پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

تعیین قواعد بازی


تعیین قواعد بازی
“میدان بازی”در دنیای ورزش شکل هندسی و ابعاد ریاضی مشخصی دارد.این ابعاد بنا بر نوع رشته ورزشی،تعداد بازیگران،سطح بازی و... تعیین می گردد.از سوی دیگر،تازمان حصول اتفاق نظر جمعی نمی توان استانداردها و اندازه های مذکور را تغییر داد،زیرا هرگونه تغییری که در میدان بازی صورت گیرد،اعتبار بازی و حتی بازیگران را زیر سوال خواهد برد.
اما در دنیای سیاست،هیچ گونه اجبار ظاهری جهت بازی بازیگران در زمینی با ابعاد و استانداردهای مشخص وجود ندارد.به عبارت دیگر،این بازیگران روابط بین الملل هستند که هندسه سیاسی زمین بازی خود را شکل می دهند .در این جا اصالت با “بازیگران”است و نه دیگر عوامل محیطی.
پس از پایان جنگ جهانی دوم،قدرتهای پیروز تصمیم گرفتند در مصاف با کشورهای جنوب همواره نقش تعیین کننده شکل و زمین بازی را ایفا نمایند و از تجلی هرگونه ابتکار عمل کشورهای مخالف خود در نظام بین الملل ممانعت به عمل آورند.این رویکرد با آغاز حیات شوم صهیونیسم در خاورمیانه و گسترش تمایلات توسعه طلبانه به سوی شرق تقویت گردید.در این میان،قدرتهای بزرگ در مصاف با اراده ملتهای آگاه سعی داشتند آنها را در یک میدان بازی یکطرفه قرار دهند که نتیجه نهایی آن چیزی جز “تامین منافع جریان سلطه”نباشد.در این میان کشورهای جنوب و جهان سوم نسبت به این رویکرد ناعادلانه سه نوع واکنش مختلف نشان دادند.برخی کشورها مانند ایران(پس از پیروزی انقلاب اسلامی) و کوبا از کلیت حضور در چنین میدانی ابا می کردند و حاضر به پذیرش قواعد بازی از سوی غرب نبودند.
برخی دیگر از کشورها مانند کشورهای آفریقایی و لیبی به صورت ناخودآگاه در این میدان قرار می گرفتند و تجربه کسب شکستهای متعدد در مقابل زیاده خواهیهای غرب را به کارنامه سیاست خارجی خود می افزودند.گویا ترین مثال دراین خصوص شکست هسته ای لیبی بر اثر اهمالکاری معمر قذافی و قرار گرفتن وی در بازی از پیش تعیین شده ای بود که ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا در برابر وی ترسیم کردند.
اما دسته سوم کشورهایی بودند که تصمیم گرفتند نقش عوامل تدارکات غرب را در میدانهای بازی ایفا نمایند تا به خیال خام خود،هم وارد میدان بازی شوند و هم از خطر شکست در برابر غرب مصون بمانند.برخی کشورهای عربی خاورمیانه مانند اردن و عربستان سعودی هم اکنون با چنین پیشفرض نادرستی در نقش عوامل وابسته به غرب ،مشغول هموار سازی میدانهایی هستند که خود نخستین و واپسین بازنده آن محسوب می شوند.
واشنگتن و تروئیکای اروپایی،از همان ابتدای طرح پرونده هسته ای ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دنبال قرار دادن تهران در میدان بازی ساخته و پرداخته دست خود بودند.متاسفانه در آن زمان ساده انگاری اصلاح طلبان سبب ورود دولت وقت به این بازی از پیش باخته شد.اما با تشکیل دولت نهم،جمهوری اسلامی ایران به صورتی کاملا ماهرانه بازیکنان خود را از زمین بازی هسته ای غرب خارج ساخت و با از سرگیری دوباره غنی سازی اورانیوم نامشروع بودن این بازی یکطرفه را اعلام نمود.
اخیرا شاهد اعلام خبر ارائه بسته پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران به کشورهای ۵+۱ بودیم.فارغ از محتوای این بسته،کلیت ارائه آن از سوی تهران نقطه آشکارساز ابتکارعمل دیپلماتیک ایران در مصاف با جریان زیاده خواه غرب محسوب می شود.امروزه جمهوری اسلامی ایران نه تنها قواعد بازی تعیین شده از سوی جریان سلطه را نمی پذیرد،بلکه خود به تعیین قواعد و ترسیم مختصات زمین بازی هسته ای در برابر شورای امنیت سازمان ملل متحد می پردازد.این ابتکارعمل تهران،سرآغاز حرکت تازه ای در ساختار بین المللی امروز می باشد.آنچه مسلم است اینکه الگو برداری از ایران توسط دیگر کشورهای آگاه ناتوانی کامل غرب در تعیین چارچوبهای بازی برای دیگران را در آینده ای نه چندان دور رقم خواهد زد.
منبع : روزنامه رسالت