سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


شعر دفاع مقدس فراتر از شعار


شعر دفاع مقدس فراتر از شعار
شعر دفاع مقدس چگونه شعری است؟ این پرسش، فی‌نفسه پرسشهای دیگری در خود نهفته دارد، از جمله اینكه شعر چیست؟ دفاع مقدس چگونه دفاعی است؟ چه ویژگیهای مشتركی میان شعر و دفاع مقدس وجود دارد كه هنوز هم پس از گذشت پانزده سال از جنگ، این موضوع در نشریه‌ها و جلسه‌های ادبی طرح می‌شود؟ آیا همهٔ این بحثها تعارفاتی سیاسی است كه با سالگرد دفاع مقدس رنگ می‌گیرد و بعد از یك هفته دوباره بی‌رنگ می‌شود؟ و سؤالهایی از این دست كه بی‌تردید پاسخهای گوناگونی دارند و هر پاسخی نیز مقدمه‌ای است برای طرح پرسشی دیگر. شعر این موجود كهن، پدیدهٔ ناشناخته‌ای است و شاعر در فرهنگ ریشه‌دار ما انسان اهل یقینی است كه از عالم شهود فراتر می‌رود و از عالم غیب سخن می‌گوید. شاعر، زبان غیب است و آدمیان را ترغیب و تحریك می‌كند تا از سطوح فریبندهٔ حیات عبور كنند و به اعماق شگفت زندگی راه یابند. از سوی دیگر هشت سال دفاع مقدس به علت خاستگاه دینی و عرفانی آن با اغلب جنگهایی كه در این چند دهه روی داده‌اند متفاوت است. در حقیقت دفاع مقدس، دریچه‌‌ای است كه ما را به سمت درك حقیقت غریبی كه در ص‍ُور مرگ و زندگی، آشكارا پنهان شده است رهنمون می‌شود. وقتی صحبت از شعر دفاع مقدس به میان می‌آید، شاید این گمان در ذهن اغلب ما شكل بگیرد كه این گونه شعر، شعری است كه ایثار و ایمان سلحشوران اهل عشق را به تصویر می‌كشد و مؤمنان را تهییج می‌كند تا راه مقدس خود را بدون هیچ شك و شائبه‌ای ادامه دهند. این تعبیر از شعر دفاع مقدس اگرچه ناصواب نیست، اما فقط یك وجه این گونه شعر را نشان می‌دهد و اگر آن را تعمیم دهیم به تنها مصداق عینی آن در جهان اسلام یعنی انتفاضه می‌توانیم اشاره كنیم.‏
خوشا به تو تا جاودان پر زدن
خوشا با تو این جام آخر زدن
اغب شاعران جوان این مرز و بوم به جای آنكه در پی درك شهادت و اصلی‌ترین انگیزهٔ شهادت‌طلبی باشند و از پنجرهٔ تفكر و تحقیق به این معنای شگرف توجه كنند مجذوب احساساتی ناپایدار می‌شوند و وجه رمانتیك دفاع مقدس را با پرداختن به شهیدان و بازماندگان آنها پ‍ُررنگ‌تر می‌كنند و حتی به زبان محاوره‌ای متوسل می‌شوند تا خوانندگان آثار خود را تحت تأثیری سطحی و ناپایدار قرار دهند. شاعرانی كه از عنصر تفكر بی‌بهره‌اند در مواجهه با دفاع مقدس یا تن به مضامین حماسی می‌دهند یا مضامین رمانتیك را با توسل به تكنیكهای زبانی می‌پرورند و عرضه می‌كنند، اما آنچه در این میان مغفول می‌ماند و از محدودهٔ درك شاعران قشربین می‌گریزد، شراره‌های تفكری است كه از آتش كشف و شهود برمی‌خیزد و می‌تواند شاعر را به ژرفای این مفهوم مقدس رهنمون شود، ژرفایی كه تاریك است و جز با چراغ تفكر و ایمان روشن نمی‌شود.‏
شعر از حكیم سنایی به این سو با عرفان پیوندی عمیق یافت و در گذر زمان، این پیوند معنوی با ظهور شاعرانی دل‌آگاه، محكم‌تر شده است. شاعرانی كه این میراث بی‌بدیل را پاس می‌دارند و به حقایق آشكار و پنهان جاری در آثار شاعران عارف این مرز و بوم ایمان دارند بی‌تردید در رویارویی با دفاع مقدس، مجذوب وجه عرفانی آن می‌شوند و با عبور از مضامین كلیشه‌ای و شعاری، فضاهای تازه‌تری را جست‌وجو می‌كنند.‏شعر دفاع مقدس به اعتقاد من شعری است كه همهٔ ویژگیهای یك شعر كامل را داراست و به ارزشهای معنوی و مانای دفاع مقدس نیز وفادار است، زیرا شاعر توحیدی، دفاع مقدس را از چارچوب متعارف خود بیرون كشیده و به آن سوی این چارچوب نظر دوخته است. این غزل نمونهٔ چنین شعری است:
بیا تا گ‍‍ُل زخم را بو كنیم
و دست تهی را بیا رو كنیم
به شوق پریدن از این خاكدان
نگاهی به بال پرستو كنیم
از این های‌های حزین بگذریم
در آیینهٔ شوق هوهو كنیم
در آن سوست بی‌سویی ای سوگوار
رها باش تا رو به آن سو كنیم
به سویی كه عاشق شدن قصه نیست
وجهی كه شاعران وظیفه دارند توجه بیشتری به آن داشته باشند وجه ارزشهای نامیرا و فراعقلانی است.ارزشهایی كه به زمان و مكان وابسته نیستند و در هر جا و هر لحظه، نه تنها اصالت خود را از دست نمی‌دهند كه بالنده‌تر می‌شوند. اگر از این منظر به شعر دفاع مقدس نگاه كنیم درمی‌یابیم كه دفاع مقدس فقط در جنگ خلاصه نمی‌شود و شاعر نیز در این میان وظیفه‌ای ندارد جز اینكه ارزشهای الهی دفاع مقدس را درونی كند و از شعار دادن و فریاد كشیدن موزون و ناموزون بگریزد. دفاع مقدس به اعتقاد شاعرانی كه با شعر یگانه شده‌اند خود شعری كامل و اثرگذار است كه می‌تواند از انسانی معمولی و غافل، عاشقی مرگ‌آگاه و از جان گذشته بسازد و چنان تأثیری بر او بگذارد كه با ایمان به غیب در جست‌وجوی شهادت باشد.یكی از دلایل ماندگاری بحثهای مربوط به شعر دفاع مقدس این است كه جنگ انسان و شیطان از نخستین روز آفرینش آدمی تا به امروز ادامه داشته و خواهد داشت و چنین نیست كه شمشیر و مسلسل و تانك و سلاحهای سنگین و سبك به این معنای كهن جان داده باشند. مؤمن هماره در نبرد است و شاعران راستینی كه همیشه در ستیز با نفس خویش‌‌اند ارزشهای الهی و ‌آسمانی را در هشت سال دفاع مقدس یافته‌اند و این دورهٔ زمانی را نماد این ستیز ابدی می‌دانند. شاعرانی كه از نزدیك آن جنگ نمادین را تجربه كرده‌اند و اكنون با خود و تمنی‍ّات خود دست به گریبان‌اند و در سكوت و انزوا می‌ستیزند به خوبی می‌دانند كه شهادت‌طلبی و تمنای مرگ، مرگ‌پرستی نیست آن روی سكهٔ عشق به حیاتی جاودانه و بی‌انتهاست.باور كردن این حقیقت كه مرگ پایان كبوتر نیست اعتقاد مشترك شاعران و عاشقان دلباخته‌ای است كه در روند حیات آگاهانه و مؤمنانه به سوی مرگ می‌روند و برای حفظ ارزشهایی كه همیشه برای عقل به صورت علامت سؤالی بزرگ و پررنگ خودنمایی می‌كند، تن به هجرتی بی‌بازگشت می‌سپارند، هجرتی كه در فرهنگ دینی و عرفانی ما شهادت نامیده می‌شود. شهادت یعنی شاهد غیب بودن، شاهد بی‌كرانگی بودن و ایمان داشتن به حقیقتی فراتر از خاك و افلاك! به این ترتیب اگر بپذیریم كه دفاع مقدس در چارچوب زمان و مكان نمی‌گنجد و واقعیتی ریشه‌دار است می‌توانیم این شعر را شعر دفاع مقدس بنامیم، زیرا در یك نقطهٔ مركزی با دفاع مقدس تلاقی می‌كند و آن نقطه، تمنای شهادت و جاودانگی است:
بیا تا بمیریم م‍ُردن خوش است
در این آینه جان سپردن خوش است
بیا تا به سیر جنون تن دهیم
به این جادهٔ غرق خون تن دهیم
خوشا با تو م‍ُردن، خوشا بوی كوچ
خوشا با تو رفتن به جادوی كوچ
بیا تا به عاشق شدن رو كنیم
طلسم غم و درد را بشكنیم
به لطف دل خویش جادو كنیم
خوش آن روز آن روز بی‌انتها
كه مستانه سر در سر او كنیم
اگر ما هدف از زندگی را كامل شدن و بر گذشتن از زوال و رسیدن به كمال مطلق و جاودانگی بدانیم آن‌گاه شعر دفاع مقدس در هیأتی یگانه و مؤثر رخ می‌نماید و ما را با جوهر پنهان زندگی آشنا می‌كند.‏برخی معتقدند كه شعر دفاع مقدس با گذر ناگزیر زمان در جهات مختلفی حركت كرده و اغلب در شعر انتظار نمود یافته و شاعرانی كه هنوز به "صلح اضداد" امیدوارند جز انتظار راه دیگری در پیش روی خود نمی‌بینند. انتظار به جنگی اشارت دارد كه در نهایت به صلح می‌انجامد و انسان را از چنگ نفس فردی و جمعی رها می‌كند.شعر انتظار صورت دگرگون‌شدهٔ شعر دفاع مقدس است كه همهٔ آن ارزشها را در خود نهفته دارد.‏سخن آخراینكه، متأسفانه سرودن شعر دفاع مقدس به عنوان حرفه و تخصص برخی شاعران نام‌آشنا درآمده و آنان نیز تعابیر فردی خود از شعر دفاع مقدس را با توسل به رسانه‌ها تعمیم می‌دهند و برآنند تا با بافتن و یافتن فرمهای تازه، همان مضامین رمانتیك را عرضه كنند و به آنچه در نظر دارند دست یابند. اگر خاستگاه ایمانی و عرفانی شعر دفاع مقدس به گونه‌ای عمیق درك شود و شاعر صمیمانه با ارزشهای برآمده از دل این ادراك درآمیزد، دیگر نیازی به تبلیغات و هیاهو و ارائهٔ شعرهایی با فرمهای تازه نیست. آنچه ما برای فهم هرچه بیشتر شعر و دفاع مقدس به آن نیاز داریم عشق است و "عشق اگر عشق باشد، زمان حرف ابلهانه‌ای است!"

سعید یوسف نیا
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر