سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

فرهنگ مجازی و هویت‌های مجازی


فرهنگ مجازی و هویت‌های مجازی
فضای سایبر یک جامعه دیگر است. با ساختار تاریخ و فرهنگ خاص خود. افرادی که در آن به تعامل با یکدیگر می‌پردازند. مشابه تمام فعالیت‌هایی را که در فضای واقعی انجام می‌دهند دارند. گروه تشکیل داده، عضو می‌پذیرند، تبادل اطلاعات می‌کنند، سفر می‌کنند و ...
در عصر اطلاعات و گسترش خطوط ارتباطی فراگیر سایبر توانسته است جای خود را در فضای سنتی ارتباطی باز کند. لذا پرداختن به آن در جهت شناخت لازم می‌نماید. در این مقاله به بررسی فرهنگ سایبر و نظریات مربوط به آن می‌پردازم.
مسائلی که برای نظریه‌‌پردازان در حوزه فرهنگ در فضای مجازی مطرح می‌شود عبارت است از مسائلی چون شکل‌گیری فرهنگ جدید، بازنمایی و درک از واقعیت مجازی و هویت. اهمیت و قدرت اشکال اجتماعی مانند اجتماعات مجازی و گفتمان فضای مجازی در فرهنگ عامه و حوزه‌های دیگر.
پس از آنکه فضاهای مجازی مطرح گشتند به تدریج خرده فرهنگ‌های مجازی به تبع آن پا به عرصه ظهور گذاشتند. آنچه که این خرده فرهنگ‌ها را به وجود آورد جماعت‌های مجازی بوده‌اند و از آنجا که هر فرهنگی ساخته و پرداخته فضای خود است فضای مجازی نیز فرهنگ خاص خود را پروراند. جماعت‌های مجازی نیز در چنین فضایی ضمن آنکه فضای خاص خود را دارند هویت‌ها را در آن تعریف می‌کنند.
آنچه که مهم است چگونگی این هویت‌هاست؟ آیا همانند که با آن در فضای واقعی شناخته می‌شوند؟ یا هویتی فراتر از هویت وجودی واقعی افراد است؟
هویت‌ها در فضای سایبر انعطاف‌پذیر و قابل تغییر می‌باشند.
منظور از انعطاف‌پذیری هویتی آن است که افراد می‌توانند در فضای سایبر به دلیل عدم وجود راهنماهای چهره‌ای از خودبازنمایی دیگری را نشان دهند.
فضای سایبر و جذابیت‌های آن به تدریج مورد توجه بسیاری از نظریه‌پردازان قرار گرفت و به تدریج مفاهیم جدیدی در این باره مطرح گشت که در ادامه به تعدادی از این نظریات و اصطلاحات اشاره می‌کنم.
۱) سایبر فمینیسم:
در سال ۱۹۹۸ شرکت داده‌های بین‌المللی اعلام کرد که در چند سال آینده تعداد زنان کاربر اینترنت در ایالات متحده از مردان بیشتر خواهد شد در حالی که زنان در ابتدا کمتر از ۳ درصد کاربران اینترنت در آمریکا را تشکیل می‌دادند. سایبر فمینیسم در ابتدا به انگیزه مخالفت با گفتمان‌های ضد فمینیستی ظاهر شد گروهی از پیشروان حوزه سایبر فمینیسم ادعا کردند ذهنیت زنانه می‌تواند منطق فناوری را دگرگون کرده و خسارات ناشی از آن را کم کند. آنها معتقد بودند باید از فضای مجازی برای همه‌گیر کردن گفتگو در مورد اموری مانند هویت، ارتباط، قدرت و جنسیت استفاده کرد. آنها این کار را نه تنها برای بررسی نظریه‌ها بلکه به عنوان روشی برای تعیین نقش زنان در ابتدای قرن بیستم توصیه می‌کنند.
۲) قدرت مجازی:
بر طبق تعریف جردن قدرت مجازی به سه قسم تقسیم می‌گردد: فردی، اجتماعی و تصوری.
الف) فردی: نوعی از قدرت در مورد فرد وقتی اتفاق می‌‌افتد که او به توانایی لازم برای دسترسی و استفاده از امکانات برای تماس با دیگران برسد.
ب) اجتماعی:
زمانی که برای یک گروه این توانایی به وجود بیاید نوع اجتماعی این نوع از قدرت ایجاد می‌شود.
ج) قدرت مجازی تصوری زمانی واقع می‌شود که یک ایدئولوژی، جنبش یا حرکت اجتماعی به امکانات جدید ارتباطی دسترسی پیدا کند.
۳) سایبر پانک:
ترکیبی از دو کلمه سایبرنتیکس و پانکس است. این واژه بر روی مسائلی همچون هکرها، فناوری‌های ارتباطی پیچیده، کامپیوترها، هوش مصنوعی و غیره متمرکز می‌شود.
۴) روابط مجازی:
در این پدیده دو یا چند نفر از طریق کامپیوتر باهم ارتباط برقرار می‌کنند و برای هم پیام‌هایی تحریک کننده و حتی غیراخلاقی و جنسی می‌فرستند. روابط مجازی انواع مختلف صوتی، تصویری، نوشتاری و ... دارد. این روابط می‌توانند در زمان پایدار یاناپایدار باشند.
۵) دموکراسی سایبر:
مفهومی است که در آن اینترنت به عنوان عامل ارتقا دهنده مشارکت و به تبع آن دموکراسی دیده می‌شود.
۶) سایبر درام:
مفهوم سایبر درام را مورای (۲۰۰۲) مطرح کرد. از نظر او ظرفیت‌های موجود در فضای مجازی باعث می‌شود بقیه رسانه‌ها از جمله تلویزیون رفته رفته خود را در شکل جدید در فضای مجازی مطرح کنند.
۷) اعتیاد اینترنتی:
یونگ (۱۹۹۶) معتقد است اعتیاد اینترنتی به معنای استفاده بیش از حد از اینترنت است که گاهی به بیماری‌های جسمی یا روانی منجر می‌شود. از دید او اتاق‌های گفتگو منبع اصلی اعتیاد اینترنتی هستند. برخی محققان نظر او را مورد نقد قرار می‌دهند کسانی مانند شرر معتقدند اعتیاد به اینترنت با اعتیاد به موادمخدر نه به لحاظ پیامدهای روانی و نه به لحاظ پیامدهای جسمی قابل مقایسه نیست و بنابراین به کار بردن لفظ اعتیاد برای استفاده بیش از حد از اینترنت چندان منطقی به نظر نمی‌رسد.
۸) افسردگی اینترنتی:
واقعیت در مورد اینترنت این است که گاهی این رسانه جدید باعث بروز یکسری پیامدهای روانی برای کاربران می‌شود. به عنوان مثال اینترنت امروزه بخش بزرگی از زمانی را که می‌توانیم با خانواده بگذرانیم به خود اختصاص می‌دهد و تمامی حوزه‌های فعالیت روزمره را تحت شعاع قرار می‌دهد. و از همه مهمتر آنکه برقراری ارتباط واقعی را با افراد واقعی محدود می‌کند. مواردی از افسردگی بر اثر استفاده مداوم از اینترنت مشاهده شده که ثابت می‌کند این افسردگی چیزی بیش از یک فرض است.
۹) قماربازی اینترنتی:
قمار بازی اینترنتی هر نوع فعالیتی است که از طریق اینترنت صورت می‌گیرد و شامل نوعی شرکت در قرعه، شرط‌بندی یا انجام فعالیتی مبتنی بر بخت و اقبال با هدف رسیدن به پول، جایزه، یا نوعی امتیاز است (علیرضا دهقان، ۱۳۸۴.) ویژگی‌های روانشناختی و انسانی فضای مجازی و نظریه‌های ارتباطی با روانشناسی ارتباط نزدیکی دارند که در ادامه به ویژگی‌های روانشناختی فضای مجازی می‌پردازم:
۱) کاهش احساسات:
به دلیل اینکه اغلب ارتباطات در این فضا به صورت نوشتاری است اغلب، فاقد احساسی است که در فضای واقعی از طریق قدم زدن، سخن گفتن و ... به دست می‌آید. افراد با وجود امکانات ارتباطی در فضای مجازی دیگر اهمیتی به کیفیت روابط نمی‌دهند. و این مسئله به کاهش بیشتر احساسات منجر می‌شود.
۲) متن‌گرایی:
علی‌رغم امکانات چند رسانه‌ای موجود در فضای مجازی هنوز هم قسمت عمده‌ای از ارتباطات در فضای مجازی را ارتباطات متنی در قالب ایمیل و چت تشکیل می‌دهد. ارتباطات متنی می‌تواند شکل جدیدی از هویت مجازی را شکل دهد این امر شاید بتواند اسکان تقویت قدرت تکلم را از فرد گرفته و توانایی فرد رادر بیان و گفتگو کاهش دهد.
۳) دریافت‌های جایگزین:
در ارتباطات مجازی شما می‌توانید دیوارها را بشکنید، به حوزه خصوصی دیگران وارد شوید و حرف‌هایی که حاضر نیستند در ارتباط چهره به چهره به شما بگویند را بشنوید.
۴) جایگاه‌های مساوی شده:
با کمی چشم‌پوشی می‌توانیم مدعی شویم که جایگاه طرفین گفتگو در ارتباطات مجازی برابر است. برخی از متخصصان به این ویژگی فضای مجازی دموکراسی شبکه می‌گویند.
۵) فرامکانی: نقش جغرافیا در تعیین ارتباطات مجازی بسیار کمتر از نقش آن در ارتباطات واقعی است. به عنوان مثال یک مرد تاجر آمریکا می‌تواند از طریق یک پایگاه ارائه دهنده خدمات اینترنتی در آلمان با یک متخصص امور تبلیغاتی در ایران ارتباط برقرار کند البته این ویژگی‌ از لوازم جهان مجازی در عصر اطلاعات و فناوری است. اینکه مرزها برداشته می‌شود.
۶) گوناگونی اجتماعی:
در اتاق‌های گفتگو، افراد مختلف با جایگاه‌های اجتماعی متفاوت در مورد یک یا چند موضوع خاص به گفتگو می‌نشینند و نظرات خود را بیان می‌کنند این امر گرچه کاربر را به تبادل اطلاعات وا می‌دارد اما قطعا از لحاظ کیفی با تشکیل چنین اجتماعاتی در فضای واقعی قابل قیاس نمی‌باشد.
۷) قابلیت ذخیره‌سازی:
یکی از خصوصیات برجسته ارتباطات مجازی قابلیت ذخیره‌سازی محتوای آن است. بدون آنکه در محتوا دخل و تصرفی صورت گیرد.
اینکه فرهنگ مجازی برخاسته از فرهنگ‌های واقعی است یا فرهنگ خاص خود در فضای مجازی ست چیزی است که نظریه‌پردازان مورد توجه قرار داده‌اند.
اندرسون معتقد است که: ارزش‌های فرهنگ مجازی، ارزش‌های گفتاری، قابل دسترس، آزاد و دارای واکنش سریع هستند.
ناپفر و مورس ماهیت مردسالارانه فرهنگ مجازی را بررسی می‌کنند. در عین حال، کولکو معتقد است که اعضای (که عمدتا آنگلو - آمریکایی‌اند) جوامع مجازی جدید، ارزش‌‌هایی (عمدتا آمریکایی) از فرهنگ بومی خود نیز با خود وارد این جوامع می‌کنند.
لوی می‌گوید: «فرهنگ مجازی بیانگر پیدایش یک فرهنگ متفاوت جهانی و جدید است،‌ چرا که از عدم تعصب در فهم از جهان برگرفته شده است.» و هیلی فضای مجازی را فضایی میان تمدن و صحرانشینی می‌داند که در آن گرایشات و گزینه‌های فرهنگی را می‌توان انتخاب کرد.
هر فرهنگی در کل می‌تواند خرده فرهنگ‌هایی را در بطن خود داشته باشد. در مورد آنکه آیا فرهنگ مجازی هم خرده‌فرهنگ‌هایی دارد یا نه نظریات زیادی بیان شده است.
کستلز «فرهنگ هکری» را به تفصیل بررسی کرده است. لئوناردی فرهنگ آن لاین و طرح‌های وب سایت اسپانیایی‌های ایالات متحده را مورد مطالعه قرار می‌دهد و گیبس و کراس تصاویری را که خرده فرهنگ‌های مختلف اینترنتی به کار می‌برند مورد بررسی قرار می‌دهند. اما شماری از پژوهش‌ها به جای موضوع‌بندی و توصیف خرده فرهنگ‌های فضای مجازی، به حاشیه رانده شدن یا عدم دسترسی برخی گروه‌های فرهنگی را به فضای مجازی مورد بررسی قرار داده‌اند. مثلا هوو می‌گوید: تفاهم‌های مهم ارزش‌های فرهنگی، فضای مجازی را برای آمریکایی‌های بومی (اصیل) نامناسب می‌کند.
کنیستون و هال آماری در مورد زبان انگلیسی و غلبه غرب در اینترنت ارائه می‌کنند؛ آنها اظهار داشته‌اند که %۹۵ جمعیت هند- به دلیل اینکه از زبان انگلیسی سلیس محروم‌اند، عملا ازکامپیوتر استفاده نمی‌کنند. اندرسون معتقد است «سنت‌های اومانیستی لیبرال فرهنگ عربی» از عالم فضای مجازی محرومند نه به این دلیل که به رسانه‌های جدید وارد نشده‌اند بلکه به این دلیل که آنها به معنای دقیق کلمه تحت الشعاع ارزش‌های فرهنگی وابسته به زبان و فرهنگ غالب فضای مجازی قرار گرفته‌اند.
فریس، مورس، و ناپفر نیز معتقدند که فرهنگ جنسی فضای مجازی می‌خواهد زنان را از دنیای مجازی بیرون کند. جالب اینکه داهان از فضای عمومی آن لاین محدودی در اختیار اسرائیلی‌های وابسته به اکثریت یهودیان ساکن در اسرائیل گزارش می‌دهد. این نویسنده به جای آنکه به این نتیجه برسد که فرهنگ آنگلو- آمریکایی در اینترنت غالب است، قاطعانه می‌گوید این عدم تعادل نشانگر آن است که محرومیت اجتماعی و سیاسی موجود در جامعه اسرائیل صرفا در فضای مجازی، منعکس شده است. داویس از امکان محرومیت از فرهنگ ابزاری جهانی (تکنو فرهنگ) به واسطه تفاوت و تنوع ارزش‌ها و گرایشات انسانی حمایت می‌کند.
گذشته از تمام این نظرات آنچه که باید پذیرفته شود واقعیت وجود فضایی است که خواسته یا ناخواسته افراد بشری را به عضویت خود در می‌آورد. و این موفقیت را مدیون عوامل زیادی است. که بخشی از آن را شرایط کنونی جهان سبب می‌گردد. جایی که مرزها برداشته می‌شود. قومیت‌های‌ چند پاره جای خود را به ملیت واحد می‌‌دهند. انسان ایرانی. انسان آمریکایی و هر انسانی با هر ملیتی دیگر شناخته شده نیست. انسان یکی است و آن انسان جهانی است. انسانی که در جهان زیست می‌کند. در جهان ارتباط برقرار می‌کند. انسانی که فرهنگ ایرانی خود را به فرهنگ جهانی می‌بخشد. و همه اینها را مدیون فرایند جهانی سازی است.
اگرچه ارتباطات و داستان تحول آن خود پدیده بزرگی است اما چیزی جدا از این شهر جهانی نمی‌باشد و ابزاری در دستان قدرتمند جهانی سازی است. که با آن و با استفاده از جذابیت‌های گوناگونش انسان را چنان محصور خود می‌کند که دیگر فرد به آنچه خود دارد نمی‌اندیشد اینجاست که چشمان خود را می‌بندد گوش‌های خود را می‌گیرد و به روی فرهنگی دیگر می‌گشاید و ناخواسته یا خواسته فرهنگ بومی و واقعی خود را فدای فرهنگی مجازی می‌کند. فرهنگی که مجازی است اما واقعیتی غیر قابل نفی دارد به نظر من پذیرش شرایط کنونی به معنای رد آنچه که داشته‌ایم نیست. پذیرش فضای مجازی در تناقض با پذیرش واقعیت نیست انحصار این فرهنگ بیشتر جوامعی را که در پی جاذبه‌های مدرنیته از سنت خود جدا گشته‌اند و از طرفی به دلیل عدم دسترسی به ابزار مدرنیته به آن نرسیده‌اند و در حالتی از سرگردانی در این فضای انومی به سر می‌برند را بیشتر در خود حل می‌نماید. در حالی که می‌توان آنچه را که از سنت شایسته است حفظ نمود در عین حال آنچه را که از مدرنیته نیک است اتخاذ نماید. این به معنای سنت‌گرایی نیست بلکه پذیرش خوب‌ها و نیک‌هاست برای نیک‌تر شدن و خوب‌تر زیستن.
نفیسه منوچهری راد
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید