دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


سرمایه اجتماعی پلی بین اقتصاد و جامعه شناسی


سرمایه اجتماعی پلی بین اقتصاد و جامعه شناسی
سرمایه اجتماعی مفهومی فرارشته ای است که اخیراً مورد توجه بسیاری از رشته های علوم انسانی قرار گرفته است. این مفهوم در واقع پل ارتباطی مهمی بین اقتصاد، جامعه شناسی و علوم سیاسی است که با نگرشی جدیدتر به بررسی ارزش های اجتماعی، به ویژه ارتباطات مردمی برای دستیابی به اهداف مشترک در سطح کلان می پردازد(فیلد،۱۳۸۴: ۱۲- ۱۱). در این مقاله با بررسی دقیق تر سرمایه اجتماعی، به بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی می پردازیم.
‌● سرمایه
سرمایه یکی از اجزای تابع تولید است که پایه ای ترین ابزار تئوری اقتصادی برای تبیین منشاء ثروت است. چه در شکل کلاسیک تابع تولید (محصول تابعی از سرمایه، نیروی کار و زمین) و چه در شکل اصلاح شده آن، سرمایه آنچه را شامل می شود که در فرآیند تولید جریان دارد، از تولید نتیجه می شود و برای تولید بیشتر به کار گرفته می شود. سرمایه آنگونه که در جامعه شناسی، حقوق و اقتصاد از آن بحث می شود، دارای چهار ویژگی است:
۱) واحدهای سرمایه مالک شخصی دارند و حقوق مالکیت آنها توسط قانون به رسمیت شناخته شده است.
۲) سرمایه زمانی به منزله سرمایه فعال تلقی می شود که امیدی برای بازگشت آن وجود داشته باشد.
۳) به جریان افتادن سرمایه، عموماً به کاهش یا تضعیف کارکرد آن می انجامد و توانایی بازگشت بالقوه آن معمولاً به این امر نیاز دارد که بخشی از برگشت سرمایه برای بازسازی یا نوسازی ذخیره سرمایه مورد استفاده قرار گیرد (تاجبخش،۱۳۸۲).
▪ بانک جهانی بر چهار نوع سرمایه به عنوان چهار جزء تشکیل دهنده ثروت ملل در ارتباط با توسعه پایدار تاکید می کند:
۱) سرمایه طبیعی: یعنی دارایی های محیطی مثل زمین، آب، جنگل، معادن، گیاهان و جانوران که به بعد محیطی توسعه پایدار مربوط می شود.
۲) سرمایه تولید شده (بشرساخت): که معمولاً ماشین آلات، کارخانه ها ساختمان ها و تجهیزات زیربنایی مثل خطوط راه آهن و جاده هاست که بر بعد اقتصادی توسعه پایدار دلالت دارد.
۳) سرمایه انسانی: ظرفیت های سازنده افراد که بر مهارت، آموزش و بهداشت مبتنی است و همراه با سرمایه اجتماعی بعد اجتماعی توسعه پایدار را تشکیل می دهد.
۴) سرمایه اجتماعی: شبکه ها، انجمن ها و موسساتی که با هنجارهای مشترک و روابط متکی بر اعتماد شکل می گیرند و همکاری را تسهیل می کنند. (شریفیان ثانی،۱۳۸۰)
ـ سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی به یکی از بحث انگیزترین و جنجالی ترین مفاهیم در پژوهش های علوم اجتماعی تبدیل شده است و حجم ادبیات دانشگاهی و سیاسی مرتبط با آن به شدت در حال افزایش است. این مساله به ویژه در ایالات متحده آمریکا و بریتانیا صادق است و یکی از دلایل آن وجود ماهیت بسیار فردگرایانه روابط اجتماعی معاصر در این کشورهاست که به مسائلی مانند ازدواج های بی دوام، جنایت و از خود بیگانگی افراد منجر می شود. (تاجبخش و اسدی کیا، ۱۳۸۲) ایده سرمایه اجتماعی سابقه ذهنی طولانی در علوم اجتماعی دارد و برخی آن را در آرای اندیشمندان متقدم و کلاسیک علوم اجتماعی مانند دورکیم، وبر و دیگران جست وجو می کنند. (بهزاد، ۱۳۸۱) فلدمن و اساف معتقدند مفهوم سرمایه اجتماعی به معنایی که امروزه به کار می رود نخستین بار هنیفن در سال ۱۹۲۰ به کار برد. او در مقاله ای که در سال ۱۹۱۶ در مورد اهمیت مشارکت در تقویت حاصل کار مدرسه منتشر کرد، سرمایه اجتماعی را شامل دارایی هایی می دانست که در زندگی روزانه افراد خیلی به حساب می آید همانند حسن تفاهم، رفاقت احساس همدردی و روابط اجتماعی در بین افراد و خانواده هایی که یک واحد اجتماعی را تشکیل می دهند. پس از نیم قرن تاخیر مجدداً در سال ۱۹۶۰ جین جاکوب به دلیل زندگی در شهرهای بزرگ آمریکا و مشاهده مرگ شهروندان آمریکایی به این مفهوم پرداخت. او توضیح می دهد که شبکه های اجتماعی فشرده در محدوده های حومه قدیمی و مختلط شهری، صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهد. (فوکویاما، ۱۳۷۹: ۱۰- ۹) به دنبال او در دهه ۱۹۷۰ گلن لوری منتقد و ایوان لایت جامعه شناس، این واژه را برای شناسایی منابع مفید اجتماعی و توسعه سرمایه انسانی و توصیف مشکل اقتصاد درون شهری به کار بردند. از نظر لوری سرمایه اجتماعی مجموعه منابعی است که در ذات روابط خانوادگی و در سازمان جامعه وجود دارد و برای رشد شناختی و اجتماعی کودک یا جوان سودمند است (همان،۱۴- ۱۱). با وجود این تا به حال تعاریف متعددی از مفهوم سرمایه اجتماعی توسط صاحبنظران حوزه های مختلف علوم انسانی ارائه شده است که در ذیل به برخی از این تعاریف اشاره می کنیم: جیمز کلمن معتقد است سرمایه اجتماعی، فرآیندهای اجتماعی است که با تسهیل کنش اعضای خود منافعشان را ارتقا می دهد. به نظر پیر بوردیو سرمایه اجتماعی عبارت است از موقعیت ها و روابطی که در درون گروه ها و شبکه های اجتماعی برای افراد دسترسی به فرصت ها، اطلاعات، منابع مادی و موقعیت اجتماعی را افزایش می دهد. (علوی، ۱۳۸۰:۲۱) به عقیده رابرت پاتنام سرمایه اجتماعی به مجموعه ای از ارتباطات افقی بین افراد و نیز وجوه گوناگون سازمان های اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه ها گفته می شود که با ایجاد و تسهیل امکانات هماهنگ، منافع متقابل و کارایی جامعه را افزایش می دهد. از نظر فوکویاما سرمایه اجتماعی مجموعه معینی از هنجارها یا ارزش های غیررسمی است که اعضای گروهی که تعاون و همکاری میانشان مجاز است در آن سهیم وذینفع هستند. (فوکویاما، ۱۳۸۴: ۳۳)،به زعم او سرمایه اجتماعی عبارت است از توانایی های افراد برای کار کردن با یکدیگر به منظور دستیابی به اهداف مشترک در گروه ها و سازمان ها. با جمع بندی نظرات ابراز شده می توان سرمایه اجتماعی را مجموعه ای از شبکه ها، هنجارها، ارزش ها و درکی دانست که همکاری درون گروه ها و بین گروه ها را در جهت کسب منافع متقابل تسهیل می کند و این نوع از سرمایه با نرخ مشارکت افراد در زندگی جمعی و وجود عامل اعتماد در بین آنان بیان می شود. - سرمایه اجتماعی به مثابه نوعی سرمایه در مورد اینکه سرمایه اجتماعی نوعی از سرمایه است می توان چهار استدلال اساسی را به میان آورد. اول اینکه سرمایه اجتماعی مانند انواع دیگر سرمایه، منبعی است با امکان سرمایه گذاری برای انتظارات آینده و همراهی بازدهی و نااطمینانی. سرمایه گذاری در ساختن شبکه های روابط خارجی، کنشگران را در جهت دستیابی به اطلاعات و قدرت توانمند می سازد و توسعه شبکه های درونی به کنشگران جمعی امکانات تقویت هویت جمعی و کارهای مشارکت جمعی را فراهم می کند. به عبارت دیگر همیشه نمی توان از سرمایه اجتماعی به عنوان یک دارایی برون زا و غیرقابل کنترل یاد کرد. دوم اینکه سرمایه اجتماعی مانند گونه های دیگر سرمایه چند منظوره و تبدیل پذیر است.
شبکه های دوستانه کنشگران اجتماعی مانند سرمایه های فیزیکی می توانند برای اهداف متفاوت به کار گرفته و به تولید کمک کند. همچنین منافعی که افراد از جایگاه شان در شبکه می برند قابل تبدیل به دیگر انواع سرمایه و به ویژه سرمایه اقتصادی است. به همین دلیل اعتماد و اعتبار را بعضی مواقع به عنوان جایگزین سرمایه اقتصادی مطرح می کنند. بوردیو معتقد است استراتژی تبدیل سرمایه به همدیگر متاثر از تغییر در ساختار فرصت های سودی است که هریک ارائه می کنند. دلیل سوم به جایگزینی یا مکمل بودن سرمایه اجتماعی برای دیگر اشکال سرمایه اشاره دارد. عوامل اقتصادی می توانند گاه کمبود سرمایه اقتصادی یا انسانی خویش را با روابط اجتماعی قوی جبران کنند. چهارم اینکه سرمایه اجتماعی نیز مانند سرمایه فیزیکی و انسانی، نیازمند حفاظت و هزینه نگهداری است و باید به طور متناوب بازسازی و تقویت شود. هر چند این سرمایه همچون سرمایه انسانی نرخ استهلاک قابل پیش بینی ندارد. به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی مانند دانش و مهارت یا برخی کالاهای عمومی با عدم استفاده هم ممکن است دچار استهلاک شود. - به سوی سرمایه اقتصادی کلمن جامعه شناس معروف آمریکایی است که تاثیرات عمده ای بر مطالعات آموزش و پرورش داشته است. یکی از علایق اصلی او ترکیب جامعه شناسی با جریان های عمده اقتصادی است و به همین دلیل او مفهوم سرمایه اجتماعی را به عنوان پل بین اقتصاد و جامعه شناسی به کار می گیرد. (کلمن، ۱۳۷۷:-۴۶۳ - ۴۶۰) از نظر کلمن، سرمایه اجتماعی نمایانگر منبعی است از انتظارات دو طرفه و بنابراین با شبکه های گسترده تر ارتباطات، اعتماد و ارزش های مشترک، بالاتر از افراد قرار می گیرد. (فیلد،۱۳۸۴: ۳۲ ) کلمن به شدت متاثر از افکار گری بکر بود. مطالعات بکر در زمینه سرمایه انسانی در چارچوب نظریه انتخاب منطقی شکل گرفته و وی آن را به صورت کاربرد اصول اقتصادی در مطالعات و تحصیلات، خانواده، سلامتی و تبلیغات به انجام رساند. کلمن از سرمایه اجتماعی برای تبیین تفاوت ها در زندگی افراد استفاده کرد. برای کلمن سرمایه اجتماعی ملموس است و در ساختار روابط میان کنشگران افزایش می یابد. (کلمن، ۱۳۷۷: ۴۶۲) او اشکال عمده سرمایه اجتماعی را تعهدات و انتظارات، ظرفیت بالقوه اطلاعات، هنجارها و ضمانت های اجرایی موثر، روابط اقتدار، سازمان اجتماعی انطباق پذیری و سازمان تعهدی می داند. کلمن سرمایه اجتماعی را نوعی کالای عمومی می دانست که گرچه به دست کسانی که آن را تشخیص می دهند ایجاد می شود ولی منافع آن شامل تمام اجزای ساختار می شود. بنابراین سرمایه اجتماعی سبب می شود تا همکاری بین افراد ایجاد شود که در غیر این صورت دنبال منافع فردی خود می بودند. (شیروانی، ۱۳۸۳: ۵۱ ) بوردیو جامعه شناس فرانسوی علاقمند به مساله دوام طبقه اجتماعی و دیگر انواع تعدی در مساله بی عدالتی بود. او برجسته ترین چیزی که از اقتصاد سیاسی بیرون می کشد همان چیزی است که او سرمایه فرهنگی می نامد. به نظر او سرمایه فرهنگی در درون یک فضای اجتماعی پخش شده است و سپس به وسیله میراث، انتقال یافته و بالاخره به صورت فرهنگ سرمایه گذاری می شود. (روح الامینی، ۱۳۷۴: ۱۱۶- ۱۱۴) سرمایه اجتماعی برای بوردیو موقعیت ها و روابط در گروه ها و شبکه های اجتماعی است که دسترسی به فرصت ها، اطلاعات، منابع مادی و موقعیت اجتماعی را برای افراد افزایش می دهد. به نظر بوردیو تطابقی میان جایگاه اجتماعی و سلیقه ها و رفتارها وجود دارد مثلاً اینکه فضای طبقه اجتماعی برتر، چه نوع ورزش ها، نوشیدنی ها، گرایش های سیاسی و غیره ترجیح می دهند. (رضائیان، ۱۳۸۴: ۲۰) از نظر بوردیو، تراکم و دوام ارتباطات هر دو اهمیت فراوان دارند. سرمایه اجتماعی نمایانگر ادغام منابع بالفعل و بالقوه ای است که برای مالکیت شبکه ای بادوام به کار رفته اند. همچنین وی معتقد است که ارزش ارتباطات یک فرد(یا حجم سرمایه اجتماعی یک عامل) به تعداد ارتباطات فعال شده و حجم سرمایه (فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) هر ارتباط بستگی دارد. بوردیو برای نمایش تعامل بین ارتباطات و سرمایه مالی یا فرهنگی، اعضای حرفه ها را مثال می زند، مانند وکلا یا پزشکان که با بهره برداری از سرمایه اجتماعی- ارتباطات، مقبولیت و احترام- اعتماد و اطمینان مشتریان را در یک جامعه سطح بالا به دست می آورند یا حتی از آن در زمینه شغلی و سیاسی بهره برداری می کنند. برعکس بوردیو معتقد است آنانی که فقط به کیفیت تحصیلات خود متکی هستند، بیشتر از همه در قبال کسادی مدرکی (اعتباری) زخم پذیرند، چون نه فقط دچار نبود ارتباطات هستند، بلکه ضعف فقر سرمایه فرهنگی آنان سبب کاهش آگاهی در مورد نوسانات بازاری در مورد مدارک آنان است. (فیلد،۱۳۸۴:۲۷- ۲۶) توسعه تئوری سرمایه اجتماعی بیش از هر چیز وامدار کارهای پژوهشی رابرت پاتنام است. پاتنام که در سال ۱۹۷۰ برای مطالعه جنبه هایی از سیاست حکومت ایتالیا به رم سفر کرده بود با یک پدیده تاریخی روبه رو می شود که فرصتی استثنایی را برای انجام یک سلسله پژوهش های سیستماتیک و دنباله دار رقم می زند.
این پدیده اجرای ماده معوق مانده ای از قانون اساسی ایتالیا بود که به موجب آن حکومت های منطقه ای حق فعالیت می یافتند. از آن سال که حدود ۱۵ حکومت منطقه ای در ایتالیا شروع به فعالیت کردند تا سال ۱۹۹۰ که تعداد آنها به ۲۰ مورد رسیده بود. سلسله پژوهش های پاتنام و همکارانش، بینش تازه ای را در تئوری سرمایه اجتماعی ایجاد کرد. موضوع این پژوهش در آغاز بررسی عملکرد این نهادهای حکومتی در مناطق مختلف بود و در نتیجه این بررسی سطح مناطق برگزیده در طی سال های ۱۶۷۸ تا ۱۹۸۵ بر اساس ۱۲ شاخص حاکی از اختلاف شدید شمال و جنوب ایتالیا بود. (پاتنام،۱۳۸۰: ۱۵۲) بنابراین سوالی که مطرح می شد این بود که چه چیزی باعث تمایز آنها از مناطق کمتر موفق داخل هر بخش می شود. یافته های پژوهش او نشان می داد که مدرنیته اقتصادی با عملکرد بالای نهادهای عمومی در ارتباط بود اما بررسی بیشتر محدودیت های این تفسیر را آشکار می کرد: در مناطق فقیر حکومت ها مدام عملکرد سطح پایین داشته اند اما تفاوت های آشکار در عملکرد درون هر بخش بر حسب توسعه اقتصادی کاملاً غیر قابل توضیح بود. بنابراین باید گفت که ثروت و توسعه اقتصادی نمی تواند تمام داستان باشد. (همان: ۱۵۴- ۱۵۰) فوکویاما معتقد است سرمایه اجتماعی متعلق به گروههاست نه افراد و هنجارهایی که شالوده سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند در صورتی معنی دارد که بیش از یک نفر در آن سهیم باشد. گروهی که حاوی سرمایه اجتماعی اند ممکن است به کوچکی دو دوست باشند که با یکدیگر تبادل اطلاعات می کنند یا در پروژه ای مشترکاً همکاری می کنند یا ممکن است در مقیاس بزرگ تری تمامی یک ملت باشد. فوکویاما برخی از کشورها را که از نظر فرهنگی یکسان هستند بر اساس سرمایه اجتماعی مقایسه می کند و هدف او این است که به این سوال پاسخ دهد: چرا برخی کشورها موفقیت اقتصادی بیشتری نسبت به سایر کشورها دارند. او ادعا می کند در این کشورها سطوح بالای قابلیت اجتماعی (سرمایه اجتماعی) صداقت و اعتماد افراد را به انجام کارهای مشارکتی و تعاونی مشتاق می سازد و زمینه را برای رشد و ترقی فراهم می کند مثلاً در جامعه ژاپن سطوح بالای سرمایه اجتماعی سبب گسترش و توسعه این کشور شده است در حالی که در جامعه چین پیوندهای موجود مانع شکل گیری سرمایه اجتماعی شده و فرصت های نوآوری را محدود ساخته است. فوکویاما معتقد است جوامع مدرن به جای اینکه درصدد باشند که اخلاق اعضایشان را بهبود بخشند در جست وجوی تاسیس نهادهایی چون حکومت متکی بر قانون اساسی و مبادله مبتنی بر بازار آزاد هستند تا رفتارهای اعضای خود را نظام مند کنند. (فوکویاما، ۱۳۷۹: ۱۳)
● نتیجه گیری
مفهوم سرمایه اجتماعی را می توان به عنوان پل بین اقتصاد و جامعه شناسی دانست. در عین حال وجود سرمایه اجتماعی شرط لازم و نه کافی برای نتیجه بخشی سرمایه ها و سیاست های اقتصادی است و زمینه را برای رشد و توسعه اقتصادی فراهم می کند.
حسین دانشمهر، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت توسعه دانشگاه تهران
محسن ناصری راد، دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی دانشگاه تهران
منابع:
۱- بهزاد، داوود(۱۳۸۱). سرمایه اجتماعی بستری برای سلامت روان، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال دوم شماره ۶ .
۲- پاتنام، رابرت (۱۳۸۰). دموکراسی و سنت های مدنی، ترجمه محمد تقی دلفروز، انتشارات وزارت کشور.
۳- تاجبخش، کیان؛ اسدی کیا، بهناز (۱۳۸۲). تئوری سرمایه اجتماعی: پیامدهای آن برای توسعه اقتصادی و اجتماعی، گفتمان.
۴- رضائیان، علی (۱۳۸۳). عصر سرمایه انسانی و اجتماعی، فصلنامه پیام مدیریت، شماره ۱۱ و ۱۲.
۵- روح الامینی، محمود (۱۳۷۴)، زمینه فرهنگ شناسی، تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور.
۶- شریفیان ثانی، مریم (۱۳۸۰). سرمایه اجتماعی، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال اول، شماره ۲.
۷- شیروانی، علیرضا(۱۳۸۳). تاثیر عملکرد سازمان های بخش دولتی بر سرمایه اجتماعی، مدیریت و توسعه، شماره ۲۰.
۸- علوی، سید بابک (۱۳۸۰). نقش سرمایه اجتماعی در توسعه، تدبیر، شماره ۱۶.
۹- کلمن، جیمز (۱۳۷۷)، بنیادهای نظریه اجتماعی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی.
۱۰- فیلد، جان (۱۳۸۴). سرمایه اجتماعی ، ترجمه جلال متقی، تهران موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی.
۱۱- فوکویاما، فرانسیس (۱۳۷۹). پایان نظم، ترجمه غلامعباس توسلی، تهران: جامعه ایرانیان.
۱۲- فوکویاما، فرانسیس (۱۳۸۴). سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی، ترجمه افشین خاکباز و حسن پویان، تهران: شیرازه.
منبع : روزنامه سرمایه