جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مناظره‌های غیرحضوری و سَر بی کلاه ملت!


مناظره‌های غیرحضوری و سَر بی کلاه ملت!
همانگونه که حدس زده می شد با نزدیکی زمــان انــتــخـابات ریاست جمهوری، بر حجم اظــهــارنــظـرهـا در خصوص عـملـکرد دولت فعلی افزوده شـده است. برخی طرفداران دولــــت، از هـــر امــکـــانــی بهره می‌برند تا به خیال خود، دولـت نهـم را بی‌نظیرترین کابینه در طول تاریخ معرفی کنند و در آن سر ماجرا،عده‌ای نیز به دنبال اثبات این موضوع هستند که »مسئله سازی‌های دولت نهم« در طول تاریخ کشور بـی‌نـظـیـر بـوده اسـت. گـروه دوم، بــرای ایــن »مـسـئلـــه‌ســـازی‌هــا« نیـز ریشه‌های متعددی شناسایی و معرفی می‌کنند که در رأس ‌آنها، محدود شدن »دایره مشاوره« در دولت نهم است. این سخن آنـگـاه که از زبان اصلاح‌طلبان مطرح می‌شوداز گـزندگی بیشتری برخوردار است اما اظهار نظر اصولگرایان هم که ظاهری »غیرگزنده« دارد از نـظـر نـتـیـجــه، تـفــاوت زیـادی بـا اظـهــارات رقبای اصلاح‌طلب آنها ندارد. البته اصولگرایان تاکنون ترجیح داده‌اند در یک تقسیم وظیفه - نوشته یا نانوشته - سخن خود را در چند »پاره« به اطلاع مـردم بــرسانـنـد. ظـاهـراً هـدف از »چندپاره« کردن ایـن اظـهـار نـظـر آن است که از یکسو جایگاه اصولگرایان در جامعه، بیش از آنچه که تاکنون تضعیف شده است تضعیف نگردد و از سـوی دیگـر، در روز مبـادا بتوانند برای کاهش مسئـولیت خود، به اظهارنظرهای کنونی استناد کنند. براساس این تقسیم وظیفه، چند اصولگرای سـرشنــاس، وظیفـه تــاکیـد بـر »عـدم وجـود استراتژی در دولت نهم« را به عهده می‌گیرند و دیگری، در لابه‌لای گزارش از یک دیـدار، اعـلام می‌کند که »احمدی‌نژاد به جای تشکیل کابینه۷۰ میلیونی، همه همکاران خود رااز میان کسانی انتخـاب کـرده کـه در سه مسئولیت قبلی، با او همکاری داشته‌اند«. علیرغم اظهارنظرهای شفاف که به آنها اشاره شد، کسب اخباری در خصوص عدم رأی‌آوری اکثر کاندیداهای محتمل اصولگرایان، سران آن جناح را به یک تصمیم‌گیری - دلخواه یا ناخواسته - واداشته است. براساس این تصمیم، اصولگرایان بایستی از کسی حمایت کنند که بیش از دیگران به امکانات مالی و تبلیغاتی کشور دسترسی دارد. همیـن تـدبیـر، مـوجـب گـردیده است تا اصولگرایان، ناگهان به انتقادات خود از دولت خاتمه بدهند. البته آنها به مردم نمی‌گویند »در برابر ضایعات ناشی از روش های مدیریتی دولت نهم، از جمله پیامد فقدان استراتژی یا محدود سازی حوزه مشاوره و کارشناسی، چه کسی مسئول است ودر صورت تداوم این وضعیت در دولت دهم، چه کسی باید با آن مقابله کند؟« این سوال از آن جهت اهمیت دارد کـه هـنـوز، خـبرهایی از زبان اصـولگرایان به رسانه‌ها درز می‌کند که نشان می‌دهد روش دولت در تـصـمـیـم‌گـیــری‌هــا تـغییـری نکـرده اسـت. به عنوان نمونه، رئیس اصولگرای کمیسیون انرژی مجلس دو روز قبل اعلام کرده است: »هم‌اکنون قراردادهای میلیارد دلاری - در صنعت نفت و گاز - بسته می‌شود و منابع ملی کشور مثل گاز و نفت به فروش می‌رسد، اما مجلس کمترین اطلاعی پیدا نمی‌کند«[ایسنا، ۲۱/۱/۸۸]
رئـیـس کـمـیـسیون اقتصادی مجلس هم با احتیاط - و لابد با رعایت توصیه‌های باهنر برای جلوگیری از بهره‌برداری اصلاح طلبان - اعلام کرده که نحوه تشکیل جلسات شورای پول و اعتبار توسط دولت، مطابق قانون نیست [ایسنا، ۲۲/۱/۸۸] همین دو اظهارنظر نشان می‌دهد که هم برخی درآمدزایی‌ها در دایره بــسـته دولت انجام مـی‌شـود و هم بـرخـی هــزیــنــه‌سـازی‌ها از چشم نظارتی غیردولتی‌ها - حتی مجلس - دور می‌باشد ولذا مشخص نیست کـه بـرخـی مـدعـیـان اصـولـگـرایـی، با سـکـوت حـمـایت‌گونه فعلی، چگونه در آینده پـاسخگوی اتفاقاتی خواهند بود که به فرض سپردن دولت دهم به احمدی‌نژاد، در عرصه‌های اقـتصادی و مدیریتی کشور به وجود خواهد آمد!؟
در هـمـیـن حـال، اصـلاح‌طلـبان با اعتماد به نفس بیشتر و بدون آنکه تنها با هدف پیروزی، برخی اختلاف‌نظرهای موجود در طیف گسترده طرفداران اصلاحات را مخفی نگه‌دارند بر نکاتی تاکید می‌کنند که نشانه نگرانی مشترک آنها در خصوص مدیریت کشور در ۵/۳ سال گذشته است. آنها نشانه‌های زیادی نیز در اختیار دارند تا به مردم ثابت کـننـد »ایــن نـگــرانــی‌هــا، تـنـهــا مـخـتــص اصــلاح‌طلــبـاننـیـست؛ اگر چه منافع جناحی، مـوجـب سـکـوت مـوقـت اصـولـگـرایان برای مخفی ‌نگه‌داشتن موضوعات نگرانی‌ساز، شده است«.
اما آیا بمباران تبلیغاتی رسانه‌های عمومی و تریبون‌های حکومتی در حمایت از احمدی‌نژاد و ترویج اقدامات او، مجالی باقی می‌گذارد تا مردم بـتـوانند انعکاس محدود این نگرانی‌ها در چند روزنامه را مورد ارزیابی دقیق قرار دهند و تصمیم بهینه را برای رای خود در روز ۲۲ خرداد ۸۸ بگیرند؟
نگارنده یقین دارد که عملکرد دولت، بسیاری از مردم را نسبت به لزوم تغییر در عرصه مدیریتی کشور قانع کرده است. اما محدودیت‌های رسانه‌ای برای اصلاح طلبان، گروه‌هایی از اقشار گوناگون جامعه را نسبت به وجود یک ملجأ برای بهبود شرایط مدیریتی کشور مردد ساخته است. این وضعیت، به تعبیر مهندس موسوی قهر اقشار ضعیف و مرفه جامعه از صندوق‌های رای را به دنبال خواهد داشت.
امروز در میان سیاستمداران مدعی اصولگرایی کسانی هستند که برای حفظ حاکمیت نسبی جناح خود ناگهان تمامی انتقادهای مستدل از دولت نهم را به کناری نهاده‌اند. از این افراد توقعی نیست. زیرا قاعدتاً آنها مشارکت حداقلی مردم را به مشارکت حداکثری که نتیجه آن، جابه‌جایی قدرت از جناح اصولگرا به جناح اصلاح طلب باشد ترجیح می‌دهند. اما کسانی که به آینده کشور می‌اندیشند و رفعت ‌جایگاه ایران در عرصه جهانی را به حفظ جایگاه جناح خود در عرصه حکومتی ترجیح می‌دهند بایستی شرایطی فراهم کنند که »سر مردم« بیش از این بی‌کلاه نماند. آنها می‌توانند از هم‌اکنون به برگزاری مناظره‌های گسترده میان حامیان و منتقدان دولت تن دهند.
حامیان دولت اگر به بعضی ادعاهای خود در خصوص افزایش محبوبیت دکتر احمدی‌نژاد ایمان دارند باید در این زمینه پیشقدم شوند. آنها باید بدانند پافشاری بر تبلیغات یکطرفه به نفع دولت، نشانه‌ای است که اطمینان زود هنگام این گروه به شکست در انتخابات- در صورت توزیع عادلانه امکانات تبلیغی- را ثابت می‌کند. البته حتی اگر دولتی‌ها از نفوذ خود برای برگزاری مناظره‌های حضوری استفاده نکنند مناظره‌های یکطرفه یعنی انعکاس محدود اظهارنظر کاندیداهای منتقد دولت و پاسخگویی غیرعادلانه دولتی‌ها از طریق تریبون‌های عمومی، تا حدودی تکلیف مردم را روشن ساخت؛ اگرچه شاید تعداد کسانی که به خاطر عدم اطمینان از وجود »کاندیدا و برنامه تغییرساز« تا پایان رای‌گیری بر تردید خود برای شرکت در انتخابات فائق نخواهند آمد روز به روز افزایش یابد!
منبع : روزنامه آفتاب یزد