یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


گسترش مسابقه تسلیحاتی در منطقه خلیج فارس، به شدت بر صنعت نفت و گاز اثر گذاشته است.


گسترش مسابقه تسلیحاتی در منطقه خلیج فارس، به شدت بر صنعت نفت و گاز اثر گذاشته است.
زمانی که باراک اوباما، رسماً به عنوان رییس‌جمهور آمریکا پای به کاخ سفید می‌گذارد، بدون شک اولویت‌هایی را در دستور کار خود خواهد داشت؛ مسایلی همچون مقابله با بحران مالی، حفظ جایگاه آمریکا در جهان، کاهش تدریجی نیروها در عراق، مبارزه با القاعده، جلوگیری از گسترش نفوذ روسیه، مهار قدرت نظامی چین، ترمیم وجهه آمریکا در جهان، حل پرونده هسته‌ای ایران، برقراری ثبات در خاورمیانه و بسیاری از مسایل دیگر.
اما حقیقت مهمی در پس تمام این اولویت‌ها پنهان است:
ـ اوباما و همراهانش، تنها زمانی می‌توانند با خیالی راحت، اهداف و برنامه‌هایشان را به پیش ببرند که در نقطه‌ای از جهان به نام خلیج فارس، ثبات همچنان برقرار باشد.
خلیج فارس هرچند در شرایط فعلی، به سبب نقش و جایگاهی که ایران در تأمین امنیت آن دارد، از ثبات و امنیت خوبی برخوردار است، ولی به خاطر حضور نیروهای فرامنطقه‌ای در آن، ترویج مسابقه تسلیحاتی در این منطقه در طی ۸ سال ریاست جمهوری بوش و احتمال بروز یک تنش نظامی بین ایران و آمریکا - به دلیل فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان - در شرایطی قرار گرفته که یک اقدام تحریک‌آمیز یا یک اشتباه کوچک محاسباتی، می‌تواند در همان ابتدای کار، اوباما را با چالش بسیار بزرگی مواجه نموده و تمامی معادلات او و سایر کشورهایی را که امنیت یا رشد اقتصادی آنها، مستقیم یا غیرمستقیم با حفظ ثبات در خلیج فارس مرتبط است، بر هم بزند. این موضوع، از آن جهت حایز اهمیت است که به واسطه مانورهای نظامی تحریک‌آمیز آمریکا و انگلیس در خلیج فارس و در پی آن، اقدامات متقابل مشروع ایران، نه تنها تردید سرمایه‌گذاران در خصوص سرمایه‌گذاری بر روی صنعت نفت و گاز این منطقه افزایش یافته، بلکه بالا رفتن ریسک سرمایه‌گذاری در این صنعت و رکورد بی‌سابقه بهای نفت در جهان، سبب شده که اهمیت حفظ ثبات در این منطقه چند برابر شود. در واقع، خلیج فارس به عنوان محل قرار گرفتن ۶۵ تا ۷۵ درصد از ذخایر اثبات شده نفت خام جهان و همچنین ۳۵ تا ۵۰ درصد از ذخایر گازی دنیا و صدور ۲۰ درصد انرژی مورد نیاز جهان از طریق تنگه هرمز که در آن واقع شده، سرنوشت پرونده امنیت انرژی و قیمت نفت را در بازار جهانی به خود گره زده است. با توجه به چنین اهمیت غیرقابل انکاری، توسعه بحران در خلیج فارس، نه تنها هیچ نفعی در پی‌ندارد، بلکه عوارض بسیار بدی برای اقتصاد و امنیت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در پی‌ خواهد داشت.
● منافع متقابل
در چنین شرایطی، ایران به عنوان قدرت اول منطقه و یکی از صادرکنندگان اصلی انرژی در آن، با ۲‌ هزار و ۴۰۰‌ کیلومتر خط ساحلی در خلیج فارس و آمریکا به عنوان یک قدرت فرامنطقه‌ای که منافع بسیار کلانی در این منطقه دارد، تأثیرات بسزایی را در روند شکل‌گیری آینده خلیج فارس عهده‌دار هستند. هرچند منافع هر دو طرف ایجاب می‌کند که از هر برخورد تحریک‌کننده‌ای پرهیز کنند، ولی وقوع دو تنش مهم بین نیروی دریایی سپاه ایران و آمریکا در خلیج فارس طی آخرین سال ریاست جمهوری بوش، تهدید ایران به بستن تنگه هرمز در صورت به خطر افتادن منافع خود، اختلافات داخلی کشورهای منطقه و وجود پایگاه‌های نظامی آمریکا در این کشورها، ظرفیت بالقوه منطقه را برای درگیری نظامی افزایش داده و باعث شده است تا آینده خلیج فارس، با احتمالات مختلف و زیادی روبه‌رو شود.
با چنین اوصافی و با توجه به نقش راهبردی که خلیج فارس در صنعت نفت جهان ایفا می‌کند، باراک اوباما به عنوان چهل و چهارمین رییس‌جمهور آمریکا، اگر می‌خواهد شروع خوبی داشته باشد تا بتواند به وعده‌های انتخاباتی خود - مخصوصاً در حوزه‌هایی نظیر اقتصاد و انرژی - عمل نماید، باید به دقت مراقب سیاست‌هایی باشد که برای ادامه حضور آمریکا در منطقه تدوین می‌نماید. این موضوع از آن جهت حایز اهمیت است که وقوع هرگونه تنش در خلیج فارس، محدود به دو طرف باقی نخواهد ماند و تأثیرات منفی آن به سرعت گریبانگیر اقتصاد جهانی و سراسر بازار جهانی انرژی خواهد شد.
از آنجا که دولت بوش در حال حاضر، نه تنها به ائتلاف با دیگر قدرت‌ها در خلیج‌ فارس نمی‌اندیشد و تنها در صدد جلوگیری از قدرت‌گیری اقتصادی یا سیاسی آنها در این منطقه است، ادامه یافتن چنین روندی در دولت جدید آمریکا، می‌تواند سبب توسعه بحران در خلیج فارس و آسیب‌پذیرتر شدن صنعت نفت جهان شود؛ آن هم در شرایطی که نیاز جهان به انرژی، روزبه‌روز افزایش می‌یابد. چنین شرایطی، هرچند چالش‌هایی را پیش روی اوباما قرار داده، ولی در عین حال فرصت‌های جدیدی را نیز از خود بر جای گذاشته است که اگر از آنها درست استفاده شود، نه تنها منجر به تحقق امنیت، ثبات، دمکراسی و توسعه در منطقه می‌شود، بلکه اوضاع در خلیج فارس نیز به سوی ثبات بیشتر پیش خواهد رفت. ‌
منبع : ماهنامه اقتصاد ایران