پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
پنهان - CACHÉ
سال تولید : ۲۰۰۵
کشور تولیدکننده : فرانسه، اتریش، آلمان و ایتالیا
محصول : فایت هایدوشکا
کارگردان : میشائل هانکه
فیلمنامهنویس : میشائل هانکه
فیلمبردار : کریستیان برگر
آهنگساز(موسیقی متن) : رالف ریکرمان
هنرپیشگان : دانیل اوتوی، ژولیت بینوش، موریس بنیشو، آنی ژیراردو، برنار لو کوک، ولید آفکیر، دانیل دووال، ملیک نایت دجودی و لستر ماکدونسکی
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۷ دقیقه
پاریس، زمان حال. ̎ژرژ لوران̎ (اوتوی)، مجری یک برنامهٔ ادبی تلویزیونی، نواری ویدئویی به دستش میرسد که بیرون خانهٔ پاریسیاش را نشان میدهد. پس از آن نوارهائی دیگر از راه میرسند که اینبار طرحهای تکاندهندهای ضمیمهشان است. در حالیکه ̎ژرژ̎ بیش از پیش نگران شده، عصبیتی که به وجود میآید، به رابطهاش با همسر، ̎آن̎ (بینوش) و پسر نوجوانش، ̎پیرو̎ (ماکدونسکی)، لطمه میزند. نوار دیگری که دریافت میکند خانهای روستائی را نشان میدهد که ̎ژرژ̎ را به آپارتمانی هدایت میکند که در آنجا ̎ژرژ̎ موقع دیداری از مادر پیرش (ژیراردو)، خواب بدی دربارهٔ ̎مجید̎ (دجودی) میبیند ـ پسرکی الجزایری که در همان دوران کودکی، پدر و مادر ̎ژرژ̎ میخواستهاند او را به فرزندی بپذیرند. نوار دیگری ̎ژرژ̎ را به آپارتمانی هدایت میکند که در آنجا ̎ژرژ̎، ̎مجیدِ̎ بزرگسال (بنیشو) را بازمییابد. با آنکه ̎مجید̎ هرگونه رابطهای را با نوارها منکر میشود ولی ̎ژرژ̎ او را تهدید میکند. پس از چندی نواری بهدستش میرسد که ملاقات ̎ژرژ̎ با ̎مجید̎ را نشان میدهد؛ نسخهای دیگر از همین نوار برای رئیس ̎ژرژ̎ فرستاده میشود. وقتی ̎پیرو̎ ناپدید میشود، ̎مجید̎ و پسر بزرگش (آفکیر) را بازداشت میکنند ولی معلوم میشود که ̎پیرو̎، شب را خانهٔ دوستش سپری کرده بوده است. ̎مجید̎ دوباره ̎ژرژ̎ را به آپارتمانش فرامیخواند و مقابل چشمهای او، رگ گردن خود را میبرد. ̎ژرژ̎ به ̎آن̎ اعتراف میکند که در کودکی، دروغهائی راجعبه ̎مجید̎ به هم بافته تا پدر و مادرش او را از خانه بیرون کنند. پسر ̎مجید̎ به محل کار ̎ژرژ̎ میرود و با و او رودررو میشود. ̎ژرژ̎ به بسترش پناه میبرد، و در رجعت به گذشته میبینیم که ̎مجید̎ نوجوان را به زور از خانهٔ روستائی دوران کودکی ̎ژرژ̎ بیرون کشیده و به پرورشگاه میبرند.
● پنهان، بهرغم اینکه فیلمی است از سینمای روشنفکرانهٔ اروپا، مثل هر فیلم خوب دیگری، در وهلهٔ اول، به قواعد داستانگوئی پایبند است، یعنی پیش از آنکه به چند و چون سیاست و اجتماع در اروپا بهطور عام، و فرانسه بهطور خاص، بپردازد، ترجیح میدهد داستانی جذاب را برای تماشاگرش تعریف کند، و این داستان، به شدت سیاسی/ اجتماعی است. هانکه، مثل بسیاری از کارگردانهای دیگر به مقولهٔ ̎روان̎ علاقهای بسیار دارد و در هر فیلم/ داستانی که میسازد، بخشی از آن را به وجوه روانی آدم/ شخصیتها اختصاص میدهد. یعنی، آدمها را از طریق روانشان به نمایش میگذارد؛ از طریق آنچه درون آدمها اتفاق میافتد. پنهان هم از این قاعده مستثنا نیست، هانکه که خوب میداند در فیلمهای دلهرهآور آسانتر میتوان به چنین چیزهائی پرداخت، داستانی را انتخاب میکند که انتقادی است صریح و بیپروا از سیاستهای فرانسویها در قبال مهاجران بهطور کلی، و الجزایریهای مقیم فرانسه بهطور خاص. آنچه در پنهان کاملاً به چشم میآید، این است که هیچ آرامشی را نباید جدی گرفت، چراکه در لایههای زیرتر، خاکستری در آستانهٔ شعلهور شدن است. فیلم، عملاً هشداری است به همهٔ آنهائی که دم از فردگرائی میزنند و به هر بهانهای از زیر بار مسئولیتهای اجتماعی شانه خالی میکنند و بیتوجه به گذشته، برای آیندهاش که در راه است، تصمیم میگیرند. بخشی از جذابیت فیلم، البته، برمیگردد به انتخاب بازیگران و یعنی همبازی شدن اوتوی، بنیشو و بینوش.
کشور تولیدکننده : فرانسه، اتریش، آلمان و ایتالیا
محصول : فایت هایدوشکا
کارگردان : میشائل هانکه
فیلمنامهنویس : میشائل هانکه
فیلمبردار : کریستیان برگر
آهنگساز(موسیقی متن) : رالف ریکرمان
هنرپیشگان : دانیل اوتوی، ژولیت بینوش، موریس بنیشو، آنی ژیراردو، برنار لو کوک، ولید آفکیر، دانیل دووال، ملیک نایت دجودی و لستر ماکدونسکی
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۷ دقیقه
پاریس، زمان حال. ̎ژرژ لوران̎ (اوتوی)، مجری یک برنامهٔ ادبی تلویزیونی، نواری ویدئویی به دستش میرسد که بیرون خانهٔ پاریسیاش را نشان میدهد. پس از آن نوارهائی دیگر از راه میرسند که اینبار طرحهای تکاندهندهای ضمیمهشان است. در حالیکه ̎ژرژ̎ بیش از پیش نگران شده، عصبیتی که به وجود میآید، به رابطهاش با همسر، ̎آن̎ (بینوش) و پسر نوجوانش، ̎پیرو̎ (ماکدونسکی)، لطمه میزند. نوار دیگری که دریافت میکند خانهای روستائی را نشان میدهد که ̎ژرژ̎ را به آپارتمانی هدایت میکند که در آنجا ̎ژرژ̎ موقع دیداری از مادر پیرش (ژیراردو)، خواب بدی دربارهٔ ̎مجید̎ (دجودی) میبیند ـ پسرکی الجزایری که در همان دوران کودکی، پدر و مادر ̎ژرژ̎ میخواستهاند او را به فرزندی بپذیرند. نوار دیگری ̎ژرژ̎ را به آپارتمانی هدایت میکند که در آنجا ̎ژرژ̎، ̎مجیدِ̎ بزرگسال (بنیشو) را بازمییابد. با آنکه ̎مجید̎ هرگونه رابطهای را با نوارها منکر میشود ولی ̎ژرژ̎ او را تهدید میکند. پس از چندی نواری بهدستش میرسد که ملاقات ̎ژرژ̎ با ̎مجید̎ را نشان میدهد؛ نسخهای دیگر از همین نوار برای رئیس ̎ژرژ̎ فرستاده میشود. وقتی ̎پیرو̎ ناپدید میشود، ̎مجید̎ و پسر بزرگش (آفکیر) را بازداشت میکنند ولی معلوم میشود که ̎پیرو̎، شب را خانهٔ دوستش سپری کرده بوده است. ̎مجید̎ دوباره ̎ژرژ̎ را به آپارتمانش فرامیخواند و مقابل چشمهای او، رگ گردن خود را میبرد. ̎ژرژ̎ به ̎آن̎ اعتراف میکند که در کودکی، دروغهائی راجعبه ̎مجید̎ به هم بافته تا پدر و مادرش او را از خانه بیرون کنند. پسر ̎مجید̎ به محل کار ̎ژرژ̎ میرود و با و او رودررو میشود. ̎ژرژ̎ به بسترش پناه میبرد، و در رجعت به گذشته میبینیم که ̎مجید̎ نوجوان را به زور از خانهٔ روستائی دوران کودکی ̎ژرژ̎ بیرون کشیده و به پرورشگاه میبرند.
● پنهان، بهرغم اینکه فیلمی است از سینمای روشنفکرانهٔ اروپا، مثل هر فیلم خوب دیگری، در وهلهٔ اول، به قواعد داستانگوئی پایبند است، یعنی پیش از آنکه به چند و چون سیاست و اجتماع در اروپا بهطور عام، و فرانسه بهطور خاص، بپردازد، ترجیح میدهد داستانی جذاب را برای تماشاگرش تعریف کند، و این داستان، به شدت سیاسی/ اجتماعی است. هانکه، مثل بسیاری از کارگردانهای دیگر به مقولهٔ ̎روان̎ علاقهای بسیار دارد و در هر فیلم/ داستانی که میسازد، بخشی از آن را به وجوه روانی آدم/ شخصیتها اختصاص میدهد. یعنی، آدمها را از طریق روانشان به نمایش میگذارد؛ از طریق آنچه درون آدمها اتفاق میافتد. پنهان هم از این قاعده مستثنا نیست، هانکه که خوب میداند در فیلمهای دلهرهآور آسانتر میتوان به چنین چیزهائی پرداخت، داستانی را انتخاب میکند که انتقادی است صریح و بیپروا از سیاستهای فرانسویها در قبال مهاجران بهطور کلی، و الجزایریهای مقیم فرانسه بهطور خاص. آنچه در پنهان کاملاً به چشم میآید، این است که هیچ آرامشی را نباید جدی گرفت، چراکه در لایههای زیرتر، خاکستری در آستانهٔ شعلهور شدن است. فیلم، عملاً هشداری است به همهٔ آنهائی که دم از فردگرائی میزنند و به هر بهانهای از زیر بار مسئولیتهای اجتماعی شانه خالی میکنند و بیتوجه به گذشته، برای آیندهاش که در راه است، تصمیم میگیرند. بخشی از جذابیت فیلم، البته، برمیگردد به انتخاب بازیگران و یعنی همبازی شدن اوتوی، بنیشو و بینوش.