شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


بلوغ روانی


بلوغ روانی
۱) تقاضای حریم و خصوصی بودن:
نوجوان نمی‌خواهد كسی به حریم خصوصی او وارد شود. در اتاقش را قفل می‌كند، پنهانی چیزهایی می‌نویسد و نمی‌خواهد كسی نوشته‌هایش را بخواند، نمی‌خواهد كسی به كشوی میز و قفسه كمد او دست بزند و... پس بدون اجازه به دنیای خصوصی آنها وارد نشویم و به آنها اجازه داشتن راز و حریم بدهیم.
۲) خودمداری :
نوجوان در این دوره خود را در مركز هستی می‌بیند. فكر می‌كند فقط خودش هست و دنیا و تفكراتش و به همین دلیل نقطه نظرات شخص مقابل برایش قابل فهم نیست و این همان چیزی است كه ما آن را به خود رایی و لجاجت تعبیر می‌كنیم.
۳) همانندسازی و الگوبرداری از دیگران:
در دوره بلوغ، نوجوان احتیاج به همراه و الگو دارد. اگر تنها بماند و اگر كسی نباشد تا الگوی مناسبی در اختیار وی بگذارد، خطر آغاز می‌شود. در این دوره است كه فرد به طور مرتب چیزهایی را از دیگران قرض می‌گیرد و آنها را برای خود درونی می‌كند. معمولا برخلاف میل والدین، نوجوان الگوهای خود را بیشتر از محیط بیرون انتخاب می‌كند.
معلم، دوست و... پدر از دید او ممكن است الگوی مناسبی نباشد. گرچه ما انتظار نداریم كه كودكان ما صددرصد ارزش‌ها و اعتقادات ما را بپذیرند ولی باید كاری كنیم كه ما را كاملا هم رد نكنند. باید جامعه‌ای به‌وجود بیاوریم كه الگوهای مناسبی را در اختیار نوجوانمان قرار دهد تا نهایتا او شخصیت واحد و هویت خود را بیابد.
۴) جنسی شدن:
این همان چیزی است كه بیشترین ترس ما را به عنوان پدر و مادر از دوره بلوغ بر می‌انگیزد. دراین دوره، نوجوان جنس مخالف را می‌شناسد و اقدام به برقراری ارتباط با وی می‌كند. چه بكنیم كه نوجوان ما، جنسی شدن را انكار نكند و افراط هم نكند. چه بكنیم كه نوجوان ما جنس مخالف خود را به طریق سالمی بپذیرد. كنترل ما چگونه باشد تا او را در حد اعتدال نگه دارد؟
۵) رشد اخلاقیات :
در اواخر دوره بلوغ و اوایل جوانی، شكل مشخصی از اخلاق به وجود می‌آید. اخلاق در واقع مشاركت در قوانین، وظایف واستانداردهای جامعه است. وقتی نوجوان با پدیده‌های اجتماعی پذیرفته شده ولی متضاد و متفاوت روبه‌رو می‌شود، بر اساس حس فردی خود از وجدان به قضاوت می‌نشیند. دوره نوجوانی، دوره درونی شدن اصول اخلاقی و كنترل رفتارهاست.
۶) رشد تفكر انتزاعی:
اكثر نوجوانان در این دوره با سوالات اصلی هستی روبه‌رو می‌شوند: از كجا آمده‌ام؟ به كجا می‌روم، چه باید بكنم؟ خدا كجاست و كیست؟ و نوجوان بر اساس رشد شناختی و استعداد درونی خود به سمت ادبیات، فلسفه، عرفان، ریاضیات، اخلاق، قانون و ورزش می‌رود.
۷) شكل‌گیری شخصیت و هویت:
هرچه به آخر بلوغ نزدیك می‌شویم، نوجوان چیزهای قرض گرفته شده از الگوهایش را درونی می‌كند و شخصیت خاص خود را می‌یابد. حال دیگر می‌داند كیست واز زندگی چه می‌خواهد؟ با درك احساسات نوجوان و نیز آرام و انعطاف‌پذیر كردن محیط، اجازه رشد و پیدا كردن هویت را به او بدهیم.
دكتر فریبا عربگل
فوق تخصص روانپزشكی كودك و نوجوان
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید