جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اصول‌گرایی به مثابۀ جریانی پویا و پایدار


اصول‌گرایی به مثابۀ جریانی پویا و پایدار
واژه‌ها همواره همچون نشانه‌هایی، حکایتگر جریانها و روندهای اندیشه‌ای و رفتاری بوده و هستند. طرح «اصول‌گرایی» همانند سایر موارد مشابه دارای پیشینه‌ای طولانی است و نشان می‌دهد که نظام جمهوری اسلامی کماکان دغدغۀ ارزشها و آرمانهای اسلامی را در دنیای کنونی دارد. به بیان دیگر، اصول‌گرایی، تبیین‌گر جهت‌گیری نظام اسلامی در مقایسه و در برابر سایر نظامهای فکری و رفتاری است. اصول‌گرایی، بیانگر تحولی همه‌گیر و ریشه‌ای در جامعه می‌باشد که سابقه‌ای بس طولانی دارد. این جریان، تعالی انسانی را با تعامل انسانی پیوند زده است و هدایت و سعادت بشری را از طرق رسولان باطنی و ظاهری مهیا می‌سازد. معناداری زندگی و پای‌بندی به احکام برای ارتقای منزلت انسان و درک کرامت انسانی و مسئولیت بی‌بدیلی که انسان در این عالم ‌باید انجام دهد، از تقیّدات مهم خاص این جریان است و اساسا منظور از گرایش به اصول، همین می‌باشد؛ گرایشی که مبتنی بر باور و استدلال، موفقیت حیات فردی و جمعی را در گرو پای‌بندی داوطلبانه و مومنانه به مجموعه‌ای از اصول می‌داند، لذا می‌کوشد با تقویت ریشه‌های گرویدن به این اصول و ترویج آنها، وجهه‌ای هرچه بیشتر اجتماعی و عمومی به آنها ببخشد. به عبارت صحیح‌تر، وجوه اجتماعی آنها را بیش از پیش محقق سازد. کوشش بی‌وقفه در جهت اجتماعی کردن این اصول، اقدامی فرهنگی و در سطحی جهانی است که متاثر از رفتار و سلوک پیامبران الهی، خصوصا پیامبر اعظم(ص)، در دستور کار انقلاب و نظام اسلامی قرار گرفته است.
بنابراین ‌باید «اصول‌گرایی» بسیار فراتر از اقتضائات سیاست داخلی، در مقطعی خاص درک و تبیین گردد. بدین‌ترتیب نظام اسلامی، نظامی مبلغ و مدافع اصول‌گرایی یا همان اسلام ناب محمدی به تعبیر امام‌خمینی(ره) است که این به معنای اصالت اصول یادشده و اصول‌گرایی این نظام می‌باشد. ازاین‌رو، می‌تواند معیاری برای سنجش پایداری و ارتقای شاخصهای هویتی جمهوری اسلامی به شمار آید. از آنجا که تحولات سریع، عمیق و همه‌جانبه از درون و بیرون، نظام جمهوری اسلامی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند، «اصول‌گرایی» واجد ارزشی بی‌همتا می‌‌باشد. مقام معظم رهبری، در تیرماه ۱۳۷۹ در جمع کارگزاران نظام اسلامی، با طرح این سوال که ما چگونه می‌توانیم معایب و نواقص را برطرف کنیم و فسادها را بزداییم، تاکید نمود که «این سوال بسیار مهمی است و جا دارد ذهنهای همه کسانی که به سرنوشت این کشور و این ملت علاقه‌مندند، روی این سوال متمرکز بشود. بنده معتقدم که اصلاحات یک حقیقت ضروری و لازم است و باید در کشور ما انجام بگیرد. اصلاحات در کشور ما از سر اضطرار نیست، که فلان حاکمی مورد مطالبات سخت قرار بگیرد و مجبور بشود گوشه و کناری را اصلاح کند؛ نخیر، اصلاحات جزء ذات هویت انقلابی و دینی نظام ماست. اگر اصلاح به صورت نو به نو انجام نگیرد، نظام فاسد خواهد شد و به بیراهه خواهد رفت. اصلاحات یک فریضه است.»
بنابراین، پویایی نظام جمهوری اسلامی منوط به استمرار دغدغه‌های انقلابی و اسلامی در قالب شیوه‌های متناسب با مقتضیات زمان و مکان می‌باشد. پایداری در گرو پویایی است و پویایی جمهوری اسلامی جز از طریق اصول‌گرایی میسر نمی‌گردد. متاسفانه بر اثر پیروی از چارچوبهای فکری و تحلیلی غربی در تبیین مسائل کشور، بعضاً مشاهده می‌شود «اصول‌گرایی» مقوله‌ای متضاد و در مقابل اصلاح‌طلبی شناسایی و معرفی گردیده است که این اشتباه نشانه نداشتن درکی صحیح از مبانی انقلاب اسلامی و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی است؛ نظامی که به‌رغم مشکلات فراوان توانسته است با دستاوردهایی مهم و در خور توجه در بیش از ربع قرن در کنار سایر نظامها زندگی و تعامل داشته باشد، نظامی که دارای اهداف روشنی است و این اهداف، اصول راهنمای آن به شمار می‌آیند و همچنین نیازمند ایجاد تغییراتی به منظور دوام حیات پویایش در جهان کنونی می‌باشد.
ازاین‌رو، این نظام، ضمن درک و پذیرش اصلاحات به معنای تغییرات مورد نیاز، به دلیل باور به قدرت و نقش فاعلی و کارگزاری خود و همچنین رسالت تاریخی ناشی از مسئولیتهای فرافردی مومنان و حکومتهای اسلامی، می‌کوشد جریان‌ساز و جهت‌بخش تغییرات، نه فقط در سطح ملی، بلکه در سطوح منطقه‌ای و جهانی، در راستای اصول مورد اعتقاد و باور خود باشد، چراکه این اصول، اصولی جهانی و برگرفته و مستند به وحی الهی و دین اسلام می‌باشند. مقام معظم رهبری در تبیین و اصلاح این اشتباه چنین توضیح داد که «نقطه مقابل اصول‌گرایی، اصلاح‌طلبی نیست، بلکه لاابالیگری و نداشتن اصول است و نقطه مقابل اصلاح‌طلبی هم اصول‌گرایی نیست، بلکه افساد است که در این میان، راه صحیح، اصول‌گرایی اصلاح‌طلبانه است.
ما باید ضمن حفظ اصول، روشهایمان را روز به روز اصلاح کنیم، این معنای واقعی اصلاح‌طلبی است، در حالی که اصلاح‌طلبی از نظر امریکایی‌ها یعنی مقابله با اسلام و نظام اسلامی.» ایشان، با طرح مشخصه‌هایی نظیر ایمان، هویت اسلامی و انقلاب، عدالت، حفظ استقلال همه‌جانبه کشور، تقویت خودباوری و اعتماد به نفس در همه زمینه‌ها، جهاد علمی، تثبیت و تعمیم آزادی و آزاداندیشی، اصلاحات، شکوفایی اقتصادی و رسیدگی به زندگی مردم، ابعاد اصول‌گرایی را آشکار ساخت. تامل در این موارد، علاوه بر اینکه بنیادی بودن اصول‌گرایی را برای جمهوری اسلامی نشان می‌دهد، توجیه‌کننده مخالفتهای متنوع و پیچیده دشمنان انقلاب و نظام اسلامی با اصول‌گرایی است. ازاین‌رو، با عنایت به نام‌گذاری «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» برای سال ۱۳۸۶، از یک سو، و عام بودن اصول‌گرایی، از سوی دیگر، بایسته است با تاکید و ترویج اصول‌گرایی، اصلاح و تقویت رفتارها و مواضع در سیاست داخلی و سیاست خارجی مورد اهتمام مسئولان قرار گیرد. امید است که با تلاشهای هدفمند و متعهدانه، «نام» به «صفت» بدل گردد. با توجه به اهمیت و ضرورت موضوع، این شماره را به صورت ویژه به «اصول‌گرایی» اختصاص دادیم و خوانندگان محترم را به منظور آشنایی بیشتر با ابعاد مختلف این مفهوم کلیدی به مقالات تدوین‌شده در این شماره ارجاع می‌دهیم.
منبع : ماهنامه زمانه