چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


عید نوروزتان مبارک باد! / مرحوم محمد علی گویا


عید نوروزتان مبارک باد! / مرحوم محمد علی گویا
● گویا و گل آقا و نوشابه!
▪ به یاد نغمه‌های بلبل گویا
در یكی از روزهای بهاری سال ۱۳۸۰ همزمان با آغاز چهچهه بلبلها، بلبل گویا نیز از این دیار كوچ كرد. اما اشعار و ترانه‌های زیبای او همچنان باقی است. یاد او جاودان و روحش شاد باد.
● سال شمار زندگی محمدعلی گویا:
۱۳۱۳: تولد در كرمانشاه
۱۳۲۷: سرودن اولین شعر و چاپ آن در روزنامه كرمانشاه
۱۳۳۳: ورود به دانشكده معماری و روزنامه نگاری
۱۳۳۷: فارغ التحصیلی از دانشكده و آغاز تدریس و عضویت در تحریریه نشریه توفیق
۱۳۵۰: پس از تعطیلی توفیق در این سال، سكوت اختیار كرده و غیر از فعالیتهای رادیویی با هیچ نشریه‌ای همكار ین‌كرد.
۱۳۵۹:‌ باز‌نشسته از وزارت مسكن و شهرسازی
۱۳۶۹: آغاز همكاری با تحریریه نشریه گل‌آقا
۱۳۸۰: در روز ۶ فروردین دار فانی را وداع گفت.
عید نوروزتان مبارک باد!
باز عید آمد و بهاران شد
هر چه ارزان شد و فراوان شد
صاحبان مشاغل آزاد!
عید نوروزتان مبارك باد
هست تبریك، در خور سركار
بنده خود را نهاده ام سر كار
به خودم قلقلك دهم كه بخند
ای تو با احترام بخت بلند
قبض نوسازی‌ات كه پیش از عید
در خانه به خدمت تو رسید
چند صورتحساب هم آمد
تلفن، برق ، آب هم، آمد
گاز شش ماهه‌ای كه مصرف شد
قبض آن خدمتت مشرف شد
عیدی اصلی‌ات پس از عید است
كه كمی جای شك و تردید است
بیش از اینها تو را كند خوشحال
بخت یار تو است با اقبال
كرد عیدی اگر چه سرمستت
قبض‌ها باد كرده در دست
عیدی‌ات‌گشت پول دمپایی
جان به قربان تو كه آقایی
بله، آقای شغل آزادی
بنده با قلقلك كنم شادی
لیك، تو شادمان و شنگولی
در همه حال صاحب پولی
هرچه هر جا گران شود، سركار
می‌گذاری حقیر را سرِ كار
قیمت مزد كار یا كالا
همچو فواره می‌رود بالا
هر چه گردد گران به‌سود شماست
چون گران می‌كنید از چپ و راست
بنده انگشت بر دهان، حیران
كه چه وقت و كجا شود ارزان
گویا از زبان خود
با سوز دل و دیده خونبار و پریشان
یك عمر همه، شعر پر از خنده سرودم
صد بند به پای دل سودا زده بستم
تا یك گره از ابروی خواننده گشودم
دو عدد ۱۳ كنار هم یعنی ۱۳۱۳ تاریخ تولدم را در شهر كرمانشاه (كه هیچ رابطه‌ای با كرمان و شاه ‌ندارد) رقم زده‌اند. آثار این عدد، قدم به قدم، تا این لحظه كه شرح مباركم را می‌نویسم، سایه به سایه دنبالم بوده است...!
تا وقتی كه بچه بودم، رسم بر این بود كه پدر و مادر و پدر بزرگ، بچه ها را كتك می‌زدند و بعد هم كه پدر و پدربزرگ شدم، پیشرفت تكنولوژی و رشد فرهنگی ایجاب كرد كه فرزند و نوه، پدر و پدربزرگ را تربیت كنند! تا جوان بودم، پیران با تجربه زمام امور را به‌دست داشتند و هنگامی كه پیر شدم، گفتند: جوانها باید با فكر جوان عهده دار مشاغل حساس باشند! تا بی تجربه و بی‌سواد بودم با‌تجربه‌ها و با سوادها مقدم بودند و به محض اینكه كوره سوادی پیدا كردم، ای‌بابا..! در دوره و روزگاری كه شعر و شاعری ارزشی داشت و دهان شاعر را پر از سكه می‌كردند یا هموزن شاعر به او سكه طلا می‌دادند، شاعر نشدم. تازه اگر در آن دوره هم متولد می‌شدم، مسلماً یا فوتبالیست بودم یا لوازم یدكی فروش!
از بخت بد در روز و روزگاری شاعر شدم كه حتی «گل‌آقا» هم با تورم شعری روبرو شده! بخشكی شانس...!
برای عقد و عروسی و تاجگذاری كسی شعر نگفتم تا در آب و هوایی حال و هوای بنده را داشته باشند، به‌همین دلیل نوحه‌‌ها و مرثیه‌هایم مشهور است، چه مرثیه «ظهور عاشورا» كه از روی آن نمایشنامه ساخته‌اند و از صدا و سیما بارها (البته بدون نام شاعر) پخش شده و چه نوحه‌های طنزی كه مشهورترین آنها «عمه‌ات به قربانت» است كه در روزنامه توفیق چاپ شد و سبب شد تا آن شماره توفیق به چاپ چهارم هم برسد. به‌هر حال، در روزگاری كه مردم «گلپری جون» و «باباكرم» می‌خواندند، پدرم هر روز مرا تشویق می‌كرد كه سوره‌های بلند قرآن را حفظ كنم و شاید اگر این دوره بود، پدری داشتم كه مجبورم می‌كرد نوار ویدئو پخش كنم! با همه این احوال اگر طنزنویس باارزشی نشدم، دست كم دلم به این خوش است كه زندگی‌ام به مصداق این شعر خودم، واقعاً طنز بوده است.
طنزی است زندگانی «گویا» كه بایدت گریان به خنده بودن و خندان گریستن!
فعالیت رسمی خود را از سال ۱۳۳۷ به‌عنوان عضو هیأت تحریریه روزنامه توفیق بعد از كودتای ۲۸ مرداد آغاز كردم و تا سال ۱۳۵۱ كه توفیق توقیف شد، ادامه داشت و از این تاریخ به بعد، چون مجلات و روزنامه‌های فكاهی و طنز‌گونه زمان در جهت مردم نبودند، تا انتشار مجله گل‌آقا(كه در حقیقت اولین مجله طنز ایران است) با هیچ روزنامه یا مجله فكاهی همكاری نداشتم. چند ماه پس از انتشار گل‌آقا، با توجه به آشنایی با شخصیت آقای صابری و ایمانی كه به حسن‌نیت ایشان داشتم، به نشریات گل‌آقا پیوستم.
ببخشید، یادم رفت ژست بگیرم كه با بیش از ده امضای مستعار مطلب نوشته‌ام كه معروف‌ترین آنها «بلبل‌گویا»، «گویای اسرار»، «لال» و... بوده است.
محمدعلی گویا
منبع : پایگاه‌ اطلاع‌رسانی گل‌آقا