جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


سیمای شاهچراغ در آیینه تعزیه


سیمای شاهچراغ در آیینه تعزیه
حضرت میر سید احمد بن موسی بن جعفر(ع) معروف به شاهچراغ، آیینه فضایل و کرامات و از پیشتازان دفاع از حریم دین و ولایت و مبارزه با ستم و انحراف است. منزلت عالی و الهی آن حضرت موجب شده است تا از دیرباز تاکنون وجود مقدس ایشان همواره شمع روشنایی بخش محفل صاحبدلان حق باور و اصحاب علم و اندیشه و ادب و هنر قرار گیرد و در پرتو این مهر زلال آسمانی، چه بسیار قلم‌ها و قدم‌ها که به ارادت برداشته شده تا در حد بضاعت خویش روایتگر مهری باشد شورانگیز و زوال ناپذیر.
آنچه در پی می‌خوانید گوشه‌ای از ادای دین هنر تعزیه به ساحت آن حضرت است؛
بی‌گمان نخستین تعزیه‌ها با الهام از واقعه انقلاب کبیر عاشورا خلق شده و به تدریج با مرور زمان مضامین و موضوعات دیگری به آن افزوده شده است. به این لحاظ تعزیه حضرت شاهچراغ را می‌توان در شمار تعزیه‌هایی دانست که با گذشت زمان، نیاز به آن احساس شده و شکل گرفته است. به عبارت دیگر خلق این اثر پاسخ به نیاز جامعه بوده است و مراد از جامعه تنها مردمان یک شهر یا یک استان نبوده، چنانکه نسخه‌های گوناگون این تعزیه در اقصی نقاط کشور بیانگر نیازی بسیار فراتر و گسترده‌تر است.
اجرای مجلس حضرت شاهچراغ(ع) در گذشته معمولا با عنایت به مناسبت‌ها صورت می‌پذیرفته است، یعنی گاه این مجلس در ایام شهادت ائمه اطهار(ع) و گاه در ایام دیگری به سبب ادای «نذر» برگزار می‌شده است. در واقع غالبا برگزاری مجالس تعزیه مربوط به حضرت شاهچراغ(ع) به شکل کاملا خودجوش و مردمی توسط یک یا چند نفر که «بانی» نامیده می‌شود، انجام می‌پذیرفته است.
بانی معمولا یا به جهت بهره‌مندی از ثواب اخروی و یا به لحاظ برآورده شدن نذر خویش هزینه برگزاری مجلس را متقبل می‌شده و در اینجا ذکر این نکته نیز ضروری به نظر می‌رسد که شبیه‌خوانان نیز کمتر به سودای رسیدن به مال و شهرتی به این کار می‌پرداخته‌اند زیرا ایمان مذهبی و عشق و ارادت به عترت گرامی رسول اکرم(ص) در آنان موجب می‌شد تا بدون هیچ‌گونه چشمداشتی مادی و یا فزون‌طلبی، صمیمانه قدم در این راه نهاده و به نوبه خود پیام‌رسان و مبلغ فرهنگ دینی باشند. به همین لحاظ هنر تعزیه را می‌توان هنری متعهد و پایبند به اخلاق، ارزش‌ها و آرمان‌های بزرگ الهی و دعوت به ستم‌ستیزی محسوب نمود.
● قالب ادبی تعزیه حضرت شاهچراغ(ع:)
در تعزیه حضرت شاهچراغ قالب مثنوی و قصیده به کار گرفته شده است. اوزان به کار رفته در این مجالس، عمدتا «فاعلاتن مفاعلن فعلن»، «مفاعیلن، مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن»، «مفاعیلن، مفاعیلن فعولن»، «فاعلاتن، فاعلاتن فاعلاتن فاعلن»، «مفعول و مفاعیل و مفاعیل و فعولن»، مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن»، «فعولن فعولن فعولن فعل» و ... است.
برخی از ادبا بر این باورند که علی‌رغم آنکه تعزیه روایتی منظوم و موزون و مقضی است، لیکن آن را شعر نمی‌توان به شمار آورد. زیرا دایره واژگانی در تعزیه چندان گسترده نیست و از صنایع ادبی و دیگر عناصر لازم در شعر، کمتر در آن دیده می‌شود.
کلماتی که در تعزیه به کار می‌رود معمولا واژه‌هایی پر کاربرد در گویش مردم کوچه و بازار است که به لحاظ آنکه صورت آهنگین به خود گرفته و در کنار یکدیگر نشسته و حالتی شاعرانه به خود گرفته است.
حال و هوای اشعار تعزیه به شعرهای سبک عراقی نزدیکتر است، در واقع اشعار تعزیه را می‌توان گونه‌ای از «شعر تعلیمی» به شمار آورد که در روزگاران گذشته از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار و وسیله‌ای برای آموزش و به یادسپاری آسان‌تر مفاهیم بوده است.
البته این نکته را نباید نادیده انگاشت که ایرانیان همواره برای بیان مضامین دینی کوشیده‌اند تا با زیباترین و هنرمندانه‌ترین شکل ممکن ادای وظیفه نمایند، به همین جهت همه عوامل و عناصر در تعزیه به سمت کمال در جریان است. تغییراتی نیز که در نسخه‌های تعزیه دیده می‌شود بیانگر همین واقعیت است، یعنی تلاش در جهت به اوج رسیدن.
سرایندگان تعزیه‌ها عموما اشخاصی معتقد و بیشتر تابع انتقال احساس و عواطف خویش بوده و کوشیده‌اند تا در حد بضاعت خود، با صداقت و اخلاص، دین خود را به پیشگاه اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) ادا نمایند.
در اکثر نسخه‌های تعزیه تقریبا روایت‌ها یکسان است و برش‌های خاصی مورد نظر سرایندگان واقع شده است، برش‌هایی که بیشتر جنبه‌ برانگیزاننده دارد و عاطفه و هیجانات مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
در مجالس تعزیه، عام مردم مدنظر سرایندگان بوده و به همین لحاظ فرازهایی از زندگانی پیشوایان و اصحاب آنان در نظر گرفته شده که با اجتماع ارتباط افزون‌تری را برقرار و درک آن سهل باشد. به همین سبب نمایش تعزیه حتی برای کودکان قابل فهم و جذاب است.
در تعزیه حضرت شاهچراغ(ع) مخاطب از لحظه آغاز شاهد نمایشی است که به لحظه لحظه وقوع آن اشراف کامل دارد، نمایش جدال بین حق و باطل و یا خیر و شر است.
و عجبا که بینندگان علی‌رغم آنکه بارها شاهده اجرای این نمایش بوده‌اند، بازهم عاشقانه به تماشا می‌نشینند و چشم و دل به صحنه می‌دوزند.
نمایش با روایت هجران خانواده ارجمند حضرت امام رضا(ع) و عزم سفر ایشان به جهت یاری آن حضرت آغاز و سپس به تدریج به صحنه نبرد و شهادت حضرت شاهچراغ(ع) و برادران ایشان ختم می‌شود، شهادتی که حماسه‌ای زیباست و نمایشی از جانبازی و ایثار در راه شرف.
در طی نمایش شان و جایگاه حضرت شاهچراغ(ع) همانند دیگر تعزیه‌ها محترم شمرده می‌شود و «قتلق» یا «قتلغ» که در نقش اشقیا ظاهر شده با احترام از ایشان نام برده و یاد می‌کند، هرچند که شبیه‌خوان نقش قتلق می‌کوشد تا اوج رذالت و فرومایگی عوامل دستگاه خلیفه عباسی (مامون) را آشکار سازد.
● نسخه‌های تعزیه حضرت شاهچراغ(ع:)
دو نسخه از تعزیه مجلس حضرت شاهچراغ(ع) مهمتر است؛
نسخه نخست که به نسخه تهران معروف است به کوشش آقای هاشم فیاض در مجموعه دفتر تعزیه(۵) به زیور طبع آراسته شده و توسط انتشارات نمایش چاپ و منتشر شده است. مجلس حضرت شاهچراغ(ع) در این کتاب از صفحه ۴۱ تا ۷۵ کتاب را به خود اختصاص داده است.
نسخه دوم تعزیه مجلس حضرت شاهچراغ(ع) به کوشش آقای حسن صالحی راد در جلد دوم کتاب «مجالس تعزیه» توسط انتشارات سروش چاپ و منتشر شده و به نسخه «در بند سر» مشهور است.
«در بند سر» روستایی است که حدود پنجاه کیلومتر با تهران فاصله دارد و در دامنه سرسبز سلسله جبال البرز قرار گرفته است. مردمان این منطقه کوهستانی بسیار سختکوش، استوار و صمیمی هستند و تعزیه‌خوانی در این روستا از رونق فراوانی برخوردار است.
تعزیه‌خوان‌ها در «دربند سر» این سنت را از اجداد خویش آموخته‌اند و اشعار تعزیه‌ها سینه به سینه و نسل به نسل منتقل و پس از سه قرن به تعزیه‌خوانان عصر حاضر رسیده است.
یقینا درخصوص مجلس حضرت شاهچراغ(ع) نسخه‌های دیگری در گوشه و کنار کشور و خارج از کشور وجود ندارد که امید است پیش از آنکه این آثار از بین برود، نسبت به گردآوری، نسخه‌برداری، ویرایش و چاپ و انتشار آن اهتمام گردد.
● تعزیه مجلس حضرت شاهچراغ(ع:)
در نسخه در بند سر که در کتاب «مجالس تعزیه» جمع‌آوری و منتشر شده است، از صفحه ۳۵۱ تا صفحه ۳۷۴ این کتاب را به خود اختصاص داده است.
● ساختارشناسی تعزیه حضرت شاهچراغ(ع:)
اگرچه تعزیه را هنری با هفتصد سال پیشینه می‌دانند، اما درخصوص تاریخچه نخستین تعزیه حضرت شاهچراغ(ع)، هیچ‌گونه اطلاعات دقیقی وجود ندارد همچنان که درباره سرایندگان تعزیه‌ها اطلاعات بسیار اندک است و این امر به آن خاطر است که خالق این آثار بیشتر در پی بیان خالصانه عشق و ارادت خویش به ساحت مقدس خاندان پاک وحی(ع) بوده‌اند و در این طریق می‌کوشیده‌اند تا از هر آلایشی خود را به دور دارند.
از سوی دیگر در آن برهه از زمان آفرینندگان این آثار نیازی به ذکر و ثبت و ضبط جزئیات نمی‌دیده‌اند و چه بسا مخاطراتی که در این راه وجود داشت موجب می‌شد تا بر این باور استوارتر باشند که گمنام بمانند و چندان اثری از خود در آثارشان باقی نگذارند.
نکته دیگری که نباید از نظر دور داشت، عدم امکان چاپ و ثبت آثاراست یعنی نسخه‌های تعزیه به مرور زمان دست به دست و سینه به سینه منتقل شد و به این ترتیب اگر اثری هم از سراینده و زمان سرایش در نسخه نخست وجود داشت به مرور زمان از بین می‌رفت و حتی اثر باقیمانده به لحاظ دستکاری‌های ذوقی و سلیقه‌ای در متن با تغییراتی روبرو می‌شد، چنانکه در متن‌های باقیمانده تعزیه حضرت شاهچراغ(ع) با جا به جایی بندها، کلمات و حتی مصرع‌ها مواجه هستیم که در برخی موارد این‌گونه دستکاری‌ها نه تنها موجب ارتقای اثر نشده، بلکه قافیه و وزن بعضی از بخش‌های اثر را دچار نارسایی نموده و به هم ریخته است.
ابن بطوطه جهانگرد مراکشی که در سال ۷۴۸ هجری قمری برای بار دوم از شیراز دیدن کرده است، در سفرنامه خویش درباره بقعه حضرت شاهچراغ(ع) نوشته است که تاشی خاتون مادر شاه ابواسحاق ارادت بسیار به این مزار داشته و بسیار به زیارت آن می‌آمده است، وی مدرسه و زاویه‌ای در اطراف این مزار ساخته و شب‌های دوشنبه در کنار مزار حضرت شاهچراغ(ع) مراسم باشکوهی برگزار می‌شده که قاریان و قضات و فقها و جمعی از سادات شیراز که شمار آنان را هزار و چهارصد و کسری ذکر شده است، در آن مجلس حضور می‌یافته‌اند.
این مراسم که در فاصله بین نماز عصر و شام برگزار می‌شده با اطعام آغاز و از بخش‌های مختلفی برخوردار بوده است که در پایان با نواختن طبل و شیپور و بوق (همچون سرای پادشاهان) به پایان می‌رسیده است.(شیراز - ص ۵۰۲)
با این حال در متون کهن به طور صریح از تعزیه نام برده نشده است، لیکن در این واقعیت هیچ تردیدی وجود ندارد که مزار مقدس حضرت شاهچراغ(ع) در تمامی ادوار مورد احترام بوده و در کنار مزار آن حضرت همواره دوستداران آن حضرت اجتماع کرده و ارادت خویش را به شکل‌های مختلف ابراز می‌داشته‌اند بنابراین می‌توان خاستگاه تعزیه حضرت شاهچراغ(ع) را شهر شیراز دانست که به لحاظ ادبی نیز این شهر یکی از پایگاه‌های مهم شعرو ادبیات ایران بوده است و مهد ظهور سخنورانی که آوازه‌ای عالمگیر یافته‌اند.
نکته قابل توجه در خصوص شعر و شاعران بلندآوازه شیراز، عشق و علاقه راستین آنان به آیین مقدس اسلام است که در آثار آنان نمودی بسیار چشمگیر و عینی یافته است، چنانکه این آثار در شمار عالیترین جلوه‌های ادبیات مقدس جهان به شمار آمده‌اند و شاعر با الهام از آیات قرآن کریم و احادیث و روایات، این اشعار را سروده است.
و اما همه تعزیه‌ها از لحاظ ساختاری (نمایشی، ادبی، تاریخی و غیره) ارزش یکسانی ندارند.
برخی از تعزیه‌ها از لحاظ ساختاری قابل رجوع‌تر و از مرجعیت بیشتری برخوردارند.
تعزیه‌ها عموما از ساخت درام شرقی (ایرانی) که متقارن، تکه‌تکه، حشوی، تو در تو و ... است، برخوردارند. این تعزیه‌ها دارای ساخت اپیزودیک و موزائیکی هستند.
هرمان اته درکتاب «تاریخ ادبیات فارسی» تعزیه را تداوم‌ جریان شعر فارسی دانسته و می‌نویسد: «علی‌رغم انحطاط تدریجی در داستان‌سرایی و شعر لیریک و پندیات فارسی از طرفی، و بی‌روح گشتن آثار ادبی از طرف دیگر، یک نوع شعر جدید به وجود آمد که آهسته ولی مطمئن و ثابت و سالم و نیرومند است که موضوع آن تا این زمان نه تنها نسبت به ذوق مذهبی، هنری ایرانیان، بلکه نزد تمام ملل اسلامی مطبوع بود و آن شعر نمایشی (دراماتیک) است.
نمایشی که به تعبیر پیتر چلکووفسکی سرانجام در نیمه دوم قرن نوزدهم به چنان مرتبه‌ای رسید که مورد توجه بسیاری از منتقدان صاحب نام هنر عصر قرار گرفت و شهرتی جهانی به دست آورد.
تعزیه حضرت شاهچراغ(ع) روایتی است از واقعه‌ای که به صورت زنجیره‌‌وار و مستمر آغاز و به پایان می‌رسد. به عبارت دیگر این مجلس از یک خط طولی کاملا مشخص و شفاف پیروی می‌کند و در آن کمتر از بیان نکات پراکنده و یا داستان‌های مکرر با موضوعات مختلف نشانی دیده می‌شود.
بخش عمده‌ای از نمایش دارای فضای حماسی است و در عین حالی که به نظر می‌رسد نمایش تابع رئالیسم است ناگهان مخاطب خود را در حال و هوایی ماورایی می‌یابد. حضور حضرت امام رضا(ع) به صورت غایب،‌ در لحظاتی که مخاطب می‌داند آن حضرت به شهادت رسیده‌اند و گفتگوی ایشان با حضرت شاهچراغ(ع) از ویژگی‌ها و نقاط قوت این تعزیه است که به عنوان یک تکنیک موثر در این نمایش جا افتاده است.
● مضمون نمایش حضرت شاهچراغ(ع:)
حضرت احمد بن موسی(ع) و برادران ارجمندش جناب میرمحمد و جناب علاءالدین و جناب ابراهیم جهت دیدار و یاری برادر بزرگوارشان حضرت امام علی‌ بن موسی‌الرضا(ع) تصمیم می‌گیرند تا از سرزمین مدینه طیبه به خراسان عزیمت نمایند. در مسیر راه همین که ایشان به سرزمین شیراز می‌رسند، مامون خلیفه عباسی دستور می‌دهد که هیچ‌کس از بنی‌هاشم حق آمدن به خراسان و پیوستن به امام رضا(ع) را ندارد.
دراین حال هنگامی که حضرت احمد بن موسی(ع) و همراهانش جهت به جا آوردن فریضه نماز در کنار شهر شیراز از اسب فرود آمده و در حال استراحت بودند از طرف «قتلق» والی شیراز به آنها اطلاع داده می‌شود که بنا به دستور مامون، حق ورود به شهر و نیز ادامه سفر را ندارند و تنها راه آنها بازگشت به مدینه است. لیکن حضرت شاهچراغ(ع) در پاسخ می‌فرمایند که ما برای دیدار برادرمان حضرت امام رضا(ع) عازم خراسان هستیم و در عزم خویش راسخ.
والی شیراز در مقابل پاسخ حضرت احمد بن موسی(ع) لشکری را به سمت آن حضرت روانه می‌کند تا ایشان را دستگیر نماید که موجب جنگ سختی می‌شود. در این نبرد حضرت احمد بن موسی(ع) به لشکریان قتلق شکست سختی را تحمیل می‌کند که در نتیجه قرار بر صلح می‌گذارند، لیکن در این گیر و دار خبر شهادت جانگداز حضرت امام رضا(ع) به شیراز می‌رسد و حضرت احمد بن موسی(ع) و برادرانش از شنیدن این خبر بسیار متاثر و اندوهگین می‌شوند، قتلق که در پی فرصتی برای یورش به آن حضرت بوده از این فرصت استفاده کرده و دوباره بر ایشان و همراهانشان حمله می‌آورد و می‌کوشد تا در بین برادران فاصله بیندازد، آن‌گاه نخست حضرت علاءالدین و سپس حضرت میرمحمد را مجروح کرده و برخاک می‌افکندند که حضرت شاهچراغ بر بالین آنها حاضر شده و با آنها وداع می‌نماید.
نبرد حضرت شاهچراغ(ع) با لشکریان قتلق تا به آنجا ادامه می‌یابد که سرانجام ایشان را به محاصره درآورده و به شهادت می‌رسانند.
در پایان این نمایش حضرت امام رضا(ع) که به شهادت رسیده است بر بالین حضرت شاهچراغ(ع) حضور یافته و ایشان را به حضور در محضر رسول خدا(ص) و لقای آن حضرت بشارت می‌دهند.
شخصیت‌های این مجلس تعزیه عبارتند از: حضرت احمد بن موسی(ع)، میرمحمد، علاءالدین، ابراهیم، حضرت فاطمه معصومه(س)، حضرت امام محمد تقی(ع)، قاصد، غلام، قتلق، وزیر،‌ امام رضا(ع( )غایب.)
وسایل و اسباب: طبل، شیپور، وسایل حرب، کمند، کوزه، نان و ...
دگرگونی فضا از حالت واقع‌گرایانه، به فضایی روحانی و ماورایی، که در نتیجه حضور دل‌انگیز امام‌رضا(ع) پدید می‌آید، مروری برفجایع ظالمانه دستگاه خلافت مامون، نمایش جانبازی در راه دین و دفاع از حریم امامت، نمایش جلوه‌ای زیبا از پیوند برادری و ارتباط عمیق خویشاوندی، گواهی بر پیروزی نهایی و شکست حقیقی ظالمان و ... از ویژگی‌هایی است که می‌توان به آن اشاره کرد. در واقع مجلس تعزیه حضرت شاهچراغ(ع)، نمایش بخشی از تاریخ پرفراز و نشیب صدراسلام است که روایتگر غصب حق عترت گرامی رسول اکرم(ص) و جنایاتی است که در طول تاریخ بر خاندان پاک آن حضرت به اجرا درآمد. به عبارت دیگر مجلس تعزیه حضرت شاهچراغ(ع) سند مظلومیت و حقانیت خاندان وحی است به روایت هنر شیعه.
● آینده نمایش آیینی در عصر بحران هویت:
بی‌تردید تعزیه حضرت شاهچراغ(ع) یکی از میراث‌های ارزشمند فرهنگ ایران است، میراثی با روح اسلامی و شیعی و در راستای هویت فرهنگی جامعه در عصر بحران‌ها.
به همین لحاظ ضرورت گردآوری نسخ گوناگون از این مجلس، از اهمیتی بس فراوان برخوردار است زیرا این اثر بسیار پیشتر از آنکه سینما به رسانه محبوب و آگاهی بخش‌ توده‌های مردم درآید خلق شده و هدف آن نیز، هدفی بسیار والا و مقدس بوده است.
تعزیه حضرت شاهچراغ(ع)، هنوز هم دارای قابلیت‌های بسیار شگفتی در جلب و جذب مخاطب و اطلاع‌رسانی در زمینه‌ تاریخ و فرهنگ دینی است. از این جهت جا دارد که این هنر ستایش شده در خارج از مرزهای این سرزمین مورد حمایت افزون‌تری قرار گیرد.
گردآوری متن‌های مختلف، دعوت از استادان این هنر و نیز استادان ادبیات جهت فراهم آوردن متنی کامل و بدون جا افتادگی و فاقد اغلاط و مشکلات ادبی، تلاش در جهت انتشار و اشاعه این اثر، وظیفه‌ای است که نباید نسبت به آن غفلت ورزید.
علاوه بر آنچه که در مجلس تعزیه حضرت شاهچراغ(ع) فراهم آمده، در منابع گوناگون از ایشان فضایل و کرامات دیگری نیز نقل شده است که می‌تواند بر این مجلس افزوده شود و یا خود دستمایه خلق آثار دیگری در زمینه معرفی شخصیت الهی ایشان به جامعه قرار گیرد.
در واقع با ترغیب هنرمندان عرصه نمایش، می‌توان آثاری را با خلاقیت و نوآوری در این عرصه خلق نمود و به نظر می‌رسد اگر هنرمندان بومی استان فارس به این مهم ترغیب شوند. باتوجه به حس و حال و ارتباط افزون‌تری که به سبب نزدیکی با مرقد مطهر آن حضرت دارند، در این مهم به موفقیت‌های چشمگیری نایل آیند.
امروزه عرصه نمایش دارای تعریف بسیار گسترده‌تری است و همین امر موجب می‌شود تا مسئولان و متولیان فرهنگی به دنبال راهکارهای دیگری در جهت معرفی مفاخر دینی برآیند که ساده‌ترین آن سرمایه‌گذاری در عرصه انیمیشن، تئاتر، سریال‌های تلویزیونی، تله تئاتر و فیلم‌های سینمایی در این باره است.
کامران شرفشاهی
منبع : روزنامه رسالت