را نخوانده باشد. همه نویسندگان خارج ، حتی در دبیرستان ، این متون را خوانده اند. نه تنها خوانده اند بلكه درباره اش مقاله نوشته اند. فرض كنید یك اثر «بالزاك» مثل «اوژنی گرانده» را خوانده، درباره اش چیزی به صورت تكلیف نوشته و به معلم داده و تازه اینها خیلی هاشان كسانی هستند كه نمی روند دنبال ادبیات و نگارش و این طور چیزها.»او معتقد است اگر كسی بخواهد یك نامه درست بنویسد و یا نامه نویسی كند، باید اهل قلم باشدوالانامه اش كلیشه ای می شود. برای مقاصدی كه در سطح كمی بالاتر است و جزو حوایج روزمره و عادی نیست ، انسان دیگر نمی تواند با آن زبان مادری كه یاد گرفته رفع احتیاج كند. باید برای مقاصدی كه كمی پیچیده تر می شود و فكر انسان سطح بالاتری پیدا می كند و می خواهد آن فكرها و مقاصد و حالات را بیان كند ، دیگر نمی شود با آن ابزار عادی این كار را كرد؛ یعنی مثلاً فرض كنید با گنجینه لغوی هفتصد یا هشتصد یا حتی سه هزاری این كار را بكند. باید چنته اش پر باشد. یعنی تعبیرهای متنوع و واژگان وسیع تری داشته باشد، واژگان فعال داشته باشد. بنابراین ، برای كار قلمی ، مثلاً نوشتن مقاله علمی و تحقیقی باید انسان سطح بالاتری از آگاهی زبانی داشته باشد. احمد سمیعی درباره تتبع در متون قدیم و تأثیر آن بر زبان می گوید: «تتبع در متون قدیم یكی از عوامل پیشرفت زبان است . در واقع یك خیزگاه است. برای این كه ما به آن سمت برویم. ولی زبان هم نباید متوقف شود. یك عده در زبان هستند كه به اصطلاح «زبان ورز» اند. یك عده «زبان ساز» اند. زبان ورزها آنهایی هستند كه همان زبانی كه دیگران گفته اند را می ورزند و تمرین می كنند. اما «زبان سازها» آنهایی هستند كه تعبیرات تازه یا حتی تركیبات تازه می آورند. مثلاً «صائب» ، «خاقانی» اینها «زبان ساز» اند یا مثلاً از زبان عامه مایه می گیرند و از صافی عبور می دهندو می آورند به زبان ادبی . اینها «زبان ساز» اند و زبان را جلو می برند. یك عده هم هستند كه «زبان ورز» اند.حافظ بیشتر «زبان ورز» است تا «زبان ساز» بیشتر تركیباتی كه در دیوان حافظ است قبلاً گفته شده ، منتها او اینها را آرایش داده و خوب به كار برده . در نویسندگان جدید هم خیلی ها هستند كه «زبان ساز» اند یا مترجمانی هستند كه «زبان ساز» اند و تركیبات تازه آوردند. او ویرایش زبان را مكانیكی نمی داند و معتقد است ویرایش به ویراستار بستگی دارد كه چقدر سلیقه ای عمل كند و بسته به متنی كه ویراسته می شود. او می گوید: «وقتی شما با یك نوشته ای سر و كار دارید كه متعلق به نویسنده ای است كه خودش سبكی دارد و نامی و اسمی دارد به خودتان اجازه نمی دهید كه زیاد تصرف كنید. اما وقتی با اثری روبه رو می شوید كه اولین ترجمه یا اولین تألیف پدیدآورنده آن است، به نفع خود اوست كه شما به او كمك كنید و متن او را اصلاح كنید. این بستگی دارد به آن متن . در متن تصحیحی كه اصلاً نباید تصرف كنید و اگر هم تصرف می كنید باید در پانوشت ذكر كنید یا در قلاب بیاورید آن هم اگر چیزی است كه ثابت شده یا املایش درست نیست . یعنی این بستگی دارد به نوع متن و صاحب متن. خود ویراستار هم البته دخالت می كند.» یكی از خصوصیات ویراستار خوب را سمیعی شك او می داند و می گوید: «ویراستار باید همیشه شك كند كه آیا این درست است یا نه و شم داشته باشد كه بفهمد اینجا یك چیز ناجور است و این شم را باید فطری داشته باشد یا در ضمن كار كسب كرده باشد و همین شم به او بگوید كه اینجا یك چیز ناجور هست كه من نمی دانم چیست. اما بایستی وارسی كند و برود به دنبال بررسی. یعنی قوه نقد هم داشته باشد و بتواند تناقضات نوشته را خوب كشف كند.» و احمد سمیعی در این بیش از چهل سالی كه ویراستاری و ترجمه و تألیف كرده است توانسته خدمات شایان و كم نظیری به جویندگان آثار ناب و كمیاب ادب و هنر نماید. و چقدر جای سمیعی و امثال او در عرصه ادب و فرهنگ ماخالی است. پس برای جمله آخر بهتر است بنویسیم و آرزو كنیم عمر او دراز باد و همیشه به سلامت و شادابی !
آثار منتشر شده :
برخی از تألیفات او عبارتند از :ادبیات ساسانی ، آیین نگارش ، نگارش و ویرایش ، شیوه نامه دانشنامه جهان اسلام و ...
برخی از ترجمه های او عبارتند از :دلدار و دلباخته (ژرژ ساند)، خیال پروریها (ژان ژاك روسو)، سالامبور (گوستاو فلوبر) ، كنفوسیوس (یاسپرس)، مسیح (یاسپرس) و... از احمد سمیعی گیلانی دهها مقاله معتبر علمی در نشریات مهم ادبی به چاپ رسیده است.
منبع : آی کتاب