چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

آقای رئیس جمهور خیلی زود فراموش کردید!


آقای رئیس جمهور خیلی زود فراموش کردید!
‌‌رئیس دولت نهم و کاندیدای دهـمـین دوره انتخابات ریاست جمهوری، دو روز قبل در گفتگو با خبرنگاران داخلی، ضمن هشدار به رقبا و منتقدان دولت و تاکید بر مـجـرمـانه بودن برخی اظهارات آنان، گفت: »آنها دو خطا می‌کنند، یکی این که کسی طبق قانون حق ندارد کسی را تخریب کند و طبق قانون، تخریب جرم است. اهانت‌هایی را که وارد می‌کنند نمی‌توانند اثبات کنند...« او همچنین به سکوت دولت خود در چهار سال گذشته به خصوص سه ماهه اخیر در برابر منتقدان اشاره کرد. البته او در بخش دیگری از سخنان خود به منتقدان هشدار داد که پرونده آنها را افشا می‌کند.
این اظهارات نشان داد که ظاهراً آقای رئیس جمهور، خیلی زود دچار فراموشی شده است و به یاد نمی‌آورد که جدی‌ترین تخریب‌ها و اتهام افکنی‌ها علیه افراد و دستگاه‌های رسمی، در چه زمانی آغاز شد و آغاز کننده، چه فرد یا افرادی بودند؟
الـبته شاید حامیان این کاندیدای ریاست جمهوری بتوانند با استناد به برخی اظهارنظرها، به مظلوم‌نمایی بپردازند و بخشی از آرای از دست رفته خود را بازیابی کنند اما آیا با این کار، تغییری در واقعیات ایجاد می‌شود؟ آیا احمدی نژاد و دوستان او می‌توانند تکذیب کنند که از نخستین روزهای فعالیت دولت نهم - و حتی قبل از آن - اتهام افکنی‌های سخاوتمندانه علیه رقبای این دولت، آغاز شد؟ اگر کسی در میان صفحات روزنامه‌ها و در لابه‌لای اخبار منتشر شده توسط مراکز خبری جستجو کند ده‌ها و صدها نمونه پیدا می‌کند که نشان می‌دهد آنچه باعث دلخوری امروز احمدی‌نژاد شده است بسیار رقیق‌تر و لطیف‌تر از اتهاماتی است که توسط او و یارانش، نسبت به انبوهی از عناصر سیاسی ، اجرایی ، تقنینی و قضایی کشور بیان شده است.
هنوز ترکیب کابینه نخست احمدی نژاد تکمیل نشده بود که او برای معرفی فرهاد رهبر، به سازمان مدیریت رفت. رئیس دولت نهم بدون آنکه برای اظهارنظر خود، محدوده زمانی قائل شود گفت: »در طول برنامه‌ریزی‌های کشور، عدالت مغفول مانده است.« یک روز بعد، احمدی نژاد در جمع علمای حوزه علمیه قم این ادعا را مطرح کرد که »برخی مسئولان، سد بزرگی در برابر اهداف انقلاب ایجاد می‌کنند. حتی اینها بسیاری از رسانه‌ها را در اختیار خود قرار داده‌اند. آنها استفاده از بیت‌المال را نه تنها مال خود می‌دانند بلکه آن را ترویج هم می‌کنند«. تنها یک روز پس از انعکاس این سخنان در رسانه‌ها، اظهارات رئیس دولت نهم در جمع دانشجویان منتشر شد که در بخشی از آن آمده بود: »در مجموعه تصمیم‌گیر نظام، برخی افراد هستند که تمام ذهن و دل آنها به سمت آن سوی مرزها رفته و متأسفانه مدعی انقلابو امام نیز هستند«.
در آبان‌ماه ۸۴ که برخی انتقادات ملایم نسبت به تـصـمـیم گـیـری‌هـای اقتصادی دولت مطرح شد، احمدی‌نژاد فرصت حضور در جمع ائمه جمعه را غنیمت شمرد و بدون آنکه بین منتقدان تفکیکی قائل شود گفت: »شخصی که در ۱۵ هیئت مدیره عضویت دارد و از هر کدام ۲ میلیون تومان دریافت می‌کند، طبیعی است که علیه این دولت حرف بزند«. او پیش از آن، برای آنکه ناراحتی از عدم رای اعتماد مجلس به یار دیرینه خود - علی سعیدلو - را ابراز کند سخنی گفته بود که مفهومی جز متهم کردن اکثریت مجلس به تاثیرپذیری از تلاش‌ باندهای خاص نداشت: »در وزارت نفت، داستان‌های فراوانی وجود دارد و باندهایی هستند که تلاش فراوانی را سازمان دادند تا وزیر نفت رای نیاورد«. این سخنان، آنگاه مهفوم دقیق‌تری پیدا می‌کرد که در کنار ادعای چند نماینده‌حامی دولت در مجلس هفتم قرار می‌گرفت. آنها پس از ناکامی سعیدلو در اخذ رای اعتماد، از تلاش مافیای نفتی برای جلوگیری از تصدی وزارت نفت توسط سعیدلو سخن گفته بودند.
احمدی نژاد تا پایان سال ۸۴ نیز اظهار نظرهای مشابهی داشت. ا ما در سال ۸۵ این گونه ادعاها، هم به لحاظ تعداد دفعات گسترش یافت و هم از نظر گستره افراد مورد اتهام. ۱۹ خرداد ۸۵ او با اشاره به آنچه ویژه خواری‌ها در دولت‌های گذشته می‌نامید این ادعا را مطرح کرد که »کشیده شدن خط مترو به کرج، به خاطر وجود منزل بعضی مسئولان در آن شـهـرسـتـان بـوده اسـت.« ‌احـمـدی‌نـژاد، مـعمولاً در اظهارنظرهای خود، نگاه ویژه‌ای به عملکرد دولت‌های قبل از خود داشت که یکی به دولت توسعه اقتصادی مشهور بود و دیگری به دولت توسعه سیاسی.
او در زمستان ۸۵ در جمع مردم خوزستان اظهار داشت: »اگر روزی شرایط فراهم شود که بتوانیم جنایت‌های اقتصادی برخی از این افراد و گروه‌ها را فاش کنیم مشخص خواهد شد که با شعار توسعه، چه بلایی سر مردم می‌آ‌وردند«. اندکی بعد از این سخنرانی، اکبر هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی، حسن روحانی و سید محمد خاتمی تقریباً به صورت همزمان نگرانی خود را از برخی تحولات در موضوع هسته‌ای ابراز داشتند. پاسخ احمدی‌نژاد به اظهار نگرانی‌های داخلی نیز شنیدنی بود: »دشمنان با فضاسازی و استفاده از عناصر زبون، بلندگو به راه انداخته‌اند تا ملت ایران را نگران کنند«. قطعاً کسی نمی‌تواند بگوید که مقصود رئیس جمهور از عناصر زبون، چهره‌های ناشناخته در کشور بوده‌اند زیرا آنها بلندگویی در اختیار ندارند که بتوانند در مردم نگرانی ایجاد کنند.
تنها دو سال بعد از انتخاب احمدی نژاد به ریاست جمهوری و در حالی که از استقرار نظام جمهوری اسلامی، بیست و هشت سال و سه ماه می‌گذشت، رئیس دولت نهم در یک سخنرانی عمومی اظهار داشت: »فردی ۲۸-۲۷ سال است که در این مملکت همیشه مسئول بوده است. این فرد چطور فرصت کرده کار اقتصادی کند و چند صد میلیارد در کیسه‌اش است؟ آخر از کجا آورده است؟« البته احمدی‌نژاد نامی از این فرد نبرد اما برخلاف لیست مفسدان اقتصادی گمنام- که احمدی‌نژاد به توصیه دوستان شفیق از معرفی آنها خودداری کرده بود- شناسایی کسی که تا آن زمان، ۲۸-۲۷ سال همیشه مسئولیت داشته، بسیار آسان بود و کسی نمی‌توانست تردید کند که او رقیب انتخاباتی سال ۸۴ بوده است!
در تابستان ۸۶، یک سوژه اداری مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت. این سوژه، اعتراض همزمان دادستانی کل کشور و تعدادی از نمایندگان اصولگرای مجلس به »تعلل وزارت بهداشت در تهیه دستگاه‌های زباله سوز بیمارستانی بود.« جنس پاسخ احمدی نژاد به این اعتراضات هم، با بسیاری از پاسخ‌گویی‌ها در دولت نهم تفاوتی نداشت. احمدی نژاد روز ۱۸ تیرماه ۸۶ در پاسخ به اعتراضات منسجم و مقامات قضایی و تقنینی اظهار داشت: »جدیداً مافیا حرکت نویی را انجام می‌دهد که من یک مثال می‌زنم. موضوع زباله‌های بیمارستانی را که اخیراً مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته، چند روز پیش با وزیر بهداشت مطرح کردم. وزیر بهداشت گفت: فردی یک زباله سوز وارد کرده و خواستار خرید آن توسط ما بوده که ما در بررسی متوجه شدیم این زباله سوز، استاندارد نیست و نخریدیم. حالا این فرد در رسانه‌ها فضاسازی می‌کند«. رئیس‌جمهور به خوبی می دانست آنچه که در رسانه‌ها منعکس شده، چیزی نیست جز اظهارنظر مقامات رسمی قضایی و اعضای کمیسیون بهداشت مجلس اصولگرا! ضمن آنکه یک مقام دولتی - مدیر کل سلامت سازمان مدیریت - نیز با دستگاه‌های قضایی و قانونگذاری همراهی کرده و تاکید نموده بود که: » با وجود تخصیص ۲ میلیارد و یکصد میلیون تومان اعتبار، هنوز وزارت بهداشت اقدامی برای تهیه دستگاه‌های زباله سوز انجام نداده است«.‌‌
البته، این اظهارات نه نخستین ادعای غیرمستند علیه رسانه‌ها بود و نه آخرین ادعا. رئیس دولت نهم هنگامی هم که با حجم وسیع انتقادات غیرجناحی از زبان نمایندگان مجلس، ائمه جمعه و اقتصاددانان در خصوص گرانی‌های لجام گسیخته مواجه شد دیواری کوتاه تر از رسانه‌ها پیدا نکرد و گفت: »رسانه های ملی و غیرملی به جو دروغ گرانی دامن می زنند«. ‌ ‌
هر چه از عمر دولت نهم گذشت و رئیس این دولت، نسبت به برخی پشتیبانی‌های حکومتی و رسانه ای از خود مطمئن‌تر شد برحجم ادعاها علیه افراد حقیقی و حقوقی افزود. تا جایی که در ابتدای سال ۸۷ او سخنی را بر زبان آورد که قبلاً توسط مشاورانش مطرح می‌شد. احمدی نژاد تا اواخر سال ۸۶ تلاش می‌کرد که برخی دیدگاه‌های خود در مورد سایر قوای کشور را در قالب توصیه های ظاهراً دوستانه بیان کند. مثلاً او در آبان ماه ۸۶ هنگامی که با ابراز مخالفت‌ جدی نمایندگان مجلس با »ساختارشکنی دولت نسبت به بودجه‌ریزی سالیانه« مواجه شد تلویحاً این مخالفت را مرتبط با بعضی فشارهای بیرونی دانست و اظهار داشت: »امیدوارم مجلس محترم اجازه ندهد فشار بعضی باندها، این کار بزرگ را مخدوش کند.« اما با فرارسیدن سال پایانی ریاست جمهوری، او با صراحت بیشتر، شرکای حکومتی خود در مجلس و قوه قضائیه را مورد مهرورزی قرار داد. رئیس دولت نهم در بهار ۱۳۸۷‌ در جمع مردم قم اظهار داشت: »برخی شبکه‌های انحصار، قدرتمند هستند و حتی در مراجع تصمیم‌گیری و قانونگذاری، آن چیزی را که خودشان می‌ خواهند به تصویب می‌رسانند«.‌
نمونه‌هایی که به آنها اشاره شد همگی از سخنان احمدی‌نژاد استخراج شده است. ده‌ها برابر این نمونه‌ها را می‌توان در میان سخنان همکاران و یاران نزدیک او یافت. کسی که در سال‌های اول انقلاب کودکی بیش نبوده است سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در بیست سال قبل از دولت نهم را انفعالی نامید، وزیر خارجه دولت احمدی‌نژاد به خود حق داد حامیان سهم ۵۰ درصدی ایران در خزر را در ردیف دشمنان کشور قرار دهد، یک مشاور او در برابر اعتراض مراجع تقلید به یک تصمیم احمدی نژاد آنچنان برآشفته شد که آنها را به » زدن گردن علما توسط امام زمان (عج )« یادآوری کرد، مشاور دیگر او، طرح مجلس برای استقلال بانک مرکزی را »تلاش برای مخفی ماندن نام دو سه هزار نفر رانت خوار« نامید و یار دیگر او، اعتراض نمایندگان مجلس به گرانی گوجه فرنگی را »نعره‌‌خجالت‌ا~ور« لقب داد و نفر دوم و سوم دولت احمدی نژاد هم مبانی برنامه های دراز مدت کشور که توسط عالی‌ترین مراجع رسمی کشور تصویب و تایید شده بود را »خجالت آور« دانستند. ‌ ‌
آیا ذکر نمونه های فوق کافی نیست که نشان دهد برخلاف ادعای رئیس جمهور، اولا شروع کننده و ادامه دهنده اهانت و اتهام افکنی، دولتی ها بوده‌اند؟ ثانیاً حجم و محتوای اتهام افکنی دولتی ها علیه رقبا، به هیچ وجه با ادعایی که رئیس جمهور در خصوص » سخنان مجرمانه منتقدان دولت« مطرح می کند، قابل مقایسه نیست! رئیس جمهور که از اهانت احتمالی به خود و همکارانش تا این حد نگران شده است آیا می تواند نشانه‌ای در اختیار مردم بگذارد تا مشخص شود از اهانت به ساحت مقدس پیامبر اعظم اسلام (ص) در یک آزمون رسمی دولتی و توهین به کلام الله مجید - به تشخیص مراجع تقلید - در حضور معاون رئیس‌جمهور نیز عصبانی شده و عصبانیت خود را در حضور خبرنگاران، بروز داده است؟
آیا عکس العمل های اخیر، نشان نمی دهد که برخی سکوت ها در برابر انتقادهای پیشین، نه نشانه سعه صدر دولتی ها بلکه دلیلی بر بی اعتنایی و عدم نگرانی ایشان نسبت به تاثیرگذاری این انتقادات در جامعه بوده است و هشدارهای فعلی، متاثر از تاثیر نگران کننده همین انتقادات برسرنوشت انتخابات!؟
منبع : روزنامه آفتاب یزد