شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


فرهنگ شهری


فرهنگ شهری
شهر و شهرنشینی از جدی ترین و مهم ترین مباحث روز امروز ایران است که توجه جدی بدان می تواند پایه های توسعه یک ایران مدرن و اسلامی را بنا کند. در این راستا به نظر می رسد توجه به فرهنگ در امر شهر و مدیریت شهری از اهمیت به سزایی برخوردار است. لذا توجه به نقطه نظرات کارشناسان، نخبگان و اصحاب رسانه خالی از لطف نیست.
رشد شهرنشینی و صنعتی شدن، جوامع شهری و فرهنگ جامعه را به سرعت از اعتقادها و آداب و سنن دور کرد و تمایل به زندگی امروزی و استفاده از رفاه و ارزش های مادی به نوعی ارزش اجتماعی تبدیل شد به گونه ای که رشد تجملات و تزئینات در سیمای شهر و خانهها از همیشه نمایان تر شد و جامعهها را از پایبندی به یکدیگر و مناسبات خانوادگی و خویشاوندی دور کرد.
در جوامع سنتی و روابط اجتماعی به هم پیوسته بود و باورهای مشترک و مشخصی وجود داشت و افراد همدیگر را می شناختند و اعتماد میان افراد بیشتر بود و روابط اجتماعی براساس آشناییهای دراز مدت و دوستی و مناسبات فامیلی و خانوادگی استوار و پایدار بود.
ولی جوامع بزرگ شهری امروز به خاطر وجود شرایطی خاص، فرصتی برای شناختن افراد نگذاشته است. افراد به جای خانه و محیط زندگی در محیط کار با افراد بسیاری روابط برقرار می کنند و اما به دلیل شغل های متفاوت و موقعیت اجتماعی افراد و روابط با روابط سنتی متفاوت است که در این ارتباط بیشتر به جای وجود علایق و احساسات، غلبه با موقعیت اجتماعی افراد است.
در شهرهای بزرگ تحرک اجتماعی و تغییر پایگاه طبقاتی به راحتی صورت می گیرد و ضمن آنکه نامتجانس بودن فرهنگ شهری بیشتر مواقع، سازمان شکنی اجتماعی و تغییر ساختار سنتی را به همراه دارد. این موضوع بیشتر ناشی از تراکم بالای جمعیت و وجود فرهنگهای گوناگون و رنگ باختن برخی از آنها و اختلاط با هویت شهری و گسترش منطقههای حاشیه نشین و در نتیجه ایجاد فاصله میان قشرهای مختلف در این جوامع است. امروزه شهرها بیگانگی را در انسانها تقویت می کنند و احساس تنهایی و جدایی و تمایل به تنهایی را در میان طبقات مختلف جامعه رشد می دهند.
وجود معضلهای بزرگ شهری مانند ترافیکهای سنگین و گسترده و بیکاری و کمبود یا گرانی مسکن و گسترش جرم و جنایت و آلودگیهای زیست محیطی و فرهنگی علاوه بر گسترش زمینههای بی اعتمادی میان انسان ها این احساس را در شهرنشینان ایجاد می کند که شاید مسوولان شهری قادر به اداره شهر نیستند و این امر در پاره ای مواقع میل به قانون گریزی را در جامعه دامن می زند و جلوگیری از این کار نیازمند برنامه ریزیهای فرهنگی و ایجاد بستر فعالیتهای سالم و سازگار از سوی مدیران و مسوولان است.
در این چند سال افزایش جمعیت و گسترش ترافیک و آلودگیهای زیست محیطی و کمبود و گرانی مسکن ذهن بسیاری از برنامه ریزان شهری و مدیران اجرایی شهر را بیش از پیش به خود مشغول کرده بود و جلسه های بسیاری هم برای حل آنها تشکیل شده و می شود، ولی همه اینها بیشتر با فیزیک و ظاهر شهرها در ارتباط است و ضمن اینکه هنوز پاسخ منطقی و مناسب برای این مسائل پیشنهاد نشده است ولی آنچه فراموش شده نیازهای فرهنگی و رسیدگی به آرمانها و خواستهای درونی جامعه است.
هر شهری در کنار ساخت فضاها و کالبد شهر و نیازمند برقراری روابط معقول بین محیط طبیعی و فیزیکی با وضع اجتماعی و فرهنگی است. به طور معمول در کلانشهرها و شهرهای بزرگ، ریشه بسیاری از بحرانهای بزرگ و زنجیره ای را باید در ضعف فرهنگ بومی و محله ای دنبال کرد.
در شهرهایی که زندگی ماشینی و روابط مجازی غربی، فروشگاه های بزرگ، مراکز فروش دور از منزل و نبود یا کمبود فضاها و عرصههای عمومی در محدوده محلهها و نواحی، منجر به از بین رفتن روابط محله ای و منطقه ای شده است، خصوصی شدن اوقات فراقت، گذراندن زمان زیاد در منزل، کاهش ارتباط میان همسایگان، نبود زمان و فرصت کافی برای تخلیه فشارهای ناشی از مشکلات زندگی روزانه و مانند اینها گسترش یافته و بر ایجاد و تشدید بحرانهای شهری موثر واقع شده است.
ضمن آنکه بی توجهی و آگاهی نداشتن حکومتهای محلی یا همان شهرداریها به مسائل اجتماعی و فرهنگی روز زمینه را برای افزایش این بحرانها و نابسامانیهای شهری هموار کرده است. این امر دلیل محکمی بر نیاز ضروری شهرها به مدیریت کامل و جامع شهری در همه مسائل به ویژه مسائل فرهنگی و اجتماعی است.
هر چند وظایف شهرداریها برای ما بیشتر در ظاهر شهرها خلاصه و نمود داشته است، اما وظایف دیگری هم بر عهده شهرداریها قرار دارد و حمایت از نهادهای متولی فعالیتهای هنری، سرگرم کننده، تفریحات جمعی، شهری و نظایر آنها، حمایت و تقویت فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی از آن جمله است.
در طول سه چهار سال گذشته توجهاتی به خرده فرهنگهای موجود در شهر به ویژه در محلهها شده است، اما باید گفت که بی توجهی به این خرده فرهنگها و تلاش نکردن برای بالابردن کیفیت شاخصهای فرهنگی موجب شده برنامههای فرهنگی به نتیجه نرسد. در کنار همه این موارد وقتی فضاهای فرهنگی ایجاد می شود توجه به دو نکته ضروری است:
۱) شرایط جغرافیایی و بومی محله
۲) توجه به نیاز منطقه با در نظر گرفتن استانداردهای موجود
برنامه ریزی شهرها نیازمند ایجاد هماهنگی میان دستگاه های تصمیم گیرنده در حوزه فرهنگی و اجتماعی است یعنی شهرداریها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت مسکن و شهرسازی، صدا و سیما، سازمان میراث فرهنگی، سازمان تربیت بدنی و برخی دیگر از دستگاه ها که هر کدام به گونه ای دارای تجربیاتی در برنامههای فرهنگی، اجتماعی و تفریحی هستند. البته لازمه حل مسائل شهری و بحرانها اصلاح رفتار شهروندان و وجود فرهنگ مناسب شهرنشینی است.دو مقوله ای که پایه و اساس پایداری و دوام هر شهر است.
فرهنگ در اینجا شامل موضوعهای اجتماعی، هنری، ورزش همگانی، محیط زیست، محصولات فرهنگی، صوتی تصویری و خدمات آموزشی است. در چارچوب این حرکت، ایجاد تعادل، تناسب و هماهنگی در برنامه ریزیهای کلان شهری ضروری است و همه اجزای شهر باید با در نظر گرفتن نقش فرهنگ در مناسبتهای اجتماعی شهر، تاسیسات شهری، نظام حمل و نقل و کالبد شهر و کاربریهای شهری سعی کنند تعادل لازم را بوجود آورند.
تبیین و تعیین مبانی فرهنگ شهرنشینی برای همه مردم به ویژه قشر جوان و نوجوان، برقراری زمینه مناسب برای رشد و اعتلای این فرهنگ و ارتقا و اصلاح فرهنگ همگانی با تکیه بر مساجد و محله های شهر که پایگاه اصلی فعالیتهای فرهنگی و آموزشی شهری است گامی موثر در دستیابی به شهر فرهنگی است.
البته ناگفته نماند ایجاد و توسعه فضاهای فرهنگی مانند فرهنگسراها، خانههای فرهنگ، کتابخانههای عمومی و تخصصی، نگارخانه ها، موزهها و بناهای فرهنگی به فراخور جمعیت محلهها و منطقههای شهری در حوزه فعالیتها و برنامههای شهرداری هاست.
نویسنده : امید سیاوش
منبع : روزنامه مردم سالاری