پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


زبان در آذربایجان


زبان در آذربایجان
زبان در تحولات اجتماعی و فردی دارای جایگاه بسیار مهمی میباشد.هر زبانی در طول زمان شکل گرفته و متحول شده است.هر زبانی خصوصیات زنده بودن،تاثیر پذیرفتن و اکتسابی بودن را دارا میباشد.بعضی از زبانها در طول تاریخ از بین رفته و بعضی دیگر نیز دیگر تکلم نمیگردند .ولی در هر صورت باید اذعان داشت که زبان توسط آدمی شکل گرفته و هر جامعه ای از افراد بوجود میآید. اندیشیدن و انجام تحقیقات و بررسیها باز کار انسان است .
ترکی زبانی با ریشه و اصالت آسیائی میباشد.نتایج حفاریهای بعمل آمده در آسیای میانه و قرائت نوشته های روی سنگها این موضوع را به اثبات میرساند.
همین کتیبه ها نشان میدهند که زبان ترکی دارای فرم نوشتاری خاص خود بوده و قابلیت بیان معانی و مفاهیم مختلف را داراست. در نتیجه وقوع یک فلاکت طبیعی ترکها مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده و بصورت دسته جاتی بزگ و کوچک مهاجرت نمودند. این کوچ و مهاجرت اجباری تداوم ،توسعه و قدرت زبان ترکی را در جهتی منفی تحت تاثیر قرار داد .
علی الخصوص کوچهائی که از قرون هشتم و نهم میلادی آغاز شده و متوجه سرزمین آذربایجان شدند، تمامی الفبای زبان ترکی را از یاد برده بودند.در واقع یکی از بدشانسیهای زبان ترکی نیز از همین نقطه آغاز میگردد.در پایان روند مسلمان کردن تمامی منطقه که بالطبع آسیای میانه را نیز دربر میگرفت، آنهائیکه با بعضی از قوانین دینمان وارد این سرزمین شدند دستخوش نوعی بحران هویت گشتند.قبل از هرچیز با تبدیل زبان نوشتاری در نظام سلاجقه به فارسی و عربی ،زبان ترکی مورد بی مهری قرار گرفت.
دیگر در امور دولتی زبانهای عربی و فارسی حاکم بوده و الفبای عربی مورد قبول قرار گرفته بود.اندیشمندان ترک زبان عربی را در علوم و زبان فارسی را در هنر بکار میبردند.بدینترتیب زبان ترکی از نظام حاکم بر کشور دور شده و الفبایش از دستش گرفته شد.در سرزمین آذربایجان و علی الخصوص بخش جنوبی آن ترکی تنها در زبان و بطور شفاهی وجود داشت.
عدم نگارش یک زبان و یا از دست دادن الفبای یک زبان عوامل مهمی در نابودی آن بشمارمیآیند.زبان یک الگوی اجتماعی بشمار آمده و شعوری عملی میباشد.زبان بهمراه آگاهی و دانش شکل اصلی خود را یافته و با تاثیری متقابل تحقق یافته است.بدون زبان هیچ اندیشه ای نمیتواند وجود داشته باشد. انسانی که بتواند هر شی را با زبان خود درک کرده و بیان دارد میتواند با زبان خود آنرا دیده و بیاندیشد.زیرا انسان بهنگام دید چیزی آنرا با زبان خود نیز درک میناید .بعدها ممکن است که اشکال دیگری برای درک و بیان اشیا پیدا کند .
زبان ترکی آذربایجان جنوبی تماما ساختار یک زبان را داشته و با آن میتوان هرگونه احساس و اندیشه را معنی و مفهوم بخشید.متاسفانه در گذشته اندیشمندانمان محکوم به استفاده از زبانهای عربی و فارسی شده و از اینرو لغات و اصطلاحات مختلفی از ایندو زبان وارد ترکی شده است .
روشنفکر امروزی آذربایجان جنوبی بزبانهای فرانسوی،انگلیسی و آلمانی نیز حاکم بوده و بهمین دلیل نیز از این زبانها و مخصوصا ار انگلیسی کلمات فراوانی وارد زبان ترکی شده است.جوان امروزی ما بسیاری از کلمات خارجی را که اصلا معنی شان را نیز نمیداند بکار میبندد. تنها عاملی ک میتواند در مقابل تمامی این اشتباهات ایده مناسبی ارائه دهد مفهوم آزادی اندیشه است .وظیفه هر شهروند سرزمین آذربایجان جنوبی این است که این آزادی را بدست بیآورد.
مسلما این امر مهم تلاشمان در جهت اندیشیدن بزبان خود و بیان آنها بزبان خودمان میباشد .مطمئنا در ناکامی این موضوع فشارها ،بی احترامی و ناآگاهی و جهالت در مورد زبان ترکی نقش مهمی ایفا میکنند .
وقتی کشور و یا دولتی به خلق خود اجازه استفاده از زبان مادری خود را نداده و تدارکات استفاده از آنرا برای خلق خود آماده نکرده باشد ، خلق نیز مجبور خواهد شد تا از کمک زبان دیگری بهره ببرد.ای خلق در نتیجه محصولات فکری خود را یز در همین زبان عاریه ای تولد و ارئه میدارد.
ترکهای ایران و علی الخصوص ترکهای آذربایجان جنوبی در طول تاریخ خود همواره با این معزل بزرگ روبرو گشته و نتوانسته اند برای آن راه حلی پیدا کنند.نسلی که بر زبانمادری خود تسلط داشته و بتواند در این زبان مادری افکارش را منتقل نماید خود موجب تربیت نسلهای بعدی خواهد گردید .
در این راستا تصور کنید خلق آذربایجانی که بتواند بزبان مادری خود اندیشیده و تولد کند برای چه کسی میتواند خطرناک باشد !!؟
زبان ترکی آذربایجانی که با عناصر مختلفی از زبانهای دیگر آغشته شده و در عین حال نیز زبانی فرهنگی بشمار میآید ،با خصوصیاتی که از خمیرمایه و ساختارش نشات یگیرد ،شیوه های بیانی خاصی دارد. نباید فراموش کرد که هروقت به عناصر زبان ترکی مراجعه ننموده و مفاهیم جدیدی به این زبان کهن اضافه نکنیم رفته رفته با زبانی فقیر روبرو خواهیم ود .
عدم نوشتن زبانمان و اکتفا بفرم گفتاری آن موجب خواهد گردید که این زبان رفته رفته بمیرد .زبان تنها با نوشتن است که توسعه یافته و بسط مییابد.از اینرو باید زبان ترکی در مدارسمان برای فرزندان آذربایجان جنوبی تدریس شود تا زبانمان از عدم رهائی پیدا کند .برای هنر آذربایجان جنوبی ،فرهنگ آن ،فولکلور آن ،دین این سرزمین کهن و تداوم موجودیت ترکهای آذربایجانی زبانمان تنها راهنما و سند هویتمان است ....
در این جهان شاید هیچ چیزی باندازه آموختن زبان مادری ترکی به فرزندانمان زیبا نباشد .زبانیکه توسط پدرانمان شکل گرفته و توسط مادرانمان حفظ شده است با تمامی زیبائیهایش ارزش آموزش بفرزندانمان را مسلما دارد .زبان مردم آذربایجان جنوبی ترکی میباشد .
در هر کجای این جهان که باشیم باید هویت خود را حفظ نمائیم .این امر مهم تنها با حفظ زبانمان امکانپذیر خواهد بود .زبان ترکی آذربایجانی بزرگترین میراث ماست .اگر آذربایجان جنوبی امروز بدنبال تشکیل جامعه ای قدرتمند میباشد باید زبان خو را در هر زمینه ای توسعه بخشیده و تکمیل نماید .
بعنوان مثال دانشگاه لوکوموتیو یک جامعه بحساب میآید.اگر ما نتوانیم در این محل علمی نیز زبان خود را مورد استفاده قرار داده و بکار ببندیم چگونه خواهیم توانست تا به جامعه ای قدرتمند تبدیل شویم؟
منبع : پایگاه اطلاع رسانی آذربایجان جنوبی ما