چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

خروجی به بهشت - WXIT TO EDEN


خروجی به بهشت - WXIT TO EDEN
سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : الکساندرا رز و گاری مارشال
کارگردان : مارشال
فیلمنامه‌نویس : دبورا امیلن و باب برونر
فیلمبردار : تئو وان د ساند
آهنگساز(موسیقی متن) : پاتریک دویل
هنرپیشگان : دینا دیلینی، پل مرکوریو، رزی اودانل، دان ایکروید، هکتور الیزوندو، استوارت ویلسن و ایمان
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۳ دقیقه


ـ ̎عمر̎ (ویلسن)، یک قاچاقچی سرشناس و بین‌المللی و همکارش، دختری به نام ̎نینا ̎ (ایمان)، برای یک دزدی هر مانعی را از سر راه بر می‌دارند. اما در فرودگاه عکاسی به نام ̎الیوت̎ (مرکوریو) از او عکس می‌گیرد. از سوی دیگر ̎شیلا ̎ (اودانل)، کارآگاه زن ادارهٔ آگاهی و همکارش، ̎فرد̎ (ایکروید) در پی دستگیری این دو هستند. ̎الیوت̎ تصمیم گرفته تا برای تمدد اعصاب و استراحت به یک استراحگاه تابستانی کنار دریا به نام ̎بهشت̎ برود. اهمیت محل به دلیل کوشش صاحبانش در از میان برداشتن موقعیت‌های فردی و اجتماعی و اصرار در آزاد گذاشتن مهمانان از قید و بندهای اجتماعی و عرفی است. ̎عمر̎ و ̎نینا ̎ هم برای به دست آوردن عکس روانهٔ آنجا می‌شوند و پلیس‌ها نیز از سوی دیگر می‌آیند. همهٔ آنان در محل جمع می‌شوند. ̎الیوت̎ با سرپرست آنجا دختری به نام ̎لیزا ̎ (دیلینی) آشنا و دلباخته‌اش می‌شود، اما رابطهٔ آن دو پر از سوء تفاهم، قهر و آشتی است. از سوی دیگر مبارزهٔ کارآگاهان و دزدان جریان دارد بی‌آنکه دزدان هویت پلیس‌ها را بدانند. سرانجام دزدان وارد عمل می‌شوند، بین ̎الیوت̎ و ̎عمر̎ مبارزه‌ای در می‌گیرد که ̎شیلا ̎ به موقع می‌رسد، ̎عمر̎ را دستگیر و ̎الیوت̎ را نجات می‌دهد. کوشش ̎الیوت̎ برای رفع سوء تفاهم با ̎لیزا ̎ هم به موفقیت می‌رسد و آن دو نیز قرار زندگی مشترک می‌گذارند.
ـ ترکیب ناموفق و پیچیده و گنگ و درهم برهمی از رمانس عاشقانه، مایه‌های محو و زمینه‌‌ای پلیسی و ته رگه‌هائی از کمدی، به همراه بی‌پردگی عنان گسیخته‌ای برای یک فیلم عام امریکائی اما فاقد حتی یک منطق سینمائی درست، با فیلمنامه‌ای مغشوش و درهم و تجمعی از انواع تیپ‌ها: اودانل [در نقشی مشابه نظارت دیگر (جان بدهم، ۱۹۹۳)] و ایکروید، بسیار دور و نامأنوس، و آدم بدهائی که معلوم نیست در این فضا چه کار می‌کنند و در نهایت، یک کمدی درام عاشقانهٔ سوء تفاهم با چهره‌های جدید جا نیفتاده و کمدی هرج و مرجی که شبیه یک قسمت از یک مجموعهٔ تلویزیونی جلوه می‌کند. برای مارشال، که اصلاً استاد این نوع کمدی ـ درام عاشقانه است و استاده کمدی هرج و مرج و با تجربهٔ طولانی در کمدی‌نویسی، این بیشتر یک شکست است. او حتی در رابطهٔ شغلی اودانل ـ ایکروید هم ناموفق است. آنچه باقی می‌ماند طبعاً سفری چشم‌نواز است در دست و دلبازی کمی متعجب‌کنندهٔ هالیوود این سال‌ها ـ که البته روی پرده‌های عریض سخاوتمند‌انه‌تر جلوه می‌کند.