دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

از نیویورک تا غزه


از نیویورک تا غزه
فاجعه بشری و نسل کشی آشکاری که این روزها در نوار غزه از سوی رژیم صهیونیستی علیه ۱.۵ میلیون فلسطینی رقم می خورد نمی تواند با نتایج و مصوبات کنفرانس اخیر ادیان در نیویورک بی ارتباط باشد. کنفرانسی که سه هفته گذشته در پوشش «دین» و با حضور سیاست بازانی چون جورج بوش، شیمون پرز، تزیپی لیونی و... احداث دالان مخفی عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل و تطهیر جنایات و تجاوزات رژیم صهیونیستی را در دستور کار خود قرار داد و اینک با کشتار ددمنشانه مردم گرسنه و تشنه فلسطین در نوار غزه، چهره واقعی آن نمایان تر شده است. تنها یک روز پس از کنفرانس ادیان، رژیم صهیونیستی با حمله موشکی به منطقه ای در شمال غربی غزه دور تازه ای از حملات وحشیانه اش را علیه فلسطینی ها کلید زد و امروز ابعاد این بحران انسانی آنچنان دهشتناک و حزن انگیز است که نمونه آن در دهه های گذشته تاریخ بشریت نادر و کمیاب است. در هزاره سوم و در شرایط و فضایی که ندای حقوق بشر کشورهای غربی گوش فلک را کر کرده است و مدام در هر اجلاس و کنفرانس و نشستی در نقاط مختلف دنیا مدعیان مبارزه با خشونت وتروریسم بر طبل صلح می کوبند و سرود انسانیت می سرایند و آهنگ مذاکره می نوازند؛ رژیم صهیونیستی به پشتوانه آمریکا و متحدانش با بستن گذرگاه ها و جلوگیری از ورود سوخت و مواد غذایی و حملات گسترده به مردم بی گناه، وقیحانه و آشکارا به قتل عام ساکنان این منطقه مبادرت می ورزد.
محاصره و تحریم غزه و نبود دارو، آرد، غذا، سوخت و مایحتاج اولیه از سویی و تعطیلی نیروگاه های برق و مراکز درمانی و بهداشتی، آلودگی آب های آشامیدنی و تجاوزات و حملات رژیم غاصب صهیونیستی از سوی دیگر؛ وضعیت اسفناکی را بوجود آورده که تحمل آن برای مردم مظلوم این منطقه بیرون از توان و طاقت است. بدیهی است اقدامات ضد انسانی رژیم صهیونیستی در نوار غزه و کشتار و مرگ تدریجی زنان، مردان، کودکان و سالخوردگان بی سلاح و بی دفاع مصداق عینی نقض قوانین بین المللی و ارتکاب جرم و جنایت علیه بشریت است که در پرتو ائتلاف با قدرت های غربی انجام می شود. اما آنچه در این میان گستاخی و بی شرمی رژیم صهیونیستی را موجب شده است نقش خیانتکارانه و سازشکارانه پاره ای دول عربی است. بطوری که ایهود اولمرت نخست وزیر مستعفی رژیم صهیونیستی در همین ایام و در حالی که این رژیم برخلاف تعهداتش به پروژه های شهرک سازی در فلسطین ادامه می دهد و تمامی گذرگاه های نوار غزه از جمله گذرگاه «ناحل عوز» ویژه سوخت رسانی به غزه را بسته است و بر شدت تجاوزاتش افزوده است؛ با خوش بینی خاصی از سازش و صلح با فلسطینی ها خبر می دهد! در همین راستا، چند ماه قبل احمدابوالغیط وزیر امور خارجه مصر برای آنچه او توقف مناقشه اسرائیلی- فلسطینی خوانده بود پیشنهاد داد نیروهای عربی به نوار غزه اعزام شوند.
این پیشنهاد- که با مخالفت قاطع حماس و بیشتر گروه های فلسطینی مواجه شد- در واقع در جهت مشروعیت بخشیدن به رژیم صهیونیستی و رو در رو کردن فلسطینی ها با اعراب و در نهایت تشدید اختلافات داخلی فلسطینی صورت گرفت و به دنبال آن طرح های دیگری - بخوانید ترفند- نیز مطرح شد. لیکن این خدعه و نیرنگ به برکت بیداری گروه های فلسطینی- خصوصاً حماس- در نطفه خفه شد و «خط مقاومت» تداوم یافت. پروژه متوقف کردن «خط مقاومت» ماه گذشته و با هدف مباح ساختن «خط سازش و تسلیم» و عادی کردن روابط اعراب و اسرائیل در قالب کنفرانس ادیان و با مباشرت بی دریغ عربستان رقم خورد و آنچنان اسرائیلی ها از همراهی ملک عبدالله به وجد آمده بودند که روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» به نقل از بان کی مون دبیرکل سازمان ملل نوشت: «این اجلاس کاملا منحصر به فرد بود چرا که در ضیافت شام آن شیمون پرز به عنوان رئیس رژیم صهیونیستی در کنار پادشاهان و سران عرب نشست و آنان در کنار هم و با یکدیگر غذا خوردند.» بدین ترتیب آنچه امروز بیش از همه سبب تجاوزات و گستاخی های رژیم صهیونیستی می شود ناشی از خیانتی است که بعضی کشورهای عربی به همراه تشکیلات خودگردان فلسطین برای هموارسازی خط سازش و تسلیم مرتکب شده اند. مقارن با این فضا، رژیم صهیونیستی از فرصت بدست آمده استفاده می کند و با تشدید حملات و تجاوزات به نوار غزه درصدد است ابتکار عمل «صلح در مقابل زمین» را عینیت بخشد.
چرا که با توجه به شکست این رژیم در جنگ ۳۳ روزه از حزب الله لبنان و افزایش دامنه اختلافات میان سران رژیم صهیونیستی، چالش های این رژیم تا جایی ادامه یافت که ایهود اولمرت نه تنها از کابینه استعفا کرد، بلکه صراحتا اعتراف کرد که تحقق آرزوی دیرین از نیل تا فرات غیرممکن است. از همین روی، اولمرت در توضیح نظریه «خاورمیانه جدید» استراتژی «برتری اقتصادی» را به جای «سلطه نظامی» اعلام کرد و برای این استراتژی جدید رژیم صهیونیستی تاکتیک «صلح در برابر زمین» را با محاصره غزه عملیاتی کرد. بنابراین امروز بستن گذرگاههای نوار غزه از سوی رژیم صهیونیستی بدان امید است که فلسطینی ها مقاومت شان را در مقابل باز کردن این گذرگاهها و مرزها کنار بگذارند. این بازی کثیف گرچه برخاسته از افکار پلید صهیونیست ها و غربی ها است اما متاسفانه بازیگران اصلی بعضی کشورهای عربی هستند که مدتها است در زمین دشمن دوست نمای خود - اسرائیل- بازی می کنند و سران سست عنصر آنها باید در برابر جهان اسلام پاسخگوی اعمال خائنانه و سازشکارانه خود باشند.
این ضعف و سستی و محافظه کاری کشورهای عربی و تن دادن به سازش و فاصله گرفتن از «خط مقاومت» در حالی است که رژیم صهیونیستی برای حفظ و موجودیت خود به لطایف الحیل متوسل شده تا با شکل گیری چهار ضلعی «صلح با اعراب»، «ایجاد جبهه متحد با اعراب علیه ایران»، «آتش بس با سوریه و الحاق آن به جبهه اعراب سازشکار» و «جلوگیری از اتحاد استراتژیک حماس، حزب الله و ایران» از بحران های عمیق داخلی و بن بست حیات در برابر خط مقاومت و جنبش انتفاضه نجات یابد. از باب نمونه می توان به سخنان چندی پیش شیمون پرز در سیزدهمین سالمرگ اسحاق رابین (نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی) اشاره داشت که تصریح می کند: «این رژیم دچار یک بحران داخلی عمیق است که آن را در معرض فروپاشی قرار داده است.» انتظار این است در این برهه حساس کشورهای اسلامی در برابر جنایات امروز غزه - به عنوان خط مقدم مقاومت- کوتاه نیامده و سکوت پیشه نکنند و با تمام ظرفیت و پتانسیل برای شکستن محاصره غزه تلاش کنند. چرا که در این شرایط انفعال و خمودگی گناهی نابخشودنی و تاریخی خواهد بود. آنچه باید نصب العین سران کشورهای اسلامی باشد الگوی مقاومت لبنان در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی است و در این صورت است که پروژه متوقف کردن «خط مقاومت» ناکام خواهد ماند. رهبر بصیر انقلاب سه شنبه گذشته در دیدار با میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان با تأکید بر تداوم الگوی حزب الله در جهان اسلام و ملت های مسلمان تصریح ورزیدند: «برخی تصور می کنند بازگشت فلسطینی ها به سرزمین خود محال است اما این مسئله اتفاق خواهد افتاد.» رخدادهای اخیر در منطقه نشان داده است تنها راهی که معادلات شیطانی غربی ها و صهیونیست ها را در منطقه نقش برآب می کند و ایده سازش و تسلیم را از مخیله اعراب سازشکار دور می سازد تمسک جستن بر الگوی «مقاومت» است.
منبع : روزنامه کیهان