یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
خانم چنگال و آقای قاشق
امروز خانم چنگال و آقای قاشق از هم دور افتاده بودند .
آقای قاشق به تنهائی اولین لقمهٔ غذا را برداشت ، اما دانه های برنج از بشقاب بیرون ریخت .
خانم چنگال تلاش می کرد مقداری از ماست را از داخل کاسه بر دارد ، اما موفق نمی شد .
آقای قاشق می خواست تکه ای گوشت را بردارد ، اما نمی توانست .
خانم چنگال به آقای قاشق فکر می کرد که همیشه با مهربانی به او کمک می کرد .
آقای قاشق هم به خانم چنگال فکر می کرد و آرزو می کرد که ای کاش در کنار هم بودند .
خانم چنگال ، با بی حوصلگی به سمت بشقاب غذا رفت تا لقمه ای بردارد !
آقای قاشق هم به همان سمت می رفت و ناگهان ،
آقای قاشق و خانم چنگال با هم برخورد کردند .
وای چقدر از دیدن یکدیگر خوشحال شدند .
حالا باز هم مثل گذشته آقای قاشق و خانم چنگال با کمک هم لقمه های غذا را بر می داند و مواظبند که سر غذا از همدیگر دور نباشند .
منبع : نونهال
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم دولت جمهوری اسلامی ایران پاکستان جنگ رئیسی گشت ارشاد امام خمینی
هواشناسی تهران تصادف پلیس شهرداری تهران قتل سیل وزارت بهداشت فضای مجازی کنکور سلامت سازمان هواشناسی
قیمت دلار قیمت خودرو مالیات خودرو بانک مرکزی دلار بازار خودرو قیمت طلا سایپا ارز مسکن ایران خودرو
زنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محمد خزاعی سریال سینمای ایران تلویزیون سریال پایتخت موسیقی سینما فیلم ترانه علیدوستی قرآن کریم
کنکور ۱۴۰۳ خورشید
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس عربستان ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال فوتسال بازی باشگاه پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک تراکتور تیم ملی فوتسال ایران سپاهان بارسلونا
هوش مصنوعی تبلیغات فناوری گوگل سامسونگ اپل ناسا بنیاد ملی نخبگان آیفون
دندانپزشکی خواب بارداری کاهش وزن مالاریا