جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


اسطوره ای تاریخی و دینی


اسطوره ای تاریخی و دینی
“استاد جعفر شهیدی “ تعزیه شناس بزرگ در جایی می‌نویسد: “ از حوادث تاریخی و مذهبی، نمایش‌های متنوع و پرشکوه و عاشقانه ساختن آسان نیست. همه ادیان و مذاهب جهان به دست کسانی استوار و پابرجا شده است که از خون خود و همسر و خویشان و همه دلخوشی های زندگی چشم پوشیده اند.”
نمایش تعزیه از پدیده های دینی - ملی ایرانیان است؛ دینی از آن رو که ریشه در حماسه خونبار کربلا و شهادت سالار شهیدان امام حسین (ع) و یارانش داشته و ملی از آن رو که با دیگر پدیده‌ها و اشکال فرهنگی دیرینه در ایران زمین در آمیخته وتا به امروز کم و بیش در مناطق گوناگون ایران برگزار می‌شود.
● در شناخت تعزیه
مضمون تعزیه رویارویی دو نیروی خوب و بد ، خیر و شر، نیکی و بدی‌، نور و ظلمت است. در تعزیه ، برخوردها میان “اشقیا” و “اولیا” است. تعزیه به عنوان یک عامل ارتباط جمعی، با نهادها و نشانه های کرداری و گفتاری به منزله یک نمایش آئینی و مذهبی و ملی و بومی - در ایران - شکل گرفت. تعزیه به مثابه پلی است میان اساطیر و عرفان ایرانی و مراسم مذهبی - اسلامی .
دکتر جابرعناصری، استاد تعزیه‌شناسی معتقد است: “تعزیه در حقیقت اسطوه ای تاریخی - مذهبی است که طی سالیان دراز و در شرایطی مناسب کم کم رشد کرده تا آن قابلیت را یافته است که به صورت نمودی شگرف آشکار شود.
تعزیه یک نمود مجرد نیست بلکه مجموعه ای است دلپذیر، پرشکوه و غنی از پیوند طبیعی، چند نمود ذوقی و اجتماعی، در عین حال که جنبه نمایشی غنی وحیرت انگیزی دارد سخت ماندنی و دلپسند است و جنبه خاص خود را که تعزیت داری بر مرگ بزرگان دین است ، کاملا حفظ می‌کند .
وی می افزاید: “ شهادت حر، شهادت فرزندان حضرت زینب (س)، شهادت مسلم، شهادت ابوالفضل‌العباس و سرور شهیدان امام حسین (ع) ، همگی گوهر واقعیتی را در بر دارند و از حقیقتی سخن می‌گویند که یک چیز بیشتر نیست اما از هر زبان که شنیده شود نامکرر است.”
تعزیه خوانی یا شبیه خوانی نوعی تراژدی آئینی - مذهبی است که از سنت روضه خوانی و هنر کهن داستان‌سرایی و نقالی و نوحه سرایی و مرثیه خوانی وشبیه گردانی برخاسته است. علاقه فراوان مردم به تعزیه خوانی وآگاهی یافتن از واقعه کربلا و همدردی نمودن با مصائب سیدالشهدا (ع) و اهل بیت او از طریق بازگویی ونمایش وقایع وآلام، تعزیه گردانان و شبیه‌خواندن را به ساختن و فراهم آوردن تعزیه‌نامه‌ها و برپایی تعزیه خوانی‌های سنگین و پرشکوه و بهتر به نمایش درآوردن مجالس تعزیه و مصائب قهرمانان حماسه آفرین تاریخ شیعه وا داشت.
استاد فقیهی می نویسد: “ این هنر کلامی - نمایشی در اواخر دوره صفوی در جامعه ایران شکل گرفت و رفته‌رفته تحول یافت و در دوره قاجار به اوج کمال و شکوفایی هنری رسید. هنرنمایش تعزیه ، با ایجاد بنای “تکیه دولت” و استقبال آن از طرف توده‌های مردم به اوج خود رسید.
عبدالله مستوفی در کتابش آورده است، روی هم رفته بیش از دویست تا سیصد مجلس تعزیه داری در روضه‌خانه های اعیان و تکیه های محل در تهران دایر می‌شده است. امروزه حدود چند صد مجلس تعزیه، تعزیه های بلند و کوتاه وشاد وحزن انگیز و سنگین و سبک ، به صورت “نسخه “ و “سرنسخه” از تعزیه نویسان و تعزیه گردانان به نام و ناشناخته دوره های قدیم و جدید برای ما بازمانده است.
هم او می افزاید: “ بسیاری از پژوهندگان را اعتقاد بر این است که رسم عزاداری برای حضرت امام حسین(ع) از زمان آل بویه آغاز شد. نخستین بار که دسته های سوگواری عاشورا در کوچه و بازار به راه افتادند در سال ۳۵۲ هجری، در زمان فرمانروایی معزالدوله دیلمی در بغداد بود. فکر تدوین شرح فداکاری ها و ایستادگی های امامان و یاران مقدسشان نخستین بار به وسیله “ملا حسین واعظ کاشفی” نویسنده و واعظ معروف دوران تیموری در کتابی بنام “روضه‌الشهدا” تبلور یافت.”
تعزیه نامه ها نخستین متون کتبی در ادبیات نمایشی ایران هستند. خاستگاه تکوین و پیدایی ادبیات تعزیه، نوشته های مذهبی، فرهنگ عامه و شنیده های تاریخی افسانه ای مردم و باورهای آنان بوده است.
جمشید ملک پور ، محقق و تعزیه‌شناس ، در کتاب “ادبیات نمایشی در ایران “ تاکید می‌کند : “شبیه “ یگانه شکل هنری ایرانیانی است که میان ارزش های زیبایی شناختی آن و بینش اجتماعی - فلسفی اش ، هماهنگی کاملی وجود داشته و برخلاف هنرهایی که از فرنگ به سوغات آورده شدند، از حمایت وسیع وگسترده طبقات مختلف اجتماعی هم برخوردار بوده است.
در تعزیه یک رابطه عاطفی بین تماشاگر و تعزیه خوان برقرار می‌شود و برمبنای همین ویژگی می‌توان تعزیه را نوعی ذکر یا وسیله تبلیغ مذهبی به شمار آورد که در استوار کردن مردم به باورهای دینی نقش موثری دارد و گرایش آنان را به عالم روحانی شدت می بخشد. آن جا که اگر اشقیا خوان در نقش شمر ظاهر شده و از پس نقشش برآید، همگی آرزوی مرگ ونیستی آن نا به کار و پلید را دارند ، خبر از عمق اثر حادثه و واقعه می‌دهد!
در تعزیه زبان گفتگو نظم است که معمولا به وسیله تعزیه گردان یا اشخاصی که علاوه بر داشتن علایق مذهبی ، با فنون شعر نیز کم و بیش آشنا بوده اند ، سروده شده است. جابر عناصری ، می‌نویسد: “اشعار تعزیه به طور کلی ساده و عامه فهم است. بعضی از اشعار سلیس و روان و خوب و بعضی دیگر ضعیف و سست است‌. فرهنگ محل و ذوق و سلیقه تعزیه‌خوان محلی دربافت واژگانی و معنایی یا مفهومی بسیاری از ابیات اثر گذاشته است. غلط های واژگانی و املایی ونادرستی وزن وقافیه درپاره ای از ابیات هست اما همین اشعار به علت سادگی وصمیمیت، زنده بودن و آکنده بودن ازواژه های عامیانه به عنوان زبانی قوی و دراماتیک در تعزیه به کار رفته است.” اشخاصی که تعزیه نامه ها را سروده اند هیچ گاه نحوه اجرای آن را شرح نداده اند ولی هر تعزیه خوان با اندک تاملی می‌تواند دریابد که با هر شعری چه حرکتی متناسب با مضمون آن باید انجام دهد. مثلا “شوذب” هنگام خواندن؛
بر نمی گردم زجنگ با شور و شین
تاکنم جان را به قربان حسین
رفتم ای آقا ، که جان قربان کنم
گرهزاران تیربارد برتنم
رو به سوی شبیه سرور شهیدان آقا اباعبدالله می‌کند وخود را آماده عزیمت به صحنه جنگ نشان می‌دهد. صدای خوش ، لازمه هر تعزیه ای است هر صدایی چه موافق خوانی چه مخالف خوانی باید با آهنگ ویژه ای ارائه شود.
ارسطو تاثیر عمده درام را ایجاد وهم می انگاشت، می‌گفت ایهام درکلام و بیان نمایش باید چنان نیرومند و موثر باشد که بینندگان نمایش در اثر ایهام قوی آن به گونه ای جذب نمایش شوند که خود را از یاد ببرند و واقعه‌ای راکه در نمایش می گذرد واقعی بپندارند.
ویژگی های نمایشی یا “درامی” تعزیه وقایع کربلا و نیروی و هم انگیزی و تاثیرگذاری آن روی احساس مردم چنان قوی بود که در تعزیه خوانی های معتبر قدیم، وقتی که تعزیه خوان‌های آگاه وورزیده تعزیه می خواندند ، می‌توانستند در ذهن تماشاگران مومن و معتقد ایجاد ایهام کنند و بر آنان چنانچه تاثیر بگذارند که از خود وارهند و بیخود شوند.
دکتر علی بلوکباشی تعزیه شناس به نمونه ای از این تاثیر شورانگیز اشاره می‌کند : روایت کرده اند که در تعزیه شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا در فیروز آباد فارس، وقتی که شمر پس از رجزخوانی های خود شمشیرش را کشید وخواست آن را بر فرق سر شبیه آقا اباعبدالله(ع) فرود آورد، ناگهان مردی قشقایی با چوبدست شش پرش از میان جمع تماشاگران بیرون جست و فریاد کنان به سوی شمر دوید و باهمه نیرو چوبدستش را براو کوفت. شمر از روی زین اسب بر زمین و زیر پای شتری که یکی ازدختران امام را حمل می‌کرد، افتاد. بعد مردقشقایی با صدای بلند گفت: “ آقای من هزار سال پیش غریب و بی کس بود ولی حالا که این همه جمعیت دارد چرا در دست چنین ظالمی گرفتار و اسیر باشد؟”
بلوکباشی، به نقش موسیقی و آگاهی تعزیه خوان از نحوه فراز وفرود صدا و لحن وی اشاره می‌کند : “آگاهی از موسیقی و شناخت دستگاه ها ومقام‌ها و گوشه های موسیقی ایرانی، داشتن چند دانگ صدای خوش، شعر دانی و بیان درست اشعار، ایهام را در تعزیه‌خوانی دو چندان و اثر آن را روی تماشاگران تشدید می‌کرد.
تعزیه خوانانی که صاحب این هنرها و ویژگی ها بودند، می توانستند در تعزیه خوانی خوش بدرخشند و با ایجاد وهم در تماشاچیان روی احساسات آنان اثر ژرف بگذارند وبه سادگی به هدف خود که ابلاغ پیام رنج و مصیبت است برسند.”
جابرعناصری در کتاب” شبیه خوانی گنجینه نمایش های آئینی - مذهبی” می نویسد: “ از دیدگاه هنرهای فونتیک، موسیقی تعزیه غوغا می‌کند و شناخت انواع آلات و ادوات موسیقی مذکور در نسخ شبیه خوانی و معمول در اجرای مجالس تعزیه ما را به حیرت فرو می‌برد. شمر به یاری چرنگیدن طبل و غریوکوس تاتاری وهیبت طبل سلیمانی و ظرافت طبل فرنگی ، اشتلم می کند. توبه حر با حزین خوانی و غمنوا انجام می‌گیرد.
بنابراین اشعار و آهنگ تعزیه را نیز باید به دو بخش تقسیم کرد؛ بخش اول موافق خوانی که سوزناک ، اندوهگین، سنگی، ملایم وآهسته است و بخش دوم مخالف خوانی که خشن، بدون آواز، ناموزون ، بریده و آمرانه است.
موسیقی آوازی در تعزیه خوانی رفته رفته به همت تعزیه خوانانی که در موسیقی و آواز ورزیدگی مهارت داشتند ، تحول یافت و در دوره ناصری از لحاظ وسعت و تنوع در نغمه ها و گوشه ها به اوج شکوفایی رسید. بنابر نظر روح الله خالقی ، آهنگساز موسیقی از راه آواز در تعزیه خوانی حفظ شد و استمرار یافت و خوانندگانی از مکتب تعزیه در آمدند که در فن آواز خوانی به مقام هنرمندی رسیدند.
دکتر بلوکباشی ، تعزیه شناس معتقد است: “ همه دست اندرکاران تعزیه‌خوانی از تعزیه گردان وتعزیه‌خوان وبانیان تعزیه گرفته تا خادمان و تماشاچیان مجالس تعزیه ، شرکت در سوگ سالار شهیدان و ذکر مصیبت و افشاندن اشک در ماتم شهادت او و آلام اهل بیتش را تلاشی در پالودن گرد معصیت از چهره جان و سبک کردن بارگناه و تزکیه نفس و ذخیره کردن اجر معنوی و ثواب اخروی می‌پنداشتند.”
وی می افزاید: “ تعزیه خوانی باب توسل جویی و مراد خواهی را به روی مردم می گشود و نقش مهم موثری در آئین نذورات ایفا می‌کرد. بانی تعزیه خوانی شدن یا کمک مالی کردن در برپایی آن ،‌ایفای نقش در تعزیه‌خوانی‌، سقایی کردن، قهوه چی گری، چای دادن ، گلاب افشانی کردن در مجالس تعزیه، بستن و تزئین تکیه ها و حسینیه‌ها، جارو و تمیز کردن صحن این مکان‌ها برای تعزیه خوانی از جمله خدمت‌ها و کارهایی بودند که آن ها را مردم با خلوص نیت برای اجر و پاداش اخروی و یا به نیت ادای نذرهایشان و برآورده شدن حاجاتشان انجام میدادند.”
نمایش شهادت قهرمانان و مصائب شهیدان دین ومذهب در تعزیه خوانی از سویی انسان مومن و معتقد را با رشته ای نهانی به یک نیروی قدسی بیرون از او پیوند می‌دهد و از سویی دیگر با پدیدآوردن وحدت در عقیده و رفتار مومنان، آنان را به یکدیگر نزدیک و یگانه می‌کند.چون رکن اصلی تعزیه های مربوط به واقعه کربلا بر نبرد میان نیروهای شر و خیر و شهادت دلیرانه قهرمانان پاک نهاد تاریخ مذهب گذارده شده است از این رو باز نمودن واقعه شهادت در تعزیه خوانی‌ها، نیروی ستیزندگی و دلیری و استقبال از مرگ وشهادت در راه عقیده و مذهب را در جامعه سنتی دینی تحکیم می بخشید.
اصولا هدف و کارکرد اجتماعی مهم دین و مناسک مذهبی نیز تقویت روحیه ستیزندگی و آماده کردن مومنان برای جهادو شهادت است. مشارکت در مناسک و آئین های مذهبی نیروی ایمان انسان را تقویت می‌کند و به او قوت قلب می‌دهد تا این که با سرسختی واعتماد به خود، مصائب زندگی را تحمل کند.
شهره گل محمدی
منبع : روزنامه رسالت