جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


ساده کردن مرگ درصحنه های خشن تلویزیون


ساده کردن مرگ درصحنه های خشن تلویزیون
بسیاری ازافراد از صحنه های خشونت آمیز تلویزیون لذت نمی برند، ولی ناخواسته به تماشای آنها می نشینند. در واقع فیلم ها و سریال های خشن جذابیت و كششی برای جوانان بخصوص پسران دارد. بر اساس برخی تئوری ها، فیلم های خشن می توانند باعث تخلیه روانی فرد شوند. چون فرد با شخصیت های فیلم احساس همذات پنداری می كند و در نتیجه سرخوردگی هایش را با رفتارها و حركات او تخلیه می كند. ولی نظریه های روانشناسی بر این موضوع هم تأكید دارند كه وقتی زمینه مساعد مثل فقر و بیكاری در جامعه فراهم باشد، پخش فیلم ها و سریال های خشن كه مرگ و شكنجه و... را ساده می گیرند به افزایش خشونت و حتی الگوبرداری و تغییر شكل رفتارهای خشن می انجامد. در این شرایط ضمن كاهش صحنه های خشن مثل بسیاری از شبكه های خارجی می توان برای بینندگان فیلم ها و سریال ها محدوده سنی مشخص كرد و یا ساعت پخش این فیلم ها را به زمانی منتقل كرد كه تلویزیون مخاطب جوان و نوجوان ندارد.برخی فیلم های تلویزیونی، مرگ و قتل را ساده و حتی مضحك جلوه می دهند و شكنجه و گروگانگیری در آنها رایج و بی اهمیت تلقی می شود. به این ترتیب در جامعه ای كه اكثریت جمعیت آن را جوانان تشكیل می دهند و مشكلات اقتصادی و اجتماعی پدیده های رایجی است و در نتیجه زمینه پرخاشگری مهیاست، می توان انتظار داشت فیلم های خشن به افزایش جرم و جنایت دامن بزند. به عقیده كارشناسان، سوء قصد با اسلحه، قتل های زنجیره ای و گروگانگیری در جامعه ایران پدیده های نسبتاً جدید و كم سابقه ای هستند و آنها را می توان به الگوبرداری از صحنه های خشونت بار تلویزیون مربوط دانست.
دكتر نسیم مجیدی، استاد ارتباطات می گوید: «نظریه های مختلفی درباره تأثیر تماشای خشونت تلویزیونی وجود دارد. برخی نظرات حاكی از آن است كه تماشای خشونت تلویزیونی احساسات پرخاشگرایانه تماشاگر را تحریك می كند و وی می خواهد آنچه را دیده، بروز دهد. اما نظریاتی هم هست كه می گوید این فیلم ها باعث می شود فرد احساس پالایش روانی كند و حس كند خودش آن كار را انجام داده و در نتیجه احساس پرخاشگرایانه اش تسكین یابد. در حال حاضر درجه خشونت در جامعه خیلی بالا رفته و حوادث عجیبی رخ می دهد. به خاطر وجود تنش در جامعه، صحنه های خشونت آمیز تلویزیونی نمی تواند نقش تقلیل دهنده خشونت داشته باشد. عوامل تنش زا همچون افزایش فاصله طبقاتی و قشر كم درآمد باعث شده فیلم های خشن حالت بدآموزی پیدا كنند و تشدیدكننده خشونت شوند. احتمالاً انگیزه پخش چنین سریال ها و فیلم هایی مقابله با برنامه های ماهواره و وجود طرفداران این فیلم ها است. به نظر می رسد قشر جوان تنها به تماشا اكتفا نمی كنند.
پایگاه اطلاع رسانی پلیس در سایت اینترنتی خود درباره تأثیر رسانه های تصویری خود درباره تأثیر رسانه های تصویری بخصوص تلویزیون از قول معاون مجتمع قضایی خانواده گفته است: «این رسانه ها می توانند با اطلاع رسانی درست و صحیح در كاهش یا افزایش جرم و بزهكاری تأثیرگذار بوده و با فرهنگ سازی نقش خود را ایفا كنند. اما وجود اشتباهات در فیلم ها و برنامه های تلویزیونی باعث می شود بسیاری از امور حقوقی زیر سؤال برود.» وی استفاده از تصاویر خشونت آمیز در فیلم ها و برنامه های تلویزیون را عامل بروز تأثیرات منفی در شعور عمومی اجتماع دانسته است.خشونت تلویزیونی از نظر روانی نیز تأثیرات منفی به جای می گذارد. مثلاً نتیجه یك تحقیق نشان می دهد كسانی كه بیشتر تلویزیون نگاه می كنند، احتمال بیشتری دارد كه به دیگران بی اعتماد باشند و احساس ترس و ناامنی كنند. همانگونه كه فیلم های خشن در بزرگسالان حالت تهاجمی ایجاد می كند، در مورد كودكان نیز رفتاری پرخاشگرایانه را موجب می شود.دكتر معصومه رفیقی، روانشناس می گوید: «بچه ها هر چیزی را كه می بینند الگو قرار می دهند. یادگیری آنها بر اساس دیده ها و شنیده هایشان است. خشونت های فیلم حتی بچه های آرام را پرتحرك می كند. آنها اگر در خیال پردازی نسبت به قهرمان احساس سمپاتی پیدا كنند، با او همانندسازی می كنند و رفتار وی را الگو قرار می دهند. نمونه فیلم های خشن بازی های رایانه ای است. بچه هایی كه حس قوی می گیرند، آنچه دیده اند را روی خواهر و برادر و همكلاسی هایشان پیاده می كنند. چیزی كه الگو می شود روی رفتار و بیان و شخصیت بچه اثر می گذارد و حتی اگر وی شخصیت صبوری داشته باشد، از او آدم خشن و كم حوصله ای می سازد. صرفنظر از بچه های پیش فعال كه مشكل جسمانی دارند، عده ای از بچه ها هم خودشان انرژی زیادی دارند و می خواهند این انرژی را تخلیه كنند. بچه های پرتحرك بهترین روش تخلیه انرژیشان را زد و خوردی می بینند كه از فیلم ها یاد گرفته اند. این موضوع در پسرها بیشتر است. چون اینگونه شخصیت ها در فیلم ها اغلب مرد هستند. ولی اخیراً دختران هم این نشانه ها را بروز می دهند. زیرا در بازی های رایانه ای خانم ها هم وارد شده اند. در این فیلم ها عواطف مادرانه و لطیف زنان حذف می شود.
وی می افزاید: «خانواده های زیادی به من مراجعه و گفته اند فرزندشان پرخاشگر و لجباز است. وقتی بررسی می كنیم، می بینیم در خانه اینها، تلویزیون، ماهواره و بازی های رایانه ای وجود دارد. در حالی كه پدر و مادرها هم نظارت دقیقی روی كارهای بچه ها ندارند. اگر فیلمی مشهور شده باشد، برای آنها تهیه می كنند و ایشان را تنها می گذارند كه فیلم را نگاه كنند، بدون اینكه بدانند در فیلم چه چیزهایی هست و چقدر روی بچه تأثیر می گذارد. بازی های رایانه ای بچه ها را عصبی می كند و هیجان تولید می كند، به طوری كه آنها خشونت در پیش می گیرند و خطرات جسمانی هم دارد، چون روی اعصاب و مغز بچه ها تأثیر می گذارد. ما برنامه تلویزیون را برای بچه ها حذف نمی كنیم، ولی موضوع این است كه وقتی از خانواده هایی كه به من مراجعه می كنند می پرسم اوقات فراغت بچه هایشان را با چه پر می كنند و بچه ها چه برنامه هایی می بینند، می گویند تا آخر شب فیلم می بینند. در حالی كه حتی در مورد سریال های خانوادگی خاص بزرگسالان هم كودكان همانندسازی می كنند و از اصطلاحات آنها الگو می گیرند. اگر بچه ها دیر می خوابند، واقعاً بهتر است كه پدر و مادرها خودشان را از برنامه خاص خودشان هم محروم كنند تا بچه ها هر چیزی را نبینند.»تأثیرات مخرب صحنه های خشن محدود به فیلم ها نیست، بلكه در كارتون هم وجود دارد.دكتر مجیدی می گوید: «كارتون های خشن باعث می شود بچه همكلاسی ها و همبازی هایش را كسانی ببیند كه می تواند با آنها زد و خورد كند. این كارتون ها خشونت را دریچه نهادینه و كانالیزه می كنند و این روند تا بزرگسالی ادامه می یابد. مثلاً در یك كارتون با موضوع فوتبال یك فوتبالیست با پا توی دهان بازیكن دیگر می زند و خواه ناخواه در این بازی پرطرفدار از اول خشونت به بچه آموزش داده می شود. در این شرایط حتی اگر خانواده ها نقشی ملایم كننده داشته باشند باز هم بچه ها از محیط یاد می گیرند. در قشر كودك و نوجوان هم تلویزیون یكی از وسایل آموزشی هست. از طرفی این تصاویر تأثیرات روانی هم به جا می گذارند كه از جمله آنها ترس از تاریكی و تنهایی هست. در سنین كودكی نمی توان خوب و بد را از هم متمایز كرد و اگر هیچ اتفاقی هم نیفتد بچه دچار تضاد می شود. از تأثیرات تلویزیون این است كه بچه ها در مدارس عیناً سریال ها را بازی می كنند.یكی از كاركردهای تلویزیون ترویج مدهای كلامی و رفتاری است. كودكان اینها را می بینند و همان را بازتولید می كنند و به قالب نقش هنرپیشه می روند. ساعت پخش این فیلم ها هم زمانی است كه كودكان و نوجوانان و جوانان اوقات فراغت دارند.»
افزایش و جوان شدن سریع جمعیت، از سر گذراندن جنگ تحمیلی، بحران های اجتماعی و فقر به خودی خود زمینه ای به وجود آورده كه عنصر تحریك كننده ای نظیر خشونت های تلویزیونی می تواند در جامعه عملیاتی شود. فیلم های خشن می تواند به افراد بیمار و دچار اختلال شخصیتی هم انواع جدیدی از خشونت بیاموزد. گاهی در فیلم های تلویزیونی شاهد هستیم قاتل از كشتن افراد لذت می برد و اینكه مرگ و كشتار به موضوعی ساده، جذاب و لذت بخش تبدیل شود، مطلوب نیست. كارشناسان حتی در مورد تأكید بیش از حد بر مجازات بزهكاران نیز هشدار می دهند.اسدی معاون مجتمع قضایی خانواده در همان سایت پایگاه اطلاع رسانی پلیس گفته است: «نباید در رسانه ها به سزای یك جرم یا بزه اشاره بیش از حد كرد. بلكه علل و عواملی كه باعث به وجود آمدن آن سارق یا بزهكار شده است را باید مورد توجه قرار داد.»علی رستمی كارشناس ارتباطات می گوید: «اینكه در مجموع تلویزیون به سمت فیلم های خشن می رود به خاطر محدودیت هایی است كه در مورد پخش برنامه ها دارد. بنابراین به سمت پخش برنامه هایی می رود كه بدون توجه به تأثیر آنها روی مخاطبان و بویژه جوانان، همان لحظه بیننده را جذب می كند. البته زمینه تولید فیلم های خشن هم در دنیا كم نیست. تلویزیون ایران این فیلم را معمولاً به صورت بسته (Package) از كشورهای مختلف می خرد. گزارش مركز مطالعات و تحقیقات سیما تأثیر خشونت تلویزیونی بر مخاطبان را تأیید كرده. شواهد حاكی است این برنامه ها روی شیوه كار كسانی كه كار خلاف انجام می دهند تأثیر گذاشته. تعداد آدم ربایی ها افزایش یافته، خیلی از مفاهیم وارد جامعه خلافكاران شده و آنها از این فیلم ها ایده می گیرند. افزایش استفاده از سلاح و نیز اشكال مختلف جنایت چكیده این تأثیرات است. در خارج اگر چنین فیلم هایی پخش می شود، در كنار آن فیلم هایی نمایش داده می شود كه مردم را آرام می كند. اما در ایران چنین فیلم هایی نمایش داده نمی شود. در ایران فرهنگی هم كه براساس آن والدین كودكان و نوجوانان را از دیدن فیلم منع كنند وجود ندارد. امكانات هم وجود ندارد. در كشور ما بویژه در شهرستان ها یك خانواده پرجمعیت تنها یك تلویزیون دارد و همه یك فیلم را نگاه می كنند. در بین اینها می تواند كودك و نوجوان هم وجود داشته باشد. در جامعه ای مثل جامعه ما كه فقر اجتماعی و اقتصادی زیاد است، خشونت سریع جا باز می كند. در حالی كه در كشورهای دیگر محدود به طبقه و قشر خاصی است.از طرفی در ایران چون تفریحات مناسب دیگری نیست، تلویزیون تأثیرگذارتر است. با این وضعیت ما در شبكه های تلویزیونی نیاز به سیاستگذاری داریم تا مشخص شود باید چه نسبتی از برنامه ها را به شادی، چه میزان به خشونت، چه نسبتی به برنامه های علمی و عاطفی و ... اختصاص داد وگرنه خشونت به بخش مسلط برنامه ها تبدیل می شود در حالی كه چیز دیگری هم برای خنثی كردن این نسبت عرضه نمی شود. در این شرایط جوانان كه در معرض التهابات جهانی هستند راهكارهای فیلم ها را عملیاتی می كنند. نحوه مقابله با این شرایط این است كه زمینه اجتماعی و اقتصادی خشونت را در جامعه از بین ببریم و فرهنگی ایجاد كنیم كه مردم به سمت خشونت نروند. همچنین فیلم های كلاسیك و خوبی كه جامعه طبیعی توأم با دوستی را نشان می دهند جایگزین فیلم های خشن كنیم.»
جامعه ما جوان است و كودكان ما دو روز در تلویزیون شاهد صحنه های خشونت بار هستند. بیم آن می رود كه در آینده این خشونت ها به هنجار تبدیل شود. از همین حال باید نسل آینده را از عواقب سوء زندگی در جامعه ای خشن رهانید.

حمیده احمدیان راد
منبع : روزنامه ایران