دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا
فیلسوفی که باید دوباره خوانده شود
ماکیاولی در دانش سیاسی تغییرات عمدهای به وجود آورد او در تاریخ علم سیاست به پایهگذار مبانی و شیوههای تازه نگرش به حوزه علم سیاست معروف است و در این میان نامی ماندگار دارد. نامی که گاه مخدوش شده و به فیلسوفی کاهنده اخلاق سیاسی لقب گرفته است. او در هر صورت علاوه بر ایجاد نوعی تغییر در نگرش به دانش سیاست در فلسفه اخلاق سیاسی نیز تغییرات عمدهای به وجود آورد. عباس میلانی استاد دانشگاه استنفورد در تحلیل خود از ماکیاولی به تاثیرگذاری او در ایجاد سنگ بنایی برای تاکید بر جامعه مدنی در دوران پسا قرون وسطایی تاکید دارد. آنچه در واقع به گونهای تفاوت اصلی سیاست قدیم و سیاست جدید را آشکار کرد و اینکه ما بتوانیم او را به واقع آغازگر دانش سیاسی جدید بدانیم. چرا که او اصولا نگاه تازهای به مسائل اجتماعی پیرامون خود دارد. جامعه مدنی موردنظر ماکیاول بعدها در آرای فیلسوفان سیاسی بعد از او تداوم یافت. در گفتوگو با میلانی وجود برخی تناقضهای تحلیلی در نوشتارهای ماکیاول و همچنین چرایی اتفاق نظر فیلسوفان سیاسی از گروههای مختلف فکری بر اندیشه ماکیاول مورد پرسش قرار گرفته است. چرا ماکیاول در کتاب گفتارهای خود بر جمهوریت تاکید دارد اما در شهریار رویهای مقتدرانه از قدرت سیاسی را پیگیری میکند. در کل، دیدگاههای او در این دو کتاب متفاوت از یکدیگر است. ریشههای این تفاوت را در چه میبینید؟ تقدم و تاخر زمانی نگارش این دو کتاب در این زمینه موثر بوده یا مواردی دیگر؟
به نظر میرسد که ماکیاول در این دو اثر دو هدف متفاوت را دنبال میکرد و تقدیمنامههای دو کتاب که هر کدام گویای تفاوت هدف است. شهریار ( شاهزاده) که خطاب به شاهزاده مدیچی است و گفتارها که خطاب به توده مردم و دوستانش که از توده بر آمدهاند، نوشته شده است. در شهریار ماکیاول بر آن است تا توضیح دهد که نظام سلطنتی و مشروعیت موروثی دورانش به سر آمده و گفتارها توضیح میدهد که نظامی در حال برآمدن است که شاخصههای یک نظام لیبرال دموکراسی را در خود پنهان دارد. در این ۳۰-۲۰ سال اخیر گرایش وسیعی به بازخوانی ماکیاول در میان اندیشمندان جهان به وجود آمده و از چپ و راست و میانه فیلسوفان به بازخوانی اندیشههای او بر آمدهاند، تصور من بر این است که این افراد متوجه شدهاند که ماکیاول آنطور که باید حقش ادا نشده و برچسبهایی بر او زده شده است.
ماکیاول در سراسر نوشتههای سیاسی خویش، هیچگاه جانب یک جریان سیاسی را نمیگیرد. و در آثار او توجه به رویکردهای محافظهکارانه، اصلاحطلبانه و انقلابی دیده میشود. چنانچه محافظهکاران انگلیسی و آمریکایی، بیشتر «گفتارها» را سرمشق خود قرار میدهند، در حالی که انقلابیون مانند روسو و گرامشی و سیاستمداران در قاره اروپا، بیشتر به «شهریار» علاقه خاطر نشان دادهاند. این تضاد را ناشی از چه میدانید و فکر میکنید محور اندیشه سیاسی چیست؟
به هر حال جامعالاطرافی ماکیاول موجب شده تا امروز گروههای مختلف فکری و سیاسی به نوعی او را منتسب به جریان فکری خود بدانند چنانچه میبینیم که آلتوسر چپ و لئو اشتراوس نئومحافظهکار در ماکیاول به نقطه اشتراک میرسند و این فیلسوف در واقع نقطه وحدت نظر آنها میشود. هر دو این اندیشمندان که هر کدام به جغرافیای سیاسی متفاوتی منتسب هستند معتقدند که دانش سیاسی جدید با ماکیاول آغاز میشود و البته نقطه اشتراک دیگر این دو آن است که فکر میکنند ماکیاول خوب به جامعه جهانی معرفی نشده است و از او تصویری سادهانگارانه و انسان متفکری فاقد اخلاق ارائه شده که البته ارائه این تصویر بیش از هر چیز دیگر نشان از واقعگرایی او در خوانشش از سیاست دارد.
چه سیاستمدارانی در دوران جدید بیش از دیگر فلاسفه سیاسی از آراء ماکیاول تاثیر پذیرفتهاند؟
به هر حال فکر میکنم حوزه نوشتارهای ماکیاول بر تمامی فیلسوفان بعد از او تاثیرگذار بوده و دلیل عمدهاش این است که کمتر عرصه سیاسی است که او در آن ورود پیدا نکرده باشد. فوکو را به عنوان فیلسوفی در دوران معاصر میبینیم. او به مفاهیمی مانند جامعه مدنی توجه میکند و ساخت قدرت را در سطوح سلولی جامعه بررسی میکند، وقتی فوکو از نحوه تولید قدرت در کوچکترین سطوح جامعه صحبت میکند و به واقع از رژیم حقیقت موجود در هر بافت قدرت سخن میگوید، اینها همه ریشه در آرای ماکیاول دارد. اما میبینیم که به خاطر برچسبهای کلیسا این نوآوری و بدعتهای ماکیاول در نظر گرفته نمیشد. فلاسفه معاصر اگر بخواهند به هر جا گام بگذارند ماکیاول پیش از آنها به ساحت آن عرصه وارد شده است.
ماکیاول در کدام اثرش به شکل ویژه بر جامعه مدنی تاکید دارد و پیش از او کدام فیلسوف دیگری به جامعه مدنی در آثارش اشاره داشته است؟
او در کتاب شاهزاده( شهریار) به جامعه مدنی پرداخته است. اما درباره فیلسوفی که پیش از او درباره جامعه مدنی سخن گفته باید از ارسطو نام ببرم. او در واقع پیش از ماکیاول اولین کسی است که اهمیت لایههای میانی جامعه را میدانست. لایههایی مستقل از دولت. حتی او در کتابش کلمهای شبیه جامعه مدنی را به کار میبرد. در واقع نظام مطلوب ارسطو حضور طبقه متوسط در قدرت است و بر این باور است که همه لایههای اجتماعی باید در قدرت سهیم باشند. ماکیاول در شرایطی گفتمان جامعه مدنی و لایههای میانی و طبقه متوسط را پیش میکشد که سنت افلاطونی_مسیحی در قدرت بود. او در حقیقت به چالش با گفتمانی وارد میشود که واضع آن آگوستین قدیس است. افلاطون مدام از «مثل» میگوید اما ماکیاول در تلاش است تا نگاهی دیگر به فلسفه و جامعه را باب کند. اندیشه ارسطو در حقیقت دستمایه افرادی میشود که در برابر کلیسا و اندیشههای قرون وسطایی قیام میکنند. این نکته را نیز باید اضافه کنم که ماکیاول ارسطو را برادر فکری خود میداند. به همین خاطر ارسطو تنها کسی است که ماکیاول در کتاب شهریار از آن نام میبرد.
او در شهریار به چه مواضعی از جامعه مدنی توجه دارد. متن به گونهای روایت میشود که کمتر میتوان نگاه مبتنی بر قدرت لایههای میانی را در آن دید؟
او در شهریار نقدی پنهانی به قدرت شاهزاده دارد. او کتاب را به خاندان مدیچی تقدیم کرده اما میتوان گفت که خطابش با تمامی شهریاران جهان در دورههای مختلف تاریخ بشر است. ماکیاول با مطالعهای که از تاریخ روم و ایران و دیگر کشورهای قدرتمند در تاریخ دارد رگههای افول و حضور شهریاران در کشورها و مناطق مختلف را بررسی کرده و خاندان مدیچی را مورد خطاب قرار میدهد و نقدی در پرده بر شیوه حکمفرمایی مطلقه دارد. او انحصار قدرت در دست دولت را صریحا نقد میکند و خواهان کثرت قدرت در جامعه است. او میخواهد مشخصههای جامعه مدرن را در لابهلای سطور نوشتارش برای شهریار روایت کند اینکه دیگر عمر دولتهایی که میخواهند تنها با زور و تحکم حاکمیت کنند گذشته و باید دولتها قدرت مبتنی بر مهر را جایگزین کنند. اگر ترکیب پیشین عوض شود ما شاهد پیدایش ساختار یک جامعه مدرن خواهیم بود. جامعه مدرن میتواند جامعه مبتنی بر حاکمیت مهر باشد. او در شهریار تلویحا به این امر اشاره دارد که دوره شهریاران خودکامه گذشته و حکومتداری کشورها و مردمان به شیوههای تازه نگرش به امر قدرت سیاسی نیازمند است.
آیا میشود ماکیاول را واضع سیاست مدرن دانست؟
بله فکر میکنم در واقع او واضع و آغازگر دانش سیاسی جدید است و اصولا نگاه تازه به مسائل اجتماعی را در حوزه علوم سیاسی جا انداخته است. شاید دلیل اصلی اینکه ماکیاول توانست رویکرد تازهای در این حوزه بیاورد این باشد که او بر تمامی عرصههای دانش علوم اجتماعی از تاریخ گرفته تا علم سیاست و شناخت از جامعه تسلط دارد. نتیجه دانش همهجانبه او و فهم انتقادیاش از مفاهیم است که او به فیلسوفی دگراندیش در دوران خودش تبدیل میشود و البته این دگراندیشی او همچنان و تا نسل حاضر ادامه پیدا کرده است. ماکیاول سیاست را آنطور که هست روایت میکند و در این بازخوانی جانب یک واقعگرایی محض از توصیف وقایع سیاسی را میگیرد. در چنین واقعگرایی است که میبینیم هیچگونه تفکر مذهبی به چشم نمیخورد. شهریار در واقع فقدان اخلاق مسیحیت است و در بیش از ۹۰ درصد این کتاب هیچگونه اشارهای به بافت مذهبی جامعه نمیشود. به واقع او به برداشتها و روایتهای توام با اخلاق کاذب مذهبی تداوم یافته در دوران قرون وسطا پایان میدهد و در پی آن است که به یک رئالیسم واقعگرا از اخلاق و سیاست دست یابد. در تعریف او از سیاست، دین جایگاهی ندارد. دین باید به عرصه و اریکهای دیگر برود. قدرت جایگاهی برای دین به وجود نخواهد آورد.
ماکیاول در حقیقت توانست چشمانداز علوم سیاسی جدید را بنا کند. نگاه و نظریه سیاسی که شامل تغییر جهت عقربه ساعت از راس قدرت سیاسی به پایههای قدرت بود. او در اهمیت دادن به پایههای قدرت در دانش سیاسی موضوع جامعه مدنی را وضع میکند. ماکیاول در آن زمان به اهمیت جامعه مدنی و اینکه این نهاد قرار است جایگزین شکل قدرت سیاسی نوین شود پی برده بود. او بر این نکته تاکید دارد که آنچه دولت را تولید و بازتولید میکند جامعه مدنی است و جامعه مدنی است که مشروعیت ایجاد میکند. شاید بتوان همین تلاش ماکیاول برای جا انداختن مفهوم جامعه مدنی را برای پاسخ به پرسش شما کافی دانست. او با استفاده از مفهوم جامعه مدنی و تلاش برای مشخص کردن اهمیت لایههای میانی میخواهد این مفهوم را به دانش سیاسی اضافه کند که دولتهای ضعیف و قوی همگی روزی عمرشان به پایان میرسد اما این لایههای میانی هستند که همواره حضور دارند. تا پیش از ماکیاول میبینیم که اندیشه سیاسی و تعبیر موجود از قدرت تنها به حاکمان و حکومت و قدرت مندرج در آن میاندیشد و گویا اصلا جز طبقه حاکم دیگر لایههای اجتماعی حقی برای حضور سیاسی ندارند. فصل تفاوت دانش سیاسی قدیم و جدید نیز در ارائه همین تصور است. قدرت سیاسی مبتنی بر حکومت و قدرت سیاسی مبتنی بر ارتباط میان مردم و دولت. ماکیاول به خاطر تاکیدش بر این لایههای میانی اجتماع است که آغازگر دانش سیاسی جدید نام میگیرد.
ماکیاول بر این باور است که خیلی خوب است که انسان دلسوز، وفادار، با عاطفه، معتقد به مذهب و درستکار جلوه کند اما فکر انسان همیشه باید طوری معقول و مخیر بماند که اگر روزی بهکار بردن عکس این صفات لازم شد به راحتی بتواند از خوی انسانی به خوی حیوانی تغییر موضع دهد. او با طرح دیدگاههایش در شهریار به ویژه درباره آداب سیاستمداران اخلاق را به چالشی جدی میکشد. علاوه بر تاثیر دیدگاههای او در حوزه سیاست تا چه میزان او توانست در حوزه اخلاق تغییراتی به وجود آورد؟ میتوان در کنار سیاست ماکیاولی از اخلاق سیاسی ویژه ماکیاولی هم سخن گفت؟
به هر حال او در مساله سیاست و اخلاق انقلابی به پا میکند. آلتوسر از آن رو به ماکیاول علاقهمند است که او پرده از بازیهای اخلاقی که در پس اش بافت قدرت مبتنی بر ترس و مذهب نهفته بر میدارد. اخلاق او اخلاق مبتنی بر واقعبینی و به رسمیت شناخته شدن نقش توده و مردم عادی است. اینکه اگر پادشاه میخواهد به شاهی خودش ادامه دهد این تداوم پادشاهی به رای مردم نیاز دارد و حکومتی که باید بیش از گذشته بر مهر مبتنی باشد. او بیش از دیگر فلاسفه بافت اصلی قدرت را وا میشکافد. نمایش و تصویر او از بافت قدرت در حقیقت شمایی از جامعه آن روز ایتالیاست و البته دیگر جوامعی که اساس قدرت در آن همچنان همان اشکال سنتی مبتنی بر زر و زور است و در این میان ماکیاول به قرائت تازهای از این نوع قدرت میرسد. او به درستی اخلاقیات متداول سنتی را به چالش میکشد. در حوزه اخلاق و سیاست او نگاهی واقعگرا دارد. به همین خاطر است که تاکید دارد باید جایگاه مذهب از قدرت سیاسی جدا شود. اخلاق مورد نظر ماکیاول در حوزه سیاست اخلاقی مبتنی بر واقعیتهای موجود در امر قدرت و سیاست و حکومت است. او میداند که وقتی افرادی از اخلاق و مذهب درون قدرت سخن میگویند در حقیقت قصد دارند تا این مفاهیم را در راستای منافع خود به بازی بگیرند و به همین خاطر بیپروای بدنامی از اخلاقی پرده بر میدارد که در زمانه او مورد استفاده سیاسیون بود.
منبع : روزنامه اعتماد ملی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
آمریکا ایران خلیج فارس مجلس شورای اسلامی مجلس دولت شورای نگهبان دولت سیزدهم افغانستان جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد جنگ
هواشناسی شهرداری تهران تهران چین شورای شهر دستگیری پلیس قتل فضای مجازی سیل وزارت بهداشت سازمان هواشناسی
قیمت دلار قیمت خودرو ایران خودرو خودرو مالیات دلار بانک مرکزی بازار خودرو قیمت طلا تورم مسکن سایپا
سریال پایتخت بهاره رهنما قرآن تلویزیون تئاتر فیلم سریال سینمای ایران موسیقی کتاب سینما قرآن کریم
سازمان سنجش انتخاب رشته باتری
اسرائیل فلسطین رژیم صهیونیستی غزه جنگ غزه روسیه اوکراین حماس نوار غزه ترکیه طوفان الاقصی ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی سپاهان باشگاه پرسپولیس تراکتور جام حذفی آلومینیوم اراک وحید شمسایی
تسلا ایلان ماسک هوش مصنوعی اپل تبلیغات آیفون ناسا فناوری گوگل مریخ
سازمان غذا و دارو سرطان طول عمر خواب دندانپزشکی آلزایمر بارداری مالاریا روغن حیوانی