یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا
شکستن کلیشه های سینمای جنگ
رحیم حسینی پیش از «پیكنیك در میدان جنگ» فیلم «نوروز» را ساخته كه اكران عمومی نشده.
او در صحبتهایش از علاقه به سینمای كودك و نوجوان و سینمای جنگ میگوید؛ دو حوزهای كه مهجور است و كار در آن انگیزه خاصی میخواهد. حسینی در «پیكنیك در میدان جنگ» سعی كرده از زاویهای تازه به جنگ و آدمهایش نگاه كند. فیلم یك كمدی جنگی است با آدمهایی كه قبلا نمونهاش را در سینمای دفاع مقدس ندیدهایم.
ـ فیلمنامه «پیكنیك در میدان جنگ» توسط ۳ نویسنده نوشته شده، نسخه كامل به دست شما رسید یا ابتدا با یك طرح روبهرو بودید؟
یك فیلمنامه كامل برای فیلم ۹۰ دقیقهای به دستم رسید، این فیلمنامه قبل از من به دو كارگردان پیشنهاد شده بود كه به دلایل مختلف ترجیح داده بودند آن را نسازند. آقای خزاعی فیلمنامه را خواند و از من برای ساخت آن دعوت كرد. ما دوست داشتیم به جای فیلم ۹۰ دقیقهای یك فیلم سینمایی بسازیم. برای این كار نیاز بود در فیلمنامه تغییرهایی بدهیم. برای همین شروع كردیم روی فیلمنامه كار كردن. من و حمید برزگر مواردی به فیلمنامه اضافه كردیم.
ـ در این مرحله چه تغییرهایی در فیلمنامه دادید؟
مثلث عاشقانهای كه در فیلم میبینید را ما اضافه كردیم، همین طور قضیه گرفتن ۲۵ اسیر را، طنز قصه را هم بیشتر كردیم.
ـ این پروسه چقدر طول كشید؟
فیلمنامه اولیه را مسعود صبا ومجتبی خشكدامن با هم نوشته بودند و حمید برزگر بعد به پروژه اضافه شد. من دوست داشتم روی فیلمنامه بیشتر كار میكردیم اما زمان كافی نداشتیم و باید فیلم به جشنواره میرسید. ۱۵ روز به من زمان دادند تا نسخه نهایی آماده شود.
ـ گویا فیلم هم در زمان كوتاهی ساخته شد؟
از زمان بستن قرارداد برای بازنویسی فیلمنامه تا زمانی كه فیلم به جشنواره رسید ۷۰ روز طول كشید.
حمید برزگر را به خاطر سابقهاش در نوشتن طنزهای تلویزیونی انتخاب كردید؟
من با او تجربه همكاری در مجموعهای را داشتم كه هنوز ساخته نشده، به نظرم در عرصه طنز، حمید برزگر نویسنده موفقی است و طنز خیلی خوبی مینویسد.
ـ آن سریال چرا ساخته نشد؟
البته الان در دست تولید است. مجموعهای است جنگی و طنز كه تولید سنگینی دارد و در شبكه ۳ آن را تولید میكنیم. فكر میكنم یكی از دلایل تولید نشدن آن هزینه بالا بود كه الان این موضوع تقریبا حل شده است.
«پیكنیك در میدان جنگ» قرار بوده یك فیلم ۹۰ دقیقهای باشد و با بودجه و امكاناتی ساخته شده كه مناسب یك تلهفیلم است. حالا هم كه اكران شده به نظر میرسد برای یك كار تلویزیونی مناسبتر است. چه ضرورتی احساس كردید كه آن را به نسخه ۳۵ میلیمتری تبدیل كردید؟
من احساس كردم، فیلمنامه قابلیت سینمایی شدن را دارد. در سینمای دفاع مقدس چنین فیلمی نداشتیم. امیدوار بودم فضایی باز شود كه از زاویهای تازه به جنگ نگاه كنیم كه برای مخاطب هم جذاب باشد، میخواستم این فضای كلیشهای كه در سینمای جنگ وجود دارد بشكند.
قبول دارید كه امكانات شما برای ساخت یك فیلم جنگی كافی نبوده؟ همین كه تصاویر را ویدئویی گرفته و آن را تبدیل كردهاید نشان میدهد كه از نظر مالی در مضیقه بودهاید و این به كار لطمه زده.
من سعی كردم از نظر فیلمنامه و كارگردانی كاستیها را جبران كنم اما شتابی كه در تولید داشتیم به كار لطمه زده، تاثیر منفی روند سریع تولید بیشتر از كمبود مالی بوده، اگر در شرایط بهتری كار میكردیم قطعا با فیلم بهتری روبهرو بودیم.
از بازیگرانی استفاده كردهاید كه بیشتر در تلویزیون آنها را دیدهایم، این موضوع باعث شده موقع دیدن فیلم حس كنیم با یك فیلم تلویزیونی روبهروییم.
امكانات سینمای ما محدود است، برای این پروژه به سراغ بازیگران مختلفی رفتیم. بعضی سر كار بودند و شرایط بعضی با ما هماهنگ نبود، باید به تركیبی میرسیدیم كه برای فیلم مناسب بود، بازیگرهایی كه مقابل دوربین رفتند حضور موثری دارند و تمام تلاش خود را كردند و من از آنها راضیام.
فضایی كه از جبهه در «پیكنیك در میدان جنگ» میبینیم با فیلمهای جنگی تفاوت دارد. این جغرافیا و آرامشش برای مخاطب غریب است. به نظر میرسد به دنبال ساختن یك فضای واقعی در فیلم نبودهاید.
من و فیلمنامهنویس میخواستیم فضای رایج را بشكنیم و برای بیننده فاصلهگذاری كنیم. جایی از زلزله بم صحبت میشود و در سكانسی ترانهای از عصار را میشنویم، انتخاب اینها تعمدی بوده كه به مخاطب بگوییم با یك فیلم روبهرویی و این واقعیت نیست.
پس میشود گفت قصه فیلم، ربطی به جنگ ایران و عراق ندارد!
این را درباره خیلی فیلمهای دیگر هم میشود گفت. دغدغه من این بود كه مردم این فضا را دوست داشته باشند، در اكرانهای مختلف فیلم را با تماشاچی دیدهام و آنها خوشبختانه راضی بودهاند.
ـ شما جبهه بودهاید؟
بله، سالهای طولانی.
ـ واقعا در جنگ صحنهها و روابطی كه در «پیكنیك در میدان جنگ» میبینیم وجود داشته؟
یك رزمنده تمام مدت در عملیات و جنگ نبود، آنها زمان زیادی برای زندگیكردن داشتند. آدمهایی بودند مثل ما كه به تفریح و شوخی هم نیاز داشتند.
ما در سینمای دفاع مقدس این وجه از قضیه را نادیده گرفتهایم. تنها در بعضی لحظات فیلمهای مرحوم ملاقلیپور رگههایی هست كه این وجه از شخصیت رزمنده ایرانی را نشان میدهد. من میخواستم روی این بخش تمركز بیشتری داشته باشم و وجه انسانی كاراكترها خیلی برایم مهم بود.
عراقیها را هم مثل ایرانیها انسان دیدهام و دوست نداشتم بین آنها خطكشی كنم.
اشاره كردید به فیلمهای ملاقلیپور، در آن فیلمها شخصیت رزمنده قابل قبول و زمینی است اما در «اخراجیها» و «پیكنیك در میدان جنگ» برای اینكه شخصیتها قابل باور شوند، آنها را آدمهایی با هوش پایین طراحی كردهاید. چرا در كمدیهای ایرانی كاراكترهای عادی نداریم و همه ـ از نظر ذهنی مشكل دارند؟
چرا این طور فكر میكنید؟
سهراب (علی صادقی) كه كاراكتر اصلی است، آدم معمولی نیست. به این آدمها میگویند شیرینعقل، مرتضی و میرزا هم عادی نیستند. گویا اهل این روستا كه دور هم جمع شدهاند، همگی بهره هوشی پایینی دارند.
در این فیلم شخصیتها را از منطقهای گرفتیم كه سادگی كودكانه یكی از ویژگیهای شخصیتی آنهاست. این انتخاب آگاهانه بوده. در «نوروز» فیلم قبلیام مثبت هم شخصیت اصلی نوجوانی لر است . در این فیلم هم سعی كردیم از این ویژگی قومی در چارچوب یك قصه طنز استفاده كنیم.
ـ اما تجمع این میزان شخصیت ساده در فضای داستانی فیلم منطقی است؟
امكان ندارد فرماندههای جنگ آدمهایی با هوش متوسط باشند، آنها هوش و تواناییهای بالایی داشتند اما در میان رزمندهها طیفهای مختلفی وجود داشت.
من فرمانده دستهای بودم كه جوانهایش خیلی غریبتر از كاراكترهای «اخراجیها» بودند. یكی از آنها مارگیر بود و یك بار ماری گرفت و در چادر بچهها انداخت. همه این آدمها با عشق به جبهه آمده بودند. نمیشود گفت این آدمها در جبهه نبودهاند.
در این فیلم، با فضایی طنزآمیز روبهرویید. به همین دلیل بعضی اغراقها و بزرگنماییها را میبینیم كه ویژگی كار طنز است.
در «لیلی با من است» جنگ یك عنصر دراماتیك و موثر در شكلگیری قصه است، اتفاقی كه برای صادق مشكینی (پرویز پرستویی) میافتد، در هیچ فضا و مكان دیگری نمیشد رخ بدهد اما اتفاقهایی كه برای سهراب (علی صادقی) میافتد با كمی تغییر در هر جایی میتوانست بیفتد و جنگ در خلق موقعیتها نقش پررنگی ندارد.
برای من، روابط انسانی اهمیت بیشتری داشت. البته با توجه به محدودیت زمانی كه داشتیم و شرایط، كار كردیم و در بعضی بخشها نتوانستیم به آنچه میخواهیم برسیم. ما نمیتوانستیم از فیلمنامه اولیه فاصله بگیریم چون حمایت مالی را از دست میدادیم. اگر فیلم، زمان بیشتری داشت یا بودجهای به اندازه «اخراجیها» داشت قطعا به نتیجه بهتری میرسیدیم.
در چند سكانس از فیلم به تعدادی از فصلهای معروف فیلمهای ابراهیم حاتمیكیا اشاره كردهاید. میشود اسمش را گذاشت ادای دین؟ یا به دنبال ایجاد یك فضای كمیك بودهاید؟
من تعلق خاطر خاصی به همه فیلمهای سینمای دفاع مقدس دارم. قبلاً با این فیلمها شوخی نشده بود. دوست داشتم در «پیكنیك...» این اتفاق بیفتد. میخواستم با فیلمهای بیشتری شوخی كنم اما زمان فیلم این اجازه را نمیداد. از لحظاتی كه بیشتر رویم تاثیر گذاشته، استفاده كردم و بهنظرم خوشبختانه این شوخیها در دل فیلم جای گرفته و وصله ناجور نشده است.
در مورد لهجه بازیگرها هم صحبت كنیم، لهجهها هماهنگ نیست و هر بازیگری با توجه به توانایی و استعدادش با یك لهجه صحبت میكند.
محدودیت زمانی روی این موضوع هم تاثیر داشت. ما مربی لهجه داشتیم و تلاشمان این بود كه لهجهها یكشكل باشد. در مورد بعضی بازیگرها به نتیجه خوبی رسیدهایم و در مورد بعضی، لهجهها اشكال دارد.
فقر امكانات به بخشهای مختلف فیلم ضربه زده، مهمترین آنها سكانسهای جنگی است كه خیلی خلوت هستند.
تولید فیلم جنگی واقعاً كار دشواری است. برخلاف شعارهایی كه داده میشود، از این سینما حمایتی نمیشود. ما برای تهیه یك تانك واقعاً باید پروسه طولانی و پرزحمتی را طی كنیم. ساخت فیلم جنگی نیاز به حمایت نهادها و ارگانهای مختلف دارد، وقتی این حمایتها وجود نداشته باشد، تهیه هنرور، تانك، اسلحه و... و ساختن فضای جنگی به شكل مطلوب غیرممكن است.
ـ زمان زیادی طول كشید كه «پیكنیك...» اكران شود. گویا مخالفتهایی با اكران فیلم وجود داشته، این ماجراها شما را ناامید نكرد؟
ناامید نشدم (میخندد) دلیل واقعی تاخیر در اكران فیلم را هم نفهمیدم. اگر مخالفتی با فیلم وجود داشت، باید بخشهایی از آن برای نمایش با مشكل روبهرو میشد كه نشد و نسخه كامل آن، الان روی پرده است. بههرحال خوشحالم كه فیلم اكران شده، هرچند اگر در شرایط بهتر، با آنونس و تیزر تلویزیونی و با برنامهریزی مطلوب اكران میشد، مخاطب بیشتری جذب میكرد.
منبع : روزنامه تهران امروز
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
امیرعبداللهیان حسین امیرعبداللهیان سازمان همکاری اسلامی دولت سیستان و بلوچستان جنگ انتخابات مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس حسن روحانی
سیل یسنا تهران هواشناسی شهرداری تهران بارندگی سازمان هواشناسی باران فضای مجازی آتش سوزی هلال احمر آموزش و پرورش
هوش مصنوعی خودرو بانک مرکزی قیمت خودرو قیمت دلار مسکن قیمت طلا تورم دلار بازار خودرو حقوق بازنشستگان ایران خودرو
تلویزیون صدا و سیما جهان مهران غفوریان موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران سازمان صدا و سیما
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل جنگ غزه روسیه آمریکا ترکیه انگلیس اوکراین نوار غزه ایالات متحده آمریکا یمن
فوتبال پرسپولیس رئال مادرید استقلال سپاهان لیگ برتر باشگاه استقلال بازی باشگاه پرسپولیس علی خطیر جواد نکونام بایرن مونیخ
آیفون اینستاگرام دیابت اپل ناسا عکاسی تبلیغات موبایل گوگل
کبد چرب فشار خون