پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


غلبه احتیاط بر سیاست


غلبه احتیاط بر سیاست
اینکه آیا این الگوها در سراسر دوره وسوسه‌انگیز دو رونق نفتی برقرار بودند مشخص نیست. در ۱۹۷۳ سوهارتو ابتدا بسیار شبیه سایر دولت‌ها رفتار کرد همچنان که درآمدهای ارزی به مدت دو سال مرتب دو برابر شد.
نخستین واکنش وی، بازنگری به سمت بالای بودجه ۷۵-۱۹۷۴، دو برابر کردن حقوق کارمندان دولت، افزایش یارانه به دولت‌های استانی و گسترش برنامه‌های رفاه اجتماعی بود. اما بذل و بخشش‌های دولت در اواخر ۱۹۷۴ ناگهان کند شد که علت آن یک بدشانسی «در حقیقت خوش‌شانسانه» با مقیاس‌های بزرگ در صنعت نفت کشور به نام پرتامینا بود. این تصادف تاریخی، تفاوت‌های اندونزی از سایر صادرکنندگان را تقویت کرد و دلالت داشت که احتیاط‌ورزی سرانجام بر سیاست فراوانی غلبه می‌کند.
پرتامینا مثل سایر صنایع نفت ملی، تا حدودی از بقیه تشکیلات دولتی مستقل بود. تحت هدایت فاسد ژنرال اینوسوتوو، بیش از یک‌میلیارد دلار درآمد نفتی را از طرف دولت برای پوشش استقراض شدید کوتاه‌مدت خود استفاده کرده بود. وقتی برداشت از درآمدهای دولت برای پوشش دادن بدهی‌ها، ناکافی شد و اعتباردهندگان بین‌المللی پافشاری می‌کردند که دولت مسئولیت افتضاح پرتامینا را قبول کند، سرخوشی که رونق نفتی به‌وجود آورد به سرعت ناپدید شد. به جای آن در ۱۹۷۵ در حالی که مخارج سایر دولت‌های نفتی سر به فلک می‌زد، بدهی‌های پرتامینا به حجم عظیم یک سوم GDP رسیده بود و رتبه اعتباری کشور به شدت آسیب دید. در حالی که دولت سوهارتو دیوانه‌وار سعی می‌کرد تا با بازپرداخت بدهی‌های خارجی، وجهه‌اش را بهبود بخشد، ذخایر بین‌المللی از ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ افزایش پیدا نکرد هر چند که صادرات ۴۱‌درصد بالا رفته بود.
بحران پرتامینا آنچه را دولت‌های دیگر نتوانستند انجام دهند با اثربخشی انجام داد: سهم زیادی از ثروت اتفاقی دلارهای نفتی را عقیم‌سازی کرد. حقیقتا آنطورکه آرندت توضیح داد، ثابت شد که «یک خیر در لباس مبدل» بود چون کاربرد ضدتورمی ثروت نفت در هیچ جا نمی‌توانست بهتر از بازپرداخت بدهی خارجی باشد. بنابراین همان طورکه مخارج تا ۱۹۷۸ نسبتا به کندی افزایش یافت، تورم که در ۱۹۷۴ به اوج ۴۰‌درصد رسیده بود عملا کاهش یافت برخلاف روند تورم در سایر صادرکنندگان نفت. اثر مواج پرتامینا نیز در جاهای دیگر احساس شده بود.
اندونزی که قادر به گرفتن وام‌های هنگفت تا زمان کسب مجدد رتبه اعتباری از بانک‌ها نبود، تنها دولت نفتی بود که از نرخ‌های بهره پایین و قیمت‌های بالای نفت بین ۱۹۷۴ و ۱۹۸۰ استفاده نکرد تا برای تامین مالی برنامه‌های توسعه‌ای خویش زیربار قرض شدید برود. در عوض نسبت بدهی خارجی به GNP بین ۱۹۷۵ و ۱۹۸۰ عملا کاهش یافت برخلاف مسیری که سایر صادرکنندگان طی کردند.
با این حال بحران پرتامینا هرچند که به موقع بود، به خودی خود توضیح کافی برای مستثنا بودن اندونزی نیست. پرتامینا که یک نمونه قدرت‌مند از رانت‌جویی بود نمی‌تواند انعطاف‌پذیری غیر معمول نهادهای دولتی و مقامات حکومتی را در مقایسه با سایر کشورهای سرمایه ناکافی توضیح دهد. توضیح در عوض در مسیر متفاوتی است که این کشور قبل از بحران انتخاب کرده بود- مسیری که با منافع قدرتمند مستقر شده در کشاورزی و نه نفت و در توانایی نهادهای دولتی به انجام محدودیت‌های بودجه‌ای قابل توضیح است.
این مسیر متفاوت، نتایج مختلفی به بار آورد. برخلاف ناتوانی ایران حتی در تشخیص مشکل، کنترل‌های ارزی پرهزینه ونزوئلا و نیجریه و به تعویق انداختن تعدیل‌های لازم یا درماندگی الجزایر به خارج شدن از صنایع سنگین، دولت اندونزی قادر به تشخیص سریع مشکلات و تعریف راه‌حل‌های عملی بود. او بسیار زود اقدام به کاهش ارزش تدریجی پول ملی در برابر پول‌های خارجی کرد و موفق به حمایت از صادرات غیرنفتی شد. در حالی که سرمایه‌گذاری‌های سنگین در فولاد این خطر را داشت که به فیل‌های سفید زیان‌ده در ونزوئلا و نیجریه تبدیل شود، دولت سوهارتو برخی از پروژه‌های کلان مشکوک که تکنوکرات‌ها برنامه‌ریزی کرده بودند را با اولین نشانه کاهش احتمالی قیمت نفت، لغو یا به تعویق انداخت. اندونزی اجازه تنزل شدید در اقتصاد کشاورزی را نداد و در فاصله ۱۹۷۶ و ۱۹۸۲ واردات سرانه کشاورزی تقریبا بدون تغییر ماند. در حالی که ونزوئلا و نیجریه درصدد بودند با کاهش مالیات‌ستانی داخلی، بخش خصوصی را با خود دشمن نسازند، اندونزی از تنفس مالی ایجاد شده به خاطر افزایش قیمت نفت استفاده کرد تا یک اصلاح مالیاتی جدی را قبل از کاهش شدید قیمت نفت در ۱۹۸۶ به اجرا درآورد. احتمالا این سیاست، مهمترین تفاوت اندونزی با سایر کشورها بود.
با این حال در تفاوت‌های بین اندونزی و سایر صادرکنندگان هر چقدر که مهم هستند نباید اغراق شود. اندونزی یک شکل متفاوت از دولت نفتی است. با این که از رونق‌ها و رکوردهای دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بهتر از سایر کشورها جان بدر برد، علایم آشنا و نگران‌کننده را نشان می‌دهد. وابستگی به نفت رشد قابل توجهی کرده است و رفتار رانت‌جویی در داخل دولت و خصوصا به‌وسیله فرزندان سوهارتو نیز شدت یافته است. این رانت‌جویی به نظام اداری نفوذ کرده و اخلاق مدیریت مالی منضبط را تضعیف نموده است. در همین اثنی ارتش که منافع خوبی از این رژیم برده است، نسبت به خشم گسترده مردم از فعالیت‌های تجاری آزمندانه خانواده رییس‌جمهور و برخی از نزدیک‌ترین دوستان وی حساسیت زیادی نشان می‌دهد و درباره مساله جانشینی وی ناآرام است. درس سایر صادرکنندگان نفت در این رابطه روشن است. باید مشکلات شدید اقتصادی به این وضعیت افزوده شود، فساد سیاسی به سرعت می‌تواند تبدیل به بحران رژیم شود و اندونزی با تعجب مثل سایر دولت‌های نفتی به نظر خواهد رسید.
مهمتر از هر چیزی، ونزوئلا، ایران، نیجریه، الجزایر و اندونزی یک مسیر رشد وابسته به گذشته مشترک را طی می‌کردند که با بهره‌برداری از نفت شروع شد و اقتصادها و دولت‌ها را تغییر داد. این مسیر رشد استفاده از دلارهای نفتی را به جای سایر منابع درآمدی بشدت تشویق می‌کند، حوزه اختیارات دولت را گسترش می‌دهد، صنعتی شدن مبتنی بر منابع نفتی پذیرفته می‌شود و مخارج عمومی را بشدت بالا می‌برد.
نویسنده: تری کارل
مترجم: دکتر جعفر خیرخواهان
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد