جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا
بازگشت به خانه مادری
امسال با مطرح شدن فیلم «مرحومان» (Departuers) سینمای ژاپن بار دیگر احیا شد؛ فیلمی که یوجیرو تاکیتای ۵۴ ساله ساخت و موفق شد اسکار بهترین فیلم خارجی زبان سال ۲۰۰۹ را از آن خود کند. مرحومان یک درام اجتماعی و شاید کمی تا قسمتی فردی باشد که اگرچه ابتدا به ساکن زیباشناختی منفعلانهای دارد، اما با شکلگیری داستان فیلم، رفتارشناختی و معناشناختی پرشکوهی را به تماشاگر ارائه میکند.
● کوچ بیبازگشت!
مرحومان (با عنوان اوریژینال:okuribito) ، فیلمی است با مفاهیم کاملا عادی، اما جدی و بیان آسیبشناسیهایی که گریبانگیر بیشتر جوامع صنعتی میشود. گرفتاریهایی که کشورهای در حال توسعه نیز با آن مواجهاند و مهمترین آنها مقوله بیکاری است. ۲۰ دقیقه ابتدایی فیلم بازگو کننده این ناهنجاری است. یک نوازنده جوان ارکستر که هنرمندی متوسط است، بیکار میشود و ۲ راه پیش رو دارد یا غرق در توهمهایش شود و روز به روز به افسردگیاش اضافه کند و منفعلانه خودش را قربانی زمانه بداند و ناکامیاش را با چسباندن اتیکت هنرمند و روشنفکری که حقش بسیار بیش از این است توجیه کند یا اینکه آستینها را بالا بزند و کاری کند کارستان؛ یعنی هم ذهنش را از انفعال خارج کند و هم اینکه تصمیمی عملی بگیرد. چیزی که با یک کوچ اساسی ممکن است به دست بیاید. بازگشت داگو همراه همسرش میکا به شهرشان یاماگاتا همین کوچ بزرگ است. او به منطقهای میرود که برخلاف توکیو، نه تنها هنوز سنتهای هزاران ساله ژاپنی مفهوم حقیقی دارند که بدون آنها اصلا نمیتوان زندگی کرد.
همین فرهنگ و سنت اگر چه ابتدا به ساکن ممکن است انزواگرایانه جلوهگری کنند اما در ادامه داستان و روند شکلگیری فیلم بیان کننده عشق حقیقی، آرامش و ثبات هستند. داگو به کارش ایمان پیدا میکند و اگر چه هرگز از موسیقی دور نمیشود، اما در مییابد زندگی در ناکجا آباد اگر هدفمند باشد؛ آنجا هم میتوان با آرامش و ثبات روزگار گذرانید.
● یادداشت سنگی
کاراکتر داگو کوبایاشی در سناریوی کوندو کویاما نشان واضحی است از نسل حاضر و نمایندهای از جوانان ژاپنی که میروند به ۳۰ سالگی برسند، اما هیچ چیزی از کشور و فرهنگ خود نمیدانند. یوجیرو تاکیتا که خود را وامدار بزرگان سینمای ژاپن بویژه یاسوجیرو اوزو میداند با ساخت مرحومان باز هم این وابستگی سینمایی را نشان میدهد. جالب این که مانند اوزو که همواره در آثارش طنز مستتر یا حتی گاهی طنز هتاک به وفور یافت میشود، تاکیتا نیز هرگز از طنز کلامی و تصویری غافل نیست.
در سکانس ساحل هنگامی که داگو بالاخره به آرامش و ثبات رسیده، سنگی کوچک را کف دست میکا میگذارد و میگوید در این منطقه وقتی هنوز نوشتن مرسوم نبود اظهار علاقه با فرستادن سنگهای زیبا صورت میگرفت.
نامههایی با سنگهای کوچک و بزرگ و اضافه میکند من باید یک کوه کف دستت بگذارم یا در سکانسی که میکا برای اولین بار میفهمد داگو در کار کفن و دفن است و به مرده دست زده، با وحشت او را میراند و میگوید: به من دست نزن. نماهای ساحل و عبارت یادداشت سنگی. اولین جسدی که داگو با آن کار میکند و بلافاصله به حمام میرود، از این دست طنزهاست که به دل مینشیند. به موازات همین صحنهها، گفتارهای تراژیک و نماهای دردآور و جزییات مربوط به آنها را تاکیتا بسیار ظریف کار کرده است. اولین مردهای که داگو با آن روبهرو میشود مردی است که مدتی از مرگش میگذرد، ولی این صحنه تاثرآور را تاکیتا با غش کردن داگو یا مصیبت او و ساساکی برای این که جسد را داخل تابوت بگذارند. به همان طنز مستتر تبدیل کرده است یا در سکانسی که داگو یک طفل خردسال را کفن میپوشاند با تکیه بر انواع رنگهای روشن چشمنواز حداقل به صحنهای روحانی تبدیل میکند. نمایش چندباره شکوفههای صورتی درختهای گیلاس، ویولون سل زدن داگو بر بالای تپه مشرف به یاماگاتا همگی در تدوین فیلم به گونهای گنجانده شده که صحنههای تاثرآور حس و حال روحانی و معنوی تازهای به تماشاگر بدهد.
تاکیتا همان کاری را میکند که مرشدش اوزو طی دوران حرفهایاش و در ۵۳ فیلمی که ساخته به جدیت دنبال آن رفته است. به قول تاکیتا بسیاری از فیلمسازان پیشین این المانهای فرهنگی را در کارهایشان میگنجاندند. از این روست که مردمان ژاپن هنوز هم یاسوجیرو اوزو را کارگردانی میشناسند که فقط برای ژاپنی جماعت فیلم میساخت.
به زعم او شیوه آمریکایی به اضافه حس فرانسوی معجون غریبی است که به سنتها و فرهنگ ژاپنیها وارد شده است. تاکیتا که ۴ بار نامزد دریافت جایزه سال آکادمی فیلم ژاپن بوده و یک بار هم (برای همین فیلم مرحومان) آن را کسب کرده در آثار قبلیاش نیز به همین فساد فرهنگی اشاره کرده و جالب این که زبان آثارش نیز همین بهرهگیری از طنز مستتر در داستانهایش بوده است. شهری که هرگز نمیخوابد محصول ۱۹۹۳، شاه جوان محصول ۲۰۰۱، وقتی آخرین شمشیر فرو میافتد یا فیلم ساخت ژاپن محصول ۱۹۹۳ که یک کمدی درام ماجراجویانه بود، همگی چنین مضامینی در بستر خود داشتند. مرحومان به گونهای پیرو اندیشهها و فلسفه اوزوست. فلسفهای که میگوید، آرامش و ثبات در یک خانواده ژاپنی فقط با جریان داشتن فرهنگ و سنت ژاپنی در خون آنها به دست میآید. مدرنیته را باید با توجه به نیازهایمان باور کنیم تا به کارمان بیاید و الا اولین چیزی که رخ مینماید، تضاد است و وقتی تضاد باشد آن وقت است که آن حس لعنتی شیوه آمریکایی به اضافه حس فرانسوی، به اشتباه باز هم نسخه شفابخش تلقی میشود؛ به جای این که منشا و منبع این بر هم خوردن آرامش و ثبات همین شیوه و حس وارداتی شناسانده شود.
مهدی تهرانی
منبع : روزنامه جامجم
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران رئیس جمهور دولت سیزدهم رئیسی گشت ارشاد افغانستان توماج صالحی سریلانکا دولت پاکستان رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی
تهران حجاب سیل هواشناسی آتش سوزی سازمان سنجش شهرداری تهران پلیس سلامت کنکور اصفهان فراجا
قیمت خودرو قیمت طلا خودرو بازار خودرو دلار قیمت دلار ارز بانک مرکزی کارگران مسکن ایران خودرو قیمت سکه
موسیقی ترانه علیدوستی تلویزیون مهران مدیری سینمای ایران سحر دولتشاهی سینما کتاب بازیگر تئاتر
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
آمریکا اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه جنگ غزه فلسطین روسیه حماس چین اوکراین طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال استقلال بازی بارسلونا جام حذفی فوتسال تیم ملی فوتسال ایران لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس تراکتور
تیک تاک همراه اول ناسا رونمایی اپل فیلترینگ وزیر ارتباطات
مهاجرت مالاریا کاهش وزن زوال عقل سلامت روان داروخانه