چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

توفان پیش از آرامش؟


توفان پیش از آرامش؟
عمیر پرتز رهبر حزب كارگر اسرائیل كه اینك سمت وزیر دفاع در كابینه ایهود اولمرت را به عهده دارد، قرار نبود با فلسطینی ها همان رفتاری را كند كه پیشینیان راست گرایش كرده بودند، اما گویی این جبر چپ گرایان اسرائیلی است كه در مقابله با فلسطینی ها پا جای پای راست گرایان بگذارند.
عمیر پرتز در واقع نخستین وزیر دفاع غیرنظامی اسرائیل است كه عمر خود را نه در پادگان ها، بلكه در اتحادیه كارگری سپری كرده است. از همین رو بسیاری از راست گرایان اسرائیل، انتخاب او برای هدایت وزارت دفاع را «فردی اشتباه در جایگاهی اشتباه» توصیف كردند، به خصوص اینكه پرتز خود را بیش از هر مقام اسرائیلی دیگر مدافع صلح با فلسطینی ها معرفی می كند. با این همه پس از حمله رزمندگان فلسطینی به یك پست دیده بانی ارتش اسرائیل در مرز نوار غزه كه باعث كشته و زخمی شدن شش نظامی اسرائیلی و ربودن یك سرجوخه شد، پرتز با سایر مقام های اسرائیلی برای تهاجم سنگین علیه مواضع دولت فلسطینی تحت رهبری حماس همراه شده است. ارتش اسرائیل در شش روز گذشته افزون بر حمله به پایگاه های گروه های مسلح فلسطینی در اردوگاه ها و تاسیسات زیربنایی دولت خودگردان در نوار غزه، هشت تن از وزیران كابینه اسماعیل هنیه و ۵۶ نماینده و مقام حماس را نیز دستگیر كرده است. ارتش اسرائیل در عین حال تهدید كرده است كه اگر سرجوخه ربوده شده هر چه سریع تر آزاد نشود، سایر مقام های حماس را نیز دستگیر خواهد كرد.
چنین واكنش گسترده و ویرانگری در برابر یك حمله محدود و ربودن یك سرباز، اسماعیل هنیه را به این نتیجه رسانده است كه تمام این عملیات طرحی از پیش تدوین شده برای ساقط كردن دولت حماس است. به نظر می رسد هدف اصلی اولمرت و پرتز از عملیات جاری، بیش از آنكه سرنگون كردن دولت حماس باشد، در درجه نخست پر هزینه كردن عملیات رزمندگان فلسطینی و در درجه دوم نشان دادن چهره های قاطع از خود در برابر راست گرایان اسرائیلی است. پس از اغمای آریل شارون و به قدرت رسیدن ایهود اولمرت شمار حملات موشكی به شهرك های اسرائیلی از نوار غزه روز به روز افزایش یافته است.
هر چند كه این حملات هیچ گاه تلفات سنگینی بر جا نگذاشته، اما در عمل زندگی ساكنان برخی از شهرك ها به ویژه شهرك سیدروت را ناامن و مختل كرده است. دو هفته پیش شهردار سیدروت با فراخواندن ساكنان این شهرك به اعتصاب عمومی و بستن راه های ورود و خروج شهر، خواستار استعفای دولت اولمرت به دلیل ناتوانی در تامین امنیت سیدروت شد.
راست گرایان افراطی در پارلمان اسرائیل نیز با شهردار سیدروت همراه شدند و ضمن انتقاد از ناتوانی اولمرت و پرتز عقب نشینی یك جانبه ارتش اسرائیل از نوار غزه را علت تشدید شلیك موشك به شهرك های اسرائیلی دانستند. راست گرایان به طور هم صدا از دولت اولمرت و به خصوص پرتز خواستند كه برای قطع موشك پرانی دست به كاری جدی بزند. اولمرت و پرتز اما در این مورد چه كاری از دستشان ساخته بود؟ آنها ابتدا دستور هدف قرار دادن برخی از مناطق نوار غزه را كه گمان می رفت محل پرتاب موشك هاست صادر كردند، اما این اقدام منجر به قتل فجیع شماری از غیرنظامیان فلسطینی شد و محكومیت بین المللی اسرائیل را به همراه آورد.
راه دوم اشغال دوباره نوار غزه بود كه برای اولمرت حكم خودكشی سیاسی داشت چرا كه اولمرت سرسخت ترین مدافع خروج یك جانبه از نوار غزه بوده و اصولاً با وعده تكرار همین سیاست در كرانه باختری رود اردن به قدرت رسیده است. اشغال مجدد نوار غزه در حقیقت به معنای اعتراف اولمرت به شكست قطعی سیاست عقب نشینی یك جانبه از سرزمین های فلسطینی و بلا موضوع شدن برنامه او برای آینده بحران خاورمیانه بود. این همان نكته ای بود كه راست گرایان افراطی در پی آن بودند، بنابراین آنها با اعمال فشار سنگین علیه دولت اولمرت برای پایان دادن به موشك پرانی ها، قصد وادار كردن او به اتخاذ سیاستی مغایر برنامه رسمی دولت داشتند تا بدین وسیله وی را تضعیف كرده و از قدرت بركنار كنند و در صورتی هم كه اولمرت به این كار تن نمی داد، او را در بین افكار عمومی به عنوان چهره ای ضعیف و ناتوان معرفی كرده و به فشارهای عمومی علیه او می افزودند.
شبه نظامیان وابسته به گروه های فلسطینی نیز به این تنگنای دولت اولمرت واقف بودند و از همین رو به رغم همه فشارها، به موشك باران شهرك های اطراف نوار غزه ادامه دادند. در این میان، ربودن سرجوخه اسرائیلی به دولت اولمرت این بهانه را داد تا از طریق رویارو شدن با دولت خودگردان فلسطینی تحت رهبری حماس، هم چهره ای مصمم از خود نزد راست گرایان داخلی نشان دهد و هم با ضربه زدن به موقعیت حماس، آن را وادار به انتخاب یكی از دو خط مشی سیاسی یا نظامی كند.
حماس به عنوان حزب حاكم فلسطین كه مسئولیت های یك دولت را برعهده دارد، قاعدتاً نمی خواهد با اعلام جنگ رسمی با اسرائیل دستاوردهای سیاسی خود را فدا كند. در عین حال حماس كه با وعده ادامه مقاومت مسلحانه در برابر اسرائیل به قدرت رسیده است، هنوز در موقعیتی نیست كه در قالب یك دولت پایبند به قواعد عرفی و معمول آن عمل كند. بدین ترتیب دولت اولمرت پاشنه آشیل خود را كه همان ناتوانی از پایان دادن به پرتاب موشك از نوار غزه به شهرك ها است، به پاشنه آشیل دولت خودگردان كه همان تناقض كاركردی در تركیب توامان دولت رسمی و سازمان چریكی است، پیوند داده است. بر این اساس به نظر می رسد كه بحران جاری در سرزمین های فلسطینی توفان پیش از آرامش است، آرامشی كه دو طرف بحران با درك مشكلات خود و طرف مقابل ناچار به دستیابی به آن هستند.
احمد زیدآبادی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید