پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

بیان ناپذیر


افلاطون، فیلسوف نامدار یونانی (۴۲۷۳۴۷ ق.م.) حقیقت گفته شده را بر حقیقت نوشته شده برتری می داد؛ چه بر آن بود كه نوشته نمی تواند به پرسش هایی كه هنگام خواندن از ذهن خواننده می گذرد، پاسخ گوید. او از اینكه مطالب عالی فلسفه به دست عوام بیفتد نگران بود. افلاطون در این باره به نكات ژرف و مهمی اشاره می كند: «درباره آنها [یعنی مطالب عالی فلسفی] من هیچ ننوشته ام و هیچ نتوانم نوشت. آنها به هیچ روی نمی توانند مانند آموزه های دیگر در قالب كلمات درآیند، بلكه در پی «همبودی» (معاشرت) و همزیستی طولانی با آنها، ناگهان یك روشنایی، گویی از یك شراره جهنده (بارقه)، در روح افروخته می شود و از آن پس از خویش خوراك می گیرد.» (نامه هفتم)
چنانچه در محاوره ای نیز، از زبان استاد یگانه اش، سقراط (۴۷۰-۳۹۹ ق.م.) می گوید: «فیلسوف هرگز آماده نمی شود اندیشه های خود را به حرف ها و كلمه هایی بسپارد كه نه دفاع از خود می توانند كرد و نه حقیقت را به كسی می توانند آموخت... و تاكنون هیچ گفتار و نوشته ای، چه به شعر و چه به نثر، به وجود نیامده است كه به راستی درخور اعتنا باشد.» (فایدروس) با این تفاصیل، افلاطون نزدیك به ۵۰ سال به آموزش و نگارش فلسفی مشغول بود.
او نیز همانند بیشتر حكمای قدیم یونان دو گونه تعلیمات داشت: نخست، تعلیمات خصوصی یا درونی (esoteric) و دیگر، تعلیمات عمومی یا بیرونی .(exoteric) متأسفانه دست نویس درس هایی را كه افلاطون برای خواص شاگردانش تدریس می كرده را در دست نداریم؛ اگرچه برجسته ترین شاگردش، ارسطو (۳۸۴۳۲۲ ق.م.)، به آن اشاره كرده است. اكنون آثاری كه با نام افلاطون پیوند دارند عبارتند از: ۴۳ رساله (اعم از اصیل، مشكوك، و منحول یا دروغین)، ۱۳ نامه و ۲۳ قطعه شعر كوتاه و یك خطابه.
افلاطون اگرچه حقایق عالی فلسفی را اساساً «بیان ناپذیر» می داند، با این همه، به پیروی از سلوك استادش، «بیان شفاهی» را از «بیان مكتوب» برای استشمام آن حقایق نافع تر می داند. او كراراً می گوید كه كلام مكتوب نمی تواند به گونه ای مناسب، رساننده تعالیم فلسفی باشد. افلاطون دیدگاه هایش را به طور كامل فقط در تدریس شفاهی اش در آكادمی بیان می كرد، و از این درس ها، چنانچه گفته شد، متأسفانه آگاهی اندكی داریم. تنها در یادداشت های شاگردان افلاطون قطعاتی از این درس ها تحت عنوان «خطابه افلاطون درباره نیك» به دست ما رسیده است كه برخی محققان آن را اصیل می دانند و بر آنند كه هنگام داوری در باب عقاید فلسفی افلاطون باید محتوای آن خطابه را بر محتوای رساله های مكتوب وی برتری نهاد. این نظریه، موافقان شیفته و مخالفان سرسختی دارد و به هر روی نمی توان ارزش والای فلسفی نوشته های او را كم رنگ كرد.


masoud@vivaphilosophy.com
مسعود زنجانی
منبع : روزنامه شرق