سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

شادی بیشتر یا غم؟


شادی بیشتر یا غم؟
● پرسش:
به طور کلی در آموزه های دینی و اسلامی جنبه های شادی و سرور بیشتر است یا غم و اندوه؟
▪ پاسخ:
اسلام، دین حیات و زندگی است. دین پیشرفت و ترقی تکامل است. اسلام با برنامه هایی که وضع کرده است تمام جهات زندگی را درنظر گرفته و به همه زوایای زیست انسان کاملا توجه کرده است.
اسلام دینی است که برای سرگرمی نیامده است، اما نه تنها با تفریح و شادی مخالف نیست، بلکه در مواردی بر آن تأکید داشته و برای آن قوانین و مقررات جهت داری را وضع کرده است.
به هر حال، اگر در اسلام، کارهایی به عنوان تفریح و تنوع پیشنهاد شده است و نیز اگر از بعضی تفریحات جلوگیری شده و غیرمشروع شناخته شده است، معطوف بر جنبه های فطری، حیاتی و فکری است که در سایه آن مصالح فردی و اجتماعی تأمین شود.
بنابراین، در قوانین اسلامی با برخی پدیده ها و اعمال مثل موسیقی و رقص و... برخورد شده و از انجام آن کارها منع شده. اما نه به خاطر مخالفت با زیبایی و شادی و شادکامی، بلکه به دلیل برآیند و پیامدهای خطرآفرین آن ها.
شهید مطهری(ره) در ذیل این بحث که آیا اسلام هیچ عنایتی به بعد چهارم روح انسانی، یعنی استعداد هنری نموده و در اسلام به زیبایی و جمال عنایتی شده یا نه؟ چنین می گوید: «بعضی ها چنین تصور کرده اند که اسلام از این نظرها (توجه به زیبایی، هنر و...). خشک و جامد است و بی عنایت و به عبارت دیگر، اسلام ذوق کش است. البته این ها که چنین ادعا می کنند به این جهت است که در اسلام اولا روی خوش به موسیقی نشان داده نشده و ثانیا این که بهره برداری از جنس زن به طور عموم و هنرهای زنانه یعنی رقص و... منع شده است. ولی به این شکل قضاوت کردن درست نیست. ما باید راجع به مواردی که اسلام با آن ها مبارزه کرده تأمل کنیم و ببینیم آیا مبارزه اسلام با این زیبایی ها از آن جهت که زیبایی است و یا از آن جهت که مقارن با امر دیگری است که برخلاف یک استعداد از استعدادهای فردی یا اجتماعی انسان است؟
مسئله موسیقی و غنا مسئله مهمی است اگر چه غنا حدودش روشن نیست... البته قدر مسلمی در غنا هست و آن این است که آوازهایی که موجب خفت عقل می شود، یعنی آوازهایی که شهوت را آن چنان تهییج می کند که عقل به طور موقت، از حکومت ساقط می شود، یعنی همان خاصیتی را دارد که شراب یا قمار دارا است، معلوم است که حرمت چنین مواردی قطعی است. آن چه مسلم است این است که اسلام خواسته است از عقل انسان حفاظت و حراست کند و این قبیل منع ها نیز به همین جهت مطرح شده اند» (مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۷۴، چاپ۲۵، ص۷۰).
شادی در دین وپیشوایان معصوم
در برنامه های شریعت، به مسأله شادی و نشاط پیروان دین و مسلمانان، توجه و تأکید فراوانی شده است و اصولاً پیشوایان بزرگ دین خودشان انسان های بانشاط و خوشرویی بوده و دیگران را به این مسأله دعوت می کردند. زیرا آنان به خوبی به نیازهای روح و تفریحات سالم در کنار نیازهای جسم توجه داشتند. علی(ع) در این باره می فرماید: «این دل ها همانند تن ها خسته و افسرده می شوند، در این حال نکته های زیبا و نشاط انگیز برای آن ها انتخاب کنید»(حکمت ۱۹۷ نهج البلاغه (کلمات قصار)).
پیشوایان معصوم دین از جمله رسول گرامی(ص) به عنوان الگوی همه مسلمانان، اصولاً یک انسان شاد بود. به طوری که همیشه لبخند بر لب داشت و اهل شوخی و مزاح بود. چه این که خود ایشان فرمود: انی لأمزح و لا اقول الا حقا همانا من از همه بیشتر شوخی می کنم اما جز حق چیزی نمی گویم.
البته آن حضرت در عمل هم این گونه بوده، به طوری که اگر می دید یک نفر غمگین و افسرده است وجود مقدس ایشان یا اهل بیت ایشان(ع) می فرمودند: چرا غمگین و افسرده ای؟ با یک مطایبه و شوخی و شبیه طنز (نه آن طنزی که با تخریب فرد یا قوم خاصی، دیگران را بخنداند)، او را از حالت انقباض و گرفتگی دل، درمی آوردند و یک انبساط خاطر و شرح صدری در وجود او ایجاد می کردند.
با توجه به اهمیت تفریحات سالم و لذت های حلال در رشد و ارتقاء کمی و کیفی زندگی یک انسان مسلمان، و برای تقویت جنبه های روحی و احیاناً شکستن بن بست های پیش آمده، پیشوایان دین و دنیا، از پیروانشان خواسته اند که علاوه بر عبادت و کار و تلاش، به لذت ها و تفریحات سالم هم در زندگی روزمره شان توجه ویژه داشته باشند که در صورت توجه قانونمند به آن، به نهادینه گی آن تفریحات منتهی خواهد شد.
آن جا که امام علی(ع) فرمود: «مؤمن شبانه روز خود را به سه قسمت تقسیم می کند: قسمتی را صرف مناجات با پروردگارش می نماید. قسمت دیگری را در طریق اصلاح معاش و تأمین هزینه زندگی اش به کار می گیرد و قسمت سوم را برای بهره گیری از لذت های حلال و دلپسند می پردازد و برای شخص عاقل درست نیست که حرکتش جز در یکی از این سه جهت باشد: برای اصلاح امورزندگی و یا د ر راه آخرت و یا در لذت غیر حرام...)(حکمت ۳۹۰ نهج ا لبلاغه)
منبع : روزنامه کیهان