دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


نقد کتاب چهارده سال رقابت ایدئولو‍‍ژیک شیعه در ایران


نقد کتاب چهارده سال رقابت ایدئولو‍‍ژیک شیعه در ایران
هشتمین جلسه نقد کتاب چهارده سال رقابت ایدئولو‍‍ژیک شیعه در ایران با حضور مؤلف محترم کتاب حجت‌الاسلام والمسلمین روح‌الله حسینیان ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دکتر اکبر اشرفی معاونت پژوهشی و مدیران و کارشناسان معاونت پژوهشی برگزار گردید.
در این جلسه، بخش اول کتاب توسط آقای مصطفی جوان کارشناس بخش تحقیق مرکز اسناد انقلاب و بخش دوم توسط آقای جواد عربانی کارشناس گروه تاریخ شفاهی مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در مقاله زیر به شرح نقد و بررسی کتاب با سه رویکرد شکلی، روشی و محتوایی پرداخته می‌شود.
● معرفی کتاب:
تألیف کتابی مستند و علمی در مورد تاریخ معاصر ایران به ویژه دوره رژیم پهلوی دوم و بیان حوادث و رخدادها طی سالهای (۱۳۵۶-۱۳۴۳) هم چنین به واسطه نزدیکی آن به دوره مؤلف و افشا نشدن تمام اسناد و مدارک کاری مشکل و طاقت‌فرسا می‌باشد. مؤلف محترم کتاب چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران با توجه به حضور و نقش فعال در فعالیت‌های فرهنگی، سیاسی و مذهبی جامعه و هم چنین مطالعاتی که در این مقطع داشته به فردی آگاه از مسائل با اطلاعات فراوان می‌باشد. از ایشان علاوه بر کتاب مذکور، آثار متعدد دیگری نیز به چاپ رسیده که عبارتند از:
ـ رهبری در تشیع،
ـ حریم عفاف،
ـ ستاره صبح انقلاب،
ـ موسیقی و غنا از دیدگاه فقه اسلامی،
ـ تاریخ سیاسی تشیع،
ـ چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه،
ـ بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران،
ـ سه سال ستیز مرجعیت شیعه،
ـ یکسال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه،
ـ تجربه مشروطیت،
ـ نقش فداییان اسلام در تاریخ معاصر ایران،
ـ ماجراهای آغاجری،
ـ بازخوانی نهضت ملی،
ـ مقدمه و تصحیح تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله
هم چنین وی با بهره‌گیری از منابع مختلف از جمله: کتب، مقالات، اسناد، روزنامه‌ها و مجلات و مصاحبه‌ها بر غنای کتاب خود افزوده و به تشریح حوادث و تحلیل مسائل آن دوره می‌پردازد.
کتاب چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران تألیف حجت‌الاسلام روح‌الله حسینیان در سال ۱۳۸۳ در قطع وزیری با جلد گالینگور، تیراژ ۲۵۰۰ نسخه بالغ بر ۹۹۶ صفحه در مرکز اسناد انقلاب اسلامی به زیور طبع آراسته گردید. این کتاب شامل یک پیشگفتار و دو بخش است. هر بخش به سه فصل تقسیم می‌شود. کتاب با معرفی منابع و مآخذ و نمایه خاتمه می‌یابد. در این نوشتار سعی شده است به منظور آشنایی با کتاب چکیده‌ای مختصر از مباحث اصلی بخش‌ها و فصل‌های کتاب ذکر شود.
بخش اول کتاب فساد و ناکارآمدی رژیم پهلوی دوم را در بر می‌گیرد که خود مشتمل بر سه فصل است:
۱) فساد اخلاقی دربار
۲) فساد سیاسی رژیم شاه
۳) ناکارآمدی اقتصادی.
▪ بخش دوم کتاب به طرح و تقابل ایدئولوژی‌های رژیم شاه پرداخته که به سه فصل زیر تقسیم می‌شود:
۱) ایدئولوژی‌سازی رژیم شاه
۲) ایدئولوژی رقیب
۳) ایدئولوژی و مبارزات نیروهای مذهبی.
سوال اصلی این کتاب این است که چه علل و عواملی موجب شد که در سال ۱۳۵۷ مردم ایران، شهری و روستایی، طبقه‌ی متوسط و وضعیف ، به ندای امام خمینی پاسخ گفتند و یکپارچه شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را فریاد کردند. بر اساس پرسش فوق، فرضیه‌های محقق کتاب بدین صورت مطرح می‌شود:
فساد و ناکارآمدی نظام‌های سیاسی موجب ظهور ایدئولوژی رقیب می‌گردد و هر ایدئولوژی که توانمندتر از سایر ایدئولوژی‌ها باشد، در این رقابت بر آنها غلبه می‌نماید.
محقق معتقد می‌باشد که بعد از سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ایدئولوژی‌های چپ و راست رژیم را به چالش کشید و در این میان ایدئولوژی‌ اسلام‌محور توانست بر سایر ایدئولوژی‌ها غلبه و تفوق نماید. هم چنین درایت و موقعیت حضرت امام خمینی (ره) به عنوان ایدئولوگ و مرجعیت روحانی در این مهم میسر بود.
در بررسی کتاب ابتدا به نقاط قوت و سپس به ابعاد شکلی و روشی و محتوایی می‌پردازیم.
● نقاط قوت:
۱) ارائه یک موضوع کلی به نام فساد در یک بخش که حدود ۳۷۷ صفحه را در بر می‌گیرد قابل تأمل می‌باشد. مقوله فساد در میان هیچ ملتی پذیرفته نیست و در سطح بالای جامعه، یکی از نشانه‌های نبود مشروعیت به حساب می‌آید. در واقع فساد مربوط به یک دوره تاریخی خاصی نمی‌باشد و در تمام حکومتها و دولتها وجود دارد تا جایی که اکثر محققین و مورخین یکی از علل و عوامل اصلی در سقوط حاکمیتها را مسأله فساد در ابعاد اخلاقی، اقتصادی و فرهنگی می‌دانند. محقق گرامی نیز به این مهم معتقد بوده و در طرح مسأله و فرضیه در صدد اثبات این قضیه می‌باشد که فساد و ناکارآمدی نظام سیاسی دربار موجب ظهور ایدئولوژی مذهب گردید که این امر باعث سقوط پهلوی دوم شد.
۲) اسناد تاریخی از مهم‌ترین و اصیل‌ترین منابع مکتوب در پژوهش‌های تاریخی به شمار می‌آیند. اسناد برای پژوهش‌های تاریخی، همچون مصالحی هستند که مورخ با استفاده از آنها به بازسازی تاریخ می‌پردازد. از نقاط قوت کتاب استفاده فراوان از اسناد، بولتن و پرونده‌های جدید و دست اول است که توسط محقق گردآوری و تفسیر شده است. محقق با بررسی اسناد و مدارک به نتایج فساد و سوءاستفاده‌های رژیم اشاره نموده و خواننده با مطالعه اسناد می‌تواند به عمق فساد در دربار پهلوی پی ببرد. استفاده از ۲۶۵ جلد کتاب مجله و روزنامه به عنوان منبع و مأخذ که اکثر کتب توسط درباریان و وابستگان رژیم تحت عنوان خاطرات، زندگینامه‌ها و .... نگاشته شده است و همچنین بیش از ۱۸۰۰ ارجاع(Reference) در این اثر به این پژوهش‌ شکل علمی و تحقیقی خاصی بخشیده است.
۳) از نقاط مثبت کتاب حضور محقق در متن می‌باشد. به نوعی که خواننده کتاب با مطالعه به نقش و تأثیرات مؤلف و هم چنین تسلط بر حوادث و وقایع تاریخی پی می‌برد. مؤلف در جریانات سیاسی و وقایع سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۴۳ حضور داشته است که می‌توان به نقش وی در واقعه هفدهم خرداد ۱۳۵۴ و حتی دیدار ایشان پس از دستگیری تقی شهرام در سال‌های آغازین انقلاب اسلامی و موارد دیگر اشاره نمود. مؤلف توانسته است با ادبیاتی روان و سیاسی به دور از تکلف و تصنع و ابهام با تکیه بر اسناد و مدارک به بیان حوادث بپردازد.
۴) نکته دیگر این است که کمترین اغلاط تایپی در متن مشاهده می‌گردد. فصل‌ها به صورت علمی و آکادمیک در زیربخش‌ها قرار گرفته و ارتباط منطقی بین فصول و بخش مشاهده می‌شود. تیترها به خوبی توانسته است محتوا را پر نماید.
● روش:
روش مؤلف بر اساس یک الگوی مشخص و با روش توصیفی – تحلیلی می‌باشد. در مورد روش تحقیق در کتاب ۱۴ سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران باید سه موضوع را از یکدیگر متمایز نمود.
الف) روش جمع‌آوری و نوع داده‌ها:
نوع داده‌ها تاریخی است، این نوع داده‌ها عمدتا داده‌های کیفی است که در سطح مشاهده فردی گزارش شده و به عبارت دیگر، داده‌های تاریخی شرح و توصیف عمل عاملین اجتماعی یا گروههایی است که در ذهن محقق گرامی سازمان یافته و اطلاعات دست اول محسوب می‌شود. از این رو روش جمع‌آوری به شیوه کتابخانه‌ای معین استفاده از مدارک مکتوب و تجزیه و تحلیل آنها می‌باشد.
ب) نوع نگرش:
در این کتاب سعی شده است با استفاده از ترکیبی از رهیافت‌ها و دیدگاه‌های جامعه‌شناسی تاریخی و هم چنین تبیین ساختاری به بررسی مسائل بالاخص فساد و ایدئولوژی‌ها پرداخته شود. بدین معنا که علل ساختاری بلندمدت و ساختارهای اجتماعی، سیاسی و مذهبی را مورد مطالعه قرار داده و از سوی دیگر با یک مطالعه تاریخی و فرآیندهای تغییر و تحول ساختارها و عوامل بیرونی و درونی مؤثر بر این تحولات را طی سالهای (۵۶-۱۳۴۳) نشان دهد.
ج) روش آزمون فرضیه‌ها:
به تناسب مطالب ارائه شده در کتاب که جنبه‌ی تاریخی دارد، از روش تجزیه و تحلیل تاریخی همراه با مقایسه و توصیف استفاده شده است. از آن جا که موضوعات اصلی مورد بررسی کتاب مقوله فساد و ایدئولوژی‌ها و تبیین آنها است، خواه ناخواه روش کتاب به سمت توصیف و تحلیل پیش می‌رود.
● اشکالات محتوایی و شکلی:
۱) عنوان کتاب چهارده سال رقابت ایدئولوژیک در ایران یک عنوان کلی می‌باشد، عنوان هم‌خوانی بیشتری با بخش دوم کتاب یعنی ایدئولوژی‌ها دارد. در واقع بخش اول کتاب یعنی فساد در ناکارآمدی در رژیم پهلوی به عنوان یک فرضیه و ساختار نظری و مدخلی می‌باشد که فضاسازی بخش دوم را به انجام می‌رساند.
۲) پیشگفتار سه صفحه‌ای برای کتابی پرمحتوا با تنوع مطالب که حدود هزار صفحه را در بر می‌گیرد بسیار کم و مختصر می‌باشد. مؤلف می‌توانست در پیشگفتار به طور مبسوط و جامع‌تری به مشخصات موضوعی طرح و کلیتی از آن من‌جمله طرح مسأله، تعریف مفاهیم و ابعاد موضوع، سوال اصلی و فرعی، فرضیه اصلی و رقیب، سوابق پژوهش در این باره، هدف پژوهش و اهمیت موضوع، حدود و نقطه تمرکز، روش تحقیق، سازماندهی تحقیق، منابع پژوهش بپردازد.
۳)در فهرست مطالب اولین مسأله که می‌توان بدان پرداخت، تقسیم‌بندی فصول و بخش‌های کتاب است. مؤلف کتاب را به بخش و فصل و تیتر تقسیم کرده است. اما برای تیترها علامت و مشخصه‌ای را ذکر نکرده و تیترها در حالت تفکیک نشده قرار دارد. برای تیترها می‌توان از الف) ب) ج) یا ۱، ۲، ۳ استفاده نمود. تا به عنوان جزئی از کل دیده شود. هم چنین به نظر می‌آید که فصول کتاب از لحاظ تناسب صفحات با یکدیگر برابر نیستند به شکلی که در فصل اول بخش اول ۱۲۸ ص، فصل دوم ۱۸۵ صفحه، فصل سوم ۵۰ صفحه و در بخش دوم فصل اول ۵۰ صفحه، فصل دوم ۱۲۰ صفحه و فصل سوم ۳۴۰ صفحه به صورت مبسوطی پرداخته شده است.
۴) در فصل اول در گفتار بوروکراسی طبقاتی دربار (ص ۳۲)، وراثت و پیوند خونی خاندان پهلوی از مؤلفه‌های رسیدن به قدرت مطرح شده است که این عوامل باعث ایجاد یک بوروکراسی طبقاتی در خاندان پهلوی دوم (فرح – اشرف – شمس – غلامرضا و ...) شده است. با عنایت به این مسأله که بورکراسی و دیوان‌سالاری صرفا مختص به دربار و دستگاه پهلوی نبود و هم چنین طبقات حاکمه و دربارایان و مقامات بلندپایه کشوری و لشکری را شامل می‌گردید. در این بحث می‌توان مطالب را در جهت بورکراسی طبقات حاکمه و درباریان بالاخص وزیران و مقامات نظامی به صورت مبسوط مورد بررسی و تشریح قرار داد.
۵) در فصل دوم با عنوان فساد سیاسی رژیم در قسمت ساواک (صص ۱۸۳-۱۴۱) مؤلف محترم پس از ارائه تاریخچه و اهداف تشکیلات، نقش سازمان‌های جاسوسی و ارائه اسناد و مدارک در ارتباط با ساواک به نقش و تأثیرات مخرب افرادی چون (بختیار، پاک‌روان، نصیری، مقدم) و هم چنین در قسمت وابستگی رژیم شاه به آمریکا از رؤسای جمهوری آمریکا (کندی، نیکسون، کارتر و ...) اشاره می‌کند. اگر در این راستا تصاویری از این اشخاص در داخل متن یا در ضمایم آورده می‌شد بر غنای طرح افزوده می‌شد و یک تنوعی از لحاظ تصاویر حاصل می‌آمد. در بخش دوم کتاب در صفحه ۳۸۱ پاراگراف اول خط دوم مؤلف محترم از ناسیونالیسم راست‌گرایان سخنی به میان آورده است که خواننده را با ابهام مواجه کرده و توضیحی در این راستا نمی‌دهد. هم چنین در ص ۳۸۲ بکار بردن لفظ ناسیونالیسم ملی‌گرا که از لحاظ معنی این دو کلمه دارای معنی یکسانی می‌باشد که بهتر می‌بود از کلمه ناسیونالیسم به صورت مجزا سخن به میان می‌آمد. در صفحه ۴۰۶ نام هوبرماگا "به عنوان رئیس‌جمهور کشور داهومی" بکار رفته است که عنوان کشور مذکور و رئیس‌جمهور برای خواننده مبهم می‌باشد. در صفحه ۴۱۷ درباره تغییر تاریخ هجری شمسی به تاریخ شاهنشاهی محقق محترم می‌توانست از نامه اعتراض‌آمیز آیت‌الله گلپایگانی در قبال این تغییر و فرمان امام خمینی (ره) در مورد تحریر سال شاهنشاهی سخنی به میان آورد. مؤلف محترم در این کتاب از جبهه ملی چهارم سخنی به میان نیاورده است. در بخش دوم ص ۴۷۸ پاراگراف سوم مطلبی با این عنوان آمده "رهبر حزب کمونیست چین بر قتل‌گاه هزاران شهید ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ با محمدرضا شاه نرد عشق بازی کرد" این جمله به بیان کدام واقعه تاریخی می‌پردازد. صفحه ۴۹۹ نویسنده محترم سازمان مجاهدین خلق را دارای تفکرات التقاطی و با ایدئولوژی اسلامی – مارکسیستی و با ظاهری اسلامی بیان کرده اما در صفحه ۵۲۹ در تشریح اعدام صمد لبافیه توسط رژیم پهلوی لفظ شهادت را برای وی بکار برده است که با اندیشه‌های مجاهدین مارکسیست مغایرت دارد. در صفحه ۶۵۰ در مورد فوت آیت‌الله محسن حکیم و ارسال ۲ پیام تسلیت مجزا برای آیات عظام شریعتمداری و خوانساری توسط شاه چه دلیلی می‌توانست داشته باشد که جا داشت محقق برای روشن شدن سیاست تفرقه افکنانه در میان علمای ایران به بیان این مطلب اشاره کمی می‌داشتند. در صفحه ۶۹۹ در قسمت اندیشه‌‌سازان مبارز جا داشت از آیت‌الله رفسنجانی به دلیل ترجمه کتاب سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار و آیت‌الله طالقانی و دیگر علما که تأثیر زیادی بر اندیشه‌سازی رژیم پهلوی داشتند نام برده می‌شد. در صفحه ۷۷۶ مؤلف محترم تنها از کتاب انسان و مکتب‌های مغرب زمین دکتر شریعتی صحبت به میان آورده است که در این قسمت بهتر بود از دیگر تألیفات نیز اشاره می‌شد.
۶) در زمینه ارجاعات و پانویس‌ها مؤلف روش یکسانی را به کار نبرده است،‌گاهی معرفی کامل کتاب گاهی فقط به عنوان مؤلف و گاهی عنوان کتاب را ذکر می‌کند و در ارجاعات مجدد به یک کتاب نیز به شیوه‌های مختلف عمل می‌کند که این مطالب در صفحات ۴۱، ۱۶۵، ۱۸۵، ۲۰۳، ۲۰۷، ۲۸۵ و ... ملاحظه می‌شود. هم چنین در صفحه ۴۷۰ در بیان نام روزنامه‌های حزب توده "رهبر" و "مردم" از گیومه استفاده نشده که بهتر می‌بود در داخل گیومه قرار بگیرد. در تقسیم‌بندی مطالب نیز در ص ۷۳۹ مطالب با روش انتخاب اعداد صحیح در تیترها خواننده را سر در گم می‌کند. در صورتی که می‌بایست ابتدا مطالب با اعداد صحیح ۱، ۲، ۳ و ... تقسیم‌بندی شود و در تقسیم‌بندی‌های حزئی‌تر با حروف الفبا از یکدیگر متمایز گردد.
۷-در فهرست منابع (ص ۹۰۷) عناوین کتابها، تماما برجسته (بلد) شده است ولی در منابع‌های ۷۹، ۸۷، ۱۶۸ عناوین بلد نشده و در میان کتب دیگر نامشخص و مفقود می‌باشد. هم چنین در منبع شماره ۴۸ (صفحه ۹۰۵) عنوان کتاب چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه می‌باشد که به اشتباه چهارده سال تلاش شیعه برای ماندن و توسعه تایپ شده است. هم چنین در منابع شماره (۱۱۸-۱۱۴)، (۳۷-۳۵)، (۱۹۱-۱۷۷) مؤلف کتاب یک نفر می‌باشد که می‌توان به جای تکرار شهرت نویسنده خطا تیره و موازی کشید. این قضیه در قسمت آرشیو اسناد نیز مورد تکرار می‌باشد.
۸-نکته آخر اینکه کتاب پرمحتوا و حجیم چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران نیاز به یک نتیجه‌گیری کلی نیاز دارد تا خواننده و محقق بتواند با خواندن نتیجه کلیتی از کتاب را در ذهن تداعی و محورهای اصلی و دغدغه‌های نویسنده کتاب را بشناسد.
پژوهشگر: مصطفی جوان، جواد عربانی
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی


همچنین مشاهده کنید