دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آخرین بازسازی بو ژست - The Last Remake Of Beau Geste


آخرین بازسازی بو ژست - The Last Remake Of Beau Geste
سال تولید : ۱۹۷۷
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : ویلیام گیلمور جونیر
کارگردان : مارتی فلدمن
فیلمنامه‌نویس : کریس آلن و فلدمن، برمبنای داستانی نوشته سام بریک و فلدمن از رمان بو ژست نوشته پ. س. رن.
فیلمبردار : گری فیشر.
آهنگساز(موسیقی متن) : جان موریس.
هنرپیشگان : آن - مارگرت، فلدمن، مایکل یورک، پیتر یوستینوف، جیمز ارل جونز، ترور هوارد، هنری گیبسن، تری - توماس، هیو گریفیث، سینید کوزاک، آیرین هندل و بکی بریج.
نوع فیلم : رنگی، ۸۵ دقیقه.


انگلستان دوران ویکتوریا. همسر «سِر هکتور ژست» (هوارد) با به‌دنیا آوردن «ایزابل» می‌میرد و او را در حسرت داشتن یک پسر می‌گذارد. «سرهکتور» هم دو برابر دوقلو به‌نام‌های «اوبادایا» (که نامش را «بو» می‌گذارد) و «دیگبی» را از پرورشگاه «خانم وورم‌وود» (هندل) به فرزندی می‌پذیرد. با بزرگ‌شدن پسرها، «ایزابل» (کوزاک) دل‌باخته «بو» (یورک) می‌شود و «دیگبی» (فلدمن) دل‌باخته «ایزابل»، و «سرهکتور» هم از جنگ سودان با همسر آمریکائی تازه و فتانش، «لیدی فلاویا» (آن - مارگرت) برمی‌گردد، ولی براثر «فعالیت» زیاده می‌میرد. حالا «لیدی فلاویا» پیشنهاد می‌کند یاقوت آبی گران‌بهای خانوادگی را بفروشند، یعنی همان جواهری که «بو» قسم خورده تا پای جای از آن نگه‌داری کند. یاقوت ناپدید می‌شود، «بو» فرار می‌کند و به لژیون خارجی می‌پیوندد، و «دیگبی» برای نجات «بو» به سرقت یاقوت اعتراف می‌کند و به نهصد و پنجاه و شش سال زندان محکوم می‌شود. «لیدی فلاویا» با اغوای رئیس زندان (تری - توماس)، ترتیب فرار «دیگبی» را به مراکش می‌دهد و «دیگبی» آنجا در لژیون خارجی به «بو» ملحق می‌شود. تا اینکه «لیدی فلاویا»، «گروهبان مارکوفِ خبیث» (یوستینوف) را وا می‌دارد تا یاقوت را پیدا کند، و خودش با «ژنرال پکور» (گیبسن) سرگرم می‌شود که با همدستی «شیخ عبدل» (ارل جونز) می‌خواهد جنگ را طولانی کند. در قلعه ونیدرنوف، «لیدی فلاویا» توطئه ژنرال را برای «بو» فاش می‌کند و او با سرگردان کردن عرب‌ها و سپاه لژیون در صحرا، از بروز فاجعه جلوگیری می‌کند. «بو» پس از شکست دادن «گروهبان مارکوف» در دوئل، می‌گذارد که او با یاقوت تقلبی بگریزد و پس از دست به سر کردن «دیگبی»، با یاقوت واقعی و «لیدی فلاوپا» به ریوَیرا می‌گریزد...
* آخرین بازسازی بو ژست شروع نویدبخشی دارد: دوربین عقب می‌کشد تا نشان دهد که نشانه قدیمی و آشنای کمپانی یونیورسال در واقع روی پرده‌ای در یک تالار بزرگ و خالی انداخته شده است. دری در تاریکی باز می‌شود، فلدمن با ظاهری مرموز و چراغی در دست ظاهر می‌شود و از پرده بالا می‌رود تا حرکت گوی یونیورسال را متوقف کند و حروف براق اسم شرکت را تمیز. این آخرین لحظه‌ای از این فیلم است که سلیقه با جذابیتی را نشان می‌دهد. فیلم شبیه کاری از گروه «مانتی پایتن» است که از خلاقیت عاری باشد و زمان‌سنجی کمیک را فراموش کرده باشد فیلم در پی خنداندن به هر چیزی متشبت می‌شود و اکثر مواقع هم ناموفق است. آن - مارگرت در میانه این ملغمه از دیگر بازیگران مفرّح‌تر است. در بیشتر طول فیلم ایده‌ها یا حد طاقت‌فرسائی کش داده می‌شود یا اینکه به شدت بچگانه است. حتی گاری‌کوپرِ بی‌نوا هم از گزند فیلم در امان نمانده است: در جائی تصویر عالی او از «بو ژست» (در فیلم بو ژست، ساخته ویلیام ولمن، 1939) در لابه‌لای صحنه‌ای با حضور فلدمنِ رقت‌انگیز گنجانده می‌شود.