جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


جشن‌ها و سرورهای عمومی و خصوصی ، استان یزد


همانطور كه پیشتر گفته شد اكثریت مردم استان یزد پیرو دین اسلام و شیعه اثنی عشری هستند. به همین خاطر نیز مجموعه‌ مراسم و آیین‌های ملی و خصوصی مردم تحت تأثیر رفتارها و كنش‌های فرهنگی اسلامی صورت می‌گیرد. مراسم عروسی، اعیاد ملی و مذهبی نظیر عید نوروز، عید فطر و غدیر خم، عید مبعث و روزهای تولد ائمه اطهار و پیغمبر (ص) همچون سایر نقاط ایران به طرزی باشكوه و مفصل برگزار می‌شود. از آنجا كه مراسم مربوط به جشن‌ها و اعیاد هموطنان زردشتی برای خوانندگان و ایرانگردان از جذابیت خاصی برخوردار است در زیر، این بخش از رفتارهای فرهنگی زردشتیان به تفصیل مورد اشاره قرار می‌‌گیرد:
مراسم عروسی و همسرگزینی یكی از جشن‌های مرسوم بین زردشتیان است كه با آداب و شیوه‌هایی خاص و جالب برگزار می‌شود. اولین مرحله از برگزاری این مراسم مربوط به خواستگاری است كه معمولاً بعد از موافقت پدر و مادر دختر بدینگونه صورت می‌گیرد:
مادر و خواهر و یكی از بستگان نزدیك پسر در وقت تعیین شده برای خواستگاری، برای گرفتن رضایت دختر به خانه عروس می‌روند. خانواده داماد نامه‌ای بر كاغذ سبز به امضای داماد خطاب به پدر و مادر دختر می‌نویسند و در پاكت سبز رنگی قرار می‌‌دهند و همراه با یك دستمال سبز و یك كله قند و سنجد و آویشن به پدر دختر تقدیم می‌‌كنند و پس از صرف چای و شیرینی مرخص می‌شوند. چند روز بعد جواب نامه خواستگاری را با تشریفاتی مشابه، توسط خواهر و مادر و خویشان عروس آینده در خانه داماد به پدر داماد تحویل می‌دهند.
بعد از اینكه خانواده‌ پسر از موافقت خانواده دختر مطلع شدند، تاریخ مراسم زناشویی تعیین می‌شود و این مرحله نیز مراسم خاص خود را دارد كه به مراحل مختلف از جمله وكیل‌پرسان، گواه‌گیران، عروس‌كشان، پای‌تختی و ... تقسیم می‌شود. در مرحله‌ وكیل‌پرسان، هه موبد به اتفاق عده‌ای از مهمانان داماد كه تعدادشان نباید از هفت نفر كمتر باشد به منظور گرفتن رضایت دختر و پرسیدن نام نماینده یا وكیل او در مجلس عقد به منزل عروس می‌روند. عروس را به حمام می‌برند و او را می‌آرایند و در مجلس می‌نشانند و یك پارچه سبز روی سرش می‌اندازند، به طوری كه صورتش پیدا نشود و زن‌های دیگر در دو طرف او قرار می‌گیرند. هه موبد و همراهان در حالی كه لاله‌های روشن در دست دارند با آهنگ هبیر و شاباش وارد می‌شوند و به مقابل عروس می‌روند. هه موبد چندین بار این سؤال را كه «به نام شما ... دخت ... می‌پرسم آیا با زناشویی با ... پور ... راضی هستی» از دختر می‌پرسد. در میان هلهله و شادی حاضرین، بار سوم یا هفتم عروس بله می‌گوید. سپس هه موبد می‌‌پرسد: «چه شخصی را نماینده یا وكیل خود قرار می‌دهی؟» و عروس، پدر یا برادر خود را به این سمت برمی‌گزیند. پس از شنیدن این اقرار هه‌موبد و همراهان به منزل داماد می‌روند.
در مرحله دوم، نماینده عروس به اتفاق عده‌ای از میهمانان به خانه داماد می‌رود و اشیایی نظیر یك خوانچه لرك، یك سینی نقل، یك دانه انار شیرین، قیچی، تخم‌مرغ، یك تكه پارچه سبز و چند كله قند با مقداری شیرینی و آویشن و سنجد را نیز با خود می‌‌آورند. این مرحله كه به گواه‌گیران (عقد) معروف است به این ترتیب انجام می‌شود كه داماد در صدر مجلس می‌نشیند و نماینده عروس روبروی او قرار می‌گیرد و خوانچه لرك را بین داماد و نماینده عروس می‌‌گذارند و یك كله قند نیز روی آن قرار می‌دهند. پس از صحبت و تحقیق در موضوع زناشویی و اطمینان یافتن از اینكه برای نوعروس و داماد در جای دیگر و با كسان دیگر گفتگو یا قرار ازدواج گذاشته نشده است. هه‌موبد، اندرز گواه‌گیران را كه به منزله عقد زناشویی است می‌خواند و داماد و نماینده عروس دعا می‌خوانند و در حال خواندن سرود تندرستی، شیرینی و مقداری برنج و آویشن به سر داماد می‌ریزند. در تمام طول مدت گواه‌گیران، دست‌های راست داماد و نماینده عروس در دست هم بر روی قند قرار دارد و پسر بچه‌ای هم كه معمولاً با داماد نسبت نزدیكی دارد پشت سر داماد می‌ایستد و انار شیرین و پارچه سبز و قیچی و تخم‌مرغ و قدری لرك و شیرینی را در دو دست می‌گیرد و روی سر داماد نگاه می‌دارد. پس از اتمام مراسم گواه‌گیران، هه‌موبد تخم‌مرغ را می‌گیرد و از پشت بام بیرون می‌اندازد. انار شیرین به داماد داده می‌شود كه بعداً با عروس بخورد و شیرینی و لرك را پسر بچه بر می‌دارد كه بین حضار تقسیم كند و سپس با خوش و بش حاضران مجلس به اتمام می‌رسد.
متعاقب مراسم گواه‌گیران، مرحله عروسِ كشان اجرا می‌شود. انجام این قسمت از مراسم به این ترتیب است كه آخر شب پس از صرف شام و پراكنده شدن میهمانان، هه‌موبد به همراهی چند تن از نزدیكان داماد به خانه ‌عروس می‌آیند تا او را به خانه داماد ببرند. در مراسم عروس‌كِشی، در یك سوی عروس، خواهر عروس قرار می‌گیرد و در سوی دیگر او خواهر داماد می‌ایستد و دست‌های او را در دست می‌گیرند، پشت سر آن‌ها خانم‌های دیگر حركت می‌‌كنند. چنانچه عروس یا داماد خواهر نداشته باشند یكی از بستگان یا نزدیكان به جای او قرار می‌‌‌‌گیرد.
صورت عروس با پارچه‌ای سبز رنگ كه روی سرش انداخته شده از انظار پوشیده است. پیشاپیش عروس دو نفر قرار می‌گیرند كه یكی نماینده عروس و دیگری نماینده‌ داماد است و هر یك دستمالی بر كمر دارد؛ با این تفاوت كه دستمال اولی خالی است، ولی دستمال دومی پر از شیرینی و تعداد 33 عدد سكه نقره و طلاست.
این قافله كوچك به همین سان در میان هلهله و شادی همراهان رهسپار خانه داماد می شود و به فاصله هر چند قدم نماینده عروس كه در جلوی عروس قرار گرفته می‌ایستد و می‌‌گوید: «تا ندهی نمی‌آیم». نماینده داماد هم كه دستمال پر به كمر دارد مقداری شیرینی و سكه از آن بیرون می‌آورد و به او می‌دهد. گاهی هم كه شیرینی و سكه به آخر می‌رسد با كمك دوستان داماد، نماینده عروس را به زور به جلو می‌كشند و عروس و دیگران هم از او پیروی می‌كنند.
در میان راه، همین كه به در خانه آشنایان و نزدیكان عروس و داماد می‌رسند، صاحبخانه پیش پای عروس آتش روشن می‌‌كند و مقداری شیرینی و آویشن به سر او می‌پاشد. داماد كه دم در منزل خود انتظار ورود عروس را می‌كشد، به محض این كه عروس به آن جا رسید پیش می‌آید سكه‌ای در دست او می‌گذارد و او را با خود به درون خانه می‌برد. وی سپس به همراه هه‌موبد و دیگران با هلهله و شادی و آهنگ هبیر و شاباش گرد آتشی كه در حال افروختن است می‌گردند و سپس به سوی حجله می‌روند. داماد در حجله به عروس رونما می‌دهد و سرانداز را از صورت او بر می‌گیرد. سپس آیینه و گلاب‌پاش و پس از آن شیرینی و شربت می‌گردانند. داماد شیرینی به دهان عروس می‌گذارد و شربت را نصف و نصف می‌خورند، سپس همه از حجله بیرون می‌روند و عروس و داماد تنها می‌‌مانند.
بعد از مراسم زناشویی، مراسم پاتختی انجام می‌شود. روز بعد از عروسی، در ساعات پس از نیمروز، داماد پاهای خود و عروس را با شیر و مرغ (سبزه لب جو) كه از خانه‌ پدر زن آورده‌‌اند می‌شوید. سپس به همراهی هه‌موبد و میهمانان به كنار جوی آبی می‌روند و در آن‌جا هه‌موبد سرودهای خاص می‌سراید و در هنگام خواندن، شیر و سبزه لب جوی (مرغ) را در آب می‌ریزد. پس از اتمام این مراسم و پخش لرك بین حضار،‌ هه‌موبد مرخص می‌شود، ولی داماد به همراه دیگران به منظور دست‌بوسی رهسپار منزل پدر زن می‌شوند و پس از پذیرایی مختصر و دادن هدیه‌ای از سوی پدرزن به داماد،‌ همه با هم به منزل داماد برمی‌‌گردند. در این جا از سوی بستگان عروس و داماد هدایایی اهدا می‌شود و پس از صرف عصرانه یا شام مختصر، مجلس پاتختی پایان می‌پذیرد.
برخی مراسم ملی و مذهبی نیز هستند كه از سوی زردشتیان باشكوه و جلال تمام برگزار می‌شوند كه جشن‌های ماهانه، فصلی، نوروز جمشیدی، روز تولد زردشت و جشن سده از جمله آن‌ها هستند.
جشن‌های ماهانه : تقویم ایران باستان گاهنمای خورشیدی بود، یعنی از یك دوره گردش زمین به دور خورشید كه 365 روز و پنج ساعت و 49 ثانیه است تشكیل می‌شد. سال 12 ماه به نام‌های فروردین، اردیبهشت ... اسفند داشت و هر ماه سی روز داشت كه به ترتیب به نام‌های زیر نامیده می‌شد :
اورمزد، وهمن، اردیبهشت، شهریور، سفندارمزد، خورداد، امزداد، دیبآدر، آذر، آبان، ‌خیر، ماه، تیر، گوش، دیبمهر، مهر، سروش، رشن، فروردین، ورهرام، رام، باد، دیبدین، دین، ارد، اشتاد، آسمان، زامیاد، مانترسفند و انارام.
هرگاه در هر ماه، نام روز و ماه با هم برابر می‌شد، آن روز را جشن می‌گرفتند. مثلاً در روز فروردین و فروردین‌ ماه جشن فروردینگان بود و در روز اردیبهشت و اردیبهشت ماه جشن اردیبهشتگان و به این ترتیب تا پایان سال 12 جشن ماهیانه وجود داشت.
جشن‌های فصلی : جشن‌هایی كاملاً مذهبی هستند كه امروزه نیز در میان زردشتیان به نام گاهنبارها متداول‌اند. این جشن‌ها در آغاز و نیمه پایان هر فصل سال برگزار می‌شوند. مثلاً گاهنبار اول كه نام اوستایی میدوزرم را دارد،‌ به معنی نیمه‌ بهار است و در روز دیبمهر و اردیبهشت‌ماه (15 اردیبهشت) كه میانه‌ فصل بهار فرحبخش است برگزار می‌شود.
نوروز جمشیدی : از بزرگ‌ترین جشن‌های ملی ایران است كه از روزگاران بسیار دور برای ما به یادگار مانده است. بنابر روایات زردشتی و بیشتر نویسندگان قدیمی ایرانی، بین عوام به نام نوروز جمشیدی معروف است.
چند روز پیش از آغاز گهنبار ششم كه در پنج روز پایان سال خورشیدی واقع می‌شود، زردشتیان مقداری دانه‌های كاشتنی گوناگون را مانند گندم، جو، عدس، ماش و غیره هر یك در ظرف‌های كم عمق سبز می‌كنند. البته خانه‌تكانی كامل و آب و جارو كردن و زدودن آلودگی‌ها و گرد و خاك از سرتاسر خانه قبل از گهنبار ششم صورت می‌‌گیرد. در پنج روز آخر سال، زردشتیان مراسم گهنبار پنجه را برگزار می‌كنند و شب آخر سال، روی بام‌های خانه‌های خود آتش می‌افروزند و چراغی هم به لبه بام می‌‌گذارند كه تا بامداد روشن است. در سحرگاه روز اول عید، روی پشت بام‌ها دوباره آتش‌افروزی آغاز می‌شود كه با زمزمه دعاهای اوستا به هم می‌آمیزد، از شنیدن آهنگ موزون اوستا و دیدن شعله‌های لرزان آن همه آتش در هوای رقیق سحرگاهی، همه به وجد می‌آیند. هنگام خواندن اوستا مقداری لرك حاضر است، بوی خوش عود و صندل هوا را خوشبو می‌كند، شاخه‌های سرو و مورد و گل در پشت بام حاضر است، مقداری برگ آویشن در ظرف آبی ریخته می‌شود، چند عدد كوزه هم از لبه بام‌‌ها به پایین می‌اندازند، سپس از پشت بام پایین می‌آیند و مراسم اصلی عید نوروز را شروع می‌‌كنند.
تمام افراد خانواده كه قبلاً حمام رفته‌اند و بهترین و نوترین پوشاك خود را پوشیده‌‌اند،‌ هنگام تحویل سال در برابر سفره عید می‌نشینند. روی سفره معمولاً اشیای زیر گذاشته می‌شود :
آیینه، گلاب‌پاش، ظرفی پر از نقل سفید، یك ظرف آب با مقداری برگ آویشن و یك دانه سیب یا انار یا نارنج همراه با چند سكه نقره در آن، یك مجمر آتش، كتاب مقدس اوستا، گلدانی پر از شاخه‌های سرو و مورد و گل، چراغی روشن و شمع‌هایی در اطراف و ظرف آجیل و انواع شیرینی و انواع حلوا، خوراك‌های پخته، كاهو و اسفناج و سبزی‌ها و میوه‌ها، ماست و پنیر، كماچ و نان شیرمال و ... .
افراد خانواده برابر سفره نوروزی قرار می‌گیرند و با سرودن اوستا، اهورامزدا را برای همه نعمت‌هایش سپاس می‌گویند. پس از اتمام اوستا‌خوانی، مراسم شادباش گفتن بین افراد خانواده آغاز می‌شود و آمدن سال نو را با هدیه شاخه مورد یا سرو یا گلی به یكدیگر تبریك می‌گویند. سپس گلاب‌پاش و آیینه به عنوان نماد روشنی و صافی دور گردانده می‌شود و همه افراد خانواده نگاهی به آیینه می‌اندازند و روی خود را در آن می‌بینند، قدری گلاب هم روی خود می‌پاشند و با دانه‌ای نقل سفید هم دهان خود را شیرین می‌كنند و سپس از طرف رئیس خانواده به هر یك از افراد فامیل مبلغی وجه نقد یا چیزی به عنوان عیدی داده می‌شود.
بعد از اتمام آداب سفره عید، چنانچه یكی از بستگان نزدیك، در سال گذشته فوت كرده باشد و خانواده‌اش پرسه‌دار باشند ابتدا به خانه آن مرحوم می‌روند و تسلیت می‌‌گویند، سپس همه افراد خانواده با هم به آدریان می‌روند و در آن‌‌جا هم سپاس و ستایش پروردگار یكتا را به جای می‌آورند و با دیگر برادر و خواهرهای هم كیش خود كه حضور دارند دست می‌دهند و سال نو را شادباش می‌گویند.
پس از بیرون آمدن از آدریان به مدت بیست و یك روز دید و بازدید و شادباش جمعی ادامه دارد.
روز تولد زردشت : روز خورداد و فروردین (ششم فروردین) یكی از روزهای خجسته است كه بین زردشتیان احترامی بسزا دارد،‌ چون هزاران سال پیش در چنین روزی آشور زردتشت اسپنتمان، پیغمبر بزرگ ایران باستان، از مادر متولد شد و چهل سال بعد هم در همین روز، این پیامبر آریایی از طرف اهورامزدا به پیغمبری برگزیده شد و مأموریت تبلیغ مزدیسنا به حضرتش واگذار گردید.
جشن سده : یكی دیگر از جشن‌های بزرگ ایران باستان جشن سده است كه از زمان‌های بسیار دور به یادگار مانده و در واقع جشن بزرگداشت آتش اهورامزداست و طبق اسطوره‌ها و روایات ایرانی آن را به هوشنگ پادشاه پیشدادی نسبت می‌دهند.
طرز برگزاری جشن سده به این طریق است كه كوهی عظیم از هیزم و خار و خاشاك قبلاً تهیه و جمع‌آوری می‌شود و در روز دهم بهمن‌ماه پس از خواندن اوراد و دعاهای مخصوص و نواختن و اجرای ساز و آواز به هنگام غروب آفتاب در حالی كه موبد لاله روشنی به دست گرفته است و زمزمه اوستا بر زبان دارد، دور كوهه هیزم می‌‌گردد و در حین نیایش، هیزم را آتش می‌زند. آتش به تدریج شعله‌ور می‌شود و به آسمان زبانه می‌كشد و با افروخته شدن آن، مردمی كه دور آتش حلقه زده‌اند هورا و هلهله می‌كشند و صدای خنده و شادی آن‌ها فضا را پر می‌كند.