پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

پیغام رسانیدن قاصد


ضمیر پاک آن مرغ سخن ساز    چو این افسانه کردم پیشش آغاز
شد از حال دل پر دردم آگاه    چو آتش گشت و شد با باد همراه
به خلوتگاه آن آرام جان رفت    باستادی ز هر چشمی نهان رفت
باو از هر دری افسانه میگفت    حکایت خوب و استادانه میگفت
ز من هر دم غمی تقریر میکرد    ز دریائی نمی تقریر میکرد
چو رمزی زین حکایت یاد کردی    سمنبر زان سخن فریاد کردی
بصنعت زین سخن دوری نمودی    بدو آئین مستوری نمودی


همچنین مشاهده کنید