دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

گلرها اسمی بزرگتر می خواهند !؟


گلرها اسمی بزرگتر می خواهند !؟
هر انسانی داستانی دارد، داستانی که زندگی اش را می سازد و حرف هایی که دهان به دهان می چرخد.
غلامپور،جدا از تمام مسائل فنی، چه در دورانی که حراست از دروازه آبی پوشان پایتخت را برعهده داشت و چه زمانی که در چارچوب دروازه سبزپوشان تهرانی می ایستاد، همیشه همان پسر محجوب و سربه زیرمسجدسلیمانی بود که رنگ و لعاب پایتخت نشینی نتوانست دچار تغییرش کند.
او به راهی رفت که فکر می کرد تنها راهی است که باید برود و تیمی را انتخاب کرد که گمان می برد، می تواند موفقیت را لمس کند و البته شکی نیست که این تمام داستان زندگی غلامپور نیست.
در سال های اوج و حتی آخرین روزهای فوتبالی اش هم حرف و حدیث های زیادی در مورد او شنیده می شد. او از شمار دروازبانانی بود که بالاترین فراز و نشیب را در چارچوب دروازه اش داشت و گل های عجیب دریافتی اش همیشه نقل محافل خبری و ... بود.
حالا او پس از مدتها سایه نشینی، دور بودن از سطح اول فوتبال، مطبوعات و مصاحبه های آنچنانی و مطرح کننده مورد توجه اسطوره قرار گرفته و می خواهد ازحارسان دروازه های ملی، سنگربانانی آماده و قبراق بسازد تا در برابر کویتی ها دست و دلمان کمتر بلرزد.
اگر چه شکی نیست آقای سرمربی در انتخابش استقلال عمل داشته و انتخاب دروازبانی که سالها با لباس آبی های پایتخت خودنمایی کرده، خود نشان از شجاعت دایی و آزادی عملش دارد ولی نباید فراموش کنیم فوتبال ملی بعد از پشت سرگذاشتن دوران برزخی اش، نیاز به کمی تنفس و البته آرامش دارد و چنانچه در مقابل کویتی ها نتیجه ای دوراز ذهن و غیر قابل باوررقم بخورد و چارچوب دروازه ها نیز پاشنه آشیل لقب بگیرد، همگان بر انتخاب آقای سرمربی شک خواهند کرد و انگشت اتهام به سویش نشانه خواهد رفت.
اگرچه در قابیلت های غلامپورغیر قابل انکار است و حالا او در سیمای یک مربی در میادین ظاهر خواهد شد تا داشته ها و اندوخته هایش را در طبق اخلاص بگذارد ولی به نظر می رسد دروازبانان انتخابی تیم ملی به اسمی بزرگتراز غلامپور نیاز داشتند تا کمی معنای بزرگتری را درک کنند و قطعا نام غلامپور با همه ی احترامی که برایمان دارد در آن حد و اندازه نیست.
حالا که دایی را در مقام سرمربیگری با کلینزمان مشهورمقایسه می کنیم باید چارچوب دروازه های ملی را نیز به شخصیتی در حد واندازه آندریاس کوپکه بسپاریم که هم مورد تایید الیورکان بود و هم اعتماد و احترام ینس لمان را به همراه داشت و هر دو دروازبان شهیر آلمانی در مقابلش سرتعظیم فرود می آوردند. حال غلامپور را در مقابل میرزاپور، طالبلو، رودباریان، واعظی و... قرار دهید و درخواهید یافت که کمی معادله پیچیده می شود.
در چند سال اخیر کسانی مانند نادرفریادشیران، احمد سجادی، کریم بوستانی و ... این وظیفه را بر عهده داشتند که اختلاف بالای سنی شان با گلرهای ملی باعث ایجاد حس احترام نسبت به مربی می شد ولی آیا دروازبانان انتخابی دایی می توانند ارتباطی مناسب با بهزاد غلامپور برقرار کنند؟
مهدی شمشیری
منبع : خبرگزاری آفتاب