سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

موساد و شیوه های جاسوس پروری


موساد و شیوه های جاسوس پروری
بدون شک، پی بردن به لزوم تمرکز بیشتر بر جمع آوری اخبار اطلاعاتی یکی از عمده ترین نتایج کمیته های تحقیقی بود که ارتش رژیم صهیونیستی به منظور شناسایی دلایل شکست این ارتش در عینیت بخشیدن به اهداف تعیین شده از سوی ایهود اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی از اقدام نظامی علیه حزب الله لبنان به دنبال ربوده شدن دو نظامی صهیونیستی تشکیل داده بود.
نتایج تحقیقات این کمیته ها نشان داد که دشمن صهیونیستی در جمع آوری اطلاعات کوتاهی کرده است و همین امر نیز در نهایت موجب شد که تل آویو به رغم برتری ظاهری اش بر حزب الله نتواند این جنگ را به نفع خود به پایان برساند.
اطلاعات رژیم صهیونیستی نتوانست دقیقا مشخص کند که آیا حزب الله دو سرباز این رژیم را به اسارت گرفته است. زمانی که "اسرائیل" اعلام جنگ کرد مشخص گردید که سرویس های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی اطلاعات دقیقی درباره انبارهای تسلحیاتی و سکوهای پرتاب موشک حزب الله در اختیار ندارند و همین امر باعث شد تا حزب الله بتواند تا آخرین روز جنگ به حملات موشک خود ادامه دهد که نتیجه آن فرار بی سابقه ده ها هزار صهیونیست از شهرک های بخش شمالی فلسطین اشغالی بود؛ فراری که تاثیرات زیانباری بر افکار عمومی جامعه صهیونیستی به جا گذاشت. در پرتو بررسی پیامدهای این جنگ تعداد بسیاری از مقامات اطلاعاتی و سیاستمداران ارشد "اسرائیل" تاکید کردند که اخبار اطلاعاتی این رژیم در واقع بخش اساسی نظریه امنیت رژیم صهیونیستی را تشکیل می دهد.
"شلوموگازیت" رئیس اسبق بخش اطلاعات رژیم صهیونیستی در این باره می گوید: وجود اطلاعات دقیق همواره به ارتش عبری این امکان را می دهد تا ضربات غافلگیر کننده و کاری بر (پیکره) ارتش های عربی و جنبش های مبارز فلسطینی وارد سازد و این امر موجب کوتاه شدن دوره جنگ با کشورهای عربی و عادی شدن سریع روند زندگی در تل آویو می شود.
از سوی دیگر، "امیراورن" کارشناس مسائل امنیتی "اسرائیل" بر این باور است که توانایی رژیم صهیونیستی در به دست آوردن اطلاعات بی نظیر است و این امر موجب شده است تا یک ارتش نظامی کوچکی را حفظ کند؛ به گونه ای که نیروهای ذخیره این ارتش تنها در صورت تهاجم به دولت عبری به خدمت فرا خوانده می شوند.
اورن در ادامه تاکید می کند اتکای ارتش بر ۷۰ درصد نیروهای ذخیره اش بیانگر این امر است که توانایی اعراب در به درازا کشاندن جنگ نتایج فاجعه باری برای "اسرائیل" بدنبال خواهد داشت، بنابراین نیاز به اطلاعات دقیق از «دشمن عربی» همواره احساس می شود.
طبق نظر ژنرال "گادی ایرنکوف" فرمانده منطقه شمالی ارتش عبری، نبود اطلاعات ویژه به منزله بی اعتبار بودن برتری نظامی رژیم صهیونیستی است. وی در ادامه می گوید: نیروی هوایی که بازوی استراتژیک رژیم صهیونیستی در جنگ با کشورهای عربی به شمار می رود اگر فاقد اطلاعات درست و دقیق در مورد مواضعی که آنها را نشانه رفته است، باشد هرگز نخواهد توانست کاری از پیش ببرد. همان طوری که نیروهای ویژه بدون داشتن اطلاعات کامل از نقاطی که آنها را نشانه رفته اند نمی توانند قدرت و نخبه بودنشان را به اثبات برسانند، اما به نظر می رسد نقش جاسوسان و اخبار اطلاعاتی در رویارویی با جنبش های مبارز فلسطین نمود بیشتری دارد. احکام دادگاه های فلسطینی علیه ده ها مزدور در دوره انتفاضه الاقصی موید این مطلب است که بدون اطلاعاتی که این افراد در اختیار رژیم صهیونیستی می گذارند، ارتش این رژیم نمی توانست دست به ترور رهبران و فرماندهان گروه های مبارز فلسطینی بزند و یا آنها را برباید بازداشت کند و این همان چیزی است که تمام مقامات سرویس های امنیتی داخلی رژیم صهیونیستی "شاباک" بر آن اذعان دارند. گفتنی است که وظیفه اصلی شاباک جذب و آموزش فلسطینیان و به خدمت گرفتن آنها در عرصه جاسوسی است. مسئولان شاباک به قدرت خود در بکارگیری مزدوران در گستره مبارزه با مقاومت افتخار می کنند.
کتاب "یعکوف بیری" رئیس پیشین شاباک تحت عنوان « قاتلت در راه است» مملو از اطلاعاتی است که از همکاری تمام و کمال جاسوسان در جهت هموار کردن زمینه های عملیات ارتش و سرویس های اطلاعات رژیم اشغالگر قدس پرده بر می دارد.
نکته جالب توجه این است که بازجویی های سرویس های امنیتی و گروه های مبارز فلسطینی از مزدوران نشان می دهد که برخی از آنان یا شخصاً دست به ترور زده اند و یا زمینه ترور فعالان عرصه مقاومت را فراهم ساخته اند، حتی برخی مزدوران به تلاش و نقش مستقیم خود در صفوف نیروهای اشغالگر صهیونیست اعتراف کرده اند. در جریان کنفرانس مطبوعاتی که سازمان حفاظت اطلاعات فلسطین یک سال و نیم پیش در نوار غزه برگزار کرده بود، یکی از مزدورانی که شاباک آن را در یکی از شاخه های نظامی یکی از گروه های فلسطینی گماشته بود، گفت:« من مسؤول خنثی کردن مین هایی بودم که جنبش های مبارز در مسیرهای احتمالی صهیونیست ها در جریان حمله به شهر رفح در جنوب نوار غزه کار می گذاشتند .» لازم به ذکر است که خود این فرد نیز در رفح زندگی می کرد.
● تدوین اهداف اطلاعاتی
جنگ دوم لبنان در حالی ادامه یافت که رژیم صهیونیستی از دو پدیده خطر زا ( برنامه هسته ای ایران و جنبش های جهادی در جهان) برای امنیت راهبردی این رژیم ابراز نگرانی می کرد. در نتیجه رژیم غاصب صهیونیستی نمی توانست نسبت به کشورهای عربی تاثیرگذار در جهان عرب؛ به ویژه مصر و سوریه بی تفاوت باشد. فلسطین بعد از پیروزی حماس در انتخابات اخیر مجلس قانونگذاری فلسطین، تداوم مقاومت جنبش های مبارز و اوج گیری بحث های مربوط به احتمال حمله زمینی و اشغال مجدد بخش های وسیعی از نوار غزه خود چالشی بزرگ برای "اسرائیل" به شمار می رفت. تمامی این چالش ها به اهداف اطلاعاتی زیر مبدل گردید:
۱) ایهود اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی که به تازگی مسئولیت مستقیم سرویس اطلاعاتی عهده دار شده بود، تصمیم گرفت که ماموریت رویارویی با خطر جنبش های مبارز در سراسر "اسرائیل" و همچنین پرونده هسته ای ایران را به موساد واگذار و آن را مامور جمع آوری اطلاعات درباره جنبش های مبارز و برنامه هسته ای ایران و همکاری با سازمان اطلاعات آمریکا «سی آی ای" کند.
۲)افزایش فعالیت های مربوط به جمع آوری اطلاعات از کشورهای عربی خصوصاً سوریه و مصر، اگر چه "سرائیل" می تواند جمع آوری اطلاعات در باره سوریه را که در حالت جنگ با آن به سر می برد توجیه کند، اما شنیدن توجیهات رژیم غاصب صهیونیستی در خصوص جمع آوری اطلاعات از مصری که یک پیمان صلح با آن امضاء کرده است واقعا شگفت انگیز است.
در این زمینه ژنرال "یوسی کاربروفسیر" رئیس سابق بخش تحقیقات شاخه اطلاعات نظامی موسوم به «امان» معتقد است که مصر کانون توجهات اطلاعاتی است. وی اندکی پس از ترک پست نظامی و نتقال به عرصه غیر نظامی طی مصاحبه ای با شبکه ده تلویزیون "اسرائیل" گفت که امضای پیمان کمپ دیوید چیز زیادی از توجهات "اسرائیل" نسبت به رخدادهای مصر نکاست، زیرا ما از جانب مصر مطمئن نبودیم و نیستیم که به این پیمان پایبند باشد.
شایان ذکر است که برخی از مقامات بلند پایه صهیونیست در موضع گیری های خود در قبال مصر و شناخت تمامی اطلاعات مربوط به آن صراحت لهجه دارند. "افیگدور لیبرمن" معاون نخست وزیر و وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی در نشست نمایندگان حزب «اسرائیل خانه ما» در کنست گفت: زمان، زمان هوشیاری است و نباید غفلت کنیم، پیمان صلح (ما) با مصر ضمانت اجرایی ندارد، پس باید کاملا هوشیارانه عمل کنیم و باید مانع از دسترسی مصر به سلاح های پیشرفته شویم؛ سلاح هایی که امکان دارد یک تهدید استراتژیک برای ما باشد.
سخنان کابروفسیر و لیبرمن به شناخت تلاش سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی "اسرائیل" در مصر که تازه ترین آنها دستگیری یک مهندس سازمان انرژی اتمی مصر به اتهام ارتباط و همکاری با سرویس اطلاعاتی "اسرائیل" است، کمک می کند. با وجود این که تل آویو رسماً داشتن هرگونه رابطه با این فرد را تکذیب کرد، ولی "ایتان هابر" رئیس دفتر اسحاق رابین نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی و تحلیلگر ارشد روزنامه عبری زبان «یدیعوت احرنوت» (پر تیراژترین روزنامه صهیونیستی) و نیز مؤلف چندین کتاب با موضوعیت سرویس های اطلاعاتی (اسرائیل) در واکنش به این خبر در مصاحبه تلویزیونی اش با شبکه دو تلویزیون عبری گفت: سرویس جاسوسی "اسرائیل" معتقد به این پیش فرض هستند که برای کسب اطلاعات بایستی مزدورانی در تمامی نهادها و ارگان ها ی مهم جهان عرب برای خود داشته باشند تا بر اساس داده های آنان تصمیمات مناسب سیاسی و نظامی اتخاذ کرد و مسؤولیت جمع آوری اخبار و اطلاعات بر عهده موساد و أمان است.
۳) فعالیت علیه جنبش های مقاومت فلسطینی به عنوان هدف های مهم اطلاعاتی و به خاطر نزدیکی اش به قلب "اسرائیل" باید تداوم یابد. جمع آوری اطلاعات برعهده شاباک است. این سرویس اطلاعاتی در تعقیب مبارزان فلسطینی با ارتش عبری همکاری دارد.
● منابع کسب خبر مراکز اطلاعاتی
مسئولان سرویس های اطلاعات "اسرائیل" در مورد ارجحیت اخبار اطلاعاتی که می توان درباره جهان عرب از منابع انسانی (جاسوس پروری در کشورهای عربی مورد نظر) به دست آورد، هیچ اختلافی ندارند .
"آوی دیختر" وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی و مسئول سابق شاباک می گوید: اطلاعات به دست آمده از طریق منابع انسانی اغلب معتبرتر از اطلاعاتی است که از طریق سیستم های الکترونیکی به دست می آید.
وی اعتقاد راسخ دارد که برخی از اطلاعات دست اول را فقط می توان از طریق منابع انسانی به دست آورد و از این رو دیختر و دیگر مسئولان سرویس های امنیتی "اسرائیل" باید در زمینه بسیج و استفاده از منابع انسانی در داخل اراضی اشغالی و در کشورهای عربی برای دستیابی به اطلاعات دست اول و حساس و ناب سرمایه گذاری کنند.
"دانی یاتوم" رئیس پیشین موساد ساز و کارهای سازمان اطلاعات آمریکا را که تا حدود زیادی به ابزارها و سیستم های الکترونیکی متکی است مورد تمسخر قرار داده و این امر را یکی از عللی می داند که ماموریت آمریکا را در عراق و افغانستان بی نهایت سنگین و سخت کرده است.
● شرایط مناسب برای شکار دست نشاندگان
"یعکوف بیری" در کتاب خود تحت عنوان « قاتلت در راه است» آورده است که فرآیند جذب جاسوس یا جاسوس پروری بر پتانسیل های نهفته دست اندرکاران این امر و همچنین توانمندی های آنان برای بالابردن سطح کمی و کیفی کارآیی آنان و متناسب با حساسیت مأموریت های محوله به آنان استوار است.
وی از پروسه جاسوس گیری به عنوان نزاع تمام عیار اندیشه ها یاد می کند، اما از لابه لای تالیفات "بیری" و "یهود اجیل" از افسران موفق موساد در این کار و "ابراهام حزان" از مقامات شاباک و سایر افرادی که دارای سمت های عالی در سازمان جاسوسی "اسرائیل" چنین بر می آید که فرآیند جاسوس پروری بدین شکل است:
۱) در صورتی که جنگی میان دو طرف صورت بگیرد فرد پیروز در صفوف طرف شکست خورده رخنه می کند، حزان تاکید می کند که این جزء مسلمات تاریخی است که مصداق آن تاریخ جنگ هاست.
"راوی ایتان" که در گذشته رئیس بخش جذب جاسوس موساد بود بر این باور است: زمانی که یکی از طرفین درگیر بر طرف دیگر پیروز می شود شهروندان طرف شکست خورده برای همکاری با طرف پیروز اعلام آمادگی می کنند.
چنانچه اگر درگیری به موفقیت یکی از طرفین در اشغال سرزمین طرف مقابل بینجامد این امر شرایط مناسبی را برای تحقق این هدف (جاسوس گیری) مهیا می کند.
"یگال سرنا" نویسنده و پژوهشگر یهودی می گوید که موشه دایان وزیر جنگ وقت "اسرائیل" اندکی پس از پایان جنگ شش روزه تاکید کرد که آمادگی فلسطینیان برای همکاری با سازمان جاسوسی "اسرائیل" شرط آسوده زیستن آنها (پس از اشغال فلسطین) است.
سیرنا در ادامه به نقل از موشه دایان خاطرنشان می سازد:« اکنون یک فرصت خوبی برای فلسطینیان پیش آمده است و آنان می توانند با بهره گیری از این فرصت آنچه را که از دست داده اند به دست آورند و هر فلسطینی بخواهد مجوزی برای پروژه اقتصادی، کار و درمان دریافت کند و یا مایل به سفر خارج به خارج از کشور باشد باید با ما همکاری کند.»
۲) نیازهای مالی و اقتصادی و عاطفی:
گیل می گوید که این احتیاجات پاشنه آشیلی است که سازمان های جاسوسی رژیم صهیونیستی از آنها برای نیل به اهدافشان سوء استفاده می کنند.
۳) ضعف عرق ملی:
شفطای شفیت، رئیس سابق موساد معتقد است که بین آمادگی طیف گسترده ای از اعراب برای همکاری با رژیم صهیونیستی و میان وجود رژیم های دیکتاتور سرکوبگر جهان عرب رابطه مستقیمی وجود دارد.
وی در مصاحبه تلویزیونی اش می افزاید که وجود چنین رژیم هایی یکی از فاکتور عمده کم رنگ شدن عرق و حمیت ملی به شمار می رود؛ مسئله ای که برخی از شهروندان را به نشانه اعتراض به شیوه حکومتی رژیم هایشان به همکاری با تل آویو ترغیب می کند.
۴) پایین بودن تحصیلات و عدم اعتماد به نفس: ب
ه رغم موفقیت سازمان جاسوسی در جذب افرادی از تمامی اقشار، اما سران موساد در مورد یک نکته متفق القول هستند که هر چه سطح تحصیلات فرد بالاتر باشد به همان اندازه نیز جذب او برای جاسوسی نیز مشکل تر و سخت تر است، علاوه بر کیفیت آموزشی اعتماد به نفس نیز فاکتور مهمی در پذیرش یا عدم پذیرش همکاری با سازمان جاسوسی محسوب می شود.
رادیو عبری در تاریخ ۱۴/۴/۲۰۰۳ به نقل از یکی از افسران شاباک گزارش داد :« روزی یک جوان فلسطین ساکن یکی از اردوگاه های آوارگان در کرانه باختری را احضار کردم و با او در مورد مسائل شخصی اش سر سخن را بازکردم و به او پیشنهاد همکاری دادم، اما نپذیرفت من هم مجبور شدم عکس های این جوان را که در حین برقراری رابطه نامشروع با یک دختر گرفته شده بود به او نشان دادم و بعد رو به او کردم و گفتم: خوب، الان نظرت چیست؟ من می توانم این عکس ها را به دست خانواده این دختر برسانم تا تو را بکشند.»
این افسر می افزاید: « این جوان وقتی عکس ها را دید یکه خورد و خنده مؤذیانه ای کرد و به من گفت شما زحمت نکشید، من کارت را آسان می کنم هر چه از این عکس ها داری بده خودم آنها را بر دیوارهای پادگان می چسبانم.»
افسر گفت: «وقتی متوجه شدم ، ترفندهایم که توانسته بودم با آنها ده ها جوان فلسطینی را از راه به در کنم در این جوان کارگر نمی افتد حسابی دیوانه شدم، چون این جوان فهمیده بود که من این عکس ها را منتشر نمی کنم و با تمام احترامی که برای او قائل بودم با عصبانیت او را از اتاق بیرون انداختم.»
این افسر خاطرنشان ساخت که این جوان پاک از این رو به آن رو شد و دیندار شد و با شروع انتفاضه اول به مقاومت روی آورد تا اینکه در یکی از عملیات ها کشته شد.
۱) ضعف و قوت انگیزه های دینی:
بر حسب نظر دیختر ضعف و قوت انگیزه های دینی عرب ها و فلسطینیان حصن حصینی در مقابل ترفندهای سرویس های اطلاعاتی "اسرائیل" برای جذب آنان به شمار می رود.
دیختر یک شاهد مثالی در این مورد نقل کرده و می گوید:« زمانی که مسئول جاسوس گیری در منطقه شمال نوار غزه بودم یک جوان فلسطینی را برای جاسوس گیری به مقر خودم فرا خواندم، هنوز چند دقیقه ای از صحبت هایمان نگذشته بود که این جوان به درخواست من روی خوش نشان داد و ناگهان که بانگ اذان از گلدسته های مساجد طنین انداز شد، لرزه ای بر اندام این جوان افتاد و از کوره در رفت و بر سر من فریاد زد که «ای فرومایه، هرگز به سرزمینم خیانت نخواهم کرد.»
۲) موساد و ساز و کارهای جاسوس گزینی:
موساد که مسئول مستقیم جاسوسی از کشورهای عربی است توان برقراری رابطه با شهروندان کشورهای عربی را ندارد، اما شاباک که مسؤول جذب جاسوس از میان فلسطینیان است چنین مشکلی را ندارد. به خاطر ناتوانی موساد در این زمینه سران این سازمان سعی می کنند تا نمایندگانی را به کشورهای خارجی اعزام کنند تا آنان با پیاده کردن شیوه های موساد جاسوسانی را جمع کنند و این امر به شیوه های مختلفی صورت می گیرد:
۱) برخی از شهروندان عرب به دلیل تنگنای مالی، مشکلات اجتماعی و یا با انگیزه انتقام از کشورهایشان به صورت خودجوش راهی سفارتخانه های "اسرائیل" می شوند و پیشنهادات همکاری خود را به مسئولان این سفارتخانه ها می دهند.
اعترافات برخی از جاسوسانی که در کشورهای عربی؛ به ویژه مصر دستگیر شده اند حاکی از آن است که خود این افراد پیشنهاد همکاری جاسوسی به مسئولان این سفارتخانه ها داده اند.
۲) تلاش برای جذب شهروندان عربی که برای تحصیل و کار به خارج سفر می کنند و سوء استفاده از مشکلاتشان که در نتیجه در دام موساد گرفتار می شوند. همان اتفاقی که برای "عدنان یاسین" کارمند دفتر "حکم بعلاوی" عضو کمیته مرکزی جنبش فتح رخ داد، زمانی که رهبری سازمان آزادی بخش فلسطین "ساف" در تونس بود بعلاوی از اعضای امنیتی این سازمان بود. یاسین که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کرد در آغاز دهه ۸۰ قرن گذشته به فرانسه رفت، سران موساد در ازای پذیرش همکاری او با این سازمان از او حمایت مالی به عمل آوردند و در نتیجه یاسین با آن موافقت کرد و خطرناک ترین اطلاعات مربوط به رهبران ساف را در اختیار این سران قرار داد؛ اطلاعاتی که کابینه اسحاق رابین را اندکی قبل از امضای پیمان اسلو مطئمن کرد که این رهبران آماده پذیرش هرگونه راه کار هستند.
بنا به توصیه های موساد، یاسین به محمود عباس دبیر کل وقت کمیته اجرایی ساف و رئیس جمهور کنونی فلسطین چراغ گران بهایی را هدیه کرد تا وی میز کار خود را در دفتر این سازمان در تونس قرار دهد، حال آن که عناصر موساد دستگاه شنودی را در این چراغ جاسازی کرده بودند. سران تل آویو از طریق همین دستگاه جاسازی شده توانست از گفت و گوی هایی که در دفتر ابومازن در مورد پیمان اسلو صورت می گیرد، مطلع شود.
در همین راستا، عوزی عراد مسئول وقت بخش مطالعات موساد گفت: اطلاعاتی که یاسین انتقال می داد از اهمیت زیادی برخوردار بود، زیرا این اطلاعات این ذهنیت را در میان سران تل آویو ایجاد کرده بود که ساف برای تضمین تداوم موجودیتش خودش را به هر دری می زند.
۳) معرفی یک سری افراد در کشورهای عربی و تلاش برای به دام انداختن آنان با توجه به پست های خطیری که در نهادهای امنیتی و سیاسی و ارگان های راهبردی دارند؛ به گونه ای که موساد برای به دام انداختن این مسئولان از نزدیکان آنان استفاده می کرد و غالبا زنان در این زمینه نقش محوری دارند.
داستان "منبر دفه" خلبان ارتش عراق در آغاز دهه هفتاد قرن گذشته گواهی زنده بر این شیوه است.
موساد در تلاش بود تا به هر نحوی شده اطلاعاتی را در مورد نیروی هوایی عراق؛ به ویژه هواپیمای "مگ ۲۹" به دست آورد. این هواپیما جدیدترین و مدرنترین تولید صنابع دفاعی شوروی به شمار می رفت. تل آویو در تلاش بود تا اطلاعات مربوط به فن آوری های به کار رفته در این هواپیما را در اختیار آمریکا قرار دهد تا بتواند جایگاه خود را نزد مقامات کاخ سفید تثبیت کند. به همین منظور موساد یکی از زنان زیبای جاسوس خود را به عنوان جهانگرد ثروتمند به عراق فرستاد. این زن در یکی از پارتی ها توانست با دفه ارتباط برقرار کند. با وجود این که دفه متاهل بود، اما فریفته این زن شد و به او پیشنهاد رابطه نامشروع داد. این زن هم پذیرش پیشنهاد او را منوط به سفر به از عراق کرد. آنان راهی پاریس شدند و این زن در حین برقراری رابطه نامشروع از او عکس گرفت و توانست از این طریق از او باج بگیرد و او را مجبور به پذیرش همکاری با موساد کند و به همین منظور دفه از فرانسه به تل آویو رفت. دفه از مسئولان موساد خواست تا برای او در یکی از بانک های حسابی باز کنند و مبالغی را در آن واریز کنند و خانواده اش نیز با کمک عناصر "اسرائیل" از عراق خارج کرده و سپس به تل آویو انتقال دهند و او هم در قبال این کار هواپیمای میگ را ربوده و به "اسرائیل" انتقال داد که مائیر عمیت رئیس وقت موساد در مراسم اسقبال وی حضور داشتند. گفتنی است که پس از انتقال خانواده وی از عراق به تل آویو مسئولان رژیم صهیونیستی به خانواده وی شناسنامه یهودی صادر کردند . جزئیات این ماجرا در کتاب "سرکرده های موساد" نوشته یوسی میلمان و رویو دان آمده است.
۱) چاپ آگهی در مطبوعات یا تارنماهای اینترنتی برای شرکت های مجازی که پیشنهاد فرصت های شغلی برای پژوهشگران و کارشناسان در زمینه های محدود و مشخصی ارائه می دهد. معمولا مقر این شرکت ها در پایتخت کشورهایی است که عناصر موساد در آنها آزادانه فعالیت می کند؛ نظیر کشورهای جنوب شرق آسیا و قبرس. این آگهی ها به نحوی طراحی می شوند که گروه های معینی را به دام می اندازد که موساد عقیده دارد می تواند از طریق آنها به اهداف اطلاعاتی خود دست پیدا کند. ماجرای به دام انداختن مهندس سازمان انرژی اتمی مصر نمونه ای از به کارگیری این شیوه است.
۲) سوء استفاده از شبکه اینترنت: موساد در سطح گسترده ای امکانات اینترنت را برای به دام انداختن جوانان عرب به کار می گیرد. دکتر خضر عباس پژوهشگر و کارشناس مسائل امنیتی فلسطین در کتاب خود تحت عنوان "جاسوسان در سایه اشغالگری اسرائیل" فاش می کند که موساد چندین پایگاه اینترنتی راه اندازی کرده است که تصاویر دختران زیبا را نمایش می دهد که این دختران به جوانان عرب پیشنهاد آشنایی می دهند و با آنان قرار و مدار می گذارند و از این طریق این جوانان را به دام می اندازند.
عناصر موساد در تلاشند تا امیل های جوانان عرب را به دست آورده و از طریق برنامه مسنجر با آنان ارتباط برقرار کرده و آنان را به دام بیندازند. موساد همین ترفندها را در کشورهای غیر عربی؛ به ویژه ایران که جزء اهداف اطلاعاتی آن به شمار می رود، دنبال می کند.
● شاباک و ترفندهای مرسوم جاسوس گیری
۱) رژیم صهیونیستی از زمان اشغال کرانه باختری و نوار غزه در سال ۱۹۶۷ تاکنون همواره تمامی بخش های زندگی فلسطینیان را به کنترل خود درآورده است؛ به شکلی که دسترسی فلسطینی به کسب پروانه، درمان، سفر به خارج از اراضی اشغالی به قصد ادامه تحصیل در گرو موافقت مسئولان این رژیم است. رژیم غاصب صهیونیستی از سال ۱۹۶۷ تا تاسیس تشکیلات خودگردان فلسطین در سال ۱۹۹۴ مسئول مستقیم جذب ده ها هزار فلسطینی در بخش های آموزشی، بهداشتی و خدماتی بود، اما تل آویو لحظه ای از سود استفاده از نفوذ خود برای باج گیری از فلسطینیان برای واداشتنشان به همکاری آنان با سرویس های اطلاعاتی خود از پای ننشست. درست است که سرویس های اطلاعات رژیم صهیونیستی در باج گیری از بیشتر افرادی که خواست از آنان به عنوان جاسوس استفاده کند شکست خورد، اما توسلش به قوه قهریه بسیاری از افراد ضعیف النفس و سست عنصر را در دام جاسوسی انداخت و آنان را آلت دست خود قرار داد. عدم پایبندی رژیم اشغالگر قدس به ارزش های اخلاقی باعث شده است این رژیم از پلیدترین شگردهای ترغیب و تشویق این افراد به جاسوسی استفاده کند و شاباک هم از بی ارادگی این افراد سوء استفاده می کند و آنها را در منجلاب فساد اخلافی گرفتار می کند. از آنان عکس های مستهجن تهیه می کند. پر پیداست که آنان در مقابل این اقدامات یک راه بیشتر ندارند و آن هم این است که باید به مزدوری آنان تن دهند و در غیر این صورت رسوا می شوند. بازجویی های سازمان های امنیتی و گروه های مبارز فلسطینی از صدها جاسوس مبین این مطلب است که این شیوه شایع ترین روش جاسوس پروری می باشد.
به عنوان مثال در اینجا داستان "ن ج" یکی از اعضای سازمان امنیت ملی فلسطین و از ساکنان منطقه مرکزی نوار غزه را بازگو می کنیم که پس از اعترافش به همکاری و همدستی با سرویس های اطلاعات رژیم صهیونیستی در یکی از زندان های تشکیلات خودگردان فلسطین در بازداشت به سر می برند. نویسنده این داستان به منظور آگاهی از نحوه به دام افتادن "ن ج" با او در این زندان ملاقات کرد.
این مزدور گفت:« در سال ۲۰۰۰ به عضویت سازمان امنیت ملی فلسطین درآمدم و سپس سازمان امنیت ملی مرا برای انجام ماموریتی به شهر بیت لحم در کرانه باختری فرستاد و من می بایست مانند سایر اعضای این سازمان که برای انجام ماموریت به کرانه باختری منتقل می شدند مجوز دریافت می کردم و برای همین کار نیز به دفتر همکاری نظامی "اسرائیل" در پست بازرسی "ایرز" (حلقه اتصال میان شمال نوار غزه و رژیم) مراجعه کردم که در آنجا ماموران صهیونیستی مرا به یک سالنی انتقال دادند که در آنجا یک جوانی را دیدیم که ایستاده بود به محض دیدن من جلو آمد و گفت بنده کاپیتان جیمی از سازمان اطلاعات "اسرائیل" هستم و سپس به بهانه برقراری صلح به من پیشنهاد همکاری داد، اما من قبول نکردم این کاپیتان برای راضی کردن من نهایت تلاشش را به خرج داد، اما نتوانست کاری از پیش ببرد و بالاخره مجبور شد که از این سالن خارج شود ۵ دقیقه ای نگذشته بود که سرباز زن وارد این سالن شد و با من شوخی های ناجور و غیر اخلاقی کرد و بعد بیرون رفت و بعد از گذشت چند دقیقه این کاپیتان قهقه زنان و در حالی چند تا عکس از لحظه شوخی این سرباز با من در دست داشت به این سالن برگشت و با قاطعیت به من گفت:« یا با ما همکاری می کنی یا این عکس ها را در اردوگاه محل سکونت تو پخش می کنم و من هم به خاطر حفظ آبرویم مجبور شدم که با این خواسته موافقت کنم.»
این جوان در اعترافاتش می گوید:« بنا به دستور جیمی و "کاپیتن مائیر" اخبار اطلاعاتی را جمع آوری می کرد و در اختیار آنان قرار می دادم و کار به جایی رسید که آنان از من خواستند تا این یکی از رزمندگان ساکن یکی از شهرک های جنوب کرانه باختری را ترور کنم، اما این توطئه به شکست انجامید.
● ماموریت های گوناگون
جاسوسان علاوه بر کنترل و تعقیب مبارزان فلسطینی و تلاش برای نفوذ به داخل جنبش های مبارز با هدف خنثی سازی عملیات های آنها پس از بازداشت مبارزان نیز به فعالیت های خود ادامه می دهند. از آغاز دهه هفتاد جنبش ملی اسیران فلسطینی در زندان های صهیونیستی به وجود پدیده شوم "خبرچینان" پی برد. خبرچینان همان کسانی بودند که سروس های اطلاعات رژیم صهیونیستی آنان را بازداشت می کند تا مبارزانی را که بازداشت می شوند به منظور گرفتن اعتراف در دوره بازجویی به دام اندازند و بر اساس گزارش تعدادی از این اسیران، این خبرچینان در فریب اسیران برای اعتراف به اتهاماتی که سرویس های اطلاعات "اسرائیل" به آنان نسبت داده اند نقش کلیدی ایفا می کنند.
افزون بر آن این مزدوران در پیشبرد اجرای طرح های و پروژه های شهرک سازی در کرانه باختری و یهودی سازی قدس اشغالی نقش عمده ای بازی می کنند. سرویس های اطلاعات فلسطین از سال ۹۶ تا ۲۰۰۰ اقدام به خرید زمین از فلسطینیانی کرد که سند اراضی فلسطینیان مهاجر یا متوفی را جعل می کردند و پس از آن این زمین ها را به انجمن های یهودی یا انجمن های فعال در عرصه یهودی سازی می فروختند. نقطه اشتراک این واسطه ها این بود که آنان همگی با شاباک در ارتباط بودند شاید تازه ترین مسئله ای که از نقش این مزدوران در پیشبرد طرح های شهرک نشینی پرده بر می دارد همان چیزی است محمد مرقه از شهرک سلوان در جریان مصاحبه جامع و مفصل با روزنامه عبری زبان "هاآرتص" از آن پرده برداشت. وی در این مصاحبه فاش ساخت که اسناد و مدارک ویژه خانه ها و املاک فلسطیینان ساکن شهرک مذکور؛ به ویژه قدس شرقی را در اختیار انجمن صهیونیستی "عطیرات کوهنیم" قرار می داد. این انجمن در زمینه یهودی سازی قدس و حومه آن فعالیت می کند، فعالیت می کند. اهداف دیگری که این رژیم با جاسوس گیری درصدد محقق ساختن آن است به شرح زیر می باشد:
۱) سلب باور فلسطینیان نسبت به آرمانشان: گدعون عزرا معاون سابق رئیس شاباک در این مورد می گوید که برای سست کردن باور و اعتماد فلسطینیان نسبت به آرمانشان همین بس که آنان به قدرت شاباک در گماشتن جاسوس در میانشان پی ببرند. این اقدام در حالی صورت می گیرد که "حائیم بن عامی" رئیس سابق بخش تحقیقات شاباک مدعی است :« موفقت ما در نفوذ به داخل سازمان های فلسطینی از طریق جاسوس پروری از میان اعضای خود این سازمان ها در ایجاد جو بی اعتمادی میان نیروهای مقاومت تاثیر فوق العاده ای داشت؛ به طوری که موجب کاهش کارآیی آنها می شود.
۲) تلاش برای تاثیر گذاری بر اقشار جامعه فلسطین برای تامین مصالح و منافع رژیم صهیونیستی؛ به گونه ای که جاسوسان همواره در فتنه انگیزی در میان فلسطینیان تاثیر زیادی داشته و دارند؛ قطع نظر از شایعه پراکنی آنان که بخشی از جنگ روانی "اسرائیل" علیه ملت فسطین فلسطین محسوب می شود.
۳) جذب هر چه بیشتر جاسوس با هدف دور کردن آنان از عرصه مقاومت
مترجم: مهرزاد عباسی
منبع : نوسازی