پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سال «نو» مبارک!


سال «نو» مبارک!
یا مقلب القلوب والابصار یا مدبر اللیل...
صبر کنید، تورو خدا صبر کنید و روزنامه را ورق نزنید. شاید خیال کردید صفحه بند روزنامه اشتباه کرده و یا آقای عزیزی؛ دبیر سرویس محترم، مطلبی را که از زمستان پارسال جا مانده برای این شماره در نظر گرفته؟! اگر هر کدام ازاین خیالها را کردید بدانید که اشتباه کرده اید! ما، الان و همین جا به شما ثابت می کنیم که سال کهنه چند روز است که تمام شده و سال جدیدی شروع شده که دست کم ۰۵ میلیون ایرانی را درگیر خودش کرده. اگر یک دقیقه صبر کنید، شما هم توجیه می شوید!
حضور شما عرض شود که با یک حساب سرانگشتی هم که بشمریم، ما تقریباً ۴۱ میلیون بچه داریم که می روند مدرسه. این ۴۱ میلیون هر کدامشان دست کم دونفر دیگر یعنی پدر و مادرشان را با خودشان درگیر می کنند که روی هم می شوند ۲۴ میلیون، یک و نیم میلیون هم معلم داریم که اگر آنها هم حداقل دو نفر را مشغول خودشان کنند می شوند ۵۴.میلیون، این دو دسته روی هم شدند ۵۴۶. میلیون. دومیلیون هم می گذاریم برای پدربزرگها ومادربزرگهایی که آنها هم یک جورهایی گرفتار مدرسه نوه هایشان و بردن و آوردن آنها هستند. بقیه فامیل مثل عمه و عمو و خاله و دایی را هم ندیده می گیریم، هر چند خیلی از آنها هم درگیری مشق و درس برادرزاده ها و خواهرزاده هایشان هستند. تازه! هنوز دانشجوها و استادها را هم نشمرده ایم اگر آنها را هم به حساب بیاوریم از ۰۵هم می زند بالاتر! الحمدالله تا اینجا معلوم شد که یک فصلی از سال هست که با شروعش حداقل ۰۵میلیون آدم از ۰۷ میلیون به جنب و جوش می افتد و تحولات جدیدی در زندگی شان پیش می آید. راستی راستی ۰۵ از ۰۷ کمه؟!
اما درباره آن فصل از سال که چنین اتفاقی تویش می افتد باید خدمتتان عرض کنیم که -هرچند جلوجلو منظورمان را در خطوط بالا لو دادیم، اما- برای اثبات اول بودن فصل پائیز بد نیست به منجمان هم رجوع کنیم. ما این کار را کرده ایم، شما هم بکنید. آنها به ما گفته اند (راست و دروغش پای خودشان) که عوض شدن فصلها مثل وقتی است که شما نشسته اید توی یک ماشین، کنار پنجره و شیشه را هم تا ته داده اید پایین و دارید بیرون را تماشا می کنید و صفا! یک دفعه ماشین می رسد سر یک پیچ و بدون کم کردن سرعت می پیچد، همان موقع یک باد قشنگی به صورتتان می خورد که کیف می کنید! بلاتشبیه زمین هم مثل همان ماشین می ماند یعنی به سر پیچ که می رسد می پیچد روی مدارش. راهش را کج می کند و می رود طرف دیگر. در همین موقع است که فصل عوض می شود و همان باد قشنگ شروع به وزیدن می کند و همه چیز نو می شود. منجمان می گویند آن بادی که در بهار و پاییز می وزد همین باد است! بهار را که همه قبول دارید اول سال است، اما اینجا یک امتیاز هم به پاییز بدهید. یقینا پاییز هم اول سال است که بادهای به آن زیادی دارد! یعنی زمین پیچیده و مسیرش را عوض کرده، درست مثل بهار! وگرنه چرا خورشیدی که تا همین مرداد و شهریور حالش خوب بود و مستقیم ذل زده بود توی چشم مردم و کلافه شان کرده بود، یک دفعه بی حال و بی رمق شد و دیگر جان ندارد که تا وسطهای آسمان بالا بیاید؟! چی شد که سرش را می اندازد پایین و از همان پایین ها می آید و از همان پایین ها هم می رود؟! خب حتما یک تغییر و تحول اساسی برای زمین و زمان پیش آمده و اتفاق نویی افتاده!
اما مطلب بعدی که ثابت می کند پاییز هم اول سال نو است اینهمه خرید است که مردم می کنند. مگر مردم بیکارند یا پول زیادی دارند که بیخودی کیف و کفش نو بخرند؟ حتما یک جای تازه می خواهند بروند یا یک کار تازه ای می خواهند بکنند که اینهمه چیز می خرند. تازه! من خانم معلمهایی را می شناسم که علاوه بر خریدن لباس نو قبل از رسیدن ماه مهر مثلا توی شهریور، خانه تکانی هم می کنند، درست مثل عید نوروز! باور ندارید از خودشان بپرسید . علاوه بر این، کلی سبزی و گوشت و مرغ هم می خرند و یخچالها را پر و پیمان می کنند که وقتی خسته و کوفته از مدرسه برگشتند، اهل خانه بی شام و ناهار نمانند.
اینهم یک امتیاز دیگر برای پاییز که باور کنید پاییز هم اول سال است، آن هم چه سالی! سالی که همه چیزش با «نویی» شروع می شود. شلوارها، روپوشها و مانتوهای نو، کیف و کفش های نو، کلاسهایی با نقاشی های نو، نیمکتهای نو (بخوانید تعمیرشده!) کتابهای نو، دفترها و مدادها و خودکارهای نو و از همه مهمتر برنامه های نو! خلاصه کلی «نویی» دیگر که توی فکر و ذهن بچه های این مملکت و معلمهایشان موج می زند. انشاءالله سال نویی که شروع شده با خودش حال خوبی برای این ۰۵ میلیون بیاورد که آنها هم حال بقیه را خوش کنند.
حالا اجازه هست که بگویم:
یا مقلب القلوب والابصار یا مدبراللیل والنهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

زهره علی عسگری
منبع : روزنامه کیهان