پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


تعـــزیه تراژدی خون و آب


تعـــزیه تراژدی خون و آب
تعزیه، شبیه خوانی یا شبیه گردانی به نمایشی اطلاق می شود که برپایه قصه ها و روایات مربوط به زندگی و مصائب اهل بیت (ع) بویژه وقایع و فجایعی که در محرم سال ۶۱هجری در کربلا برامام حسین (ع) و خاندانش گذشت بنا شده است. موضوعات اجرای نمایش های تعزیه بسیار متنوع و گسترده است، که از جمله آن می توان به «فرود آمدن جبرئیل برای آگاه ساختن پیغمبر (ص) از شهادت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) توسط دشمنان دین»، «رحلت پیغمبر (ص) » ، «رحلت حضرت فاطمه (س) »، «شهادت حضرت علی (ع) »، «شهادت طفلان مسلم»، «دعوت مردم کوفه از امام حسین (ع) برای به دست گرفتن خلافت»، «شهادت حضرت عباس»، «شهادت حر» «شهادت امام رضا (ع) » و «عروسی حضرت قاسم(ع)» نام برد. در این گونه نمایشی دو گروه خیر و شر یعنی «اولیا» و «اشقیا» یا «امام خوانان» و «شمر خوانان» در مقابل هم قرار می گیرند و مبارزه ای از رویارویی بین حق و باطل در قالبی نمایشی به تصویر کشیده می شود. نمایش تعزیه معمولاً بر بالای سکویی اجرا می شود که نشان از رتبه بالا و سرزمین مقدس کربلا و جایگاه بلنداولیای خداوند است و درتکنیک اجرایی تعزیه به هیچ روی اشقیا بر بالای این سکو راه پیدا نمی کنند مگر درموارد استثنایی چون «توبه حرابن یزید ریاحی» و بازگشت او به سوی سپاه امام حسین (ع) . در نمایش تعزیه از نشانه های بسیاری استفاده می شود که طبق قراردادی نمایشی برای تماشاگر معنی پیدا می کنند. پارچه سرخ رنگ، نشان خون؛ تشت آب، نشان رود فرات؛ دورزدن، نشان حرکت و رحیل از جایی به جای دیگر است.
در نمایش های تعزیه امام خوانان به شعر و آواز سخن می گویند و شمر خوانان با کلام و جملات خشن، سخن سرایی می کنند. به گزارش ایرنا «پیتر چلکوفسکی»؛ ایران شناس، کارگردان و تئوریسین بزرگ تئاتر جهان؛ تعزیه را «تراژدی آب» یا «تراژدی خون» می خواند وی بر این باور است که تعزیه تنها نمایشی است که به اعتقاد برگزارکنندگان آن مرگ (شهادت) شروعی بر پیروزی حق بر باطل است و مرگ امامان و خاندان پیغمبر(ص) به نشانه پیروزی آنان بر جنود شیطان محسوب می شود. در نمایش تعزیه تماشاگر واقعه را از قبل می داند و بازی سازان و نویسنده تنها نحوه وقوع را توصیف می کنند. در نمایش تعزیه، اشقیا به دنیا می اندیشند و اولیا به آخرت واین اصلی است که به آسانی همه بدکاری های اشقیا و فداکاری های اولیاء را توجیه می کند. اشقیا به زیبایی و با استفاده از تکنیک فاصله گذاری درنمایش بین خود واقعی و شخصیتی که بازی می کنند فاصله می اندازند به طوری که درهنگام شهادت اولیاء، بازی سازان نقش اشقیا خود اشک ماتم می ریزند و معمولاً از پشت ذره بین سراینده ای مؤمن و دوستدار خاندان پیامبر به خود و وقایع داستان می نگرند. در نمایش های تعزیه آگاه بودن امام و همراهانش به عاقبت کار و به این که مقدر است کشته شوند نشانگر این واقعیت است که شهادت برای اهل خدا آغاز نجات و رستگاری است.
در نمایش تعزیه هیچ قتلی به پایان نمی رسد بلکه روایت می شود حتی نقش خوانان اشقیا نیز آن هنگام که به بخش شهادت آل پیغمبر(ص) می رسند دستار از سر می گیرند و بر ظلمی که بر امام حسین (ع) و خاندانش گذشته است، گریه می کنند. در این نوع نمایش شکست خورده واقعی اشقیا هستند که به دلیل مقابله با تفکرات دینی امامان و مخالفت با راه و سیره آنان به مرگ ابدی محکومند. اما تعزیه، نمایشی ایرانی ـ آیینی و مذهبی است که ریشه پیدایش آن به آیین باستانی «سیاوشان» یعنی سوگ سیاوش و مراسم آیینی است که در زمانه دور درغم از دست رفتن سیاوش سمبل پاکی و نجابت باستانی ایرانیان برپا می شد و بعدها با ورود اسلام به ایران گونه ای جدید و زاده تفکرات شیعی مذهب و مروج احکام دینی و اسلامی از این نمایش به وجود آمد. «بهرام بیضایی» پژوهشگر و نمایشنامه نویس بزرگ ایران در کتاب «نمایش در ایران» آورده است که در تاریخ الکامل نوشته «ابن اثیر شامی» آمده است که در زمان حکومت «معزالدوله احمدبن بویه» در بغداد در دهه اول محرم امر شد تمامی بازارهای شهر بغداد را بسته و سیاه پوش کنند و به تعزیه سید الشهدا (ع) بپردازند و چون این قاعده در بغداد رسم نبود، برخی آن را بدعتی بزرگ دانستند.
اما بعد از آن هرساله تا انقراض دولت دیالمه شیعیان درهرکجا که بودند در ده روز اول محرم در جمیع بلاد رسم تعزیه به جا می آوردند و در بغداد نیز تا اوایل دولت سلجوقی این شیوه عزاداری مرسوم بود. به طوری که «احمدبن ابوالفتح» در کتاب «احسن القصص» آورده است که تعزیه در سال ۹۶۳میلادی حدود ۳۴۲شمسی در بغداد توسط معزالدوله آل بویه اجرا شده است. از دو مدرک بالا برمی آید که سیاه پوشیدن و بازار بستن در عزای امام حسین (ع) بنابه امر معزالدوله رسم شده است و بعدها از این سیاه پوشیدن ها به تدریج یک شکل نمایشی به وجود آمد و طی هفت قرن مرحله به مرحله شکل نمایشی تعزیه یا شبیه خوانی کنونی که نمایشی دینی ومذهبی و منحصر به فرد از نظر تکنیک و محتوا است از آن استخراج شد. در یادداشت ها و سفرنامه های سیاحان اروپایی از جمله «ادوارد مونته» و «تاورنیه» و دیگر مستشرقان، مسیر پیدایش تعزیه چنین توصیف شده است که ابتدا دسته های سینه زنی و نظایر آن و حمل نشانه ها و علم و کوتل بود که بی شباهت به ابزار جنگی آن زمان نبودند. در مرحله بعد آوازهای دسته جمعی کمتر شد ونشانه هابیشترشد و یکی دو واقعه خوان ماجرای کربلا را برای تماشاگران نقل می کردند. چندی بعد به جای نقالان، شبیه چند تن از شهدا را به مردم نشان دادند که با شبیه سازی و لباس های نزدیک به واقعیت می آمدند و مصائب خود را شرح می دادند.
سپس گفت و شنود شبیه ها باب شد و با پیدایش بازیگری شاید در آخر نیمه دوم قرن حکومت صفویه تعزیه تحول نهایی خود را طی کرد و به شکلی که امروزه می شناسیم، در آمد. از ابتدا این دسته ها را فقط مردها می گردانیدند و زنان به هیچ روی در دسته های شبیه خوانی جایی نداشتند، نقش های زنان را نیز جوانان تازه سال و نازک صدا بازی می کردند تا این که در اواخر دوره زندیه تعزیه شکل خود را پیدا کرد و بعدها درابتدای دوره حکومت قاجاریه تعزیه به دلیل حمایت دربار و نیز طبقه جدید مرفه بازرگانان و سیاسی دامنه دار شد. در این دوره (دوره قاجاریه) پشتیبانی از دسته های تعزیه خوان وسیله ای برای وجاهت ملی نیز محسوب می شد به همین جهت تعزیه و تعزیه خوانی جایگاهی عام پیدا کرد و مکانی دائمی برای اجرای مجالس تعزیه توسط ناصرالدین شاه قاجار به نام «تکیه دولت» ساخته شد. اما باگذشت زمان این گونه نمایشی کم کم و بطورگسترده درشهرها و روستاهای ایران باب شد و دسته های تعزیه خوان در کوی و برزن شروع به روایت مصائب و ظلم هایی کردند که بر خاندان پیغمبر(ص) روا شده بود. تعزیه خوانی درطول تاریخ ایران با فراز و فرودهای بسیاری روبه رو بوده است به طوری که تعزیه گردانان گاه در اوج عظمت و گاه در حضیض ذلت حکومت های سیاسی به راه اعتقادی خود ادامه داده اند. تا جایی که در اواخر حکومت رضاخانی پلیس حکم کرده بود که دسته های تعزیه خوان، حق اجرای هیچ مجلس نمایشی را در هیچ کجا حتی در گوشه تکایا ندارند. این گونه نمایشی پس از انقلاب اسلامی ایران به دلیل استفاده از چشمه زلال معنویت اهل نبی و تکنیک خاص اجرایی و به مدد تعزیه خوانانی که در هر شرایطی اقدام به حفظ سنت های معنوی و اجرایی آن نموده اند توانسته است به عنوان هنری دینی، تأثیرگذار،مذهبی و ملی مشتاقان چشمه زلال معنویت را سیراب کند.
منبع : روزنامه ایران