پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ناگفته ها در صحنه فلسطین


ناگفته ها در صحنه فلسطین
پیام های متعددی در عملیات غزه وجود دارد كه شایسته است به درستی مورد مطالعه قرار گیرد و یكی پس از دیگری باید طوری علنی شوند كه قهرمانی های ابراز شده و در عین حال نشانه های ننگی كه از آن پرده برداشته شده است، كاملا در ملاعام قرار گیرند.
۱) عملیات انجام شده از نظر سرشت و شیوه و نتایجی كه محقق ساخت یك دستاورد بسیار بزرگ و ارزشمند است. عملیات اخیر از زمان انتفاضه اول عملیاتی محسوب می شود كه در آن شهامت بسیار و سازمان دهی بسیار دقیق و از نظر برنامه ریزی بسیار عمیق به كار گرفته شده است. سه سازمان مجری عملیات بودند:
۱) گردان های عزالدین قسام ، بخش نظامی جنبش حماس
۲) گردان های صلاح الدین، بخش نظامی كمیته های مقاومت مردمی
۳) یك سازمان جدید - كه پیش تر از آن چیزی نشنیده ایم - سازمان ارتش اسلام.
این سه سازمان طی مدت سه ماه توانستند تونلی به طول ۴۰۰ متر حفر كنند كه از زیر دیوار نژادپرستانه هم می گذشت. رزمندگان از طریق این تونل سربازان اسراییلی را در پایگاهی كه ادعا می شد بسیار مستحكم است مورد تهاجم قرار داده و دو سرباز را كشته و هفت نفر را مجروح و یك سرباز دیگر را از طریق همین تونل به اسارت بگیرند. این عملیات رهبران اسراییل را واقعا گیج كرد و فراتر از آن چنان ایهود اولمرت را دچار آشفتگی كرد كه گویی دچار جنون شده است. عبارت اخیر را من بیان نكرده ام بلكه در یك تفسیر در مورد عملیات توسط شیمون شیفر در روزنامه «هاتص» مورد استفاده قرار گرفت.
ژنرال زئیف شیف تحلیلگر راهبردی می گوید: برنامه ریزان و مجریان عملیات ثابت كردند كه برای جمع آوری اطلاعات مورد نظر و با اهمیت از توانایی های زیادی برخوردار هستند و همین اطلاعات آنها را كمك كرد كه فراتر از همه انتظارات ظاهر شوند (هاتص
۳۰/۶/۲۰۰۶) طبق گفته شیف، رزمندگان پس از این كه از جزییات پایگاه به طور كامل مطلع شدند دست به عملیات زدند.یعكوف پیری، رییس سابق دستگاه اطلاعات داخلی اسراییل «شاباك» از شهامت و جرات بسیار بالای مجریان عملیات به رغم وجود تجهیزات نظامی بسیار پیشرفته در محل عملیات، شگفت زده شد. (رادیو ارتش اسراییل
۲۹/۶/۲۰۰۶). ژنرال دان روچیلد كه عقیده دارد نباید از جرات مجریان عملیات شگفت زده شد خاطرنشان ساخت: «جراتی این چنینی برای مردمی كه دینشان اسلام است یك ویژگی عادی است ولی امر غیرمنتظره برای من توانایی های بالای برنامه ریزی در این عملیات است.» (كانال دوم تلویزیون اسراییل - شامگاهان ۲۹/۶/۲۰۰۶).
پس از انجام عملیات، ژنرال یوآف جیلنات فرمانده منطقه جنوبی در ارتش اشغالگر كه پایگاه مورد نظر تحت مسوولیت او بود، با انتقادات زیادی مواجه گردیده و حتی در مورد شایستگی های او شك و تردید ایجاد كرد طوری كه درخواست شد كه برای یافتن مقصر اصلی یك كمیته تحقیق تشكیل شود.
نباید فراموش كرد كه عملیات یاد شده علیه یك موقعیت نظامی ارتش اشغالگر صورت پذیرفته و همین امر موجب گردیده كه یك عملیات نمونه قلمداد شود و دیگر كسی نمی تواند ادعا كند كه عملیاتی «تروریستی» بوده است.گفتنی است شیفی لیفنی، وزیر امور خارجه اسراییل پیشتر گفته بود كه مقاومت فلسطینی ها در برابر ارتش اشغالگر، تروریسم محسوب نمی شود.
۲) عملیات، اشاره های مهمی به اسراییلی ها ابلاغ كرد كه مهم ترین آنها را می توان چنین خلاصه كرد:
الف) به رغم محاصره و گرسنگی دادن و بمباران با جنگنده های F۱۶ و هواپیماهای بدون خلبان باید گفت كه ملت فلسطین با سر فرود آوردن به شدت مخالفت می كند و گروه های مقاومت بر ادامه مبارزه اصرار می ورزند تا این كه حقوق از دست رفته را مجددا به دست آورند. رزمندگان با صراحت اعلام می كنند كه تجاوزها و اشغالگری های مستمر در شهرها و اردوگاه ها و كشته شدن همه روزه شهروندان هرگز از سوی فلسطینی ها بدون پاسخ باقی نخواهد ماند.
ب) مقاومت فلسطینی كه اسراییلی ها به ترور رهبرانش پناه جسته و فعالان را بازداشت و پایگاه های آنان را بمباران می كند، همچنان برای انجام عملیات توسط اعضایش از قدرت لازم برخوردار است.
مقاومت فلسطین همچنان برای انجام عملیات كه ارتش اشغالگر را به درد آورد در آمادگی كامل به سر می برد و در این راه از خداوند بزرگ كمك می گیرد و پس از آن بر عزم و اراده و قدرت ابتكار در آماده سازی و اجرا تكیه می كند. مقاومتگران به رغم برتری غیرقابل انكار اسراییل از نظر تسلیحات و داده های اطلاعاتی به وارد آوردن ضربات ادامه خواهند داد.
ج) عملیات برای جنبش حماس یك ذخیره سازی مردمی ارزشمند به وجود آورد زیرا حماس ثابت كرد كه به رغم مشغولیت سیاسی هرگز گزینه مقاومت را فراموش نخواهد كرد. انجام این عملیات به گروه هایی كه نسبت به جنبش حماس تفكری دیگر داشتند و اظهارات بسیار نامناسبی ایراد می كردند، ضربه ای دردناك و دردآور وارد كرد. بدخواهان می گفتند: حماس به طمع قدرت هرگز دیگر نمی تواند به ضربات اسراییلی ها پاسخ دهد و این عملیات برای همه آنها پاسخی دندان شكن بود.
د) عملیات و پیآمدهای پس از آن در آرام سازی تنش امنیتی میان حماس و بخش بزرگی از رزمندگان فتح نقش مهمی ایفا كرد. این عملیات موجب گردید كه درخواست های طرفین از یكدیگر تا حد بسیار زیادی كاهش یابد.افزون بر آن بعید نیست كه این عملیات در تجدید ساختار روند گفت وگوی ملی فلسطینی كمك زیادی بكند. خصوصا پس از این كه تعدیلاتی در منشور اسرا پدید آمد حماس آنرا پذیرفت. فضای به وجود آمده در منزوی ساختن طرف هایی كه بر بركناری حماس از قدرت اصرار می ورزیدند كمك زیادی كرد. آنها می گفتند درگیری اصلی ما با حماس است و نه با اشغالگران.
و) پس از پراكنده شدن قابل ملاحظه طرف های عربی از اطراف قضیه كه تا مرز همدستی نسبت به اعمال محاصره بر دولت منتخب تلقی شد، ملت فلسطین و نیروهای مبارز و مقاومتگرش ثابت كردند كه نمی توان این ملت را نادیده گرفت زیرا این ملت آن قدر توانایی دارد كه می تواند وضعیت را طوری بر هم زند كه طرف های توطئه گر علیه ملت فلسطین، انتظار آن را نداشته باشند.
۳) این كه گفته شود اسراییل با هدف آزاد ساختن جیلاد شالیت، سرباز ربوده شده به چنین تهاجم وحشیانه ای علیه غزه دست زند درست نیست. درست این است كه بگوییم ربوده شدن سرباز اسراییلی به ایهود اولمرت این بهانه را داد كه به غزه تهاجمی گسترده كند و با فلج كردن زندگی در آنجا بتواند هدف زیر را محقق سازد: سرنگون ساختن دولت حماس. من در بیان این گفته هرگز به خود تردید راه نمی دهم: اسراییل زمانی كه در تهاجم به مردم غزه و پاسخ ندادن به درخواست های ربایندگان و ابراز غرور بیش از حد و آزاد نكردن زنان و كودكان زندانی در زندان های اسراییل، راه افراط پیمود، در واقع بر زندگی سرباز ربوده شده ریسك كرده است.
درخواست فلسطینی ها درخواستی انسانی و معمولی بود و اگر دولتی رشید و بدون انگیزه انتقام و خوارسازی وجود می داشت، امری شدنی بود.
دكتر بشاره، روشنفكر برجسته فلسطینی از درز كردن اطلاعاتی در رسانه ها دو هفته پیش از ربوده شدن سرباز اسراییلی سخن گفت. دكتر بشاره می گوید: آماده سازی برای تهاجم گسترده علیه فلسطینی ها در غزه به دلیل پرتاب موشك های قسام به اسراییل صورت عملی به خود می گرفت (روزنامه الحیاهٔ - چاپ لندن ۲۹/۶). صبح روز پنجشنبه (۲۹/۶/۲۰۰۶) رادیو اسراییل به زبان عبری اظهارات ژنرال بازنشسته بنیامین بن الیعازر، وزیر امور زیربنایی را پخش كرد. او گفت: «هدف از تهاجم نظامی فقط اعمال فشار برای آزادی سرباز ربوده شده نیست، بلكه هدف نهایی سرنگون ساختن دولت حماس است زیرا ابومازن در سرنگون ساختن دولت حماس و فراخوان به انتخابات جدید، شكست خورده است.
بنیامین بن الیعازر در ادامه چنین گفت: «تهاجم نظامی اسراییل به غزه از سوی امریكا و هم چنین از سوی طرف های عربی منطقه ای كه با قضیه فلسطین مرتبط هستند با حمایت كامل روبه رو خواهد شد.»
برای تحقق اهداف مورد نیاز، اسراییل به ترور و پرتاب موشك علیه مردم بی دفاع اكتفا نكرده بلكه تخریب ایستگاه های برق و آب و بمباران پل ها و كوبیدن خیابان های اصلی غزه را در برنامه تهاجم خود گنجاند. سازمان «هیومن راتین واچ» این گونه عملیات را «جنایت جنگی» توصیف كرد.گفتنی است این عملیات به قطع برق دویست هزار خانواده منجر شد. كما این كه آب كه در مناطقی كه برای پمپاژ آن از چاه ها از مولدهای برق استفاده می شد، قطع شد. طبق گفته منابع پزشكی، زندگی در بخشهای مراقبت های ویژه متوقف شده كه زندگی شاغلان در آن بخش ها را با خطری جدی مواجه می سازد. بیمارستان ها روزانه ۲۰۰ عمل جراحی را لغو می كنند. این اقدامات كه ملت فلسطین را به شدت در تنگنا قرار داده و هدف از آن سرنگون ساختن دولت حماس است مورد انتقاد برخی نویسندگان اسراییلی قرار گرفته است خصوصا در دو روزنامه هاآرتس و یدیعوث احرونوث كه شیوه دولت اسراییل را شیوه باندها توصیف كرده اند و دیگر این كه رییس دولت عنان گسیخته شده و دچار جنون گشته است.
۴) متاسفانه موضع عربی در این قضیه ضعیف ترین حلقه بوده است. اگر بنیامین بن الیعازر ادعا كرده بود كه دولت های عربی كه با قضیه فلسطین مرتبط هستند از اسلوب ایهود اولمرت راضی باشند، سخنگوی نخست وزیر اسراییل از تفسیری كه شبكه الجزیره پخش كرده با غرور یاد می كند. گفتنی است كه شبكه الجزیره اخیرا طی یك تحلیل اعلام نمود كه دولت حماس منزوی شده و همه موضع اسراییل را مورد تایید قرار می دهند حتی كشورهای عربی در این مورد اتفاق نظر دارند.
در مورد ادعاهای اسراییل هر دیدگاهی كه داشته باشیم باید گفت كه ما از سوی كشورهای عربی به خاطر این تهاجم وحشیانه به غزه، محكومیت آشكار و قدرتمندانه را شاهد نبودیم و حتی یك انتقاد ساده علیه ایالات متحده امریكا كه تاییدگر این جنایت هاست و ادعا می كند اقدامات اسراییل در واقع «دفاع از خود است»، نشنیدیم.
متاسفانه ما شاهد بودیم كه برخی پایتخت های عربی برای استقبال از ایهود اولمرت دروازه ها را گشودند. حتی ما به چشم خود دیدیم كه اولمرت با ابومازن رییس تشكیلات خودگردان دست می دهد و این در زمانی اتفاق می افتد كه در غزه رودی از خون جاری شده است. دردآور اینجاست كه برخی كشورهای عربی برای آزادی سرباز ربوده شده میانجیگری كرده اند و تلاش آنها در واقع اعمال فشار علیه فلسطینی ها بوده است. آنها در مقابل وعده های شفاهی كه اسراییل بیان داشته كه به زودی برخی زندانیان فلسطینی را آزاد می كند به دولت حماس فشار وارد می آورند كه هر چه زودتر سرباز ربوده شده را آزاد كند.
فاجعه آمیزتر از هر فاجعه ای، نقشی بود كه دستگاه امنیتی پیشگیرانه و سازمان اطلاعات فلسطینی ایفا كرد. این دو دستگاه در كنار سازمان های اطلاعاتی اسراییل برای یافتن سرباز ربوده شده همكاری می كردند. این نقش از سوی تیپ ناصر صلاح الدین به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. تیپ ناصر صلاح الدین در تاریخ ۲/۷/۲۰۰۶ طی بیانیه ای از نقش دو دستگاه اطلاعاتی فلسطینی وابسته به تشكیلات خودگردان در جمع آوری اطلاعات به سود اسراییل در مورد اسراییلی ربوده شده در هفته گذشته پرده برداشت. مقاومتگران فلسطینی به محض روشن شدن نقش این دو دستگاه، اسراییلی ربوده شده را پاكسازی فیزیكی كرده و خود را از تیررس دو دستگاه اطلاعاتی دور نگه داشتند.
اما شگفتی بزرگ اینجاست كه رفتار وحشیانه و نژادپرستانه اسراییلی ها در روابط برخی كشورهای عربی با اسراییل هیچگونه تاثیری نداشته است و عجیب اینجاست كه از سوی افكار عمومی به خواب رفته با آن گوش های سنگین هیچ پژواكی شنیده نمی شود. این رفتار تسلیم طلبانه از سوی برخی نهادهای غربی با انتقاد و فراخوان به تحریم حتی پیش از تهاجم به غزه، روبه رو شد.
پرسش گیج كننده و خجالت آوری عنوان می شود، این است که: در رابطه با آنچه در فلسطین روی می دهد جهان عرب در كجا قرار می گیرد و چه اتفاقی باید بیفتد تا این كه جهان عرب سكوت خود را بشكند؟
منبع: الاهرام - چاپ مصر ۱۱/۷/۲۰۰۶
نویسنده: فهمی هویدی
منبع : روزنامه جوان