جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

"انحلال سازمان ملی جوانان" ژست تبلیغاتی یا فرافکنی ...


"انحلال سازمان ملی جوانان" ژست تبلیغاتی یا فرافکنی ...
همچنین ضعف همراهی نهادهای اجرایی با سازمان ملی جوانان در بسیاری دیگر از نهادهای مشورتی و تصمیم ساز نیز وجود دارد؛ که باید گفت اولا این ضعف یک ضعف ساختاری است که اتفاقا نهاد قانونگذار کشور _ مجلس _ باید برای آن اهتمام ورزد، ثانیا در غیر اینصورت برخورد انحلالی باید در مورد آن نهادها نیز صورت بگیرد؛ با این وجود نهادی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز به خاطر این استدلال(!) "همراهی نکردن" نهادهای اجرایی باید منحل گردد! به هر ترتیب ارائه ناگهانی طرح انحلال که بدون کار کارشناسی در آستانه انتخابات مطرح شده است، یکی از ترفندهای قدیمی حضور در صدر اخبار، نوعی تبلیغات رسانه ای زودهنگام و فرافکنی فرهنگی برای فرار از پاسخگویی نسبت به عملکرد خود است...
طرح انحلال سازمان ملی جوانان که اخیراً از سوی یک نماینده مجلس مطرح شده باید و نباید هایی را متوجه قصد و انگیزه طراحان محترم می کند که غفلت از آنها قطعاً به نتایجی نا مطلوب منجر می شود.
استناد طراحان (بخوانید طراح) به مقوله ناهمخوانی سیاستگذاری ها در حوزه جوانان و اقداماتی که تا کنون سازمان ملی جوانان انجام داده از چند جهت نادرست و بی اعتبار است.
نخست آنکه سازمان ملی جوانان به عنوان یکی از نهادهای مرتبط با امور جوانان و به عبارتی فراگیر ترین نهاد مرتبط با جوانان (در حوزه ستادی) امر خطیر ساماندهی امور جوانان را از طریق تعامل موثر با دستگاهها و نهادها برعهده دارد.
همچنین سازمان ملی جوانان به عنوان بازوی عملیاتی شورای عالی جوانان، راهبری، برنامه ریزی، نظارت و هماهنگی با دستگاهها در امور مرتبط با جوانان را عهده دار است که در این راستا باید نظارت بر حسن اجرای مصوبات شورای عالی جوانان را نیز به سایر اهداف اساسی این سازمان افزود.
طرفدار پیشنهاد انحلال معتقدند که نبود وجود منابع مالی کافی موجب نبود تحول اساسی در حوزه مربوط به جوانان شده است. در این خصوص ذکر این نکته حائز اهمیت است که سازمان طی دو سال اخیر در حوزه فعالیتهای ستادی در موضوع ازدواج و اوقات فراغت تلاشهای ارزنده ای را صورت داده که اهم این فعالیتها در گزارشهای سالانه سازمان موجود است.
همچنین در دو حوزه مطالعاتی و کارکردی، سازمان با بررسی زمینه های تحول در رفتار جوانان به برنامه ریزی برای هدفمند شدن اهداف و سیاستها در حوزه جوانان پرداخته است.
شناسایی آسیب ها و زمینه های پیشرفت و همچنین ارائه نمودار جامع فعالیتها و نگرش های جوانان در موضوعات مختلف به عنوان سندی برای سیاستگذاری های روان در امور مرتبط با جوانان و تدوین برنامه هایی به منظور پر کردن خلاء های موجود در حوزه اوقات فراغت و تسهیل ازدواج از جمله اقدامات رو به جلویی است که با بهره گیری از منابع مالی کافی طی چند سال اخیر بوقوع پیوسته است.
دیگر موضوع مورد توجه طرفدار انحلال، مقوله حرف نشنوی دستگاهها از سازمان ملی جوانان است. در این راستا باید گفت از آنجا که سازمان ملی جوانان به عنوان یک نهاد ستادی و نه اجرایی فعالیت می کند، ارتباط مستمر و تعریف شده ای را با دستگاهها و نهادها در دستور کار خود داشته که بر آیند و ما حصل این تعامل نتایج ارزشمندی است که در حوزه فعالیتهای مرتبط عیناً مشاهده شده است.
همچنین ضعف همراهی نهادهای اجرایی با سازمان ملی جوانان در بسیاری دیگر از نهادهای مشورتی و تصمیم ساز نیز وجود دارد؛ که باید گفت اولا این ضعف یک ضعف ساختاری است که اتفاقا نهاد قانونگذار کشور _ مجلس _ باید برای آن اهتمام ورزد، ثانیا در غیر اینصورت برخورد انحلالی باید در مورد آن نهادها نیز صورت بگیرد؛ با این وجود نهادی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز به خاطر این استدلال(!) "همراهی نکردن" نهادهای اجرایی باید منحل گردد! و با توجه به عمق فعالیت های نهادهای مذکور و تاثیر بسزای آنها در جریان هدایت فکری - فرهنگی باید انحلال این نهادها به ذهن آن نماینده محترم خطور می کرد و نه سازمان ملی جوانان...با این حساب پیشنهاد مذکور از این حیث نیز کاملا مردود و بی پایه است.
از سویی به عنوان مثال تلاشی که به منظور نهادینه کردن "روز جوان" همزمان با میلاد حضرت علی اکبر(ع) صورت گرفت و طی آن تعامل بسیار گسترده ای با دستگاههای ذیربط به منظور بر پایی هر چه باشکوهتر آن روز اتخاذ گردید، سند گویایی از فعالیتهای مؤثر سازمان در این راستا است که اسناد مذاکرات و تعاملات سازنده این نهاد با دیگر دستگاهها به صورت مکتوب موجود است.
استقبال گسترده نهادهای دولتی از فعالیت در عرصه جوانان و اذعان آنها به اشتیاق برای داشتن رابطه با سازمان ملی جوانان به منظور پرداختن موثر به امور جوانان از دیگر مواردی است که اسناد آن در قالب صورت جلسات و گزارش های تحلیلی در سازمان ملی جوانان موجود بوده و گواه روشنی بر نقش سازنده و اثر گذار سازمان در بسیج نهادها در حوزه مرتبط با جوانان است.
بنابراین نمی توان ادعای مطرح شده در خصوص تلاش کمیسیون فرهنگی مجلس برای حرف شنو کردن دستگاهها از سازمان ملی جوانان که در برگیرنده نوعی اجبار آنها است را اساساً درست دانست و به عبارتی باید گفت اینکه کمیسیون فرهنگی مجلس معتقد است دستگاهها زیر بار همکاری نمی روند، ادعای اثبات شده ای نیست گر چه نمی توان کم کاری برخی دستگاهها در همکاری با سازمان ملی جوانان به علت نبود امکانات لازم در دستگاه مورد نظر را منکر شد اما این موارد جزئی دلیلی بر ناکارآمدی فعالیت سازمان محسوب نمی شود.
یکی دیگر از ادعاهای مورد نظر طرفدار انحلال، پاسخگو نبودن مسئولین سازمان درباره عدم کارایی سازمان است.
در این خصوص ذکر این نکته ضروری است که اولاً ناکار آمدی مورد نظر طراح محترم یک سلسله مسائل ذهنی است که فاقد هر گونه عینیت بوده و صرفاً بر اساس آنچه که به نظر می رسیده و مجسم بوده درباره مسائل به قضاوت و ارزیابی مبادرت گردیده است.
ناکارآمدی ممکن است درباره فعالیت هر سازمان یا نهادی با شدت و ضعف مشخص وجود داشته باشد اما با وجود فعالیت مثبت و تاثیرگذار سازمان ملی جوانان در حوزه های مختلف درست نیست که ضعف و ناکارآمدی صرفا متوجه سازمانی باشد که در امر مسائل مرتبط با جوانان از بیشترین حوزه نفوذ و قدرت تاثیر گذاری برخوردار است.
ثانیاً در موضوع پاسخگویی مسئولان سازمان، طراح محترم به ساز و کارهای مقرر در قانون برای پی بردن به چالش ها و کمبودها توجهی نداشته اند به عنوان مثال کمیسیون فرهنگی و بویژه کمیته جوانان تا کنون چند بار از مسئولان سازمان خواسته تا درباره آنچه که به نظرشان نوعی کارآمدی محسوب می شده، پاسخ دهند.
بر طبق شواهد قانونی کمیته جوانان مجلس شورای اسلامی در طول ۴ سال فعالیت مجلس هفتم تنها یک بار تشکیل جلسه داده، حال چگونه ممکن است طی همین یک جلسه بتوان به ابعاد ناکارآمدی یک سازمان پی برد...
طرفدار طرح انحلال بر این اعتقاد خود نیز راسخ است که در حوزه جوانان اتفاق خاصی را شاهد نبوده است و تلاش کمیسیون فرهنگی و کمیته جوانان این کمیسیون برای ایجاد منطق در فعالیت سازمان ملی جوانان ثمره ای در بر نداشته است.
در این باره نیز باید گفت اولا خود ننمایندگان کمیسیون فرهنگی باید در قبال چهار سال حضور و ناتوانی در ارائه طرح های مفید و موثر و تصویب آنها در مجلس شورای اسلامی در حوزه جوانان پاسخگوی رسانه ها و مردم باشند، ثانیا برای مطرح ساختن ناتوانی منطقی در فعالیت های سازمانی چون سازمان ملی جوانان، در زمانی کمتر از سه ماه تا پایان کار مجلس هفتم باید باور کرد، که این مطرح شدن، بر اساس یک منطق و اصول کاری و برنامه ریزی کمیسیون فرهنگی بوده است؟!! آیا بوی تند تبلیغات انتخاباتی و حضور یکباره در رسانه ها از آن به مشام نمی رسد تا یک دلسوزی مختص نماینده خوبی چون...از اعضای کمیسیون فرهنگی؟!
نکته نهایی آنکه مطرح کردن طرح های کارشناسی نشده در آستانه انتخابات می تواند معانی و مضامین خاصی را در پی داشته باشد. کمیسیون محترم فرهنگی هنوز در این رابطه که سایر طرح ها قبلی این کمیسیون مثل ساماندهی مد و لباس و ماهواره نهایتاً چه دستاورد و سرانجام ملموسی به همراه داشته، پاسخ نداده است و حتی ممکن است مسئولان این کمیسیون به این استدلالها مبادرت کنند که درباره طرح های بی سرانجام مورد اشاره هنوز بررسی کارشناسی دقیق صورت نگرفته است. حال چگونه ممکن است که درباره عملکرد یک سازمان عریض و طویل مثل سازمان ملی جوانان که با مباحث کلان مرتبط با امور جوانان مرتبط است به نتیجه گیری های دور از انتظاری در قالب ارائه طرح انحلال(!) آنهم بدون کوچکترین بررسی کارشناسی مبادرت شود.
بی شک اتکا به کلی گویی ها برای ناکارآمد نشان دادن فعالیت یک سازمان نمی تواند به عنوان سند ضعف یا ناکارامدی یک تشکیلات محسوب شود به خصوص که سازمان در حال حاضر درگیر مسائل بسیار حساس در امور مرتبط با جوانان بوده که مطرح شدن ادعاهای سلیقه‌ای مثل طرح انحلال گرچه رسالت خطیر این نهاد را خدشه دار نمی کند اما موجبات اتلاف وقت و صرف انرژی برای پاسخگویی به اینگونه ادعا ها را در پی خواهد داشت؛ اگرچه وقتی سازمانی قوام و دوام یافته در رساتای اهداف خود حرکت می کند، به اینگونه موج آفرینی های رسانه ای که همچون کف روی آب در آستانه انتخابات خودنمایی می کند، اعتنایی نمی کند.
منبع : برنا نیوز