پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

امام خمینی(ره) و رسانه های جمعی


امام خمینی(ره) و رسانه های جمعی
درباره انسان، گفته ها و ناگفته های فراوانی وجود دارد و هر یك از اندیشمندان و متفكران از زاویه ای به او نگریسته است. یكی از موضوعات جالب توجه سیر تحول و دگرگونی هایی است كه حیات جوامع بشری شاهد آن بوده اند. شاید بهترین تبیین در جهت تحلیل دگرگونی های درون نظام های اجتماعی، سیر تكامل و پویایی جوامع است. این سیر تكاملی موجب شده كه اجزای درون نظام نیز به فراخور تحولات كلان و همراه آن دگرگون شود تا متناسب با آن رشد كند و پاسخ گوی نیازهای آن گردد.
نظام ارتباطات نیز به تبعیت از این اصل كلی، دوره های گوناگونی به خود دیده است. ایجاد روابط۱ و اشكال آن از پیك ها و چاپارها گرفته تا علایم صدایی همانندكوبیدن بر طبل و پیام های تلگرافی و امواج رادیویی و سایر ارتباطات جهانی، همه روش ها و الگوهایی بوده اند تا از طریق آن ها، پیام هایی را به مخاطبان خود برسانند. بدین روی، ایجاد ارتباط امری اجتناب ناپذیر بوده است. لنسكی می گوید: «نخستین نیاز ناشی از نظام عبارت است از وجود ارتباط میان اعضا. این امر در هر نوع سازمان اجتماعی انسانی یا حیوانی ضرورتی اجتناب ناپذیر است.»۲
ناگفته پیداست كه به فراخور نوع و شكل پیام، زبان آن نیز تغییر می كند. اما آنچه مسلّم است این كه ارتباط در گرو زبان محاوره ای است تا تعامل و تفهیم بین اعضا امكان پذیر شود. همان گونه كه دگرگونی ها كلیت نظام را در برمی گیرد و روش های مبادله اطلاعات و ایجاد ارتباطات را شامل می شود، محتوای پیام ها نیز در معرض تغییر و دگرگونی قرار می گیرد و چه بسا نظام های فرهنگی، كه متشكل از باورها و ا رزش های بنیادین آن جامعه است، دست خوش تغییر و دگرگونی شود كه البته این ممكن است زاییده تحولات درونی و یا بیرونی باشد. اما در عین حال، ویژگی جامعه بشری به طور طبیعی، در معرض نابودی است; زیرا مرگ سرنوشت محتوم هر انسانی است. برای مقابله با این پدیده، جامعه باید تدبیری اتخاذ كند تا بقای فرهنگی خود را تضمین نماید و این ممكن نیست، مگر از طریق فرایند اجتماعی شدن۳.
مطالعه ویژگی های جوامع سنّتی این واقعیت را به وضوح آشكار می سازد كه یكی از كاركردهای اساسی خانواده،۴
اجتماعی كردن كودكان و آماده ساختن آن ها برای ایفای نقش های آینده و نیز كسب موقعیت های مختلف اجتماعی است. در فرآیند اجتماعی شدن، افراد ارزش ها و هنجارها را می آموزند و بدان ها پای بند می گردند و از طریق این فرآیند اجتماعی، به اعضای موظف جامعه تبدیل می شوند.۵
امروزه بر اساس تغییرات ناشی از رشد جوامع صنعتی و نفوذ ویژگی های آن در تار و پود بافت های جامعه، سلول های آن متأثر و منفعل گشته است. این انفعال همان تغییرات و دگرگونی هایی است كه قبلاً بدان اشارت رفت. خانواده امروزی، خانواده دیروزی نیست. اگر در جامعه سنّتی روابط انسان در حوزه اعضای خانواده، خویشان و همسایگان و همسالان خلاصه می شد، امروزه به كمك وسایل ارتباط جمعی، ارتباط با دورترین انسان ها امكان پذیر شده است. شكل این ارتباط به گونه ای است كه فرد درگیر در تعامل، حضور دیگران را كاملاً حس می كند. به همین دلیل، از او می آموزد كه چگونه عمل كند، چه چیزهایی را باور نماید و به چه اندیشه ای فرو رود. در حقیقت، رسانه ها به میزان زیادی جایگزین خانواده شده و كاركرد اجتماعی كردن را به عهده گرفته اند.
علاوه بر آن كه افراد مستقیماً تحت تأثیر رسانه ها می باشند، گروه ها و سازمان های اجتماعی كننده و نیز خود خانواده تحت تأثیر این پدیده است. نهاد آموزش و پرورش با تمام وسعت و طول و عرض خود، منفعل و متأثر از رسانه هاست. گروه های خویشاوندی، شغلی و نیز همسالان از این موضوع مستثنا نیستند. برقراری این ارتباطات «فرهنگ» ساز است و موجب تعالی و تكامل فرهنگ۶ و یا انحطاط آن می گردد. بر این اساس، وسایل ارتباط جمعی از اهمیت خاصی برخوردار است; زیرا به دلیل فرهنگ سازی، الگوهای رفتاری اعضا را تنظیم می كند. در عین حال، همواره تخطّی از آموخته ها برای هر یك از اعضا و نیز هر گروهی محتمل است. بدین منظور، راهكارهای نظارت اجتماعی برای اعضا و گروه ها طراحی شده تا از این رهگذر، رفتار اعضا تنظیم گردد.
برای تنظیم روابط میان افراد، دو دلیل عمده وجود دارد:
۱. حصول اطمینان از این كه كارهای حیاتی جامعه انجام می گیرد;
۲. پیش گیری از اختلال ها و آشفتگی هایی كه ممكن است به سبب كشمكش های درونی جامعه در زندگی اجتماعی پدید آید.۷
علی الاصول، ویژگی های زیستی، فطری و غریزی انسان به گونه ای طراحی شده كه ناخودآگاه این اهداف تأمین می شود و روابط به گونه خاص خود تنظیم می گردد. اما این ویژگی ها كافی نیست و زمینه كج روی كاملاً از بین نمی رود، بلكه همواره احتمال تخطّی و اهمال زیاد است.
بنابراین، لازم است عنصر دیگری بدان افزوده شود تا اهمال كاری ها به حداقل ممكن برسد. علاوه بر آن، چه بسا رفتارها مبتنی بر ویژگی زیست شناختی نباشد، بلكه خاستگاه اجتماعی داشته باشد. در این صورت است كه ضرورت وجود عوامل و كارگزاران «اجتماعی شدن» رُخ می نمایاند. همچنین در این موارد است كه راهكارهای نظارت اجتماعی ضرورتی دو چندان می یابد: «با وجود این ]مهارهای زیست شناختی[، قابلیت اهمال در جوامع انسانی، به ویژه در زمینه انجام وظایف ضروری و تنظیم رفتارهای انفرادی، چنان نیرومند است كه مكانیسم های ژنتیكی را لزوماً باید با مكانیسم های فرهنگی بسیار نیرومندتر تكمیل كرد. این مكانیسم ها، كه معمولاً «كنترل های اجتماعی» خوانده می شوند، تنظیم زندگی گروهی را بر اساس تشویق رفتارهای مطلوب و تنبیه رفتارهای نامطلوب سازمان می دهند.»۸
تجربه و مطالعات جامعه شناسان و سایر اندیشمندان این حقیقت را به اثبات رسانده كه راهكارهای نظارت اجتماعی و ضمانت های اجرایی به تنهایی ناكارا بوده و در مواردی بی كاركرد و یا حتی دارای كاركرد منفی است. بدین دلیل، می توان از عوامل و كارگزاران اجتماعی شدن حداكثر بهره را بُرد تا بتوان راهكارهای نظارت و ضمانت اجرایی را به درون اعضا نفوذ داد و از این رهگذر است كه علاوه برموارد یاد شده، رسانه های جمعی اهمیت می یابد.
چنان كه جامعه شناسان به تفصیل خاطرنشان ساخته اند، هیچ گونه روش نظارت اجتماعی، در صورتی كه منحصراً به تشویق و تنبیه های برونی متّكی باشد ـ یعنی بر تصمیم هایی كه گروهی از افراد در مورد افراد دیگر اخذ می كنند ـ مؤثر واقع نخواهد شد. مسأله اساسی این است كه نظام فرهنگی جامعه باید چنان محیطی به وجود آورد كه افراد به نوعی نظم اخلاقی درونی پایبند گردند. به همین علت، یكی از هدف های عمده فرایند اجتماعی شدن باید عبارت باشد از ادغام موازین و ارزش های گروهی در وجدان های انفرادی به نحوی كه اعضای جامعه ارزش های گروهی را نه به عنوان معیارهای تحمیلی از خارج، بلكه به عنوان ارزش ها و معیارهای شخصی خویش نیز بپذیرند.
با عنایت به آنچه گذشت، هدف از این مقال، بررسی جایگاه و نقش رسانه های عمومی از جمله مطبوعات و رادیو و تلویزیون از دیدگاه امام خمینی(رحمه الله) به عنوان بنیان گذار انقلاب اسلامی است. به همان میزان كه پرداختن به جایگاه رسانه ها در ساختار اجتماعی حایز اهمیت است، دیدگاه های حضرت امام(رحمه الله) درباره آن ها و مواضع ایشان در این باره نیز شایان توجه است.
● اهمیت و كاركرد مطبوعات
یكی از اركان ایجاد ارتباط و انتقال مفاهیم و نظرات در دنیای امروز، مطبوعات است. مطبوعات حوزه و گسترش فراوانی را در خود جای می دهد. از یك منظر، هر آنچه به طبع می رسد در قلمرو مطبوعات قرار می گیرد. به همین دلیل، نوشتار حاضر درصدد است كه از این وسعت مفهومی بهره جسته، گونه های مختلف را مورد مداقّه قرار دهد. حضرت امام(رحمه الله)نیز از این عمومیت مفهوم بهره برده و در سخنرانی ها و پیام های كتبی خود، گاهی «مطبوعات» را با برخی مصادیق آن مثل «روزنامه»۹به كار برده اند.
تردیدی نیست كه قوام و بنیاد نظام های اجتماعی بر اصل ایجاد ارتباط در بین اعضای جامعه و نیز رابطه با بیرون نظام است. ایجاد رابطه بدون اطلاع و آگاهی از كنش های درون و برون نظام ممكن نیست; بدین معنا كه وجود اطلاعات و اخبار از یك سو بر تعامل ها مؤثر بوده و آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد و از سوی دیگر، همین عمل ها و عكس العمل ها موضوعات جدیدی برای مطبوعات فراهم می نماید. مطبوعات یكی از ابزارهای تعیین كننده خط مشی های حاكم بر جامعه است كه می تواند مصلِح یا مفسِد باشد.
«اما قلم ها اگر لغزش پیدا كنند یك ملت را می لغزانند... قلم شما اگر ارشادی باشد، ملت را به راه راست هدایت می كند و می تواند مردم را از انحرافات نجات دهد.»۱۰
یكی از كاركردهای مطبوعات انتشار اطلاعات۱۱ و اخبار و تازه های علم و فرهنگ است، مطبوعات همانند سایر كارگزاران جامعه پذیری، موظفند انسان ها را به صورت اعضای مفیدی برای جامعه تربیت كنند.
«رسالت علم و قلم و بیان، آموزش و تعلیم و تربیت انسان است تا انسان الهی شود.»۱۲
همان گونه كه حضرت امام(رحمه الله) صراحتاً بیان می فرمایند، رسالت قلم علم آموزی است كه برای انجام این مهم، لازم است اهل قلم موقعیت و جایگاه خود را در ساختار اجتماعی همانند یك معلم دل سوز در نظر بگیرند تا هم به دنبال كسب علم و دانش باشند و همواره اندوخته های علمی خود را افزایش دهند و هم اندوخته های علمی خود را به كمك قلم به دیگران منتقل كنند. به طور معمول، معلم باید یافته های علمی خود را با زبانی بیان كند كه آن ها كه در كلاس درس نشسته اند بتوانند از آموخته های او بهره ببرند. اما این كافی نیست، بلكه تعلیم و آموزش باید همراه با تربیت باشد، علم آموزی باید جهت دار باشد و انسان را متوجه رابطه شخص با خدا و خالقش كند تا از این رهگذر الهی شود. از این منظر، قلم و مطبوعات كاركردی ابزاری دارند و تا زمانی ارزشمندند كه بتوانند مقصدی متعالی را تأمین نمایند. در غیر این صورت، نه تنها مفید فایده نیستند، بلكه حتی مانع رشد و تعالی می شوند.
بنابراین، اولین كاركرد مطبوعات در عرصه روابط اجتماعی، زمینه سازی برای رشد معنوی اعضای جامعه است. از این موضوع معلوم می گردد كه مطبوعات و فراورده های قلمی در دیدگاه حضرت امام(رحمه الله) از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
«و آن كه از همه خدمت ها بالاتر است این است كه نیروی انسانی ما را رُشد بدهد و این به عهده مطبوعات است...»۱۳
● مطبوعات و انتقاد
معمولاً انسان مرتكب خطا و اشتباه می شود و هیچ انسانی ـ مگر معصومان(علیهم السلام) ـ مبرّای از خطا و اشتباه نیست. اما دیدن اشتباهات، خود هُنر است كه باید به موقع و به نحو شایسته، اشتباهات را دید. در درون ساختار اجتماعی نیز ممكن است این گونه موارد وجود داشته باشد و احیاناً اجزای نظام كاملاً با یكدیگر همنوا و هماهنگ نباشند. یكی از كاركردهای مطبوعات مشاهده این ناسازگاری ها است و چه بساتذكرات مطبوعات و سایر رسانه ها موجب شود كه اعضای درگیر در خطا و اشتباه متوجه آن شده، روند انجام كارها را به گونه ای طراحی نمایند و تغییر دهند كه خسارات احتمالی به دنبال نداشته باشد و از آسیب های جدّی آشكار و پنهان جلوگیری به عمل آید.
«... مسأله دیگر راجع به انتقاد، البته روزنامه ها باید مسائلی كه پیش می آید را نظر كنند، یك وقت انتقاد است ـ یعنی:انتقادسالم است ـ این مفیداست...»۱۴
با این دیدگاه، كه اصولاً انتقاد سالم، مفید است، انتقاد سالم از دیدگاه حضرت امام(رحمه الله) آن شكل بیانی است كه در آن انگیزه تكمیل كاستی ها وجود دارد، نه آن كه در پی تخریب افراد و ترور شخصیت آن ها باشد.
«انسان چون با یكی خوب نیست، در مطبوعات او را بكوبد، كار درستی نیست...»۱۵
یكی دیگر از ویژگی های مطبوعات و نوشتار سالم آن است كه علاوه بر حفظ كلیّت نظام،۱۶ آرامش آن دچار اختلال نگرداند و در عین آرامش و حفظ تعادل، نكات مورد نظر را به گونه ای بیان كند كه تنش زا نباشد.
«روزنامه ها نباید یك چیزهایی راكه موجب تهییج مردم است و موجب انحراف مردم است در آن جا بنویسند.»۱۷
حضرت امام(رحمه الله) در جای دیگر، مرز بین انتقاد و انتقام یا تضعیف و تخریب را به گونه دیگری بیان می كنند:
«وقتی كه انسان فرض كنید از یك كسی گله دارد یا می بیند نقیصه ای در كار هست این نصیحت می تواند بكند، اما لسان نصیحت غیر لسان لجن كردن و ضایع كردن است. ... شما ملاحظه كنید انسان چه قدر ضعیف است. اگر من یك قلمی دستم بگیرم و بخواهم مطلبی بنویسم برای كسی كه خیلی دوستش دارم، ممكن نیست در این قلم یك لغزشی پیدا بشود كه این ولو هزار تا عیب داشته باشد، یكی از آن ها را اشاره كنم: هیچ ممكن نیست; برای این كه این دوستی نمی گذارد. اگر چنانچه از آنور، من با یك كسی دشمنی داشته باشم، یك قلمی دست بگیرم بخواهم بنویسم، ممكن نیست كه از محاسن او یك كلمه بنویسم. این قضیه، قلم شیطان است این، آن كسی قلمش قلم انسانی است، آنی است كه از روی انصاف چیز بنویسد، از روی انصاف صحبت كند.»۱۸● خط مشی كلی حاكم بر فضای مطبوعات
آنچه تاكنون درمورداهمیت و كاركردهای مطبوعات عنوان شد، به نوعی بیانگر خط مشی مطبوعات در دیدگاه حضرت امام(رحمه الله)به شمار می آید. در نظر ایشان، مطبوعات باید دل مشغولی های عدیده ای داشته باشند كه در رأس آن ها، وظیفه آموزش مردم در جهت تعالی و تكامل است. مطبوعات باید به طور جدی از ذكر مطالب و اخباری كه زمینه انحراف دیگران را فراهم می آورد و آنان را به ورطه كژی سوق می دهد اجتناب نمایند. این یك شاخص و معیار اصولی است كه هر چیز دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد۱۹ در زمینه این اصل اساسی و بنیادین، موضع مطبوعات در مقابل كلیت اسلام و احكام اسلامی و نیز كلیت نظام و انقلاب روشن می شود. در دیدگاه حضرت امام(رحمه الله)مطبوعات باید بدان گونه عمل نمایند كه تحت هیچ شرایطی، كلیت اعتقاد به دین اسلام وباورها و ارزش های موجود در آن ها خدشه دار نشود.
«احكام اسلام امانت است پیشمان و ما نباید با سر قلم ها خیانت كنیم بر این امانت و نباید با زبانها خیانت كنیم به این امانت..»۲۰
در جای دیگر، به هنگام اعطای حكم حجهٔ الاسلام والمسلمین خاتمی به مسؤولیت روزنامه كیهان تأكید می رزند كه مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم و كشور باشند.۲۱
ایشان معتقدند كه یكی از رسالت های اصلی مطبوعات خدمت به مردم است. آن ها باید از ذكر مطالب غیر مفید به حال مردم اجتناب كنند.
«حتی مطبوعات باید این توجه را داشته باشند كه چیزهایی كه برای ملت مفید نیست در روزنامه ها ننویسند; كاغذ صرف این نكنند، وقت صرف این نكنند.»۲۲
حضرت امام(رحمه الله) در بحث رسالت مطبوعات در خدمت به مردم و كشور، به این امر بسنده نكرده و به توضیح بیشتر فایده رسانی می پردازند و اعلام می دارند:
«... مطبوعات مال عموم است... آنچه خوب است در رادیو و تلویزیون و مطبوعات باشد آن است كه برای كشور اثری داشته باشد; مثلاً اگر زارعی خوب زراعت كرد و زراعتش خوب بود شما این شخص را به جای مقامات كشور در صفحه اول بگذارید و زیرش بنویسید این زارع چگونه بوده است.»۲۳
یكی از موضوعات مورد نظر حضرت امام(رحمه الله) حفظ حرمت مردم است. ایشان هیچ گاه بین مردم و اسلامیت نظام و جهت گیری آن تمایزی نمی دیدند و به صورتی زیبا و جذّاب، این دو عنصر اساسی انقلاب را با هم آمیخته می كردند، به طوری كه تفكیك آن ها كاری بسیار سخت و دشوار است; زیرا انقلاب را مردم بهوجود آوردند و این در حالی است كه انگیزه آن ها اسلام بوده است. بر این اساس، جهت گیری مطبوعات نیز باید همین راه و مسیر باشد. بهترین دلیل برای اسلامیت مردم و همراهی این دو عنصر با هم، آن است كه اگر عشق و علاقه به اسلام نبود، وحدت و انسجام درونی حاصل نمی شد و در نتیجه، انقلاب به پیروزی نمی رسید. بنابراین، انقلاب مرهون اسلامیت و مردم است.۲۴این مضمون در حكم انتصاب حجهٔ الاسلام دعائی نیز بهوضوح روشن و آشكار است.۲۵
امام خمینی(رحمه الله) در طراحی خط مشی مطبوعات تنها به بعد ایجابی و بایدها اكتفا نمی كردند و وارد حوزه «سلبی» نیز می شدند و نبایدها را نیز عنوان می كردند: هر چند ممكن است از توجه به ابعاد ایجایی، ابعاد سلبی آن نیز مشخص شود، اما در عین حال، بدان تصریح می كردند. گاهی به صورت واضح و روشن به اندیشه های غربزده نظر افكنده، به آن ها حمله می كردند.
«هی دم از غرب چه قدر می زنید؟ چه قدر میان تهی شدید؟! باید احكام اسلام را با احكام غرب بسنجیم؟! چه غلطی است! شكر نعمت این است كه به اسلام وفادار باشید...»۲۶
در جای دیگر نیز این معنا را تذكر داده و خطر قلم های مسموم را برای یاران خود بر شمرده اند.
«آن ها كه قلم های مسموم را گرفته اند و بر خلاف اسلام چیز می نویسند و ملی و دموكراتیك و این حرف ها را به میان می آورند، از آن ها نپذیرند...»۲۷
ایشان معتقدند كه قلم اسلحه ای است كه باید در دست افراد صالح و شایسته باشد.۲۸ در عین حال، از موعظه و نصیحت اهل قلم دست بر نمی داشتند و به آن ها یادآوری می كنند كه:«توجه كنید كه قلم های شما شریك خنجرهایی كه از پشت به ما می زنند، نباشد، توجه كنید كه زبان های شما، قلم های شما چماق نباشد و با همان قلم بنویسید كه چماق بد است. توجه كنید كه قلم های شما و زبان های شما مسلسل نباشد و به سینه این جوان های ما وارد بشود و آن وقت بگویید كه به ما حمله شده است. شما هم حمله كردید.»۲۹
● مطبوعات و روحانیت
از آن جا كه حضرت امام(رحمه الله)معتقد بودند كه خاستگاه انقلاب، توان حركتش و تمام بافت ها و سلول هایش از اسلام است، آنچه را به اسلام مرتبط است ارج می نهادند و معتقد بودند كه باید حریم و حرمت آن حفظ گردد و به هیچ كس حق نمی دادند كه بدان متعرض گردد; چه آن كه روحانیت برای اسلام و انقلاب همانند طبیب است. همان گونه كه پزشك از ابتدا با سلامت و بیماری اشخاص آشنا می شود و راه حفظ سلامتی و نیز درمان بیماری ها را می داند، روحانیت اسلام و راه های شناخت آن را فرا گرفته است. تخصص در كارها و انجام كارشناسی های لازم در كارها نیز ما را بر آن می دارد تا اسلام شناسی را به اسلام شناسان و كارشناسان فن ارجاع دهیم.
«آقایان ننشینند كه دیگران قلم ها را بردارند و قانون را بررسی كنند و به خیال خودشان آن را اصلاح كنند. این حق شماست. درباره قانون اسلام، باید اسلام شناس نظر بدهد، قانون اساسی جمهوری اسلامی یعنی: قانون اساسی اسلام. حق این مطلب با شماست.»۳۰
با این دیدگاه، امام(رحمه الله) یك شاخص و معیار برای شناخت قلم های مسموم از قلم های سالم و خادم ترسیم كردند و اعتقاد داشتند كه قلم فرسایی بر ضد روحانیت۳۱ اقدام علیه اسلام است.
«من این نصیحتی كه می كنم برای شماست و برای نسل های آینده كه بدانند این را كه هر وقت یك قلم فاسدی خواست مطلق روحانیت را از بین ببرد، یا به یك صورتی منزوی كند یا روحانی كه در بین ملت موثر است او را خواست كه منعزل كند، این روی آن نقشه دارد عمل می كند.»۳۲
اما ممكن است دشمن با برانگیختن احساسات و عواطف مردم و روشنفكران، مسیری انحرافی در اذهان و تحلیل ها ایجاد نماید. برای پیش گیری از ایجاد این مسیر انحرافی، امام(رحمه الله) در پیشگاه خداوندمتعال و در حضور مردم سوگند یاد كردند. و خدا را بر آن گواه گرفتند كه این موضع گیری و دفاع از روحانیت بدان سبب نیست كه خود از صنف روحانی اند در واقع، دفاع امام(رحمه الله)از روحانیت اسلام، حركتی سیاسی، حزبی و صنفی نبود بلكه آنچه را وظیفه دینی و الهی خود احساس می كردند بیان می نمودند.
● مطبوعات و مجلس خبرگان
امام خمینی(رحمه الله) همواره در ذهن خود، دغدغه حفظ كیان و اركان اعتقادات دینی جامعه اسلامی را داشتند به منصه ظهور رساندن این اعتقادات دینی منوط بر آن است كه چارچوب و شالوده كار منطبق با اسلام باشد. بدین منظور، مجلسی تحت عنوان مجلس خبرگان تأسیس كردند; مجلسی كه اعضای آن كارشناسان اسلام باشند. به طور عادی و معمول، این گونه اتفاق نمی افتد كه این جمع قابل توجه، همگی به تنظیم احكام منافی اسلام رأی بدهند; زیرا آنان احكام اسلامی را بهتر از دیگران می شناسند. به همین منظور و برای حفظ وصیانت از احكام اسلام و حرمت فقهای اسلام، با بیانی سلبی از قلم هایی كه برای تضعیف خبرگان به میدان آمده اند با عنوان «زهرآگین» یاد كردند و آنان را عمّال بیگانه معرفی نمودند.
«... آن ها با قلدری عمل می كردند، حالا این ها با تشكّل وباقلم های زهرآگین و صحبت های انحرافی مشغول شده اند. آن ها سابق با سرنیزه اهل علم را، اهل تقوا را، مؤمنین را می كوبیدند، با سرنیزه مجالس وعظ و خطابه را، مجالس عزاداری بر شهداء را می كوبیدند، این ها با قلم. قلم ها همان سرنیزه سابق است. آن سرنیزه به صورت قلم درآمده، ساواك به منزله، به صورت گروه های دیگر درآمده و مقصد همان مقصد است. باید بیدار بشود ملت ما. به صورت های مختلف، با اسلام مخالفت می كنند. در مجلس خبرگان، به مجرّد این كه صحبت ولایت فقیه شد، شروع كردند به مخالفت... در یكی از مجالس شان این منحرفین; این هایی كه از اسلام هیچ اطلاعی ندارند; این هایی كه مخالف با اسلام هستند، در مجلس شان گفتند كه این مجلس خبرگان باید منحل بشود و دیگران هم دست زدند، برای آن تظاهرات كردند. این ها از مجلس خبرگان می ترسیدند; برای این كه مجلس خبرگان می خواهند ولایت فقیه را اثبات كنند، مجلس خبرگان می خواهند تصویب كنند آن چیزی را كه خدای تبارك و تعالی فرموده است و این ها از او می ترسند.»۳۳
بنابراین، اگر مطبوعات می خواهد مصلح باشد و حافظ كیان اسلام و انقلاب و دین، باید از طرح هرآنچه موجب تضعیف مجلس خبرگان می شود خودداری كند.
● مطبوعات و قوه قضاییه
اصولاً دستگاه قضایی در هر جامعه ای، عهده دار برخورد با خاطیان و منحرفان است تا آنان را مجبور به همنوایی با كل نظام نماید. تضعیف این دستگاه به هر شكل كه باشد، موجب تقویت كسانی است كه دستگاه قضایی باید با آنان برخورد نماید تا امنیت و عدالت در جامعه پابرجا باشد. در هر نظام اجتماعی، طراحی قوانین و مقررات قضایی مبتنی بر باورها و عقاید حاكم بر آن جامعه است. به دلیل آن كه انقلاب ریشه در اسلام دارد، قوانین و مقررات حاكم بر اجزای آن نیز باید موافق با احكام و موازین اسلامی باشد. علاوه بر آن، سایر اجزا و بخش های نظام نیز باید بر اساس اصول و موازین اسلامی با آن رابطه برقرار نمایند. مطبوعات و سایر رسانه ها به عنوان جزئی از این نظام، روابطی با دستگاه قضایی خواهندداشت كه حضرت امام(رحمه الله)آن را بدین گونه راحی می نمایند:
«مجلات و روزنامه ها و رسانه های گروهی توجه داشته باشند كه تضعیف قوه قضاییه بر خلاف موازین اسلامی است و از پخش چیزهایی كه موجب تضعیف یا توهین مقام قضاست، احتراز كنند.»۳۴
اما این امكان وجود دارد كه دستگاه قضایی طی مراحل قانونی بررسی و نهایتاً صدور حكم، دچار اشتباه گردد. در این صورت، آیا موازین اسلامی اجازه می دهد كه اشخاص حقیقی یا حقوقی وارد پرونده شده و درباره آن اظهارنظر نمایند؟
«شكایت از قاضی یا دادگاه باید به حسب مقررات شرعی باشد و شاكی هر كس هست حق ندارد در مطبوعات یا رسانه های گروهی یا در مجامع عمومی طرح دعوا كند و علیه قوه قضاییه جوسازی نماید.»۳۵
در صورتی كه دستگاه قضایی مرتكب اشتباه و خطا شد واعتراضی به حكم وجود داشته باشد باید:
«... به مقامات صالحه رجوع نمایند و به هیچ وجه، خودسرانه عملی را انجام ندهند وباید بدانند كه احكام صادره از قضات شرعی، مادامی كه خلاف شرع بودن آن در محاكم و مراجع صالحه ثابت نشده، واجب العمل است.»۳۶
رعایت حریم و شأن قاضی و امر قضاوت آن قدر اهمیت دارد كه هیچ كس به هیچ عنوان، حق دخالت در كار قضاوت ندارد. حتی دخالت كردن مسوولین نیز خلاف شرع قلمداد شده است. اجازه نداشتن دیگران در دخالت موجب می شود كه دستگاه قضایی و شخص قاضی استقلال خود را حفظ كند.۳۷ و علاوه بر آن كه وامدار دیگران نباشد، از ترس جوسازی ها، حكمی منافی با موازین شرع صادر ننماید; زیرا جوسازی مطبوعاتی ممكن است بدان جا ختم شود كه قاضی و یا دستگاه قضایی تحت فشارهای بیرونی و یا افكار عمومی واقع شده و به چیزی حكم كند كه نباید. ممنوعیت در كار قضاوت شمول زیادی دارد و حتی سایر مجتهدان را نیز در بر می گیرد. ممانعت از اجرای حكم از ناحیه هر كس كه باشد خلاف شرع قلمداد شده است. بنابراین، مطبوعات باید موضع خود را آن گونه طراحی نمایند كه دخالت در كار دستگاه قضایی شمرده نشود.
● مطبوعات و شورای نگهبان
یكی دیگر از نهادهای زاییده اسلامیت انقلاب، شورای نگهبان است كه وظیفه آن نگهبانی از حریم قوانین و موازین اسلام و قانون اساسی است. تاریخ انقلاب ها این واقعه تلخ را نمایان می سازد كه همواره پس از تثبیت انقلاب ها، حكام و سردمداران حكومت و نظام از عقاید و نگرش های اولیه خود فاصله گرفته و به تدریج، بر معتقدات اولیه خود خط بطلان كشیده اند. حضرت امام(رحمه الله)كه با بینش عمیق خود چنین پدیده ای را پیش بینی می نمودند، ابتكار عمل را برای همیشه در دست گرفتند و شورای نگهبان را تأسیس كردند تا همواره مصوبات مجلس را مدّنظر داشته باشند و از ورود افراد ناصالح و ناشایست به مجموعه قانون گذاری و مدیریتی نظام اسلامی ممانعت به عمل آورند. این ممانعت البته همواره با فشارهایی از بیرون و درون روبه رو بوده است تا از طریق تضعیف این شورا، راه های ورود به پیكره نظام فراهم گردد. اما حضرت امام(رحمه الله) با جدّیت تمام، وارد عرصه گردیدند و از كیان شورای نگهبان دفاع نمودند.
دفاع ایشان در برابر مطبوعات ومحافل و سخنرانی ها از دو موضع قابل توجه است:
اولاً، ایشان نه تنها از شورای نگهبان دفاع نمودند و تضعیف آن را به مصلحت اسلام و مسلمین ندیدند، بلكه اعضای این شورا را نیز مورد حمایت قرار دادند و از آنان دفاع كردند.
ثانیاً، از مطبوعات و اشخاصی كه در مطبوعات ذی نفوذ هستند خواستند قوانین و مقررات را ارج نهند و بدان پایبند باشند،هرچندمخالف منافع شخصیوگروهی آن هاباشد.۳۸● مطبوعات و دستگاه های نظامی و انتظامی
معمولاً هرگونه حركت و جنبش جدید، اشخاص و گروه هایی را با خود بیگانه احساس می كند و متقابلاً آنان نیز با آن حركت و جنبش بیگانه بوده، به ستیز با آن بر می خیزند تا شاید بتوانند، قدرت مقابله آن جنبش و حركت را در رویایی با مشكلات تضعیف نمایند. برای افزایش تاب مقاومت در برابر دشمنان، هر حركتی نیازمند بازوان نظامی و قوای مسلح است، به خصوص وقتی دشمنان بیرونی متحد و متشكل باشند تا ممانعت جدی بر سر راه آن جنبش ایجاد كنند. از این رو، رسانه های گروهی همواره باید این اصل را مد نظر داشته باشند كه قوای مسلح انقلاب هیچ گاه نباید تضعیف شوند. تضعیف قوای مسلح، راه بر بیگانگان می گشاید. بلكه به عكس، مطبوعات باید در مسیر تقویت بنیادهای نظامی و انتظامی گام بردارند تا مبادا دشمن به كمك تضعیف عناصر داخلی، بر آن ها غلبه كند.۳۹
حضرت امام(رحمه الله) به عنوان یك رهبر سیاسی ـ دینی، از تحلیل های سیاسی یا عقلانی صرف اجتناب می كردند و توده مردم را با مفاهیم و دل مشغولی های اعتقادی و باورهای ایدئولوژیك همراه می ساختند تا وظایف اجزا و اعضای نظام نهادینه شود; زیرا عجین شدن وظایف سیاسی با تكالیف دینی، نهادینه كردن آن وظایف را به دنبال دارد.۴۰ اما همواره این مشكل به عنوان یك واقعیت اجتماعی وجود داشته است. كه چه بسا برخی افراد ناهمنوایی كنند و مرتكب كج روی شوند. در چنین شرایطی، رهبر سیاسی و دینی از مؤلفه های اقتدار دینی و سیاسی بهره جسته، برای حفظ كیان وانقلاب و تمامیت ارضی و اعتقادی آن، با تمام توان وارد میدان می شود.۴۱
اما تضعیف اجزا و تشكل های درون نظام همواره برخاسته از عناصر بیرونی و دشمنان نیست، چه بسا برخی دوستان نادان مرتكب این اشتباه شوند و بازوان مسلح و حفاظ انقلاب را به گونه ای تضعیف نمایند. در این صورت، لحن كلام و بیان دگرگون می شود و باید زبان نصیحت و پند و اندرز گشود و آنان را آگاه ساخت.
«انصاف نیست كه جوانان عزیز اسلام از ارتش و سپاه و ژاندارمری و بسیج و شهربانی گرفته.... در سراسر كشور در خدمت اسلام و مسلمین خون خود را نثار و جان خود را فدا كنند، ما در كناری بنشینیم و با قلم ها و زبان های خود قلب نورانی آنان را آزار دهیم.۴۲
● مطبوعات و مجلس شورای اسلامی
در نگاه امام خمینی(رحمه الله) هرچه از مسؤولان در پیكره نظام و حكومت رخ دهد، رنگ و بوی رسالت و وظیفه را دارد. با این نگرش، نامزدی در انتخابات مجلس نیز به عنوان یك وظیفه دینی وملی مطرح می شود. اگر نمایندگی مجلس یك وظیفه تلقی شود كه بر دوش اشخاص سنگینی می كند، باید هر كه اصلح است به میدان بیاید و طبعاً در این میان، باید اخلاق انتخاباتی را مبتنی بر داده های دینی و آموزه های اخلاقی استوار سازد. آموزه های دینی و اخلاقی حكم می كند كه اگر كسی نامزد انتخابات شد و صلاحیت او تأیید نگردید و یا مردم به او رأی مثبت ندادند، اصل انتخابات را موردهجوم قرار ندهد و در اذهان عمومی نسبت به نتیجه انتخابات تشكیك ایجاد ننماید. خدمت و انجام وظیفه جای خاصی نمی خواهد، در هر جای این نظام حكومتی می توان خدمت كرد. اصحاب مطبوعات و قلم نباید با جوسازی فضای حاكم بر جامعه را متشنج سازند.۴۳ پس از تشكیل مجلس نیز مطبوعات و اهل بیان و قلم باید كمك كنند تا قوانین مطابق با موازین اسلام طرح، تصویب و اجرا شود. بنابراین، نمایندگان نیز موظف اند تا طرح ها و لوایح پیشنهادی را براساس موازین اسلام تصویب كنند و از قلم های مسموم و گفتارهای منحرفان نترسند.۴۴
● مطبوعات و ملی گرایی
هر انسانی نسبت به آب و خاك و میهن خود و ویژگی های فرهنگی اش تمایلات ویژه ای دارد و در حفاظت و حراست از آن ها تلاش و جدیت می نماید و در مقابلِ دشمنان خارجی كه بیرون از مرزها هستند و به دنبال تجاوز به حریم كشور می باشند، به مقابله و دفاع بر می خیزند. این اصل كاملاً پذیرفتنی و قابل قبول است و هیچكس در مقابل این تلقی و طرز فكر واكنش نشان نمی دهد، مگر آن كه بیگانه با خود و یا خودفروخته و وابسته به خارج باشد كه مؤلفه های شهروندی و ملیت خود را نادیده گیرد و همه چیز را به بیگانگان بفروشد.
اما معنا و مفهوم دیگری از «ملی گرایی» در ادبیات انقلاب اسلامی وجود دارد غیر از آنچه ذكر شد و آن تسلیم مطلق در برابر مؤلفه های ملی است، اگر چه متعارض و متناقض با باورهای دینی باشد. یكی از ویژگی های برجسته حضرت امام(رحمه الله) آن بود كه توانست در اندیشه خود ویژگی های ملی و دینی را جمع نماید و به پیروان خود این را بیاموزد كه ملّیت و ملّی گرایی در ادامه باورهای دینی، مقدس است اما اگر در مقابل دین داری قرار گیرد مذموم و مطرود است. در زمینه این تفكر و اندیشه، همواره مطبوعات را نیز به این مهم متوجّه می كردند كه مبادا ویژگی ملی گرایی بر دین باوری ترجیح یابد و آن را تحت الشعاع قرار دهد.
«آن ها كه قلم های مسموم را گرفته اند و بر خلاف اسلام چیز می نویسند و ملی و دموكراتیك و این حرف ها را به میان می آورند، از آن ها نپذیرند.»۴۵
دقت در این فراز در بر گیرنده نكاتی است كه ذكر آن خالی از لطف نمی باشد.
اولاً، قلم های مسموم قلم هایی است كه بر خلاف اسلام به حركت درآمده و قلم فرسایی می كنند.
ثانیاً، ملی گرایی، كه بر خلاف اسلام باشد، مذموم است، و قابل پذیرش نیست.
حضرت امام(رحمه الله) به این بیان اكتفا نكردند و شاخص های روشن تری برای قلم های مسموم معرفی كردند تا مبادا دشمنان انقلاب و دگراندیشان با به كارگیری واژه های مقدس، تقدس زدایی كنند و انقلاب و یارانش را از مسیر خود منحرف سازند.
«قلم های مسموم را بشناسند، اشخاصی كه قلم دست می گیرند و بر ضد اسلام، بر ضد روحانیت، بر ضد مسیر ملت قلم فرسایی می كنند، بشناسید آن ها را... . زحمت ملت ما برای اسلام است، برای اسلام بود. اسلام است كه سعادت همه را تأمین می كند و اسلام است كه ما را به پیروزی رساند و اسلام است كه ما را به پیروزی می رساند... اگر اسلام نبود، اینها كه برای آزادی قلم فرسایی می كنند، اینجا نبودند، آزادی نداشتند. آزادی را اسلام به ما داده. قدر این آزادی را بدانید و قدر این اسلام را بدانید. كسانی كه برای كشور می خواهند خدمت كنند، به اسلام خدمت كنند باید روحانیت را تقویت كنند، دانشگاه را تقویت كنند.۴۶
دقت در مطالب ذكر شده این واقعیت را نمایان می سازد كه از قلم فرسایی بر ضد روحانیت و بر ضد مسیر ملت ـ كه همانا اسلام بوده است ـ قلم های مسموم شناخته می شود. ملت ما با نام و یاد «اسلام» به پا خاست و چون قیام و انقلاب زیر لوای اسلام بوده دستاوردهای این انقلاب و قیام نیز اسلامی است در نتیجه، آزادی ارمغان اسلام به مردم، به ویژه به اهل قلم است. حال كه چنین است، اگر ملی گرایی به معنای عشق به آب و خاك و میهن در وجود كسی شعلهور است، باید از اسلام و مؤلفه های حاكی از اسلامیت دفاع كند در غیر این صورت، موضع گیری در مقابل اسلام و خواسته ملت است.
یكی از زیبایی های كلمات حضرت امام(رحمه الله) این است كه همواره خواسته ملت را «اسلام» معرفی كرده و بین این دو تفكیك قایل نشده اند، گویی این دو واژه و مفهوم مترادف یكدیگرند. بنابراین، منظور از «خواسته ملت و مردم» بُعد اسلام خواهی آنان است. برای تقویت این مهم نیز خطاب به اهل قلم و روشنفكرانی كه می خواهند اسلام را با دنیای متمدن جدید مقایسه كنند وغرب گرایی را رواج دهند، به شدت هشدار داده اند و مجدداً آنها را به اسلام و همراهی بامردم ـ كه همان اسلام است۴۷ ـ دعوت كرده اند.
این شكل برخورد امام(رحمه الله) با جریان روشنفكری وابسته و غربزدگان موجب گردید كه آنان منفعلانه وارد میدان شوند و این بار با نام «اسلام» و دین خواهی و دین باوری، شبهاتی را القاء كنند تا اذهان عمومی بدینوسیله مسموم شود. بنابراین، این قشر محكوم اند به رفتار خودپسندانه خود، نه اسلام پسندانه. آنچه را هم از این دسته به اسلام نسبت داده می شود از روی بی اطلاعی از اسلام است كه این نوع عملكرد دقیقاً یكی دیگر از شاخص های قلم های مسموم است كه «سمپاشی» می كنند.۴۸
شكل برخوردهای حضرت امام(رحمه الله) با جریان روشن فكری بیمار و منحرف از اسلام همواره شكل جدی تری نیز به خود گرفت: زیرا آنان به هوش نیامدند و این عدم هوشیاری، اگرچه بعضاً از روی نادانی بود، اما گاهی هم از روی عناد و دشمنی و سرسپردگی به حساب می آمد. حضرت امام(رحمه الله)این بار با قاطعیت تمام، در خانه نشین كردن جریان ملی گرایی وابسته وارد میدان شدند و اعلام داشتند:
«... تا من هستم، نخواهم گذاشت حكومت به دست لیبرال ها بیفتد، تا من هستم، نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی پناه را از بین ببرند. تا من هستم، از اصول «نه شرقی و نه غربی» عدول نخواهم كرد. تا من هستم، دست ایادی امریكا و شوروی را در تمام زمینه ها كوتاه می كنم و اطمینان كامل دارم كه تمامی مردم در اصول، همچون گذشته پشتیبان نظام و انقلاب اسلامی خود هستند...»۴۹
بررسی مواضع حضرت امام(رحمه الله) در مقابل روشنفكران وابسته این واقعیت را نشان می دهد كه آن بزرگوار مراحل نصیحت و آگاهی دادن را پشت سر گذاشته و در این باره، هیچ چیزی را فرو گذار نكرده اند، با وجود آن كه بر عجین شدن خصوصیت مردمی با اسلام تأكید داشته اند; زیرا ایشان دشمن را خوب شناخته بودند.۵۰ و به همین دلیل، توانسته بودند الگوهای مناسبی برای مواضع خود طراحی نمایند.
تقویت قلم های ملی گرایان وابسته از طرف دشمنان، بیانگر این واقعیت است كه این قلم ها در خدمت اهداف دشمنان است.
● امام(رحمه الله) و آزادی مطبوعات
همان گونه كه قبلاً ذكر شد، ایجاد ارتباط یكی از ضروریات دنیای امروز است كه در تعامل افراد با یكدیگر نقش مهمی ایفا می نماید. اصولاً تعامل اعضا بر این اصل استوار است كه متعاملین اعمال خود را به گونه ای تنظیم كنند كه احساس رضایت و خشنودی و میل به بقا و استمرار تعامل در هر دو بهوجود آید: اگر این احساس خشنودی به هر دلیل، به نارضایتی تبدیل گردد، تعامل قطع می شود و ادامه نمی یابد. یكی از دلایل نبود رضایت و خشنودی آن است كه اعمال افراد درگیر در تعامل مبتنی بر الگوهای پذیرفته شده رفتاری باشد. ابتنا بر الگوهای رفتار، خود به نحوی بیانگر محدوده آزادی اعمال متعاملین است; بدین معنا كه افراد درگیر در تعامل باید در آن قالب ها عمل نمایند تا تعامل به شكل مطلوب ادامه یابد و منجر به قطع یا ستیز و خشونت نگردد.
حال سخن در این جاست كه این قالب ها و الگوهای عمل چگونه باید طراحی شود و خاستگاه آن ها كجاست؟ صورت های متعددی می توان برای آن به تصویر كشید; گاه ممكن است این الگوها صرفاً جنبه توافقی داشته باشد. این توافق گاه در سطح وسیع و كلان مطرح است و به وفاق اجتماعی باز می گردد و گاهی ممكن است در یك سطح خُرد صورت پذیرد در هر دو صورت، مبنای رضایت، توافق است. اما گاهی ممكن است این الگوها از سوی یك دستگاه مستبد و خود رأی القا شده باشد و نادیده گرفتن آن با انواع تنبیه ها روبه رو گردد. گاهی نیز ممكن است در ورای این الگوها، ارزش های بنیادین دیگری نهفته باشد و بر اساس آن، این قالب ها طراحی شده باشد. آنچه مسلّم است این است كه همواره در اعمال بشر محدودیت هایی وجود داشته تا موجب تضییع حقوق دیگران نشود. حال باید دید كه حضرت امام(رحمه الله)چه موضعی در قبال آزادی مطبوعات داشتند.
در نظر ایشان، مطبوعات رسالت سنگینی بر عهده دارند تا آنچه زمینه آزادیشان را فراهم نموده حفظ كنند. در اوایل پیروزی انقلاب و در نشست با كانون نویسندگان۵۱، اظهار داشتند كه آزادی قلم های شما مرهون ملت و اسلام است. بنابراین، باید در راه تعالی اهداف این دو كانون قدرت گام بردارید. و برای آن كه ذهن ها دچار تضاد نگردد، این دو كانون را در راستای یكدیگر تبیین كردند; زیرا اقتدار اسلام بود كه موجب قدرت ملت شد. چه بسا فریبكاران و فرصت طلبانی بخواهند از ویژگی مردمی بودن سوء استفاده كنند، اما وظیفه آحاد مردم است كه از مكر مكاران جلوگیری كنند وتوطئه های آن ها را خنثی سازند.۵۲امام(رحمه الله) در جای جای پیام ها و سخنرانی های خود، همواره متذكر گشته اند كه قلم و بیان آزاد است كه بنویسد و بگوید، اما توطئه نباید بكند. معیار توطئه در دیدگاه آن بزرگوار عبارت بود از آنچه مصلحت كشور و انقلاب را به مخاطره می اندازد یا مسائل مربوط به نهضت و اسلام را تحریف كند.۵۳
در جای دیگر نیز شاخص توطئه را تحریف دانسته و اظهار نموده اند:
«دشمن خودتان را بشناسید. من حالا دارم معرفی می كنم و این نواری كه من می گویم، امروز، امشب، باید یا هر وقت كه می شود، باید در رادیو بی یك كلمه این طرف و آن طرف، اگر اهل یك حرف اهل روزنامه یا رادیو اینور و آنور بكنند، من خراب می كنم آن روزنامه را; برای این كه بر خلاف مسیر ملت است، آزادی نیست، توطئه است، ما توطئه ها را می شكنیم. بشناسید آن ها را. من حجت را دارم تمام می كنم بر ملت ایران. من می بینم بدبختی هایی كه از همین اشخاصی كه فریاد آزادی می كشند برای ملت ایران. من بدبختی را دارم می بینیم.»۵۴
در این كلام، حضرت امام(رحمه الله) تصریح می كنند كه قلم های توطئه گر مطالب را به صورت واقع بیان نمی كنند، بلكه «اینور و آنور» می كنند.
علاوه بر آن، ایشان به صورتی كاملاً روشن و شفاف به دفاع از حدود و ثغور دین بر آمده اند و به جد، با قلم های مسموم ـ كه همان قلم های نافی اسلام و احكام اسلامی است ـ به مبارزه برخاسته و اجازه توهین به مقدسات۵۵ را نداده اند، تعرض به اسلام راآزادی نمی دانند.۵۶ بلكه آزادی غربی معرفی می كنند كه برای به فساد كشیدن جوانان طرح می گردد.۵۷
«مقاله ها به جای مسلسل ها، حالا به روی اسلام بسته شده است. الان ما گرفتار سرنیزه نیستیم، ما گرفتار قلم هستیم، اهل قلم، ما گرفتار روشنفكرها هستیم، ما گرفتار آزادیخواه ها ـ كه آزادی را نمی دانند چی است ـ هستیم. یعنی چه آزادی؟ ما الان گرفتار این ها هستیم و من امیدوارم كه بیدار بشود یك وقت ملت ما»۵۸
امام(رحمه الله) در برخورد با جریان وابستگی و اسلام زدایی به موعظه و پند و اندرز اكتفا نمی كردند و به صورت آشكار و صریح اعلام می نمودند كه نشریات مسموم نباید اجازه نشر داشته باشند; زیرا ممكن است موجب اغفال توده ها گردند.۵۹ معتقد بودند مسؤولان مستقیم نشریات باید با اعمال نظارت های جدی، از ایجاد انحراف جلوگیری نمایند، وگرنه ممكن است ملت برای حفظ دستاوردهای خود، وارد میدان عمل شوند كه در آن صورت، ملاحظات كنار می رود.۶۰
«اكنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده... آن است كه نگذارند این دستگاه های خبری و مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند و باید همه بدانیم كه آزادی به شكل غربی آن كه موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محكوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانی ها و كتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح كشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری... و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و كشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسؤول می باشند»۶۱
بنابراین، حضرت امام(رحمه الله) مصراً معتقد بودند كه حد و مرز آزادی ها در قلم و بیان احكام دین اسلام و نیز مصالح كشور است. چه بسا مواردی وجود داشته باشد كه مستقیماً با شرع مقدس مرتبط نباشد، اما مصالح نظام و كشور اسلامی را به مخاطره بیندازد كه در این صورت حفظ مصالح عمومی كشور بر همه كس شرعاً و عقلاً لازم است.
● امام(رحمه الله) و سینما
یكی از رسانه های عمومی، كه از مظاهر تمدن جدید به شمار می رود، سینما می باشد كه می تواند به سهم خود، اثر شایان توجهی در جامعه پذیری و آموزش هنجارها داشته باشد و در عین حال، در دنیای امروز یكی از وسایل گذران اوقات فراغت نیز به شمار می آید. با توجه به نقش سینما و قابلیت تأثیرگذاری آن بر بینندگان، اگر این وسیله در جهت رشد و تعالی اخلاقی به كار گرفته شود ابزاری بسیار كارآمد و مهم است به همان اندازه، اگر در جهت فساد و تباهی اخلاقی گام بردارد، اثر تخریبی مهمی دارد. حضرت امام(رحمه الله)با اصل كاربرد سینما و استفاده از آن موافق بودند، به شرط آن كه موجب فساد اخلاق و تخریب فرهنگی اسلامی نباشد.۶۲ ایشان در اولین سخنرانی خود، در بین مردم مسلمان وانقلابی كشور به صراحت بیان داشتند.
«سینما یكی از مظاهر تمدن است كه باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد.»۶۳
موضع گیری های حضرت امام این واقعیت را نشان می دهد كه ایشان پیوسته دغدغه دین داری مردم و حفاظت از كیان فرهنگی اسلامی را داشتند و كلیه دولتمردان و شخصیت های فرهنگی كشور را دعوت به این مهم می كردند كه تمام اجزاء و عناصر تشكیل دهنده نظام و كشور اسلامی محتوای اسلامی داشته باشد; زیرا وقتی رأی به جمهوری اسلامی داده شد همه چیز باید اسلامی باشد.۶۴ بنابراین، وقتی گفته می شود سینما باید اسلامی باشد فقط بدین منظور نیست كه به نوعی جایگاه تماشاگران جدا شود و زنان در محل خاص و مردان در جای دیگری استقرار یابند، بلكه علاوه بر این مهم، باید محتوای فیلم های سینمایی مملو از معارف و شعایر دینی باشد تا از این طریق بینندگان آموخته های دینی را در فرایند اجتماعی شدن بیاموزند و از روش های غیر مستقیم با معارف دینی آشنا گردند.
● امام(رحمه الله) و رادیو و تلویزیون
امروزه رادیو و تلویزیون در گونه های متفاوت خود، یكی از اساسی ترین وسایل ارتباط جمعی و ابزار اطلاع رسانی است كه كاركردهای متعددی برای نظام اجتماعی دارد و نقش های عمده ای ایفا می كند. آگاهی مردم از رویدادها و اتفاقات در عرصه های گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از كاركردهای این بخش به حساب می آید. پیش بینی رخدادهای طبیعی و احیاناً فراهم كردن زمینه های لازم برای استفاده های علمی و تحقیقاتی و یا پیشگیری از خسارات احتمالی نیز از دیگر زمینه های استفاده از رادیو و تلویزیون است.
دنیای صنعتی امروز و تأثیرات قابل توجه آن بر حیات انسان، به خصوص در زمینه روابط فردی واجتماعی، كناره گیری از زیبایی های طبیعی و احیاناً تخریب آن ها، زندگی شهری و مجتمع نشینی، به كارگیری وسایل و امكانات خدماتی و رفاهی همه موجب شده است كه انسان امروزه برای پر كردن اوقات خود، از این دستگاه ها حداكثر بهره را ببرد و به جای آن كه خود را به دامن طبیعت و زیبایی های آن بسپارد، عكس و فیلم آن را به درون خانه خود ببرد، به جای آن كه كودكان منتظر شب های یلدا و قصه های مادربزرگ باشند، همه روزه از طریق رادیو و تلویزیون چشم و گوش خود را به داستان های گویا و مصور می سپارند. آموزش های گوناگون دیگر نیز از طریق این دستگاه ها صورت می پذیرد. یادگیری آداب و سنن اجتماعی، ارتباطات اجتماعی و مانند آن، همه از كاركردهای این دستگاه هاست.
حضرت امام(رحمه الله) با توجه به همین واقعیت ها، مواضع كاملاً روشن و آشكاری در قبال مسؤولین و مدیران این دستگاه ها اتخاذ كردند و توصیه های لازم را ارائه نمودند; چه آن كه این دو رسانه به لحاظ قدرت تأثیرگذاری، هم در جهت اصلاح و هم در جهت افساد، قابل توجه است. حوزه و قلمرو این وسیله ارتباطی آن قدر گسترده است كه ایشان آن را دانشگاهی می داند كه در سطح كلی كشور گسترده است.۶۵ چون دانشگاه است، كاركرد اصلی اش آموزش است. و چون آموزش كاركرد اصلی است، پس موقعیت های معلم و شاگردی قابل تصور است.۶۶ بر همین اساس، می توان نقش ها و انتظارات را طراحی نمود تا به تأثیر این دستگاه ها، در ساختار فرهنگی ـ اجتماعی بهتر و بیش تر واقف شد.
براساس این اهمیت ویژه و جایگاه رادیو و تلویزیون در ساختار فرهنگی ـ اجتماعی، توجه به مدیران و كارگزاران و سیاست های كلان در آن نیز اهمیت پیدا می كند. شكل گفتاری ایشان با هیأت دولت موقت بیانگر آن بود كه وضعیت موجود در آن وقت موجبات رضایت خاطر را فراهم نمی كرد. بنابراین، تأكیدات بیش تری صورت گرفت و اعلان داشتند كه توجه بیش تری مبذول گردد تا از عناصر ناسالم پاك سازی شود.۶۷
نكته قابل توجه دیگر در دیدگاه حضرت امام(رحمه الله) این است كه چون این دو دستگاه امكانات فراوانی برای آموزش و پرورش اعضای جامعه فراهم می آورد، باید در زمینه تفكر دینی به عنوان یك وسیله و ابزار دین آموزی به كار گرفته شود. در این صورت، نه تنها بد و مذموم ژنیست، بلكه در خدمت اسلام به كار گرفته می شود.۶۸ در به كارگیری آموزه های دینی برای آموزش دین از هیچ كوشش و تلاشی نباید دریغ ورزید و از هیچ تهدید و تهمتی نیز نباید هراسید، هرچند اتهام ارتجاع و كهنه پرستی مطرح شود.۶۹ نه تنها این دستگاه عظیم و مهم را باید به لحاظ محتوایی اسلامی كرد، بلكه باید حضور فیزیكی و فكری وابستگان و غربزدگان را نیز از بین برد.۷۰ زیرا عناصر وابسته هیچ گاه راضی نمی شوند، مگر آن كه به انحراف كارگزاران بینجامد.۷۱
علاوه بر آن چه گذشت یعنی رسالت آموزش و پرورش و نیز اسلامی كردن جامعه، رادیو و تلویزیون می بایست در زمینه های دیگر مورد توجه قرار گیرد. وظیفه واقع نمائی و بیان آن چه واقعیت هاست از رسالت های رادیو و تلویزیون است. در در دیدگاه حضرت امام، رادیو و تلویزیون می بایست اخبار و اطلاعاتی كه واقعی هستند و صحت آنها كاملاً تأیید شده است به اطلاع مردم رسانده شود.۷۲ ضمن آن كه نباید دستگاه ها و نهادهای درون نظام تضعیف گردند.۷۳
همان گونه كه قبلاً نیز بیان شد، رادیو و تلویزیون از اهمیت ویژه ای برخوردار است; زیرا مخاطب مطبوعات قشر خاصی است ـ یعنی: فقط افراد باسواد می توانند از آن استفاده كنند ـ سینما نیز مخاطبان خاص خود را دارد، زیرا محدودیت زمانی و مكانی دارد، اما رادیو و تلویزیون بسیار فراگیرتر است; چون رسانه ای شنیداری و دیداری است و با توجه به شرایط دنیای امروز، در همه زمان ها و مكان ها قابل استفاده است.۷۴
«... آنوقت هم قضیه رادیو و تلویزیون فرق دارد با قضایای دیگر. ممكن است در یك وزارتخانه یك مطلب خلافی باشد، اگر ده سال دیگر هم مردم نفهمند، اما رادیو و تلویزیون، اگر یك كار خلافی بشود و بخواهد یك چیزی باشد كه بر خلاف شرع، بر خلاف مسیر ملت یك چیزی نمایش بشود یا گفته بشود، همان روز اول و ساعت اول همه كشور... سرتاسر كشور یكدفعه ملتفت می شوند كه یك همچو مسأله ای است.... بنابراین، حیثیت اسلام، حیثیت جمهوری اسلامی بسته به این دستگاه هاست». ۷۵
چون شناخت جمهوری اسلامی و اسلام با عملكرد رادیو و تلویزیون گره خورده است، این دستگاه ها می توانند خدمات قابل توجهی به فرهنگ اسلامی و ملی بكنند.۷۶ علاوه بر این، چون هزینه آن ها از بیت المال مسلمانان تأمین می شود، باید عملكردشان در راستای مصالح مسلمانان باشد.۷۷
● رسانه ها و قوه مجریه
یكی از ابتكارات و ویژگی های حضرت امام(رحمه الله)، كه اختصاص به ایشان داشته است، نگاه كل نگر و اصولی به نظام می باشد.این امر، باعث شده كه آن بزرگوار همواره بین كلیت نظام جمهوری اسلامی و اجزای آن تفكیك قایل شود. در اندیشه سیاسی امام(رحمه الله)، حفظ نظام چنان مهم است كه حاكم اسلامی برای حفظ نظام، می تواند بسیاری از احكام اسلام را تعطیل كند. از جمله این موارد، می توان به تعطیل شدن حج به دستور ایشان اشاره كرد. به همین دلیل است كه حضرت امام در جای جای گفتار و اندیشه های خویش دفاع از اركان نظام را مدّ نظر داشته اند.۷۸ و علی رغم اطلاعاشان از كمبودها و كاستی ها و احیاناً تخلف ها، سكوت اختیار می كردند تا مبادا نظام دچار اختلال و دگرگونی شود. برای انجام این مهم، همواره اهل قلم و زبان را دعوت به آرامش و عدم شایعه پراكنی می كردند. چه بسا این امر، توطئه دشمنان و تضعیف دولت اسلامی را به همراه داشته باشد.۷۹ و نیز چه بسا تضعیف اركان نظام با فتنه های مطبوعاتی انجام شود كه بخش ها و اجزای درون كشور را در مقابل یكدیگر قرار دهند.۸۰ و اختلافات را با برنامه های طراحی شده دامن بزنند.۸۱
امام در طول حیات خود در جمهوری اسلامی، همواره از دولت و سایر دستگاه های نظام حمایت جدّی می كردند. و همه اعضای جامعه را، اعم از مسؤولین و غیر مسؤولین، دعوت به حمایت از دولت می نمودند. ایشان بر این عقیده بودند كه تضعیف دولت اصولاً از سر بی اطلاعی و بعضاً غرضورزی است و در ورای آن توطئه های دشمنان اسلام نهفته است. آنها از دشمنی با دولت شروع می كنند و آرام، آرام سایر دستگاه ها را نشانه خواهند گرفت.۸۲ در حالی كه، قبلاً این دشمنی را احساس كرده و تذكرات لازم را داده اند.۸۳ و بیان داشته اند كه اگر عضوی از دولت متخلف باشد می بایست او را نصیحت كرد.
نویسنده:فاضل حسامی
پی نوشت ها
۱ـ ارتباط را می توان جریانی دانست كه طی آن دو یا چندنفر به تبادل افكار، نظرات، احساسات و عقاید خود می پردازند. باقر ساروخانی، جامعه شناسی ارتباطات، ج دوم، تهران، اطلاعات، ۱۳۶۸، ص ۶
۲ـ گرهاردوجین لنسكی، سیر جوامع بشری، ترجمه ناصر موفقیان، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۹، ص ۴۶.
۳ـ ۴ـ ۵ـ همان، ص ۴۷ / ؟ / ص ۴۷
۶ـ باقر ساروخانی، پیشین، ص ۶ و ۷
۷ـ ۸ـ لنسكی، پیشین، ص ۴۸ / ۴۹
۹ـ امام خمینی، صحیفه نور، ج ۱۹، سخنرانی در جمع مقامات مملكتی، ۱۳/۶/۶۴
۱۰ـ همان، ج ۱۹، ص ۲۱۵ ـ ۲۱۶ سخنان معظم له در جمع مسؤولان روزنامه های كیهان، اطلاعات، جمهوری اسلامی، ۱۰/۶/۶۴
۱۱ـ ۱۲ـ همان، ج ۱۴، ص ۲۵۷ ـ ۲۵۹ / ج ۱۳، ص ۲۲۸ ـ ۲۳۱
۱۳ـ همان، ج ۸، ص ۲۲ ـ ۲۵ سخنان معظم له در جمع مسؤولان و كاركنان مجله خواندنی ها، ۱۴/۴/۵۸
۱۴ـ همان، ج ۱۹، ص ۲۱۵ ـ ۲۱۶ سخنان معظم له در جمع مسؤولان روزنامه های كیهان، اطلاعات، و جمهوری اسلامی، ۱۹/۶/۶۴
۱۵ و ۱۶ـ همان، ج ۲۰، ص ۳۵ ـ ۳۹ سخنان معظم له در جمع رئیس جمهور و هیأت دولت، ۸/۶/۶۵
۱۷ـ همان، ج ۱۲، ص ۲۰۷ ـ ۲۱۰ پیام به مناسبت نیمه شعبان ۷/۴/۵۹
۱۸ـ همان، ج ۲۰، ص ۳۵ـ ۳۹ ـ سخنان معظم له در جمع رئیس جمهور، نخستوزیر و هیأت دولت، ۸/۶/۶۵
۱۹ـ همان، ج ۸، ص ۲۲ـ ۲۵ ـ سخنان معظم له در جمع كاركنان مجله خواندنی ها، ۱۴/۴/۵۸
۲۰ـ همان، ج ۱۳، ص ۲۸۳ـ ۲۸۹ ـ سخنان معظم له در جمع اقشار، نهادها و ارگان ها و سازمان ها، ۲۹/۱۰/۵۹
۲۱ـ همان، ج ۲۲، ص ۲۸۳ ـ سخنان معظم له در جمع مقامات مملكتی، ۲۵/۸/۵۹
۲۲ـ همان، ج ۱۹، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶ سخنان معظم له در جمع مسؤولین روزنامه كیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی، ۱۰/۶/۶۴
۲۳ـ ۲۴ـ همان، ج ۱۹، ص ۲۱۵ / ج ۱۳، ص ۲۴۷ تا ۲۵۳ سخنان معظم له در جمع اعضای هیأت تحریریه مجله سروش، ۱۵/۱۰/۵۹
۲۵ـ همان، ج ۱۲، ص ۸۰
۲۶ـ همان، ج ۷، ص ۵۸ـ ۵۳ ـ سخنان معظم له به مناسبت سالگرد ۱۵ خرداد، ۱۵/۳/۵۸
۲۷ـ همان، ج ۵، ص ۱۷۹ تا ۱۸۲ سخنان معظم له در جمع فرهنگیان و دانش آموزان قم، ۱۷/۱۲/۵۷
۲۸ـ همان، ج ۱، ص ۲۶۷ ـ ۲۷۶
۲۹ـ همان، ج ۱۴، ص ۹۴ تا ۱۰۰، سخنان معظم له در جمع شهربانی های سراسر كشور، ۴/۱۲/۵۹
۳۰ـ ۳۱ـ۳۲ـ همان،ج۷، ص۱۵۲ـ ۱۵۳ / ص ۲۹ ـ ۳۰ / ج ۱۳، ص ۱۷۵ ـ ۱۸۲
۳۳ـ همان، ج ۱۰، ص ۲۶ ـ ۳۲ ـ سخنان معظم له در جمع علمای غرب تهران، ۳۰/۷/۵۸
۳۴ و ۳۵ و ۳۶ـ هما، ج ۱۸، ص ۲۲۷ ـ ۲۳۹ پیام معظم له به مناسبت پنجمین، سالگرد انقلاب اسلامی، ۲۲/۱۱/۶۲
۳۷ـ همان، ج ۱۹، ص ۸۷، سخنان معظم له در دیدار با شورای عالی قضایی، ۲/۱۰/۶۳
۳۸ـ همان، ج ۱۸، ص ۲۸۰
۳۹ـ همان، ج ۱۳، ص ۲۷۹ ـ ۲۸۲ سخنان معظم له در جمع گروهی از اصناف و بازاریان تهران و جوانان خوزستان، ۲۵/۱۰/۵۹
۴۰ـ ۴۱ـ۴۲ـ همان، ج ۱۳، ص ۹۴ / ج ۸، ص ۲۶۱ ـ ۲۶۲ / ج ۱۴، ص ۵۹ ـ ۶۳، پیام معظم له به مناسبت دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، ۲۲/۱۱/۵۹
۴۳ـ همان، ج ۱۲، ص ۱۶ ـ ۱۸، پیام معظم له به مناسبت تحویل سال نو، ۲۹/۱۲/۵۸
۴۴ـ همان، ج ۱۲، ص ۱۲۱ ـ ۱۲۳، پیام معظم له به مجلس شورای اسلامی، ۷/۳/۵۹
۴۵ـ همان، ج ۵، ص ۱۷۹ ـ ۱۸۲، سخنان معظم له در جمع فرهنگیان و دانش آموزان قم، ۱۷/۱۲/۵۷
۴۶ـ همان، ج ۷، ص ۲۹ ـ ۳۰، سخنان معظم له در جمع علمای سبزاوار و بانوان قم، ۹/۳/۵۸
۴۷ـ همان، ج ۷، ص ۵۳ ـ ۵۸، سخنان معظم له به مناسبت سالگرد ۱۵ خرداد، ۱۵/۳/۵۸
۴۸ـ همان، ج ۱۰، ص ۸۶ ـ ۹۰
۴۹ـ همان، ج ۲۱، ص ۸۸ ـ ۱۰۱، پیام معظم له به مراجع و روحانیون، ۳/۱۲/۶
۵۰ ۵۱ ۵۲ ۵۳ ۵۴ ۵۵ ۵۶ ۵۷ ۵۸ ۵۹ ۶۰ ۶۱ ۶۲ ۶۳ ۶۴ ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸ ۶۹ ۷۰ ۷۱ ۷۲ ۷۳ ۷۴ ۷۵ ۷۶ ۷۷ ۷۸ ۷۹ ۸۰ ۸۱ ۸۲ ۸۳ـ همان، ج ۶، ص ۲۸۱ ـ ۲۸۷ / ج ۵، ص ۱۰۰ ـ ۱۰۳ / ص ۱۱۹ ـ ۱۲۳ / ج ۶، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۳ / ج ۶، ص ۲۵۵ ـ ۲۶۲ / ج ۷، ص ۱۸ ـ ۲۰ / ج ۷، ص ۹۱ ـ ۹۳ / ج ۹، ص ۲۳۲ ـ ۲۳۶ / ج ۷، ص ۲۳ ـ ۲۵ / ج ۱۲، ص؟ / ج ۱۲، ص ۲۷۱ ـ ۲۷۷ / ج ۲۱، (وصیت نامه) ص ۱۶۹ / ج ۲، ص ۲۵۷ ـ ۲۶۲، ۱۰/۸/۵۷ / ج ۴، ص ۲۸۱ ـ ۲۸۷ / ج ۹، ص ۷۱ ـ ۷۶ / ج ۵، ص ۱۹۸ ـ ۲۰۴ / ج ۵، ص ۱۹۸ ـ ۲۰۴ / ج ۵، ص ۲۴۸ ـ ۲۵۱ / ج ۸، ص ۱۹۷ ـ ۲۰۱ / ج ۱۲، ص ۸۴ ـ ۸۶ / ج ۱۴، ص ۳۴ / ج ۱۳، ص ۹۴ / ج ۱۲، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۵ / ج ۸، ص ۱۷۵ ـ ۱۷۶ / ج ۹، ص ۲۶۳ ـ ۲۶۵ / ج ۱۹، ص ۱۰۱ ـ ۱۱۱ / ج ۱۹، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶ / ج ۷، ص ۲۳۷ / ج ۸، ص ۹۱ ـ ۹۳ /ج ۱۳، ص ۱۶۸ ـ ۱۷۴ / ج ۱۴، ص ۱۲۸ ـ ۱۲۹ / ج ۱۲، ص ۲۷۱ ـ ۲۷۷ / ج ۱۸، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۷
منبع:ماهنامه معرفت ، شماره ۳۱
منبع : خبرگزاری فارس