شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

نکاتی پیرامون جشنواره فجر و سینما


نکاتی پیرامون جشنواره فجر و سینما
بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر که همچون سالیان گذشته از دوازدهم بهمن ماه آغاز شد، سرانجام در شب بیست و یکم بهمن ماه با معرفی برگزیدگان خود به پایان راهش رسید. اینکه چه کسانی و کدام فیلم‌ها حائز رتبه‌های برتری شدند، مطلبی نیست که ما بخواهیم در این نوشتار بیان کنیم. بلکه آنچه مورد نظر ماست اتفاقات این جشنواره و اثرگذاری‌اش بر آینده سینمای این مرز و بوم است.
بی‌تردید یکی از اتفاقات مبارک بعد از انقلاب، معنی پیدا کردن بسیاری از فعالیت‌های هنری و ادبی است. شعر بعد از پیروزی انقلاب سمت و سویی خاص پیدا کرد. داستان و رمان جایگاه خودش را یافت و هنرهای نمایشی همچون سینما از آن حال و هوای هرزگی و ابتذال نجات پیدا کرده و پس از انقلاب تبدیل به یک سینمای معنادار و ارزشمند شد و در این بین برگزاری بیست و هفت جشنواره تحت عنوان جشنواره فیلم فجر و اعطای جوایزی چون سیمرغ بلورین به این معنادار شدن سینمای ایران کمک شایانی کرد. پس برگزاری جشنواره فیلم فجر از جهات گوناگون حائز اهمیت و قابل تامل است.
جشنواره فیلم فجر امسال در نوع خودش یک جشنواره خاص بود. از یک طرف حضور چند کارگردان مطرح سینمای ایران مثل «بهرام بیضایی» نویدگر یک سینمای خوب در سال آتی است. بسیاری از خبرگزاری‌ها هم که این رویداد مهم هنری را تحت پوشش خبری قرار داده بودند با ارسال اخبار گوناگون بر حساسیت آن می‌افزودند. فی‌المثل ساعتی نبود که اخباری این چنین را ارسال نکنند؛ «برخورد هیئت انتخاب با یک وجب از آسمان منصفانه نبود»، «می‌گویند پستچی سه بار در نمی‌زند، فیلمی وحشتناک است»، «فیلم صداها» فیلمی پر صدا و بدون پلان خارجی، «۳۰ کشور در قالب ۱۹ شرکت در جشنواره فیلم فجر حضور داشتند» «کیفیت نامطلوب صدای سینما استقلال و ... که تمام اینها نشان از مهم بودن این رویداد بزرگ داشت.
بدون شک جشنواره امسال هم حرف و حدیث‌های خاص خودش را داشت. عده‌ای از عملکرد هیئت داوران راضی بودند و آن را بسیار منصفانه می‌دانستند و عده‌ای هم مثل گذشته اعتراضاتی بر عملکرد این هیئت داشتند و در خصوص چشم‌پوشی کردن از برخی نکات مثبت فیلم‌ها انتقاد می‌کردند. حال حق با کدام طرف است، بماند. اما آنچه در این باب می‌توان به آن اذعان داشت تولید فیلم‌های خوب و معنی‌دار در این جشنواره است که نوید دهنده سالی خوب در باب تولید و اکران فیلم‌های معنوی می‌باشد.
راجع به سینما و اینکه این هنر هفتم چقدر خوب است و چه میزان مضر، حرف و سخن‌های بسیاری است، اما در باب اینکه این هنر می‌تواند طی طریق کند و به کمال برسد، این روزها نظرات متفاوتی مطرح می‌شود که در نوع خودش شنیدنی است. چرا که در سطح جهانی این روزها بنا بر اتفاقات و تغییراتی که پیش آمده، نسبت به دنیای سینما دیدگاه‌های نه چندان مطلوبی مطرح می‌شود که بی‌تردید بر آینده این صنعت عالمگیر اثراتی خواهد داشت. چنانچه این روزها در برخی محافل هنری جهان این نظریه مطرح است که سینما و دنیای جذاب آن دیگر به پایان خط خودش رسیده است و یکی از دلایل آن هم آغشته شدن این هنر با مقوله‌ای به نام پول، ثروت و سرمایه است. یعنی مادامی که تهیه کننده و به تبع آن کارگردان فیلم در تکاپوی به دست آوردن پول و سرمایه‌ خودش است، بنابراین به نوعی، هنر فدای پول و سرمایه می‌شود. از آنجا که این روزها در سطح جهانی نسبت به سینما آن طور که قبلا بوده توجهات ویژه‌ای از جانب مردم یا همان مخاطبان نشان داده نمی‌شود- البته به جز چند فیلم جذاب و مطرح - پس این هنر رفته رفته جایگاه مردمی خودش را از دست داده و چون دیگر هنرها همچون مجسمه‌ سازی که روزگاری در اوج خودش بود، به حاشیه کشیده شده و هنر دیگری جای آن را پر خواهد کرد. جالب آنکه مدعیان این مطلب و پیش‌بینی‌ای که در درست یا نادرست بودن آن شک و تردید است، برای ادعای خودشان و اثبات آن، سینمای هالیوود را مطرح می‌کنند که چطور فیلم‌های تولیدی آن سیر نزولی پیدا کرده و هر چند تنوع و نوآوری در آن پدید می‌آید، اما این شوک هم نمی‌تواند کاری از پیش ببرد. پس باید به دنبال هنری دیگر بود. هر چند که برخی از صاحب‌نظران مدعی هستند که چه خوب است با غنا بخشیدن به سینما و استفاده‌ بهینه از میزانسن‌ها، فیلمنامه‌ها و دیگر عوامل به این صنعت تحرک و پویایی بخشید، اما، تا رسیدن به این هدف کاری بس سخت و طولانی پیش‌روست.به هر حال در پایان باید گفت جشنواره فیلم فجر هم برگزار شد و تا جشنواره بیست و هشتم که سال بعد برگزار می‌شود، یک سال فرصت است تا سینما، این هنری که یک قرن است با روح و اندیشه‌ مردمان این دیار عجین شده، تغییرات اساسی و بنیادین یابد، البته این امر زمانی محقق می‌شود که حساب سینما را از حساب صرف مادیات و سرمایه‌گذاری جدا سازیم تا این چنین به یک جایگاه بسیار عالی درعالم سینما برسیم.

اکبر خورد چشم
منبع : روزنامه رسالت