یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


جای پای قانون و امنیت در جعبه جادویی


جای پای قانون و امنیت در جعبه جادویی
با فرا رسیدن ایام نام گذاری با عنوان نیروی انتظامی و توجه به بازتاب وسیع این ارگان با زندگی و بطن مردم، ترجیح دادیم به سراغ انتقادهای صریح و عامیانه ای بر عملکرد رسانه های تصویری در قبال وظیفه و چگونگی عملکرد نیروی انتظامی برویم:
عملکرد صدا و سیما و رسانه تصویری در قبال چگونگی عمل نیروهای امنیتی مسئله ای است که درست و یا منفی بودن آن تاثیر به سزایی بر نوع نگرش، توقعات مردم و قشر هدف این ارگان دارد.
برای شروع گزارشمان به سمت مرد میانسالی می رویم که چین و چروک های چهره و نگاه نگرانش حاکی از پدر بودن او دارد:
▪ او اظهار داشت: تلویزیون و سینما در نوع خود خوب و مناسب عمل کرده اند و به طور کلی هیچ مشکلی در این زمینه ندارند ولی اگر مشکلات اخلاقی و درد اجتماع ما فقط اعتیاد است، که اکثر فیلم های پلیسی فقط و فقط به این مسئله می پردازد.
▪ ۷۰ درصد فیلم های پلیسی تولید شده در عرصه سینما و تلویزیون حول محور قاچاقچیان مواد مخدر و اعتیاد ساخته شده است.
درست است که اعتیاد یکی از معضلات اساسی این روزها در جامعه است، اما پرداختن به آن به صورت گسترده و مداوم توسط دنیای تصویر، موجب تکراری شدن و دل زدگی در بیننده می شود.
هر چند که در چند سال اخیر شاهد تغییر و تحولاتی اساسی در تولیدات مستند تلویزیون در این رابطه بوده ایم، در حالی که سریال سازان همچنان موادمخدر و اعتیاد را هدف اصلی کارشان قرار داده اند، مستندسازان به طور متفاوتی چگونگی این ارگان را به تصویر کشیده اند تا جایی که دختر جوانی در مورد عملکرد صدا و سیما اعتقاد داشت:
- پخش بعضی از تصاویر از نوع و روش کار نیروهای امنیتی باعث عبرت آموزی و تجربه برای بیننده می شود مثلا تصاویر دستگیری جمعی و ناگهانی اراذل و اوباش که از خبر ۲۰:۳۰پخش شده، موجب ایجاد ترس و دلهره در کسانی شد که به این کار مبادرت داشتند و این کار اطلاع رسانی خوب و گسترده به طور کلی بر میزان مزاحمت های خیابانی و مشکلات این چنین تاثیر زیادی داشت.به نظر من وظیفه اصلی سینما و مخصوصا تلویزیون در رابطه با نیروی انتظامی، اطلاع رسانی کامل و تاثیرگذار است.
تلویزیون به علت طیف عظیم مخاطبانش در این راستا مسئول تر و تاثیرگذارتر است، البته که تا به امروز بیشترین تولیدات پلیسی در این عرصه بوده است.
اما دیگر خلق شخصیت های مثبتی که در طول سریال به نابودی توسط مواد مخدر کشیده می شوند و در پایان دوباره موفق و سربلند به زندگی برمی گردند، به کاراکترهایی معمولی، تکراری و سطحی بدل شده که موجب بی اعتمادی و دلزدگی بیننده می شود.متاسفانه در اکثر فیلم های پلیسی موضوعات و داستان ها چنان آبکی و سهل الحل طراحی می شود که نه تنها توانمندی ها و قدرت نیروهای امنیتی را نشان نمی دهد بلکه عملکرد آن را زیر سوال می برد و به ذکاوت و هوشمندیشان اهانت می کند.
(طبق شعار همیشگی مان دنیای تصویر مثل تیغ دولبه ای است که هم می تواند برنده و مخرب باشد و هم برنده و اصلاح کننده و تاثیرگذار)
در جاهایی غلو کردن در بعضی از صحنه های اکشن به قدری غیر واقعی و زیاد است که تاثیر عکس بر اذهان مردم دارد.
▪ پسر جوانی در این رابطه می گوید:
بعضی از تولیدات سیما در این رابطه به طوری است که نه تنها بر ذکاوت و هوش بیننده توهین می کند بلکه به جای بالا بردن مقام و جایگاه نیروهای پلیس، ناخواسته آن ها را نیز ضعیف و سطحی نگر معرفی می کند، پیشرفت تکنولوژی و به کاربردن تکنیک نیز در اکثر سریال های تلویزیونی جایی ندارد.
مثلا سریال «کارآگاهان» نه تنها قدم مثبتی در شناساندن نیروهای انتظامی نداشت بلکه آن ها را تخریب کرد، متاسفانه از این دست تولیدات زیاد موجود است.
▪ مطمئنا الگانس های نیروی انتظامی نقطه عطفی در تولیدات سیما بوده است، زیرا به هر نحوی از این وسیله شاخص برای نشان دادن قدرت نیروهای امنیتی به صورت فنی و هنری استفاده شده است، حرکات نمادینی که نه تنها پلیس و عملکردش را معرفی نکرده است بلکه شکلی غرورآمیز و شخصی به آن داده است.
یکی دیگر از وظایف صدا و سیما که هم راستا با قسمتی از مسئولیت نیروی انتظامی است، معرفی قوانین فردی و اجتماعی می باشد، اما خلاء در این زمینه باعث شده مردم با قوانین و حقوق فردی یا اجتماعی خود هیچ گونه آشنایی نداشته باشند و هیچ رشدی را در جامعه در خصوص این اطلاع رسانی شاهد نباشیم.
از آن جایی که بستر اصلی اکثر جرایم امروزی بی اطلاعی و نادانی می باشد، توجه نکردن به این امر و عدم اطلاع رسانی های کامل و موثر منجر به فاجعه ای در جامعه می شود که یکی از مسئولان مستقیم آن دنیای تصویر و تلویزیون است.
متاسفانه سریال سازی ها علاوه بر فقدان داستان پردازی های متفاوت و قابل قبول، از هر گونه قانون شناسی و قانونمندی خالی است و تاکنون تلویزیون و یا سینما شاهد هیچ اثر جدی و موثری در مورد قانون و حقوق فردی نبوده است.
یکی از شهروندان در مورد این موضوع اظهار داشت: متاسفانه سینما که در این راستا عملی مهم و جالب ارائه نداده است اما تلویزیون حداقل برای جلب مخاطب و جذب بیننده هم که شده دست به تولیدات پلیسی زیادی زده است که متاسفانه فقط جنبه اکشن و صحنه های پر فراز و نشیب آن را به خوبی به تصویر کشیده است، اما به دیگر وجه های آن نپرداخته است.
یکی دیگر از شهروندان که با خانواده خود میهمان گفت وگوی ما شد، گفت: وقتی حرف از سریال های پلیسی به میان می آید اولین و تاثیرگذارترین تصویر در ذهنم، سریال خوب و دوست داشتنی «آینه عبرت»این روزها در این رابطه بی محتوا و غیر قابل پذیرش است، البته به جز آثار آقای فخیم زاده که نسبتا بهتر و جالب تر است.
▪ آینه عبرت از اولین تولیدات سیما در مورد اعتیاد می باشد که در زمان خود بینندگان زیادی داشته، درست است که داشتن چنین اثر موثری در کارنامه تولیدی تلویزیون جزو افتخارات آن سازمان است، اما قیاس آن با تولیدات روز سیما نتیجه ای دارد که رضایت بخش و قابل پذیرش نیست، زیرا متاسفانه دنیای تصویر هیچ گونه بدعت و پیشرفت چشم گیری در این راستا نداشته و تاثیرگذارترین معتاد فلک زده همچنان «آقا تقی» در آیینه عبرت می باشد.
علاوه بر این مشکلات یکی دیگر از نکات استفاده از نیروهای پلیس برای پیشبرد ماجرا داستان است، به طوری که ما شاهد، تولیدات زیادی هستیم که در حاشیه و به طوری گذرا و صرفا برای ایجاد ماجراهایی گاها اکشن به این ارگان پرداخته می شود.
یک خانم میانسال که دبیر دبیرستان بود در این خصوص گفت: تلویزیون با تولیدات خود در راستای مسئولیت نیروی انتظامی نباید ایجاد رعب و وحشت کند و حس بی اعتمادی و ناامنی را در جامعه ایجاد کند.
▪ یکی دیگر از معضلات تولیدات دنیای تصویر به خصوص مستندسازی تلویزیون ایجاد نگرانی و ترس در بین مردم است که این کاملا با هدف و اساس کار نیروی انتظامی، یعنی ایجاد آرامش، منافات دارد.تولیدات تصویر در رابطه با نیروهای پلیسی باید طوری داستان پردازی و ساخته شود که بیننده احساس نکند پلیس و نیروهای امنیتی مقابل او هستند، بلکه همگام و هم راستا با او سعی در آرام کردن و ایجاد امنیت در محیط و جامعه را دارد و در نهایت این نوع نگرش باعث اعتماد و ارتباط می شود که دستاورد مهمی در هدف اصلی ایجاد امنیت و حس همکاری می باشد.
متاسفانه در بعضی از آثار پلیسی بیشتر از معرفی راه حل و چاره گویی به بیان این حقایق هولناک و انحرافات اخلاقی پرداخته می شود، که نه تنها موثر نیست بلکه نوعی ناامیدی، نگرانی و بی اعتمادی عمیق در مرکز خانواده ها یعنی پدر و مادر، نسبت به جامعه و اطرافیان ایجاد می کند.
این تولیدات دیگر پا را از هشدار و اعلام خطر فراتر گذاشته و ایجاد ترس و دلهره می کنند که این به نوع دیگری مخرب و نابود کننده است.
در چنین آثاری شاید یاد نکردن از مهدی فخیم زاده کم لطفی باشد و غیر قابل چشم پوشی.
زیرا که وی از کارگردانان مطرح در این ژانر است، فخیم زاده از معدود کسانی است که توانسته به بخشی از وظایف صدا و سیما در برابر نیروهای امنیتی عمل کند و چهره درست و خوبی را از آن ها به تصویر بکشد.
آثار فخیم زاده با درک مناسبی که از مخاطبان و نوع کار دارد ماندگار و تاثیرگذار بوده است.
او با روحیه اکشن و ماجراجویی خودش، روند کار را مورد بررسی قرار می دهد و به آن سمت و سویی هدف دار و منطقی می دهد.
هر چند که فخیم زاده در کار پایانی خود خوب و تاثیرگذار عمل نکرد و با سهل انگاری ها و ضد و نقیض ها در بی صدا فریاد کن که از ذکاوت او بعید بود باعث شد اعتماد چندین ساله اش در این ژانر را در بین بینندگان از دست بدهد...
اما فخیم زاده به علت شم پلیسی و کارآگاهی که دارد از موفق ترین کارگردانان سریال های پلیسی در ایران است، او با خلق صحنه های اکشن، پر هیاهو و باورپذیر در کارهایش بیننده را با ماجرا همراه می کند و تمام فراز و نشیب های داستان را به طوری زیرکانه و ملموس به تصویر می کشد.
● فخیم زاده، بیوگرافی و اولین کار
مهدی فخیم زاده را همگی با صدای خاص و نقش نمکی اش در خاطرشان دارند، او فردی است بسیار باهوش و زیرک با درکی مناسب از نوع کار و فعالیتش.
او در عرصه های مختلف دنیای تصویر فعالیت داشته است.وی فعالیت هنری خود را با تئاتر در سال ۱۳۴۸ و فعالیت سینمایی خود را با بازی در فیلم تپلی در سال ۱۳۵۱ ساخته رضا میرلوحی آغاز کرد.
حرفه کارگردانی را با فیلم پشمالو در سال ۱۳۵۱ شروع کرد، فیلمی که نویسندگی آن را نیز خودش به عهده داشت.
اولین طراحی لباس و صحنه را در فیلم خواستگاری خودش در سال ۱۳۶۸ انجام داد.
فخیم زاده متولد سال ۱۳۲۱ در تهران و دارای لیسانس زبان و ادبیات فرانسه از دانشگاه تهران و فارغ التحصیل از دانشکده هنرهای دراماتیک تهران است.مهدی فخیم زاده یک رزمی کار و جزو خانواده بزرگ کاراته کاران ایران می باشد، که این فعالیت در کارهای هنری او نیز کاملا مشهود است.
اگر با دقت آثار فخیم زاده را دیده باشید متوجه شده اید که او کارگردان بی مقدمه ای است که بدون هیچ گونه حاشیه و مقدمه چینی به روایت اصل مطلب می پردازد.
در کارهای او خبری از صحنه های تکراری و خلق شخصیت های کاذب و بی هدف، نیست مقدمه چینی های طولانی و پرداختن به حواشی داستان به طور گسترده روی شکل گیری قصه و بیان آن تاثیر می گذارد تا جایی که معرفی بعضی از کاراکترها و ماجراهای حاشیه ای دیر انجام می گیرد که این دیر انجام شدن باعث می شود به طور گسترده و کافی به آن پرداخته نشود و در نهایت موجب غیر واقعی و ناگهانی بودن داستان برای بیننده می شود.
در کارهای فخیم زاده بیننده از ابتدای داستان در جریان اتفاقات قرار می گیرد و با کشمکش ها و پایین و بالاهای داستان به خوبی ارتباط برقرار می کند.
● فخیم زاده و سینما
او علاوه بر ژانر پلیسی و سریال های تلویزیونی کارگردانی فیلم های سینمایی زیادی را بر عهده داشته است.در دهه ۵۰ او با سینمایی های پشمالو، مجازات، در شهر خبری نیست، فری دست قشنگه و به دادم برس رفیق خودش را به سینما و دنیای آن معرفی کرد و در دهه ۶۰ با میراث من مجنون ، تشریفات، مسافران مهتاب، بهار در پاییز، طپش و خواستگاری درخشید .
همچنین در دهه ۷۰ با سینماهای ساده لوح، تاواریش ، همسر، خود را جشنواره ای و ماندگار کرد.
● فخیم زاده و حس سوم:
در کارهای فخیم زاده حادثه ها و صحنه های اکشن با قصه آمیخته شده و در آن تنیده شده است و به صورتی نیست که فقط صحنه های پلیسی و واقعه ای آن پر رنگ و مشخص شده باشد، این در هم بودن باعث جذابیت و متفاوت بودن آثار او شده است.
یکی دیگر از نکات برجسته کارهای او که باعث جذابیت و مخاطب بیشتر آثارش شده است تم و ته مایه طنز موجود در روند داستان است مثلا در شخصیت نسرین مقانلو در حس سوم (فردی با حس بویایی شدید که باعث ایجاد و موقعیت های طنز در سریال شده بود ) تناقض و تضاد اگر با هوشمندی، ذکاوت و هنر همراه باشد اثری را خلق می کند ماندگار و دوست داشتنی.
فخیم زاده نیز با هوشمندی و نگاه کامل و درستش به فعالیت های نیروی انتظامی، حادثه، تعقیب و گریز و مسئله جدی معضل اعتیاد را در زمینه ای از طنز بیان کرده است و این تناقض و تضاد را به طور جذاب و ماندگاری در قالب داستانی بدیع و نو به تصویر کشیده است (اشاره به سریال حس سوم)
او در حس سوم دست به خلق شخصیتی جدید می زند و بر خلاف تضاد بین تصویر و بو به قدرت حس بویایی پرداخته است، (حسی که از طریق هیچ رسانه ای قابل لمس نیست)
شنوایی و بینایی ارتباط مستقیم با دنیای تصویر دارد اما حس بویایی...
او در داستان حس سوم شخصیتی با حس فوق العاده بویایی را خلق می کند که موجب موقعیت های طنز زیادی می شود.
کربو از اصطلاحات جالب و پر از تضاد این سریال بود که خلقش فقط و فقط از ذکاوت فخیم زاده بر می آمد.
او این سریال را بعد از خواب و بیدار در حالی که اظهار داشت دیگر فیلم پلیسی نخواهم ساخت در سال ۱۳۸۴ ساخته است.
● فخیم زاده و هم نفس:
مدت هاست گسترش و مشکلات روحی و روانی در جامعه به یکی از چالش های مهم روز بدل شده است.بیمارانی که روح و روانشان دچار مشکل است اما راه و روش درمانش را یا نمی دانند و یا از آن گریزانند.هر روز در مورد این مسائل در برنامه های مختلف تلویزیونی می بینیم و یا در مطبوعات و مکتوبات می خوانیم اما هنوز هم دیدگاه درست، منطقی و مناسبی در جامعه و بین مردم درباره بیماری های روحی وجود ندارد.
فخیم زاده با دید مناسب و جالبی در فیلم هم نفس به این موضوع پرداخته است اگر دقت کرده باشید در اکثر فیلم های فخیم زاده به نوعی بیماری روانی چه در محوریت و چه در حاشیه پرداخته شده است.او اولین بار در فیلم میراث من مجنون به طور کامل به این قضیه پرداخت.
هم نفس دومین اثر او در زمینه بیماران روانی است که به طور گسترده به آن ها پرداخته شده است.جالب است بدانید: فخیم زاده در اوایل دانشجوی رشته پزشکی بوده البته به اصرار مادرش، اما خیلی زود متوجه می شود هیچ علاقه و استعدادی در این زمینه ندارد پس انصراف داده و به سراغ هنر می رود، اما در همان مدت کم با دوستان زیادی ارتباط برقرار می کند و سوژه اصلی هم نفس را در مطب یکی از دوستان روان پزشکش پیدا و دنبال می کند.
فخیم زاده در اکثر کارهای سینمایی اش با یک سوژه محوری و پیام اخلاقی حرکت کرده است.
او معضلی در جامعه و بطن مردم را بررسی کرده و در نهایت به تصویر می کشد و بیشتر آثار سینمایی او جایگاه فرهنگ سازی و ارتقا دهنده ای دارند.
مثلا در خواستگاری با خلق داستانی به واقعیت زندگی کردن قبل از مرگ می پردازد زندگی کردن نه گذران عمر و بلامانع بودن ازدواج مجدد یک پدر بعد از فوت همسرش را بیان می کند.
در حالی که این موضوع در وقت و زمان خودش (سال ۱۳۶۸) موضوع قابل بحثی بوده و در بین مردم رایج نبوده است.
و یا در همسر او بیان می کند (زن و مرد اهمیت ندارد، شایسته بودن مهم است)در حالی که در نگاه اول فیلم زمینه ای فمینیستی دارد اما در نهایت به موضوع شایسته سالاری می پردازد.
این بار نیز فخیم زاده در هم نفس به فرهنگ سازی، سنت شکنی (البته روش و سنت غلط) می پردازد.
او در طول فیلم سعی دارد خط بطلانی بر اعتقاد عامی: (روانی یعنی دیوانه و دیوانه یعنی بی عقل) بکشد و این طرز فکر را عوض کند و بیماری های روحی را در معنای واقعی به عنوان یک بیماری کنترل شده و قابل درمان معرفی کند و از نگاه اهانت آمیز مردم به این نوع از بیماران بکاهد.
او سعی کرد این واقعه تلخ را با حاشیه های فانتزی و موقعیت های طنز به گونه ای سهل الهضم و قابل درک برای بیننده نشان دهد.
هم نفس در سال ۱۳۸۲ با بازی اعجاب انگیز رویا نونهالی و خود فخیم زاده ماجرایی رمانتیک و عاطفی را دنبال می کند.
هم نفس از آثار موفق خاص و قابل تامل فخیم زاده است که در کارنامه هنری او درخشیده است.
● فخیم زاده و جوایز
- برنده دیپلم افتخار بهترین فیلم نامه به خاطر فیلم شتابزده در سال ۱۳۷۰ از دهمین جشنواره فیلم فجر
- تقدیر شده برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به خاطر فیلم تاواریش در سال ۱۳۷۲ از دوازدهمین جشنواره فیلم فجر
- تقدیر شده برای بهترین فیلم نامه به خاطر فیلم همسر در سال ۱۳۷۲ از دوازدهمین جشنواره فیلم فجر
- انتخاب فیلم همسر در سال ۱۳۷۲ به عنوان چهارمین فیلم سال در نهمین دوره منتخب نویسندگان و منتقدان
منبع : روزنامه خراسان