یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


ذائقه مردم را با « میوه ممنوعه » تلخ نکنیم


ذائقه مردم را با « میوه ممنوعه » تلخ نکنیم
زمان و ایام سریعتر از آنچه که تصور می کنیم در گذرند. گویی همین دیروز بود که ماه رمضان آغاز شد و همه به میهمانی حق تعالی دعوت شدیم اما یک ماه گذشت و به شکرانه این ماه عزیز نماز عید فطر را به جا آوردیم .
هر ساله به مناسبت ایام رمضان سریال هایی از شبکه های مختلف تلویزیونی پخش می شود. معمولا هر شبکه موضوعات خاص و مشخصی را ارائه می دهد و صحبت پیرامون این سریال ها نقل محافل افطاری می شود. از آنجا که دست اندرکاران و عوامل ساخت سریال ها زحمات خود را متعلق به مردم می دانند و تلاششان بر اساس کسب رضایت مردم است شایسته است نظراتی که پیرامون این سریال ها طی ماه مبارک در محافل مختلف بیان شده به سمع و نظر علاقمندان و سازندگان این برنامه ها رسانده شود.
ضمن آرزوی توفیق روزافزون برای این عزیزان ابتدا به طرح مواردی که بین اکثر این سریال ها مشترک است پرداخته سپس به مواردی خاص نیز اشاره می شود.
طی چند سال اخیر موضوع شیطان در سریال های رمضان مطرح شده است که بخصوص در سال اول به دلیل بکر بودن موضوع با استقبال خوبی روبرو شد. البته پرداختن در این حیطه می تواند بسیار گسترده متنوع و آموزش دهنده باشد. اما یک سئوال مطرح است که چرا در ماه رحمت که به فرموده حضرت حق شیطان در غل و زنجیر است در این فیلم ها اکثر موضوعات پیرامون وسوسه ها حیله ها و مکرهای شیطان است گویی در این ماه شیطان از خواب بیدار شده و به سراغ انسان ها می آید تا آنها را وسوسه کند و از راه خدا دور نماید بخصوص که درخود فیلم ها نیز مشخصا زمان فیلم ماه رمضان است .
از دیگر مواردی که نوعا در این سریال ها به چشم می خورد وجود پدر و مادرهای جاهل و خطاکاری است که بعضا با وجود داشتن ملاک های ایمانی و رعایت کردن احکام دین و یا حتی تحصیلات عالیه آنچنان رفتار می کنند که فرزندان آنها با وجود سن کم بی تجربگی عدم تحصیلات عالیه عدم اشتغال و انجام برخی خطاهای دینی و عرفی باز هم بهتر از پدر و مادر خویش می فهمند و عمل می کنند و اگر جوانی به راهنمایی های مثلا نابخردانه والدینش گوش کند عاقبتی ناگوار دارد در صورتی که اگر مقابله کرده و حرف خود را به کرسی بنشاند خوشبخت می شود.
از دیگر تشابهات این سریال ها آرایش های خانم های بازیگری است که پیر و جوان نمی شناسد و متاسفانه نه تنها از نظر دینی بلکه از نظر فنی قضیه هم به کار لطمه می زند. درتمام حالات غم و شادی مریضی یا جراحی دراتاق عمل هنگام عبادت در محل کار محیط بیرون و خیابان هیچ تغییری در آرایش بازیگران زن دیده نشده و خدا نکند که ذره ای از آن کاسته شود! در حالی که این مسئله از مواردی است که در فیلم های خارجی حتما رعایت می گردد و علاوه بر این کلا در مقابل دوربین بسیار ساده پوش و ساده رو ظاهر می شوند و درموارد خاص به خوبی گریم مطابق با صحنه را انجام می دهند. (مثلا خانمی که در ابتدای فیلم فرزندش را دزدیده اند تا انتها فیلم فقط یک دست لباس پوشیده وهرگز آرایش همتای آرایش بازیگران زن سریال های ما را نخواهد داشت . »
ساخت این سریال ها برای رسانه ای است که در سراسر ایران برای فرهنگ ها و قومیت های مختلف پخش می شود. اما آنچه که دراین فیلم ها از نظر وضعیت ظاهر و نوع پوشش و مدل های خانه و ماشین و حتی اصطلاحات و تکه کلام ها بکار رفته و نشان داده می شود نسخه ای مطابق فرهنگ کلانشهری چون تهران است که این سریال ها را برای پخش درشبکه استانی آن مناسب می گرداند. در هیچ کدام از سریال های امسال یا سالهای گذشته به عنوان نمونه اشاره ای به نوع زندگی در فرهنگ و استانی دیگر نشده است و نباید فراموش شود که بسیاری از موارد که در کلانشهر تهران اتفاق می افتد و بعضا متاسفانه عادی هم به نظر می رسد در شهرها و مناطق دیگر وجود نداشته و یا حداقل اینگونه عادی به نظر نمی رسد و توجه به این مطلب بسیار حائز اهمیت است که به لحاظ فرهنگی پیچیدن یک نسخه خاص جهت همه مناطق و قومیت های مختلف در کشور می تواند مشکلات عدیده ای را در این زمینه بوجود آورد که عمده مسئولیت آن را متوجه رسانه فراگیر و بزرگ ملی می کند.
پیرامون زمان پخش این سریال ها در ایام رمضان نیز صحبت های بسیاری پیش آمده چرا که پخش پی در پی این سریالها هر شب از چند شبکه تلویزیونی (به اضافه سریال های قبلی ) بسیار وقت گیر بوده و از زمان افطار تا پاسی از شب را در بر می گیرد.
آیا می توان نقض غرض کرد و به مردم گفت که مجبور نیستند همه را نگاه کنند! البته ممکن است عمده هدف صدا و سیما تامین سرگرمی و پر کردن اوقات مردم در کنار خانواده هایشان باشد که در جای خود قابل تقدیر است . اما مسلما تنها رسالت آن نخواهد بود و انتظار است با درک واقع بینانه تری از شرایط کنونی مهمات عدیده ای را در بحث فرهنگ سازی جامعه اسلامی درمحصولات فرهنگی و هنری که به سفارش خود این ابر رسانه تولید می شوند مدنظر قرار داد.
علیهذا زمان پخش این سریال ها نباید به گونه ای باشد که موجبات کمرنگ شدن حضور مردم را در مراسم و اماکن مذهبی فراهم آورد و یا بر دید و بازدیدها و صله رحم آنها که از سنن پسندیده ماه مبارک است تاثیرگذار باشد خصوصا در ایامی که می بایست بهترین استفاده را جهت دعا و نیایش جهت قرب الی الله بعمل آورد.
سریال ها نیز برای سی قسمت واقعا حرفی ندارند و در اکثر قسمت ها به کش دادن موضوع می پردازند و متاسفانه در قسمت آخر می خواهند همه چیز را به نتیجه برسانند و البته حسب عادت معمول در آخر زندگی شیرین می شود.
نادیده گرفتن سطح انتظارات و احساسات مردمی تنزل دادن و پایین انگاشتن سطح فهم و ذائقه عمومی و هدر دادن وقت با ارزش و مفید این ملت شریف از گناهان نابخشودنی و ایرادات مشترک وارد به این قسم سریالهای کش دار است . درهمین زمینه پیشنهادهایی را برخی دوستان داشتند که چنانچه تعداد قسمت ها به رقم واقعی ۱۳ یا ۱۴ قسمت تقلیل یابد عملی تر خواهد بود .
بطور مثال : یک شب در میان پخش شوند مثلا دو سریال در شب های زوج و دو سریال در شب های فرد یا اینکه پخش سریال ها در بین ساعات شبانه روز تقسیم شود و همه آنها به بعد از افطار موکول نشود و یک راه حل دیگر هم این است که سریال ها را در ماه رمضان تقسیم کنند.
مثلا هفته اول شبکه یک هفته دوم شبکه دو و... یا هر دهه را به پخش یک سریال اختصاص دهند. چون ظاهرا اگر سریالی تا یک هفته بعد از ماه رمضان پخش شود مشکلی پیش نمی آید!
همه ما می دانیم که پرداختن به مباحثی از این قبیل چقدر حساس بوده و ظرافت خاص خود را می طلبد که همانند چاقوی دو لبه با کوچکترین غفلت یا خطایی به جهت عکس هدف ما ضربه می زند (یعنی آنچه را که بعنوان آموزش می خواهیم مطرح کنیم تبدیل به بدآموزی نشود.) نشان دادن جز به جز بعضی از قسمتها مثل صحنه سرقت از گاوصندوق پدر خانواده چه الزامی درروند نمایش داستان این فیلم داشت (به جز پر کردن صحنه های فیلمی که می بایست به اجبار تبدیل به یک سریال سی قسمتی شود) و لذا تبعات چنین خطایی را بلافاصله چند روز بعد در صفحه حوادث برخی روزنامه ها (مثل روزنامه ایران ) می بینیم که دختر خانمی از همین فیلم ایده گرفته و از گاو صندوق پدرش در منزل سرقت نموده است .
داستانی با مضمون ارائه شده در سریال میوه ممنوعه از موضوعات کلیشه شده بعضی ازفیلم های سینمائی (مثل دنیا) در سالهای اخیر است که اکنون با تغییر (به نام هستی ) در رسانه ملی پخش می گردد. نشان دادن افرادی که دین مدارند و احکام شرعی را رعایت می کنند با مشخصه هایی همچون داشتن محاسن و انگشترهای عقیق و تسبیح به دست در حال ذکر گفتن که به کرات در صحنه های مختلف فیلم نمایش داده می شوند (و البته همچون سیب سرخی که از درون کرم خورده اند) در اینگونه فیلمها هدف گرفته شده اند. البته بدیهی است که در هر قشر و صنفی ممکن است افرادی با ریا و دورویی و تعصبات پوچ و... وجود داشته باشند که بدینوسیله دیگران شناخت پیدا نموده تا از ساده دلی آنها سواستفاده نشود یا مثلا کسی دین را با چنین پنداری نسنجد اما در این مسیر فکر آن را کرده ایم که از آن طرف بام نیفتیم و مراقب بوده ایم که با سوژه قرار دادن چنین افرادی که در این سن و سال و یا چنین مشخصاتی که در هر کوی و برزن و میان هر قوم و خویش دارای حرمت و اعتبار بوده و مورد وثوق و معتمد هر محله اند آنها را خراب نکنیم زیرا در خیلی از موارد در میان افراد و اقشار مختلف (بخصوص قشر جوان ) موثر و کارگشا بوده اند حال سئوال اینجاست که خراب شدن وجهه این افراد بجز بدبینی بی اعتباری اهل یقین ایجاد سوظن به کارهای خداپسندانه و نهایتا دوری جوانان از اهل ایمان و... چه نتایج دیگری را می تواند در برداشته باشد.
وقتی کار با ارزشی چون سریال مدار صفر درجه از آقای حسن فتحی پخش می شود پذیرفتن گاف بزرگی چون عدم وجود یک روال منطقی در کلیت و سیرداستانی میوه ممنوعه بسیار سخت به نظر می آید . حاج فتوحی پیرمرد ۷۰ ساله ای با چنین ویژگیهایی در فیلم تصویر می شود که در تمام عمر خود به جز حلال و انجام واجب و کار خیر و... چیز دیگری انجام نداده است و جز با اهل دین و مسجد سر و کار ندارد و البته در عین حال فردی بازاری و صاحب منصب یک شرکت بزرگ است که در متن جامعه و در ارتباط با مردم قرار دارد. حال در نظر آوریم در کلان شهر بزرگی چون تهران که متاسفانه آمار چشمگیری از دختران فراری در آن وجود دارد و چه بسا کاسبی جز (هم که به اعتقاد ما حبیب خداست ) در روز با چنین مواردی مواجه شود که طبیعی است برای سلامت محل کار و رسیدگی به امورات خود آنها را از محل کسب خود رانده و دور می کند آنوقت شخصی با قد و قواره حاج فتوحی چنین واله و شیدای دختری می شود که ظاهرا رفتاری موجه و عادی دارد و نشانی از بی بند و باری و اغواگری برای حاجی نداشته که چنین دلباخته اش کند. آیا در طول عمر هفتاد ساله حاجی با چنین ثروتی آن هم زمانی که جوانتر بوده هرگز چنین دخترانی (البته به مراتب فریبکارتر و حرفه ای تر) قرار نگرفته بودند که حال در این سن و سال اینگونه در مقابل کسی که جای نوه اش را دارد از خود بی خود شده و مفتضح خاص و عام گردد.
اگر این بزرگوار با چنین تله موش کوچکی به دام شیطان می افتاد هیچگاه می توانست تا سن هفتاد سالگی دوام آورده و به چنین درجه ای ازموفقیت در دنیا و ایمان در آخرت برسد ! آیا به راستی احوال روزگار و جامعه فعلی ما همچون زمان شیخ صنعان است و این قیاس درست صورت گرفته است
باز هم اگر در شخصیت پردازی این فیلم کمی دقت می شد و مثلا فردی در حال و هوای چهل یا پنجاه سال آنهم با صورت و لبانی حریص و گوشتالود و هیکل فربه و... (در مقایسه با فردی با چنین سابقه ایمانی و چهره نورانی ) قابل قبول تر به نظر می آمد ولی در روزگاری که حتی پسران جوان هم دیگر چنین واله و شیدای کسی نمی شوند و به مقوله عشق هم عاقلانه تر و آگاهانه تر می اندیشند (هوس که جای خود دارد) چگونه می توان شخصیت مورد اشاره فیلم را باور کرد
مع الوصف فرض را بر این می گیریم که استثنائا شخصی با مشخصات و ویژگیهای حاج یونس در روزگار معاصر وجود داشته باشد ولی آیارسانه ملی جایی برای پخش استثناهاست و یا هر موضوعی (بدون در نظر گرفتن حرمت و قبح آن در جامعه ) قابلیت پخش از این رسانه فراگیر را دارد
در روزگاری که این چنین از سوی دشمنان خارجی فرهنگ و اعتقادات ما مورد هجوم قرار گرفته چه مصلحتی بوده که اینگونه عمل شود و به جای نشان دادند زیبایی های ماه ضیافت الله چنین خوراک فکری را سر سفره افطار بیش از ۷۰ میلیون نفر ایرانی ببریم (البته سوای میلیون ها بیننده برون مرزی )
سریالی که در ۲۹ قسمت به تضعیف چهره وجیه فردی مذهبی که نماد تمام قد تدین بوده پرداخته چگونه در آخر سریال می تواند بر روی اینهمه اعمال ماله توجیه بکشد و باران تطهیر ببارد !
به راستی در چنین شبیخون فرهنگی قحطی سوژه است که سریالی بسازیم که جز بدبینی بین زن و شوهر بین پدر و فرزند بدبینی به افراد خیر حرف دیگری برای گفتن نداشته باشد آیا به راستی در جامعه شیعه ایرانی کم بوده اند زنان و مردانی که گمنام فقط برای رضای خدا به خلق او خدمت کرده اند
آیا کم اند سوژه های ناب و گرانمایه ای که از صدر اسلام تاکنون در فرهنگ و اعتقادات ما وجود دارند به راستی گناه حاج فتوحی چه بود که مستحق چنین عقابی بود ! او با ازدواج دختر جوانش که ثمره زندگیش است با فردی که زن و بچه دار بوده و در حال حاضر موقعیت هم سطحی با آنان ندارد مخالفت کرده است . آیا دختری که خود را عاشق و واله پدر می دانست برای یک جوان که تازه از راه رسیده ولو اینکه خوب هم باشد از خانه فرار کرده و پا روی همه اعتقادات وخانواده و عشق به آنها و حق پدر و مادر می گذارد و پدر به موجب این مخالفت چنین رسوای عالم می شود !
آیا جز این است که در کتاب خدا نام پدر و مادر بعد از پرستش خدا یاد شده است ! آیا به راستی جوانی که مورد عاق و نارضایتی والدینش قرار گیرد. مستوجب عقاب خدا می شود یا یک پدر دلشکسته !
آیا به راستی راههای بهتری برای ازدواج پسر و دختر خوب سریال وجود نداشت
آیا دختر با صبرش و پسر با نشان دادن خودش به پدر نمی توانستند عشق خود را به وصال مبدل سازند !
به راستی بدون دعای خیر پدر و مادر می توان طعم خوشبختی را چشید !
آیا خداوند نگفته است که حتی اگر پدر ومادرتان کافرند آنها را احترام کنید; پس چرا آن دختری که با رضایت پدر و مادرش ازدواج کرده چنین زندگی بدبختی برایش تصویر می کنند ولی دختری که از خانه فرار کرده عاقبت خوبی داشته و پناهگاه تک تک افراد خانواده می شود
آیا خطای پدر توجیه گناه دختر است !
اگر عاقبت پیر عابد اینگونه است از جوان کاهل چه انتظار می رود !
موارد مطروحه انتقادی جدی است از صدا و سیما که انتظار می رود در تهیه فیلم ها بخصوص در مناسبت های خاص مثل ماه مبارک رمضان حتما گروه های تخصصی و غربالگری شامل کارشناسان علمی هنری ودینی برای بررسی اینگونه فیلم ها وجود داشته باشد و اگر ادعا شود که اینکار صورت گرفته جای تعجب است که چطور عامه جامعه متوجه مسائلی می شوند که خواص آنها را لحاظ نکرده اند و اگر تا به امروز چنین گروه صاحب نظری با توجه به حساسیت های جامعه مسئولیت های دینی و فرهنگی و اوضاع بین الملل نظارت دقیق و مستمری نداشته اند از این پس نهایت رسیدگی و دقت را در تهیه چنین تولیداتی که تقریبا یکسال کاری برای آن وقت دارند را بعمل آورند.
همچنین باید نظر سنجی گسترده و کاملا علمی منطبق بر روش تحقیق پیرامون بازتاب این سریال ها و سایر فیلم ها از مردم که حق آنهاست صورت گیرد نه اینکه با پخش گزارش های کوتاه و جواب های آری یا نه خوب بود یا بد نبود در گوشه ای از اخبار صدا و سیما بسنده شود!
ضمن آرزوی توفیقات روزافزون در همه شئونات این نظام مقدس امیدواریم روز به روز شاهد پیشرفتهای چشمگیری در امر کیفیت تولیدات رسانه ای و افتخارآفرینی در زمینه های فرهنگی و هنری باشیم .
از خداوند منان خواهان کمک وهدایتش در خدمت به خلق برای همه دست اندرکاران مسئولین و دلسوزان جامعه اسلامی ایران هستیم .
هدی برات زاده
کارشناس مدیریت فرهنگی
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید