دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به سریال پرستاران


نگاهی به سریال پرستاران
در ابتدا بگویم که نگارنده رغبت چندانی به دیدن فیلم ها و مجموعه های خارجی که از شبکه های تلویزیونی ایران پخش می شوند، ندارد. به این علت ساده که این فیلم ها به قدری دچار ممیزی می شوند که انسجام داستانی خود را از دست می دهند و گاهی کاملاً بی معنا می شوند، به گونه ای که مخاطب احساس حقارت می کند و می انگارد که قدرت فهم خود را از دست داده است.
بنابراین ما در مقام منتقد و نویسنده سینمایی درباره فیلم ها و مجموعه هایی که به درستی دیده نمی شوند و گاهی فقط لاشه ای از آنها به نمایش درمی آیند، چه می توانیم بگوییم. آیا در این صورت به سازندگان فیلم ها و مجموعه هایی که مورد نقد قرار می گیرند، ستم نمی کنیم؟ مجموعه پرستاران نیز که از شبکه اول سیما پخش می شود، به احتمال زیاد شامل چنین تغییراتی شده است.
زمان بندی معمول مجموعه های تلویزیونی اغلب ۴۰ تا ۵۰ دقیقه است اما اغلب مجموعه های خارجی که در ایران به نمایش درمی آیند، تا حد ۳۰ دقیقه یا کمتر تقلیل پیدا می کنند و حتی سیر داستان و نوع مکالمات و گاهی نسبت آدم ها نیز تغییر می پذیرند.
مجموعه پرستاران نیز گاهی چنان مغشوش است و تدوین مغشوش و پرش واری دارد که به نظر می رسد بسیاری از صحنه هایش حذف شده اند، کما اینکه چند سال پیش برای مجموعه پرمخاطب پزشک دهکده نیز چنین اتفاقی افتاد و چند قسمت از نسخه اصلی این مجموعه را دیدم و متوجه شدم که آنچه ما در تلویزیون خود می دیدیم، به یمن ابتکار تدوین گران و مدیران دوبلاژ یکسر داستان متفاوتی داشته است. البته مجموعه هایی از این دست صرفاً برای مصرف و تفنن ساخته می شوند و در اصل نیز چندان قابل توجه نیستند و بنابراین ممیزی آنها چندان دریغ و حسرتی برنمی انگیزد.
اما برای تفنن و سرگرمی نیز لااقل می باید با داستانی مواجه شد که شروع و وسط و پایان داشته باشد و مخاطب را سردرگم نکند. به همین دلیل تماشاگر بیشتر ترجیح می دهد که فیلم ها و مجموعه های ایرانی را ببیند. چرا که فیلم های خودی از فکر تا اجرا از فیلترهای مختلف عبور می کنند و کاملاً پاستوریزه می شوند و لااقل با ممیزی های شوک آور انسجام داستانی خود را از دست نمی دهند. مجموعه استرالیایی پرستاران نیز مجموعه ای متفنن و سری دوزی شده است که صرفاً برای سرگرمی ساخته شده است.
این مجموعه از سال ۱۹۹۸ در چرخه تولید قرار گرفته است و تاکنون حدود ۳۳۰ قسمت از آن ارائه شده است و از این میان حدود ۱۹۰ قسمت از آن نیز سهم ما شده است. مجموعه در لوکیشن های معدود و با آدم های معدودی اتفاق می افتد و به شکل سهل انگارانه ای به اجرا درمی آید و به سرعت نیز از تولید به مصرف می رسد اما با این همه مفرح و سرگرم کننده است و مخاطب ساده اندیش را به خوبی جلب می کند و به گفته روابط عمومی شبکه اول حدود ۵۳درصد از مردم را جلب کرده است.
این درصد برای مجموعه ای خارجی و جرح و تعدیل شده کاملاً رضایت بخش است و نشان می دهد که مجموعه پرستاران بین مردم جا باز کرده است. مردم خسته اند و خسته از کار برمی گردند و پای سفره شام می نشینند و چشم به صفحه تلویزیون می دوزند و مجموعه هایی را می طلبند که راحت الحلقومی باشد و تاثیر آزارنده ای بر اعصاب و روان نگذارد و مخاطب را برای خوابی خوش و با رویایی شیرین آماده کند.
مجموعه پرستاران از این نظر به خوبی به نیاز مخاطب پاسخ می دهد. این مجموعه به طور غالب در بیمارستان اتفاق می افتد و به ارتباط پرستاران و پزشکان با بیمارانی می پردازد که پاره ای از آنها، حتی بیماری های لاعلاجی دارند. در واقع سازندگان این مجموعه از فضایی بهره می گیرند که بالقوه ظرفیت سرگرمی آفرینی ندارد و حتی می تواند مایه اضطراب و افسردگی شود. سلامت یکی از بزرگترین موهبت های انسانی است و بیماری پیش درآمد میرایی است و هیچ کس از رفتن به بیمارستان احساس رضایت نمی کند اما لذت تراژیک در این است که ما در فضای امن بنشینیم و رنج دیگران را ببینیم و از اینکه خود رنج نمی بریم احساس امنیت و آرامش کنیم. اما پرستاران حتی نمی خواهد به ما لذت تراژیک ببخشد، نمی خواهد ما را با واهمه های انسانی مواجه کند، بلکه خیلی راحت می خواهد به ما رویا بفروشد و بگوید که حتی در فضای غمگین بیمارستان نیز می توان سرخوش بود و لذت برد و زندگی کرد.
در این مجموعه اغلب بیماران حتی آنهایی که مبتلا به بیماری های لاعلاج و خطرناکند، سرانجام سلامت خود را باز می یابند.
ارتباط پزشکان و پرستاران با بیماران انسانی و اخلاقی است و حتی با بیماران عصبی و ناسازگار نیز رفتار بردبارانه ای دارند. در موارد معدودی هم که دچار خطا می شوند یا احساس گناه می کنند و تغییر روش می دهند یا اینکه از جانب مقام های بالاتر مورد توبیخ قرار می گیرند.
ارتباط صنفی پرستاران و پزشکان و خدمه بیمارستان انسانی و بهنجار است. البته گاهی جدل های گذرنده ای روی می دهد که با تدبیر افراد عاقل تر همه چیز ختم به خیر می شود. هر وقت مشکلی برای همکاری به وجود بیاید دیگران به تکاپو می افتند و به هر شکلی که شده مشکل اش را برطرف می کنند. مجموعه لحن سرخوشانه ای دارد و از صحنه های تلخ به سرعت می گذرد تا امید بیافریند و شادی های زندگی را ترسیم کند.
در واقع مجموعه به ما پیام می دهد که اصلاً نگران نباشید، ما تلخ ترین کابوس ها را به رویایی شیرین بدل می کنیم همچنان که تجربه تلخ بیماری و بیمارستان و مرگ را به لحظات سرخوشانه زندگی بدل کرده ایم. اما آیا این تصویر با واقعیت همخوان است؟ ما در سرزمین خود چنین موقعیت هایی را تجربه نکرده ایم. آیا در استرالیا چنین است؟ فیلم به ما می گوید آری اما واقعی بودن جغرافیای فیلم مهم نیست. مهم رویایی است که محقق می شود.
در جهان فیلم همه چیز زیبا و بهنجار و لذت بخش است. در واقع فیلم به ما رویا می فروشد و در این زمینه اصلاً کم فروشی نمی کند. راج کاپور که یکی از اسطوره های سینمایی رویافروش هندوستان بود، در روزهای پایانی عمر خود، در پاسخ به این پرسش که راز موفقیت خود را در چه می دانید، جواب داد؛ من رویا می فروختم و مردم به این رویا احتیاج داشتند.
سینمای امریکا نیز اغلب رویا می فروخت و معمولاً نیز از جانب منتقدان چپ اندیش مورد انتقاد قرار می گرفت که واقعیت های جامعه را مورد تحریف قرار می دهد و بر روی بی عدالتی ها پرده می کشد. سینمای تجاری سابق ایران نیز ملهم از ملودرام های رویافروشانه هند، از همین شیوه تبعیت می کرد و واقعیت را نفع اسطوره و رویا تعریف می کرد.
آیا رویافروشی مذموم نیست؟ در گذشته با قاطعیت می توانستیم بگوییم هست. اما امروزه در بسیاری از آرای قطعی می توانیم تردید کنیم. امروزه امکانات دیجیتالی این فرصت را به همه می دهد که زشتی های جهان را تصویر کنند و در چشم به هم زدنی به تمام دنیا بفرستند. مردم بام تا شام زشتی ها را یا به چشم خود می بینند یا از رسانه های خبری مختلف دریافت می کنند. بنابراین گاهی لازم است که به رویاهای خود چنگ بزنند تا زشتی های جهان را فراموش کنند. به قول لنگستون هیوز؛ به رویاهایتان بچسبید زیرا اگر رویا بمیرد، زندگی چون پرنده شکسته بالی است که نمی تواند پرواز کند.
ما در مرکز جهان نیستیم و نمی توانیم برای مردم نسخه بپیچیم که از چه لذت ببرند. اگر مردم مجموعه پرستاران را مصرف می کنند و لذت می برند، نوش جانشان. مجموعه هایی از این دست یک بارمصرف می شوند و به سرعت از یاد می روند و چندان نباید جدی گرفته شوند.
بهزاد عشقی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید