یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

هوایی تازه برای فوتبال آذربایجان


هوایی تازه برای فوتبال آذربایجان
از سال ۱۳۲۷ كه فوتبال وارد تبریز شد تاكنون روزهای روشن و تاریك زیادی را در این رشته پرطرفدار منطقه آذربایجان، شاهد بوده ایم. تیم ها و بازیكنان بزرگی از این دیار مطرح شدند و در این میان تیم های ملی هم از آنان بی نصیب نمانده اند. براساس آمار، نخستین تیم این منطقه، تبریز نام داشت كه در سال۱۳۳۱ شكل گرفت.
ساخت كارخانه های ماشین سازی و تراكتورسازی در اوایل دهه۴۰ ش زمینه های ایجاد ۲ باشگاه با همان نام را فراهم آورد. بعدها باشگاه شهرداری تبریز هم به آنها پیوست و حتی زمانی فرا رسید كه هر سه باشگاه یاد شده در بالاترین سطح فوتبال كشور به رقابت با سایر تیم ها پرداختند.
ورق زدن برگه های تاریخ فوتبال ایران ما را به گذشته های درخشان ۴ دهه گذشته منطقه آذربایجان و بویژه تبریز می رساند. در كنار خوزستان، به جرأت می شود گفت آذربایجان مطرح ترین قطب مستعد فوتبال ایران بوده است. در جام تخت جمشید نیز تیم های آذری حضوری موفق و تأثیرگذار داشتند. قدیمی های این رشته چهره هایی چون صباغ، خداپرست، صدقیانی، شیخ لاری، ضیایی و... را از یاد نمی برند.
در سال های پس از انقلاب و با پایان یافتن جنگ تحمیلی، باشگاه های تبریزی در فوتبال فعالیت خوبی داشتند كه ماحصل آن ظهور بازیكنانی چون كریم باقری، سیروس و غلامحسین دین محمدی، رسول و حسین خطیبی، علی باغمیشه، اسماعیل هلالی، علیرضا اكبرپور، علی اكبر استاد اسدی و... بود. در كنار آن حضور قدرتمندانه تیم های تراكتورسازی، ماشین سازی و شهرداری تبریز قابل توجه بود.
شور و اشتیاقی كه میان طرفداران این تیم ها وجود داشت، دل هر حریفی را برای بازی در زمین تبریز به هراس می انداخت. اما این روزهای طلایی باوجود استعدادهای درخشان خیلی سریع پایان یافتند و با شروع لیگ حرفه ای، دیگر هیچ اثری از نمایندگان آذربایجان در میان تیم های حاضر در سطح اول لیگ كشور به چشم نیامد و با وجود گذشت سال ها نه تنها از تبریز در جمع بزرگان فوتبال كشور نماینده ای حضور ندارد.
كریم باقری علت فقدان چهره های شاخص و تازه را در سرمایه گذاری نكردن باشگا ه ها روی تیم های پایه ای می داند. بازیكن باسابقه فوتبال كشورمان معتقد است هجوم بازیكنان غیربومی به این منطقه و نبود بودجه كافی سبب شده است جوان های مستعد این منطقه پشت خط بمانند. باقری تأكید می كند برای رهایی از شرایط كنونی، باید مانند سال های نه چندان دور به تیم های پایه ای توجه بیشتری شود.
● افت فاحش
به باور بسیاری از كارشناسان، فوتبال تبریز نسبت به سال های قبل با افت فاحشی مواجه شده و ادامه این روند تبعات منفی بسیاری به دنبال خواهد داشت اما جالب این كه، وجود دارند افرادی كه با وجود حاكم بودن شرایط كنونی، به دفاع از سطح فوتبال منطقه می پردازند و نه فقط افت كیفی و كمی فوتبال آذربایجان را قبول ندارند، بلكه از پیشرفت آن سخن نیز می گویند. جواد ششگلانی رئیس هیأت فوتبال تبریز، ازجمله این گروه است.
وی می گوید: «به طور كلی فوتبال اینجا افت نكرده است و سقوط تیم های این شهر به رده های پائین تر باعث به وجود آمدن چنین شائبه های است. هم اكنون ۲۸ تیم فوتبال رده های مختلف سنی در مسابقه های كشوری حضور دارند و آذربایجان شرقی چندین سهمیه از رده نونهالان تا امید را به خود اختصاص داده اند. حتی ۳۷ مدرسه فوتبال در سطح استان مشغول به فعالیت هستند كه آمار بی سابقه ای است. نتایج این فعالیت ها در ۵سال آینده به بار خواهند نشست و امیدواریم بار دیگر شاهد شكوفایی مجدد فوتبال آذربایجان باشیم.»
هر چند ششگلانی به عنوان مسئول اول فوتبال تبریز قصد دفاع از عملكرد خود و شهرش را دارد، اما آنها كه در نقطه مقابل نظریه وی قرار دارند كم نیستند. احد نظرزاده رئیس كمیته مربیان فوتبال آذربایجان شرقی با اشاره به حضور بیش از ۴۲ رده مختلف این استان در مسابقه كشوری در دهه،۷۰ خاطرنشان می كند تیم هایی كه به طور جدی در شرایط فعلی فعال هستند تعدادشان به كمتراز ۱۰ تیم كاهش یافته است.
این مربی دارای مدركA آسیا، درباره دلایل افت فوتبال تبریز توضیح می دهد: «هیچ كدام از باشگاه های اینجا چارت و تشكیلات سازمانی مشخصی ندارند به طوری كه همگی قائم به فرد بوده و فقط یك نفر تصمیم گیرنده و سیاست گذار اصلی محسوب می شود. فقدان مدیریت تخصصی را هم باید به این مورد بیفزاییم كه این دو عامل در كنار هم باعث تضعیف فوتبال تبریز شده و منابع مالی و انسانی زیادی در چندسال گذشته هدر رفته است.» بی علاقه شدن مربیان بومی نسبت به فعالیت در تیم های پایه، نكته دیگری است كه رئیس كمیته مربیان آذربایجان شرقی بر آن تأكید دارد.
نظرزاده می افزاید: «مربیان بومی سال ها با دستمزدهای بسیار پائین چندین بازیكن مطرح را پرورش می دهند ولی در عرض چند روز تیم های متمول آنها را جذب می كنند. در واقع ثمره مالی پرورش استعدادها به جیب افراد دیگری می رود. از سوی دیگر برخی از باشگاه های تبریزی اقدام به استخدام مربیان غیربومی وحتی خارجی با دانش كم كرده اند كه این موضوع نه فقط توهین به مربیان زحمتكش این خطه است كه آنها رانسبت به ادامه فعالیت دلسرد كرده است. درعین حال حمایت نكردن مسئولان استانی و نمایندگان مجلس كه با آرای همین مردم انتخاب شده اند هم می تواند ناامیدی ها را بیشتر كند.»
رسول صادقی دبیر سابق هیأت فوتبال تبریز نیز در بحث افت این رشته پرطرفدار در تبریز تأكید می كند: در نزول یا پیشرفت یك پدیده، شاخصه هایی سهیم هستند كه فوتبال ما در حال حاضر فاقد آنهاست. وی می گوید: از آنجا كه مباحث فوتبال ما دارای مبنای علمی درستی نیستند برای همین دلایل افت فوتبال تبریز را به این مورد محدود می كنند كه زمانی ما ۳ تیم مطرح در سطح اول فوتبال كشور داشتیم اما هم اكنون تیم های مذكور در رده های پائین تر دست و پا می زنند. البته به دلایل متعدد، باشگاه های آذربایجان شرقی و به طور مشخص شهر تبریز در بخش فوتبال حرفه ای، به كلی از سایر نقاط كشور عقب مانده اند اما در مورد فوتبال پایه باید اعتراف كرد اخیراً فعالیت های امیدواركننده ای صورت گرفته است.
صادقی كه مسئولیت تربیت بدنی آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی را هم عهده دار است در قسمت دیگری از حرف هایش می افزاید: به طور كلی دانش فنی مربیان بومی این استان در مقایسه با سایر استان ها پائین تر است و از نظر بحث آموزش مربیان هم نسبت به جاهای دیگر عقب مانده ایم. از طرفی همكاری میان باشگاه ها، آموزش و پرورش و دانشگاه ها مشاهده نمی شود.
این كارشناس، مسیر صحبت هایش را تغییر می دهد و به نكته دیگری اشاره می كند: «در این استان تمام امور ورزش به ویژه فوتبال را خود باشگاه ها، در دست گرفته اند و هیچ توجهی به توصیه های برنامه ریزان و مسئولان استانی ندارند. اما همین باشگاه ها وقتی به مشكلات مالی و اداری برمی خورند از حمایت نكردن استاندار، نمایندگان و مسئولان حرف می زنند!»
● تصمیم فردی
به گفته دبیر سابق هیأت فوتبال تبریز یكی از عمده ترین دلایل نزول فوتبال تبریز، خودمحوری مسئولان باشگاه ها بوده است. صادقی مدعی است در سال های اخیر باشگاه های مطرح منطقه از اصول اولیه و مسلم فوتبال حرفه ای، نظیر هیأت مدیره كمیته فنی، چارت تشكیلاتی و سازمانی و برنامه ریزی های بلندمدت برخوردار نیستند و فقط یك نفر همه كاره است. حاصل همین تصمیم گیری های فردی چیزی است كه در سال های اخیر در تبریز می بینیم.این نكته تنها مدنظر صادقی نیست.
بسیاری دیگر از بزرگان دور و نزدیك فوتبال آذربایجان نسبت به خودرأی بودن مدیران باشگاه ها گله مند هستند. سیروس دین محمدی كه در اوایل دهه ۷۰ در تیم شهرداری تبریز توپ می زد بر این مهم تأكید می كند. عضو سابق تیم ملی استقلال تهران می افزاید: «دخالت در تصمیم های مربیان هم یكی از عوامل تأثیرگذار در نزول تیم های تبریزی بوده است.» دین محمدی قصد ندارد به صورت واضح به این موضوع بپردازد اما مدعی است از جریان هایی باخبر است كه اجازه نمی دهند مربیان با استقلال كافی تصمیم بگیرند.
مشكلات مالی و عدم سرمایه گذاری كافی از سوی این باشگاه ها مسأله دیگری است كه بازیكن پیشین تیم ملی به آن می پردازد: «متأسفانه باشگاه های تراكتورسازی، شهرداری و ماشین سازی در سال های گذشته بازیكن هایی به استخدام آوردند كه هرگز در حد و اندازه های تیم نبودند. خاطرم هست در سال ۷۲ كه تیم شهرداری به دسته دوم سقوط كرد، من در این تیم بودم و همان موقع برای تیم ملی هم بازی می كردم، شاید تنها بازیكنی كه از دسته دوم به تیم ملی دعوت شد من بودم.
ولی هم اكنون بازیكن خوبی در دسته اول جذب نمی كنند. اینها باید نفرات غیربومی بهتری جذب كنند. البته تراكتورسازی خیلی خوب پول خرج می كند ولی من مانده ام چرا بازیكن خوب نمی گیرد و نتایج ایده آل به دست نمی آورد؟ بحث ماشین سازی و شهرداری جداست، این ۲ تیم پول ندارند و با قراردادهای یك میلیون، ۲ میلیون تومانی به جایی نمی رسند.»
علیرضا اكبرپور بازیكن سابق ماشین سازی كه بعدها در استقلال چهره شد هم در پاسخ به این پرسش كه چرا تیم های آذربایجانی دیگر درخشش گذشته را در سطح اول فوتبال كشور ندارند، گفته است: «هم اكنون تیم های لیگ یكی هم برای صعود به لیگ برتر كلی هزینه می كنند ولی ماشین سازی و تراكتورسازی پول كافی ندارند. به عقیده من تا زمانی كه مشكلات مالی آنها حل نشود اوضاع بهتر نمی شود. تراكتورسازی هم نیروهای بهتری می خواهد.»
● زیرساخت ها
این كه باشگاه های تبریزی هم مانند اكثر تیم های بزرگ كشور از توجه به زیرساخت ها غافل مانده اند برای همه كارشناسان و مربیان این دیار امری بدیهی است.
احد شیخ لاری سرمربی كنونی تیم شهرداری با تأكید بر این مهم، خاطرنشان می كند: كار اصولی در این زمینه صورت نگرفته است اما مدیران به طور مداوم می گویند كه تیم ب را تشكیل داده ایم و به دنبال توجیه كار خود هستند. سرمربی سابق تیم شهید قندی یزد ادامه می دهد: «تراكتورسازی كه در اصل توجهی به این موضوع ندارد، شهرداری هم كارهایی صورت داده اما مانند ماشین سازی مشكل مالی دارد. چند وقت پیش ماشین سازی تصمیم گرفت روی پایه ها سرمایه گذاری كند ولی بعدها حتی نتوانست نفس بكشد!متأسفانه باید بگویم آنقدر مدیرهای این باشگاه از ورزش دور هستند و سلیقه ای تصمیم می گیرند كه فوتبال ما به این روز افتاده است. اینجا جوان ها هیچ انگیزه ای ندارند. چند وقت پیش دربازی تراكتورسازی با كوثر هر ۱۱ بازیكن تراكتورسازی غیرتبریزی بودند. این درست كه فوتبال حرفه ای شده اما نباید آذربایجانی ها را مأیوس كرد.»
این موضوع را غلامرضا باغ آبادی یكی از سه مدرس كنفدراسیون فوتبال آسیا در آذربایجان شرقی و مربی تیم ماشین سازی تبریز پی می گیرد: «در دهه ۶۰ یا ۷۰ سوپر استارهایی مانند دین محمدی و باقری را در تیم ملی داشتیم اما وقتی واردات بازیكن به تبریز از حد معمول گذشت دیگر بازیكن های بومی جایگاه خود را از دست دادند و به نوعی تحقیر هم شدند. آیا تیمی مثل تراكتورسازی كه اكنون بیش از ۲۰ بازیكن غیربومی دارد بعد از رفتن به لیگ برتر توان پرداخت چندین برابر پول كنونی را به همین غیربومی ها دارد؟
به طور مسلم پاسخ منفی است و آن وقت سراغ بومی ها را می گیرند غافل از این كه بازیكنان بومی چون كه بازی نكرده بودند با افت فاحش مواجه هستند. هم اكنون شرایط به گونه ای شده كه آذری ها مجبورند به لیگ ۲ یا ۳ پناه ببرند.» این كارشناس در عین حال خاطرنشان می كند كه مربیان غیربومی هم نیاز به زمان دارند و آشنا نبودن با فرهنگ خاص آذربایجان كارشان را سخت تر می كند.
شاید اعتراف یكی از مدیران باشگاه های آذری به كوتاهی در بازیكن سازی مرهم كوچكی بر زخم های فوتبالدوستان تبریزی باشد. میرمعصوم سهرابی مدیرعامل باشگاه شهرداری تبریز اظهاراتش را این طور بیان می كند: «در آن سال كه ۳ تیم در لیگ برتر داشتیم فقط تهران بیش از ۲ تیم در لیگ دسته اول داشت. ما در باد آن ۳ تیم خوابیدیم و از سازندگی غافل شدیم. وقتی هم بازیكن های این ۳ تیم به باشگاه های دیگر رفتند دیگر جایگزینی برایشان وجود نداشت. ماشین سازی و شهرداری با كمبود پول هم مواجه شدند ولی تراكتور كه این مشكل را نداشت نتوانست به جمع لیگ برتری ها برگردد. من فكر می كنم اگر یك تیم از تبریز لیگ برتری بشود انگیزه ایجاد می شود. شاید آن موقع مسئولان هم تشویق شوند تیم های بیش تری در لیگ برتر داشته باشیم.»
● فوتبال دولتی
در میان تیم های لیگ برتری فوتبال ایران هم كمتر تیمی دیده می شود كه به مؤسسات یا شركت های دولتی وابسته نباشد. این مهم در لیگ یك نیز به چشم می آید. برخی ها معتقدند دولتی بودن فوتبال خود ناخواسته باشگاه ها را از سازندگی و درآمدزایی دور می كند.
بیوك صباغ مربی قدیمی و كهنه كار فوتبال تبریز براین باور است دولتی بودن گریبان باشگاه های آذربایجان را گرفته و از آنجا كه تصمیم گیرندگان نهایی مسئولان همین نهادها هستند، هیأت مدیره و مدیرعامل منتخب خود را اغلب از میان افرادی كه به فوتبال ناآشنا هستند انتخاب می كنند. صباغ می افزاید: « در تبریز نیز اغلب مدیران كارخانه ها در تصمیم گیری های باشگاه ها دخالت مستقیم دارند و از آنجا كه از فوتبال و مدیریت ورزشی سررشته ای ندارند ضربات جبران ناپذیری به بدنه فوتبال و باشگاه واردآورده اند.
ضمن این كه در سالیان گذشته پول نقش چندانی در ورزش و بویژه فوتبال ایران نداشت و تیم های تبریزی می توانستند در لیگ های مختلف، عرض اندام كنند اما حالا كه پول حرف اول ورزش حرفه ای را می زند باشگاه های تبریزی به حد توان باشگاه های تهران، اهواز و اصفهان نبوده و از گردونه رقابت ها كنار رانده شده اند. هم اكنون بازیكن ها هر جا كه پول بیشتری بگیرند بازی می كنند و در حالی كه بازیكنان آذری در بهترین تیم های لیگ برتر عضویت دارند اما حتی یك نماینده از این خطه در لیگ برتر وجود ندارد.»
● چند پیشنهاد
كارشناسان فوتبال هر كدام به نوبه خود با برشمردن دلایل افت فوتبال تبریز به منظور رهایی از شرایط كنونی به ارائه راهكارهای عملی و البته علمی می پردازند. البته استنباط از پیشنهادهای مطرح شده این است كه برای عملی كردن آنها نیاز به یك اراده و عزم جدی در میان همه مسئولان محلی و دست اندركاران ورزش استان است كه البته در این شرایط بسیار بعید است نتیجه ای دستگیر شود.
احدنظرزاده اعتقاد دارد برای پیشرفت فوتبال آذربایجان بیشتر باید به سمت بخش خصوصی رفت. وی الگوی كشور تركیه را پیشنهاد داده كه در ۱۵ سال توانست به خوبی بخش خصوصی را وارد فوتبال كند و از این راه موفقیت های بسیاری به دست آورد. رئیس كمیته مربیان هیأت فوتبال تبریز بر لزوم آموزش و ارتقای سطح علمی مربیان هم تأكید كرده است.
رسول صادقی نیز در این زمینه توسعه سخت افزاری فوتبال را مطرح می كند و می گوید: مهم ترین اصل پیشرفت فوتبال در یك منطقه وجود فضاهای استاندارد و زمین های مناسب برای تمرین و بازی است. باید برای توسعه فوتبال این خطه هم زمین های مناسب ساخت.
وی همچنین بر توجه جدی مسئولان به زیرساخت های ورزش فوتبال در آذربایجان شرقی تأكید داشته و می گوید: تا زمانی كه به فوتبال پایه، محلات و مدارس توجه كافی نشود امیدی برای رشد فوتبال وجود ندارد.
اما جواد ششگلانی رئیس هیأت فوتبال تبریز، روی نكته حساسی دست می گذارد: «با وجود اعتبارات میلیاردی به ورزش، دولت هیچگونه نظارتی بر نحوه هزینه آنها به وسیله رؤسای باشگاه نداشته و آنها به میل خود، هرگونه كه می خواهند خرج كرده و به كسی هم جواب پس نمی دهند. امیدواریم به این قضیه هم توجه شود.» این پیشنهادها از سوی دیگر كارشناسان هم مطرح شده است اما آیا در صورت عملی شدن آنها می توان به سرمنزل مقصود رسید؟
مهرداد خوشكار مقدم
علی رضایی
منبع : روزنامه ایران