دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پاپ گرینویچ ویلیج - The Pope Of Greenwich Village


پاپ گرینویچ ویلیج - The Pope Of Greenwich Village
سال تولید : ۱۹۸۴
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مترو - گلدوین - مایر و یونایتد آرتیستس.
کارگردان : استوارت رُزنبرگ
فیلمنامه‌نویس : وینسنت پاتریک، برمبنای رمانی نوشته خودش.
فیلمبردار : جان بیلی.
آهنگساز(موسیقی متن) : دیو گروسین.
هنرپیشگان : اریک رابرتس، میکی رورک، داریل هانا، جرالدین پیج، تونی موسانته، م. امت والش، جک کهو، کنت مک‌میلان، فیلیپ باسکو و برت یانگ.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۰ دقیقه.


«چارلی موران» (رورک) و پسرعمویش، «پالی» (رابرتس) که در رستورانی نیویورکی مشغول به کارند، به خاطر تقلب اخراج می‌شوند. در حالی که «چارلی» آرزو دارد شهر را ترک کند و همراه محبوبه‌اش، «دایان» (هانا) رستورانی باز کند، «پالی» اعلام می‌کند که در یک مسابقه اسب‌سواری شرط‌بندی کرده است. او ضمناً «چارلی» را مجاب می‌کند که در سرقت یک شرکت حمل و نقل، همراه «بارنی» (مک‌میلان)، دزدی باسابقه شرکت کنند. سرقت با سررسیدن «کارآگاه ریتر» (کهو) نافرجام می‌ماند. «ریتر» که شرح زدوبندهای غیرقانونی خود را روی نوار ضبط کرده و گودال آسانسور می‌افتد و می‌میرد. «پالی» اعتراف می‌کند که شرکت کذائی متعلق به یکی از رؤسای مخوف مافیائی، «ادی گرانت» (یانگ) است. «گرانت» پنج هزار دلار برای یافتن دزدان جایزه تعیین می‌کند. «دایان» و «چارلی» سرماجرای دزدی دعوای‌شان می‌شود و از هم جدا می‌شوند. «گرانت» که از شرکت «پالی» و «بارانی» در ماجرا با خبر شده از ترس لو رفتن، پول‌های خود را به «چارلی» می‌سپارد. «پالی»، «بارنی» را به نوچه‌های «گرانت» لو می‌دهد ولی مافیائی‌ها به هر حال انگشت شست او را قطع می‌کنند. «چارلی» از «پالی» مراقبت می‌کند تا جراحتش بهبود یابد. «پالی» که برای خودش و «چارلی» دو بلیت به مقصد میامی خریده، اعتراف می‌کند «چارلی» را به «گرانت» لو داده است. «چارلی» که نوار «ریتر» را در اختیار دارد، «گرانت» را تهدید می‌کند. «گرانت» می‌خواهد دست «چارلی» را قطع کند ولی «چارلی» قهوه او را مسموم می‌کند. حالا «چارلی» و «پالی» با اطمینان به بهتر شدن اوضاع، شهر را ترک می‌کنند.
* همه تلاش سازندگانِ پاپ گرینویچ ویلیج این است که فیلمی مثل آثار مارتین اسکورسیزی خلق کنند، اما حاصل کار آنان تصویر کم رنگ از دنیای تبهکاران نیویورک است. ایفای نقش بازیگران نیز چنان خارج از قاعده و ناموزون است که به ناموفق بودن فیلم اضافه می‌کند. رابطه متقابل رابرتس و رورک تقلیدی از رابطه هاروی کایتل و رابرت دنیرو در پائین شهر (اسکورسیزی، 1973) است و حتی برخی از گفت‌وگوهای آنان بسیار به کار اسکورسیزی در آن فیلم نزدیک می‌شود.