دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

روسیه در پی جایگاه از دست رفته


در بررسی تحولات سال ۲۰۰۶ نخست باید به روندهای کلی و اصلی حاکم بر جهان توجه کرد.
نخست، به بررسی تحولات روسیه باید توجه داشت. به‌ویژه از آن رو که تحولات روسیه در مناسبات سیاسی بین‌المللی مهم‌تر از چین است می‌تواند توازن برخی موضوعات را در گستره جهانی، و نه صرفاً منطقه‌ای، تغییر دهد.
روسیه می‌کوشد جایگاه پیشین شوروی را برای خود اعاده کند. برای رسیدن به این هدف تلاش خواهد کرد بار دیگر حوزه نفوذ خود را در منطقه کشورهای آسیای میانه و سپس در مناطق دیگر برقرار سازد. به همین دلیل آمریکائیان مجبور می‌شوند نیروهای نظامی خود را به‌تدریج از اربکستان و مناطق دیگر خارج سازند.
محور دوم تلاش‌های روسیه تقویت و ارتقاء همکاری با اتحادیه اروپا است. در واقع منافع مشترک روسیه با اتحادیه اروپا به مراتب بیشتر از مجموعه منافعی است که در ارتباط با آمریکا دارد. به همین دلیل نیز هست که پوتین بسیار بر ارتباط روسیه با اروپا تأکید می‌کند. او به‌هنگام سفر به برلین عبارتی را بیان کرد که توجه تحلیلگران سیاسی را به خود مشغول کرد. او گفت: ”ما حاضریم امکانات انسانی، دفاعی، علمی و منافع انسانی خود را با شرکای اروپائیمان تقسیم کنیم“. این، رویکردی راهبردی و نشان‌دهنده هدف‌های خاصی است که روس‌ها درصدد تحقق آن هستند. اگر روسیه بتواند بحران چچن را به‌خوبی مدیریت کند. با فراغ بال بیشتری به توسعه قدرت نظامی خود در منطقه و فراتر از آن دست خواهد یازید. در واقع روسیه خواستار نقش متعادل‌کننده نظامی در دنیا است و می‌کوشد تصوری که نسبت به آن کشور به‌عنوان پاشنه آشیل ثبات بین‌المللی وجود دارد، بزداید. این، درونمایه حرکت بطنی، اما عمیقی است، که پوتین اتخاذ کرده است تا قدرت را به کشور خود بازگرداند. برخورد روسیه با شرکت نفتی پوکاس نشان‌دهنده درستی مسیری است که پوتین در پیش گرفته است.
روند دیگری که باید مراقب آن بود ارتباط اروپا و آمریکا است. فرآیند تعامل اتحادیه اروپا با آمریکا از نقطه‌ای مثبت آغاز شد (طرح مارشال)، سپس اروپا و آمریکا وارد دوره انتقاد توأم با احترام رسیدند و اکنون با پشت سر نهادن این مرحله به مرحله مقابله رسیده‌اند؛ چندانکه در مسائل جهانی، امروزه، اروپا آشکارا برای آمریکا شاخ و شانه می‌کشد. به قدرت رسیدن خانم مرکل در آلمان ممکن است این روند را حساس‌تر کند. بنابراین باید به چگونگی ارتباط میان اروپا و آمریکا با دقت بیشتری توجه کرد.
اختلاف‌ درون کشورهای اتحادیه اروپا نیز موضوعی قابل تأمل است. آنچه در فرانسه رخ داد به‌مثابه آتش زیر خاکستر است و کشورهای دیگر را در اروپا نگران می‌کند.
در پرتو این سه روند کلی است که باید به دقت در روندهای جزئی‌تر، اما مطرح در سال ۲۰۰۶ بپردازیم.

کیا طباطبائی
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید