شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

گل شاخه‌ای چند!؟


گل شاخه‌ای چند!؟
گل چیه؟ چرا می‌خواهی این قدر پول بدهی به چیزی که بعد ازدو روز پژمرده می‌شود و باید بریزید دور، یک چیزی هدیه بده که به دردش بخورد. اینها توصیه‌هایی هستند که معمولا ما آدمها به هم می‌کنیم. در این دوره و زمانه دیگر کسی حاضر نیست علاقه و محبتش به دیگری را با دادن شاخه‌ای گل نشان بدهد چه برسد به دسته گل.
گل، همان چیزی است که بهترین، لطیف‌ترین، خوشبوترین و خوشرنگ‌ترین در دنیا است غافل از اینکه می‌تواند به سادگی حال وهوا و روحیه‌مان را تغییر دهد و سر زنده مان کند. گل همان جزئی از طبیعت است که به سادگی در آغوشمان قرار می‌گیرد و احساساتمان را منتقل می‌کند گاهی تنها با دادن یک شاخه گل به عزیزترین کسمان بدون آوردن کلامی به زبان می‌توانیم به او نشان دهیم که دوستش داریم، به یادش هستیم و برایش بهترین هدیه دنیا را آوردیم.
شاید اگر چندین و چند سال پیش بود این همه اصرار به رعایت خیلی از آداب که به واسطه روابط انسانی پیدا شده است نبود وقتی نگاهی به خیابان‌های شهر می‌اندازی خیلی کم پیش می‌آید که گل‌فروشی را نبینی.
بعضی‌ جاها گل‌فروشی‌هایی دارد که کل هوش و حواست را می‌برد مشتری هم نباشی به دیدن وسوسه می‌شوی حتی اگر رغبتی به خرید هم نداشته باشی شاید دست به جیبت کنی و قید چند اسکناست را بزنی و شاخه‌ای، دسته‌‌ا ی و یا سبدی گل برای کسی که نمی‌دانی بی‌بهانه بخری اما ...
ابراهیم زمانی ۳۵ سال است که گل‌فروشی کار و زندگی اوست. انگار زندگی بین گل‌ها روی او اثر گذاشته که باعث شده این همه آرامش داشته باشد. او مدیر یکی از گل‌فروشی‌هاست گل‌‌فروشی‌اش شلوغ است اما آرامش او باعث می‌شود شلوغی‌ مغازه‌ به چشم نیاید. سبدهای بسیار زیبای گل، با روبان‌های شیک که به شکل‌های پاپیون، قلب و گل،‌ گل‌های دسته شده را تزئین کرده‌اند، زیبایی فروشگاه را دوچندان کرده‌اند.
گل‌فروشی‌او یکی از آنهایی است که می‌توان با اسمش کلی کلاس گذاشت. در هر جشن و مهمانی و هر مراسمی محال است یکی،‌ دو دسته گل از این فروشگاه خریداری نشده باشد. این گل‌فروشی با اینکه از گل‌فروشی‌های گران تهران است همیشه مشتری دارد و مشتری‌‌ها هم بیشتر محلی‌اند، نه گذری.
● کیفیت و صداقت
زمانی، سال ۵۰ مغازه‌اش را گل‌فروشی کرد. می‌گوید: صداقت رمز موفقیت و پیشرفت است در سال‌هایی که اینجا بوده‌ام فقط سعی کرده‌ام با صداقت، اعتماد همه را جلب کنم در ضمن کیفیت بالا را فراموش نمی‌کنم کیفیت و صداقت در هر شغلی مهمترین چیزهاست وقتی اینها باهم باشند شاید کمتر کسی به قیمت فکر کند.
یک مشتری که انگار از مشتری‌های دائمی او است دسته‌گلی را که انگار از قبل سفارش داده در ازای پولی که نمی‌دانیم چقدر است می‌گیرد و می‌برد.
زمانی ادامه می‌دهد: هرکاری قلقی دارد ماهم سعی کرده‌ایم آن را یاد بگیریم البته من خودم به تزئین گل خیلی اهمیت می‌دهم چون گل‌فروشی زیاد است. اینکه آن را چطور به دست مشتری بدهی مهم است. طبیعتا اگر روی آن وقت گذاشته باشی،‌ زیبا می‌شود در غیر این صورت عطای خرید از ما را به لقایش می‌بخشد.
همه آنهایی که در فروشگاه ما گل دست مردم می‌دهند کارشان را خوب بلدند. آنها دوره گل‌فروشی‌ دیده‌اند بعضی‌هایشان پیش خود ما و بعضی‌هایشان جاهای دیگر. خود من هم سال‌های دور این حرفه را به صورت تجربی یاد گرفتم.
وقتی از او درباره گله مردم در قیمت گل‌ها می‌پرسم سکوتی تحویلم می‌دهد زل می‌زند به بیرون فروشگاه به نقطه‌ای نامعلوم و می‌گوید: مردم همیشه به مشکل بر می‌خورند اگر مفت هم به بعضی‌ها گل تقدیم کنیم می‌گویند پول بده وانت بگیرم آن را ببرم. چند وقت پیش فروشگاه لوازم‌التحریر کنار ما آتش گرفت وسایل همین طور می‌سوخت اما مردم با ماشین‌های مدل بالا می‌ایستادند ببینند چیز به درد بخوری می‌توانند پیدا کنند و با خودشان ببرند یا نه، حتی یک خودکار صدتومانی. انگار بعضی از آنها که غنی‌ترند محتاج‌ترند.
● زحمت ما زیاد است
وقتی قیمت خرید کالا بالا باشد طبیعی است هنگام فروش هم روی قیمت کل آن اثر می‌گذارد. به گفته یکی از کارکنان فروشگاه‌های گل “ما گران‌تر می‌خریم، گران‌تر هم می‌فروشیم. گل‌هایی که از بازار می‌خریم درجه یک هستند. ۸۰ درصد تفاوت بین آنچه ما می‌فروشیم با آنهایی که ارزان می‌فروشند وجود دارد حتی رنگ گل‌ها هم روی قیمت‌شان اثر می‌گذارد.
مدیر یکی دیگر از فروشگاه‌ها در جردن می‌گوید: “زحمت شغل ما زیاد است، چرا زحمتی را که می‌کشیم نمی‌بینید؟ فقط می‌چسبید به قیمتی که تعیین کرده‌‌ایم؟ به هرکس گل خواست که هیچ اگر نخواست مفت هم برایش گران است. وقتی ما از صبح تا شب در این فروشگاه مثل پادو این طرف و آن طرف می‌رویم کسی نمی‌آید بگوید چه دردی داری اما همین که می‌فهمند اسمی در کرده‌ایم و با کارمان خودمان را ثابت کرده‌ایم فقط گیر می‌دهند به قیمت‌های زیاد.
اما زمانی چیزهای دیگری هم می‌گوید: “دیگر خرید گل به قشر خاصی محدود نمی‌شود. خیلی از مشتری‌ها با ما دوست شده‌اند. آنها حتی دیگر خودشان برای خرید به اینجا نمی‌آیند بلکه با یک تلفن سفارش می‌دهند چون به سلیقه ما اطمینان دارند. اینها مشترکان ما هستند و یکسال بعد پول گل‌هایشان را یکجا پرداخت می‌کنند. ما گل‌هایمان را می‌فروشیم، بود و نبود یک مشتری چندان فرقی به حال ما نمی‌کند. باشد یا نباشد ما فروش خودمان را داریم.
● حرف نمی‌‌زنیم
به گل‌فروشی دیگری می‌روم که از گل‌فروشی‌های معروف است. گل‌ها را که نگاه می‌کنم، تازه می‌شوم. الحق و الانصاف که زیباترین، سالم‌ترین و درشت‌ترین گل‌هایی‌اند که می‌توانند در دنیا وجود داشته باشند. دختر و پسری در اتاق مدیریت فروشگاه نشسته‌اند و از پشت مانیتوری که مدیر فروشگاه مقابلشان گذاشته مدل تزئین ماشین عروس و دسته گل شب عروسی‌شان را انتخاب می‌کنند.
گشت وگذارشان خیلی طول می‌کشد به طوری که حوصله مدیر هم سر می‌رود.
ده دقیقه که تمام می‌شود، دختر و پسر رفته‌اند. مدیریت بازهم مرا نمی‌بیند، خودم را به اتاق کوچکش که در ندارد،‌ دعوت می‌کنم می‌نشینم روی صندلی و خودم را معرفی می‌کنم. حرفم تمام شده و نشده، فوری جبهه می‌گیرد “ما حرف نمی‌زنیم” هرچه نگاه می‌کنم جز او کس دیگری را نمی‌بینم و متوجه می‌شوم که او به تنهایی ما است . کلنجار نمی‌روم برخوردش این اجازه را نمی‌دهد. از ترس اینکه کتک نخورم، زودی می‌زنم بیرون و کمی دورتر منتظر می‌ایستم.
خانمی با یک دسته‌ گل زرد رنگ بسیار زیبا که لیلیوم نام دارد بیرون می‌آید. سه شاخه گل درشت، توی دسته‌گل است که به شکل بسیار زیبایی تزئین شده‌اند. نه به هوای خبرنگار،‌ بلکه به اسم مشتری، از او نه خبر،‌ که کمک می‌خواهم. با کمال میل در خدمتم است.
این را خودش می‌گوید. وقتی از او می‌پرسم گل‌های این گل‌فروشی چطورند و قیمت‌ها چطور، می‌گوید: من و همه اعضای خانواده‌ام همیشه از اینجا گل می‌خریم سال‌هاست که جز از اینجا از هیچ جای دیگر گل نخریده‌ام. گل‌های جاهای دیگر به ما نمی‌چسبد. گل‌های اینجا هم خوب تزئین می‌شوند هم زیبایی آنها دو برابر گل‌های جاهای دیگر است.
از قیمت‌ها راضی است. این را وقتی بهتر متوجه شدم که پرادوی سیاه‌رنگش جلوی در گل‌فروشی‌ انتظارش را می‌کشید. می‌گوید: “این دسته گل را ۲۴هزار تومان حساب کرده‌اند البته چون مشتری دائمشان هستم همیشه با تخفیف ۳-۲ هزار تومانی خرید می‌کنم، ولی انصافا راضی‌ام.
در ضمن خوب نیست برای مهمانی‌های با کلاس از این گل‌فروشی خرید نکنیم.
● هریک ربع ۳۸۴ هزار تومان
۱۶ دسته گل بسیار زیبا و گران در عرض یک ربع! حساب کنید هر دسته گل با تخفیف و بی‌تخفیف ۲۴ هزار تومان می‌شود، درعرض یک ربع ۳۸۴ هزار تومان! اگر ریاضی‌ام ضعیف است لطفا کمکم کنید حالا حساب کنید تا ساعت ۱۰ شب که ساعت کار گل‌فروشی‌هاست یک گل‌فروش به طور متوسط چقدر درآمد دارد؟ این چیزی است که همه آنها سعی دارند پنهانش کنند.
چرایش را هنوز کسی متوجه نشده.‌ به گفته خودشان گل دارند، بسته‌ای سه هزار تومان و گل دارند شاخه‌ای ۱۰ هزار تومان. ترکیب اینها یک دسته گل متوسط می‌سازد. آن وقت با چنین قیمتی ... بگذریم. اما اگر خواستید حساب کنید قیمت یک دسته گل را. حتما حساب کنید از ساعت ۸ صبح تا ۱۰ شب چه درآمدی می‌شود داشت از راه گل‌فروشی.
● دانش، اخلاق و ...
“بیژن قهرمانلو” یکی دیگر از مشتریانی است که موقع خرید گل وقتی متوجه گرفتن گزارش من شد، با پای خودش جلو آمد و گفت: ۳۵ سال است مشتری دائم این گل‌فروشی‌ام. می‌دانید چرا؟ چون هم گل می‌شناسم، هم اینکه مدیریت اینجا آن قدر خوب است که حیفم می‌آید از جای دیگر خرید کنم. او هم دانش دارد و هم اخلاق و هم اینکه کاسبی است حبیب خدا. این سه تا اساس کار یک کاسب خوب است که او دارد.
قهرمانلو زیاد گل می‌خرد، بخصوص وقتی قرار است به مراسمی خاص برود. برایش هم بسیار مهم است که از کدام گل‌فروشی، گل بخرد، می‌گوید: “سواد ودانش در کاری که آدم انجام می‌دهد اهمیت خاصی دارد. کسی که خودش با شخصیت باشد، شخصیت مشتری‌هایش را هم در نظر دارد. همین نکته به او اجازه کم کاری و کم فروشی نمی‌دهد.”
او هم از قیمت‌هایی که به نظر ما و خیلی‌ها بالاست، رضایت کامل دارد. این را بارها و بارها گفت و با پولی که برای پرداخت دسته گلی که غیر حضوری سفارش داده به ما فهماند.
● بیان احساسات گران
صنم رحیمی یکی از خریدارهای گل که مشغول تماشا و انتخاب گل از دکه گل‌فروشی است، بسیار گله می‌کند، هم از نرخ گل‌ها وهم از بی‌طراوتی آنها. او که متوجه حضورم می‌شود، تاکید می‌کند حرف‌هایش را بنویسم و می‌گوید: “دیدید که می‌خواستم گل بخرم. شاخه گلی که روزهای عادی می‌خرم ۶۰۰ تومان، در روزهایی خاص مثل اعیاد مذهبی گران‌تر می‌شود، در حالی که همه جای دنیا، مثلا کریسمس، عید پاک و شکر‌گزاری قیمت‌ها آن‌قدر پایین می‌آید تا همه قدرت خرید داشته باشند. شاه و گدا از یک چیز مشترک برخوردار می‌شوند، اما من در چنین روزهایی باید یک شاخه گل ۵۰۰ تا ۶۰۰ تومانی بخرم. خواهش می‌کنم این را بنویسید.
اما آقا اسماعیل، صاحب دکه، وسط صحبت‌ها می‌آید و می‌گوید: “همین خانم وقتی می‌خواهد دسته گل صدهزار تومانی بخرد، از ما خرید نمی‌کند. خریدهای خانه و گذری‌اش از دکه‌هاست و خریدهای گرانش از فروشگاه‌های شیک.من مشتری‌ها را خوب می‌شناسم، خیلی‌ها ترجیح می‌دهند از فروشگاه‌های باکلاس خرید کنند تا ما که دکه داریم. البته خیلی هم مهم نیست، هر کس روزی خودش را می‌گیرد.
● رقابت همکاران
گل خریدن و گل فروختن رقابتی شده، هر یک از گل‌فروشی‌ها سعی می‌کنند گل‌هایشان را نسبت به گل‌فروشی‌های دیگر شیک‌تر، بهتر و زیباتر عرضه کنند. این باعث می‌شود قیمت آنها هم بالاتر برود. صنم رحیمی که نویسنده است می‌گوید: حیف است برای بیان احساساتمان و برای بیان آن از گل استفاده کنیم، اما قیمتی که گل، این روزها دارد، قیمتی نیست که همه از پس پرداخت آن بربیایند. شما برای احساسات می‌خواهی یک شاخه گل هدیه بدهی، اما این روزها مادیات جای مسائل معنوی را گرفته‌اند.
شاید روزی فرا برسد که نتوانیم دیگر به همه گل هدیه بدهیم و انگار آن روز دیر نیست.
● یک دکه به جای کلاس
یک نکته درباره کلاس و حیف و میل کردن پول، می‌‌گویند خرید از گل‌فروشی‌های با کلاس، کلاس خاصی دارد که هر کسی این کار را نمی‌کند. پیه قیمت بالا را به خود مالیدن همان و راهی بازارها برای گل خریدن همان.
علی‌اکبر ۱۶ سال دارد. او هر روز سر بعضی از چهار راه‌ها با دسته گلی از این سو به آن سو می‌رود. علی‌اکبر می‌گوید: “در کار ما دست زیاد است. یک سری از بچه‌ها، خودشان گل نمی‌آورند بلکه برایشان با وانت یا پیکان گل می‌آورند. آنها کارشان راحت‌تر است. در عوض باید مقداری از فروش را به آورنده گل بدهند.
علی‌‌اکبر می‌گوید: “ولی من این کار را نمی‌کنم، می‌روم بازار گل، در جاده خاوران و به قیمت بسیار ارزان گل تهیه می‌کنم. او در پاسخ به این سوال که برایت صرف می‌کند یا نه؟ می‌گوید: اگر صرف نمی‌کرد که این همه راه نمی‌‌رفتم . برای من بیشتر از آنهایی که از وانت‌ها، گل می‌خرند، سود می‌کنم، ولی خیلی روی گل نمی‌کشیم، اگر هم قیمت گل‌ها را بالا بگوییم، خیلی زود تخفیف می‌دهیم، مثلا هزار تومان از آن کسر می‌کنیم.
● از مغازه تا دکه
دیگر، گل‌‌فروشی‌ها را فاکتور می‌گیریم چون همگی وضع مشابهی دارند. اما بگذارید برایتان از قیمت‌های سرسام آور گل در تزئینات دسته گل‌های مناسبتی از قبیل ماشین عروس و دسته گل عروس بگویم تا اگر روزی، روزگاری گذرتان به گل‌فروشی افتاد، مخ‌تان سوت نکشد. اصلا آن را به شکل آماری می‌نویسم.
- دسته گل معمولی: گل‌فروشی ۱۵ تا ۳۰ هزار تومان- دکه: ۷ تا ۱۰ هزار تومان
- دسته گل عروس: گل‌فروشی ۴۰ تا ۷۰ هزار تومان- دکه؛۱۵ تا ۲۰ هزار تومان
- سبد گل برای مراسم عروسی و عزا، گل‌فروشی؛۱۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان (بسته به نوع گلش، متفاوت است”- دکه: ۱۵تا ۲۰ هزار تومان
- ماشین عروس درجه یک گل‌فروشی؛ ۸۰۰ تا ۱/۰۰۰/۰۰۰میلیون تومان (یک میلیون را تازه باب کرده‌اند) دکه:۱۰۰ ‌ تا ۱۵۰ هزار تومان
- ماشین عروس درجه دو و سه: گل‌فروشی؛ ۳۵۰ تا ۵۰۰ هزار تومان- دکه ندارد
معمولا آنهایی که از جاهای باکلاس خرید می‌کنند به یک میلیون راضی‌ترند، تا ۳۵۰ یا ۵۰۰ هزار تومان ناقابل. لطفا اگر پول ندارید، از کنار این گل‌فروشی عبور نکنید، بی‌خیال شوید، نرفتن، ندیدن بهتر از رفتن، دیدن، خرج کردن و غصه خوردن است.
مشتری این طور می‌خواهد
در این میان شنیدن حرف‌های مهندس جلال عجایی، مدیر اتحادیه فروشندگان گل در تهران هم خالی از لطف نبود. مهندس جلال عجایی که گلایه‌مند از راکدی بازار گل در این روزها است، می‌گوید: در حال حاضر فروشندگان گل در بدترین شرایط فروش و حتی خرید گل قرار دارند. بازار گل راکد است. مهندس عجایی از شهرداری گلایه می‌کند و می‌گوید: “شهرداری هم در این صنف تاثیر گذار است که کار اصولی انجام نمی‌د‌هد. شهرداری به هر کس که می‌خواهد، کیوسک گل می‌‌دهد و بازار گل به هم می‌ریزد.
او درباره گل‌فروشی‌های سر چهارراه‌ها می‌گوید: راستش را بخواهید این فروشندگان، اصلا پولی برای خرید گل نمی‌دهند، آنها خیلی زود به بازار می‌آیند و از گل‌های از بین رفته، دسته گلی تهیه می‌کنند و به فروش می‌رسانند و برای خود نانی در می‌آورند.
عجایی درباره قیمت‌های بسیار بالای گل می‌گوید: “ما هم قبول داریم که قیمت بسیار بالاست. اما شاید لازم باشد بدانید که گل‌فروش هم گل‌های درجه یک تهیه می‌کند، تولید کنندگان خاص و به قیمت‌های بالا به فروش می‌رسانند، چرا که برای تهیه آن پول بیشتری داده است. این گل‌فروش‌ها ضایعات زیادی دارند. آنها مجبورند گل‌های خاصی را که تهیه کرده‌اند بعد از یک هفته دور بریزند، ضرر مالی بیشتری نسبت به دیگر گل‌فروشی‌ها دارند.”
عجایی درباره گل آرایی در گل‌فروشی‌ها می‌گوید: بعضی گل‌فروشی‌ها در تهران، گل آرا ندارند و فروشنده خودش، گل را می‌پیچد، بعضی گل‌آرا استخدام می‌کنند و ماهی ۲۰۰ هزار تومان به گل‌آرا می‌دهند.
او در ادامه می‌گوید: “معمولا این گل‌فروشی‌ها ابزار و وسایل در تزئین به کار می‌برند که خود هزینه‌های بالایی دارد و مالیات، بیمه و عوارض آنها بیش از گل‌فروشی‌های دیگر است.
اتحادیه فروشندگان گل، نظارت کامل بر فروش گل دارند و همه این موارد را در نظر می‌گیرند.
ناهید جعفر پورکامی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید